دریافت لینک صفحه با کد QR
مناظره داغ دهرابپور و جاویدان دو فعال سیاسی اصولگرا و اصلاحطلب؛
دهرابپور: لیدرپروری آفت جدی انتخابات مجلس / مدیریت شبهسیاسی یکی از مشکلات جدی کهگیلویه و بویراحمد است / دولتی که چینش شده نمایندگان است نهتنها پاسخگوی مردم نیست؛ بلکه در چارچوب خاص نمایندگان و منهای خاص مردم تصمیم میگیرند/ صدای مخالف صدای ضد انقلاب نیست و ضد حاکمیت نیست، صدای دادخواهی است / جاویدان: در این استان فرصتسوزیها وجود دارد / هیچکدام از نمایندگان کهگیلویه بزرگ در این چهار دهه علمی و دانشگاهی نبودند / نطق نماینده برند حوزه انتخابیه است / نمایندگان کهگیلویه و بویراحمد در لایحه بودجه اظهارنظر نکردند و در ریلگذاری مسائل فرهنگی کشور نماد فرهنگی استان را معرفی نکردند
17 بهمن 1402 ساعت 13:11
انتخابات رکن رعنای مردم سالاری، نمادی از حاکمیت ملت بر سرنوشت خویش است که مردم در چارچوب نظام جمهوری اسلامی، قانون اساسی، اندیشه ها و آرمان های امام راحل و تدابیر رهبر فرزانه انقلاب، اراده جمعی خود را برای بهبود و تحقق این مهم با حضور در پای صندوق های رای به زیباترین شیوه اعلام می کنند.
انتخابات رکن رعنای مردمسالاری، نمادی از حاکمیت ملت بر سرنوشت خویش است که مردم در چارچوب نظام جمهوری اسلامی، قانون اساسی، اندیشهها و آرمانهای امام راحل و تدابیر رهبر فرزانه انقلاب، اراده جمعی خود را برای بهبود و تحقق این مهم با حضور در پای صندوقهای رأی به زیباترین شیوه اعلام میکنند
به گزارش کبنا نیوز، آرمانها و ارزشهای نهفته در درون انتخابات بهعنوان برجستهترین و مترقیترین وجه جمهوریت نظام، از منظر و دیدگاه کارشناسان و اندیشمندان سیاسی، زمانی معنا و مفهوم حقیقی خود را پیدا میکند که مشتمل و معطوف بر آرا و حاکمیت مردم بر سرنوشت خویش باشد.
کارشناسان و کنش گران سیاسی در استان کهگیلویه و بویراحمد معتقدند که برخی تحرکات و کنشهای سیاسی و اقدام شورای نگهبان که به مشخصشدن و تا حدودی تنوعبخشی داوطلبانی از جناحها و طیفهای مختلف انجامید، نویدبخش انتخاباتی پرشور و با پیشبینی حضور حداکثری مردم را رقم خواهد زد.
آنها می گویند هر چه فضای رقابتی برای همه گروههای سیاسی که به قانون اساسی پایبند هستند در این عرصه فراهم شود و مردم احساس کنند که میتوانند از میان تعداد افراد و گزینههای مختلف، اقدام به انتخاب آزاد و مؤثر شخص موردنظر خود کنند بدون شک میتوان امیدوار به افزایش میزان مشارکت مردمی و ایجاد شور انتخاباتی بود.
تحلیل و تفسیر و تبیین فضای کلی انتخابات هم از سوی برخی صاحبنظران و حتی طیفهای مختلف سیاسی نیز بر این امر صحه گذاشته و فضای رقابتی در صحنه انتخابات شکل بگیرد و چنانچه چنین امری تحقق یابد آن انتظار و هدف بلندی که در انتخابات نهفته است و آن هم تأثیر شگرف و امیدوارکننده حضور حداکثری مردم در این صحنه مهم سیاسی است، دستیافتنی خواهد بود.
فراموش نکنیم که این شور، شکوه و اقتدار هم میآفریند و افزایش میزان مشارکت و آرای بالای مردم همچنان که در برخی انتخابات گذشته بهخوبی این مهم تحقق یافت سبب بالندگی و عزت روزافزون کشور در عرصههای مختلف خواهد شد.
در همین راستا و در آستانه برگزاری انتخابات دوازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی در قالب میزگردی با حضور ۲ نفر از احزاب و تشکلهای سیاسی در این استان، رابطه رشد احزاب و توسعه مشارکت سیاسی و برخی آسیبها و آفتهای فراروی عرصه انتخابات مجلس را بررسی قرار داده است.
آقایان محمدرحیم دهرابپور از جریان حزب وحدت و شورای ائتلاف جریان اصولگرایی و علی جاویدان از حزب اعتدال و توسعه و جریان اصلاحطلبان بر این موضوع که لیدر پروری و قیومت گرایی بهعنوان آسیبهای جدی در عرصه انتخابات استان است تأکید کردهاند و وجه مشترک و فحوای کلام آنها نیز این است که خلأ احزاب و تحزبگرایی بهشدت و بیش از سایر مناطق کشور بر عرصه انتخابات استان سایه افکنده است.
جاویدان:
امروزه مردم با یک سؤال بزرگ مواجه هستند، بدون شک یکی از شعارهای اولیه انقلاب اسلامی در بدو پیروزی و در استمرار آن تکیه بر مردم بوده است تکیه بر مردم بخشی از آن در حوزه مشارکت اجتماعی در عرصههای مدیریتی اجرایی، تولید، اشتغال و دیگر موارد بوده است.
نماد مهم مشارکت مردم ما از اول انقلاب که از بحث رفراندوم شروع شد این بوده که مردم میتوانند سرنوشت خودشان را انتخاب کنند و ما با افتخار میگوییم که چند درصد مردم به جمهوری اسلامی رأی دادهاند و برای همیشه در تاریخ جمهوری اسلامی ثبت شده است.
بعد از آن تغییر تاریخی وقتی ۹۹ درصد مردم به جمهوری اسلامی رأی میدهند یعنی مردم آن را میخواهند و پایکار هستند؛ اما چهار دهه بعد از انقلاب احساس میکنیم که کمی مطالبات عوض شده است و بهنوعی مردم سردرگم شدهاند و اکنون سؤال محوری مردم این است که آیا مشارکت من تأثیر دارد یا نه ما به دنبال مشارکت هستیم و همه از اول انقلاب دنبال این بودهاند که مردم در صحنه بیایند که این صحنه میتواند دفاع مقدس، آموزشوپرورش، جهاد سازندگی و یا انتخابات باشد.
هر جا ما این شعار را دادیم بستر و زیرساخت نیاز داریم، یعنی اول اینکه اعتمادسازی بشود ما پشت میزها نباید صحبت کنیم و باید در بین مردم در کوچه و خیابان برویم.
اما آیا مردم همچنان آن اعتماد گذشته را دارند و امروز به گزینههای معرفی شده اعتماد دارند یا نه، آیا مردم به گزینههای معرفی نشده اعتماد دارند یا نه (چون وقتی من به گزینههای معرفی نشده اعتقاد داشته باشم بهطورقطع به گزینههای معرفی شده ممکن است یک رأیی هم به نظام جمهوری اسلامی بدهم، اما به گزینهها رأی ندهم)، در برخی انتخابات شاهد سیر نزولی مشارکت بودیم به دلیل همین مسائل حالا دیگر برای این انتخابات نامزدها معرفی شدهاند و ما باید معرفی نشدهها را به مردم بقبولانیم که چرا معرفی نشده است و باید مردم بپذیرند عدم معرفی و یا عدم تأیید یک کاندید چه دلایلی دارد وقتی مردم قانع شدند قطعاً سراغ نامزدهای دیگر میروند که تاکنون این اتفاق کمتر روی داده و همه چیز محرمانه بوده است.
بحث بعدی شرایط فعلی است، گزینهها آمدهاند و باید چه اتفاقی بیفتد تا مدیران و مسئولان افزایش مشارکت را داشته باشند امانت و صداقت مسئولان در اجرای انتخابات بسیار مهم است.
انتخابات شروع شده است و نامزدهایی با گرایشهای مختلف در صحنه هستند چالش عمده این است که مردم احساس کنند حاکمیت اداری به نامزد خاصی گرایش دارد.
شاید اولین آسیب و ضربه را مسئولان اینجا میزنند که من معلم احساس میکنم معیشتم به همراهی با مدیر مجموعه گرهخورده است و من کارمند جهاد و فلان کارمند نباید معیشتم گره به مافوقم بخورد که این اتفاق در استان تا حدودی دارد انجام میشود.
مردم عادی اگر احساس کنند که معیشتشان به این نهاد گرهخورده است این مهم یک نوع آسیبی است که مسئولان دارند. آسیب سوم، حاکمیت با کمرنگ کردن جریانات سیاسی آمده دلیلش را مسائل قومیتی قرار داده است که یکی از آسیبهایی است در آینده دور یا نزدیک قطعاً گرفتار خواهیم شد.
حزب سالاری یا قومیتسالاری کدام ارجحتر است؟
جایگزین کردن قومیت سالاری بهجایی حزب سالاری و جریان سالاری باعث میشود که به گذشته برگردیم؛ گذشتهای که ریشسفیدان و گذشتگان ما روایت میکنند درگیری فلان قومیت با فلان قومیت و آسیبهایی که رسیده است و سرکوب این قوم توسط قوم دیگر اینها تکرار و پر رنگ میشوند.
در کهگیلویه و بویراحمد این مسئله قومیت آسیبی است که اگر به حال آن فکری نشود، آینده باز مجبوریم که با همان مسئله قومیت مواجه بشویم و هر قومیتی در مقابل قوم دیگری علم میشود.
مدیرانی که وقتی نامزدی انتخاب میشود بهعنوان نماینده، قومیتی که پشت آن کاندید هست بر میگردد به اینکه مسئولیتهای اجرایی همه مال قومیت و این آسیب هم در شهرستان بویراحمد و شهرستان کهگیلویه بهوفور دیده میشود و این اتفاقات دارد جایگزین حزب سالاری و جریان سالاری میشود.
حزب سالاری و جریان سالاری این مزیت را داشت که افراد از یک خانواده در دو تا سه حزب بودند و برخوردهای عاطفی و جسمی با هم نداشتند؛ اما امروزه هر قومیت بهعنوان یک دایره بسته میآید و مسئله امنیتی ایجاد میکنند.
دهرابپور:
خدمت به مردم بهترین ابزار مبارزه با آمریکا
این مردم قبل و بعد از انقلاب رکن سوم پیروزی انقلاب و تداوم انقلاب بودهاند که بنای آن اعتماد مردم به انقلاب و نظام بوده است.
خیلیها بر این باورند که حساب مدیریتها از حساب نظام جداست یعنی دولتها از حاکمیت نظام جداست.
بعد از جنگ از اولین دولتی که شروع به کار کرد (دولت سازندگی) تا دولت کنونی همه این دولتها با نظام که برگرفته از انقلاب و پرچم دار آن در دست رهبری است انحرافاتی داشتهاند.
باید مردم را حفظ کرد
باید مردم را حفظ کرد تا اعتمادشان بیشتر میشد کاهش اعتماد مردم تهدیدکننده است و باورهایشان کم شده است مدیران و مسئولان اگر راست هم بگویند مردم باورشان نمیشود چرا به اینجا رسیدهایم
ضمانت شغلی و معیشتی بسیار مهم است، در انتخابات سطح کلان کشور هر کسی برنده شد تنها آن تعداد و مجموعهای که حامیشان بوده، برخوردارند و از لحاظ شغل و معیشت برخوردارند که این موضوع مهمترین مسئله امروز مردم ماست
مقام معظم رهبری در سال ۱۳۷۳ که به این استان آمدند در اجتماع مردم فرمودند که استان کهگیلویه و بویراحمد مشکل سیاسی ندارد؛ اما مشکلات این استان مشکل قومیتی است که بهتبع از آن معضلات اجتماعی و فرهنگی و اقتصادی خودبهخود رخ میدهد
مدیریتهای شبهه سیاسی
یکی مشکلات این استان، مدیریت شبه سیاسی است و افرادی که دم از سیاست میزنند؛ اما سیاستمدار نیستند و دخالتدادن مسائل قومی و قبیلهای در مدیریت اجرایی یک آفت جدی است. چینش مدیریتی در کشور و استان نباید چینش انتخاباتی باشد و اکنون مشکلی را که ما در موضوع انتخابات جلو روی خودمان میبینیم و نسبت به زمانهای دیگر تهدید میکند، رویارویی مردم با مدیریت ناکارآمد است.
دهرابپور:
چالش خلأ احزاب
مهمترین مشکل جامعه ما امروز نبود احزاب و تشکلهاست که شناسنامهدار هستند حزب و تشکل سابقهدار و با برنامه در مملکتمان نداریم.
ما مردم نماینده به مجلس میفرستیم و وقتی که به مجلس رفت کاری به مردم ندارد؛ چون کسی نیست که از او سؤال بپرسد که تو چه میکنی، اگر حزب و یا تشکل بود بالاخره ایشان در قبال مسئولیتی که داشت مورد سوال و نظارت آن تشکل قرار میگرفت. در مجامع غربی این امتیاز وجود دارد کسی که منتخب احزاب و تشکلهاست آنجا پاسخگوست نمایندگان استان ما پاسخگوی مردم نیستند.
دولتی که چینش شده نمایندگان است نهتنها پاسخگوی مردم نیست؛ بلکه در چارچوب خاص نمایندگان و منهای خاص مردم تصمیم میگیرند و کار میکنند و این نوعی بلاتکلیفی برای مردم است.
در این استان شاید این موضوعات بهخاطر مسائل قومی و قبیلهای و تعصبات بهگونهای دیگر دیده شود؛ اما در سطح کلان مملکت برخی نگرانیها از سوی مردم و ضعفهایی که نمایندگان داشتند وجود دارد.
جاویدان:
داستان احزاب از آن داستانهایی است که تراژدی غمناکی دارد ما با شعار اینکه خواندیم که درگذشته فقط یک حزب وجود داشته باشد آنهم حزب رستاخیز، ما در کتابهایمان این را خواندیم و به دانشآموزان و دانشجویانمان گفتیم طرح این موضوع این نوید را میداد که ما قرار است از روش گذشته برگردیم و قرار نیست ما تکحزبی باشیم.
نگاه اولیه به حزب با آن وضعیت فعلی احزاب در ایران متفاوت است حزبها در کشورهایی که میزان دموکراسیشان بالاتر است، حزبهای دولت ساخته، نخبه ساخته و مجلس ساخته نیستند.
حزب؛ نمادی از مطالبات مردم پاییندست جامعه
حزب نماد مطالبات مردم پاییندست که قرار است صدایشان به بالا برسد، حزب تشکیل میشود. مردمی در دورترین و نزدیکترین نقطهها مطالباتی دارند و این مطالبات چندین راه دارد و از شیوههای نرم تا شیوههای سخت حزب آمده این موارد را تلطیف میکند و اعلام میکند شما بهعنوان یکصدا طرح و جمع بشوید و هدفتان را تعریف کنید و نماینده مشخص کنید و اساسنامه تشکیل بدهید و سهمتان را از حاکمیت بگیرید.
مجلسی تشکیل میشود و تعدادی نمایند جمع میشود و اعلام میکنند که فلان حزب را میخواهند تشکیل بدهند و حزب هم به استان میآید و به یک نخبهای گفته میشود ۱۰ نفر را دور خودت جمع کن و این داستان احزاب در ایران شد
درصورتیکه هیچ جا در دموکراسی واقعی چنین ساختاری از احزاب وجود ندارد، بهطورقطع باید آسیبشناسی بشود که آیا حاکمیت اجازه چنین احزابی را نمیدهد و یا فرهنگ چنین احزابی نهادینه نشده است. باگذشت چهار دهه از پیروزی انقلاب دیگر نمیتوانیم ادعا کنیم که فرهنگ احزاب جا نیفتاده است.
ما رسیدیم به مرحلهای که درصد باسوادی به بیش از ۹۰ درصد رسیده است و در دورترین روستاهای ایران، نخبگان فرهنگی و فکری وجود دارد و هنوز اجازه این زیرساختها داده نشده است.
صدای حزب مخالف هم شنیده شود
صداهای مخالف، هم یکصدایی در این مملکت است که این صدا باید شنیده شود اگر بچه در خانه گریه کند به گریه آن بیتوجه باشید ۲ اتفاق روی میدهد؛ یا منفعل میشود و یا به خشونت و پرخاشگری دست میزند و این بیتوجهی در آینده این فرزند هم بروز خواهد کرد.
حزب مخالف هم صدایی است و باید صدایشان شنیده و دغدغههایشان دیده شود، میدان به آنها داده شود.
محدودسازی در جریان اصولگرایی
حتی در درون گفتمان اصولگرایی هم دایره در حال محدودشدن است و برخیها نامش را خالصسازی نهادهاند این یک داستان غمناکی است.
همانطور که پیروزی انقلاب اسلامی با آغوش باز و تنوع سلایق سیاسی اتفاق افتاد در ادامه انقلاب، جنگ، دفاع مقدس با همین سلایق اتفاق افتاد وجود این منتقدین و کسانی که دیدگاه مخالف دیدگاه ما دارند در درون هر نظام نعمت است
بخشی از نخبگان ما امروز عملاً بحث تحریم و سکوت را در پیش گرفتهاند آیا با کمی تدبیر اینها را هم نمیتوانستیم وارد پروسه مشارکت کنیم.
دهرابپور:
منتقد؛ اما حامی نظام
بحث مشترک اصلاحطلبان و اصولگرایان منتقدین حامی انقلاب و نظام است که این موضوع در جامعه ما خوب تعریف نشده است منتقدین حامی انقلاب و نظام با هر دو گرایش و سلیقه در حرکت مردمی ۹ دیماه منتقدین نه منتقدین انقلاب و نظام بودند، بلکه همه حامی انقلاب و نظام بودند و همه نیروهای مردمی چه اصلاحطلب و چه اصولگرا در آن حرکت حضور داشتند .
در جای دیگری هم ما وجه مشترک داریم منتقدین دولت دیگر اصلاحطلبی و اصولگرایی ندارد و اینجا نباید هر دو و یا جداجدا با یک چوب رانده بشوند اینها هر دو منتقدین حامی نظام و دولت هستند؛ اما مخالف عملکردها هستند
مخالفان انقلاب و نظام بحثشان جداست و حسابشان از این دو گروه جداست .
اصولگرا و اصلاحطلب دو صف مقابل هم نیستند
دهرابپور:
بهترین تابلویی که دیدم تابلویی است که مقام معظم رهبری در سفر خود به استان کرمان در سال ۱۳۸۴ ترسیم فرمودند در جمع دانشگاهیان موضوع اصلاحطلبی و اصولگرایی را مطرح کردند اصلاحطلبی و اصولگرایی دو صف مقابل نیستند؛ بلکه دو تشکل موازی هستند برای تأیید و تکمیل کارها و خدمات خودشان در جامعه اینها هیچوقت در مقابل هم نباید قرار بگیرند و خیلی جالب است که بدانید بهترین تابلویی که ما میتوانیم داشته باشیم یا بگوییم اصولگرایی اصلاحطلبانه و یا اصلاحطلبی اصولگرایانه.
به بهانه اصلاحطلبی و اصولگرایی، نیروها را از صحنه نرانیم
مقام معظم رهبری فرمودند بنده معتقد به اصولگرای اصلاحطلبم اکنون ما میآییم و اعلام میکنیم فلانی اصولگراست و دیگری اصلاحطلب است و همدیگر را میرانیم و نیروها را از صحنه خارج میکنیم
موضوع حزب یک موضوع پذیرفته شده در فرهنگ دینی ماست موضوع حزب اساسش در فرهنگ دینی ماست
چنانچه در چارچوب قانون اساسی جمهوری اسلامی و قوانین مجلس از مردم شروع کنیم و مردم احزاب و تشکلات را شکل دهند، آنوقت حزب معنای واقعی پیدا میکند
حزبهای دولت ساخته!
اکنون هر چه حزب داریم فصلی است و دولت ساخته و یا فرد ساخته است.
برخیها در این مملکت برای خود موقعیتی میگیرد و سپس برای خودش حزبی راه میاندازد و برای حفظ موقعیت و منافع خودش و آن گروه اقلیتی که زیر چترش است، این کار را میکند.
خلأ تشکلها و احزاب اساسنامه دار و کارنامهدار معضلی است که باید موردتوجه قرار بگیرد.
احزاب محرک انتخابات باشکوه
مهمتر از این آنچه که مردم را به حرکت در میآورد همین احزاب و تشکلها هستند و وقتی اینها نباشند مسئله اعتماد مردم کاهش مییابد و چطور باید این اعتماد احیا بشود؛ بنابراین راهش راهاندازی احزاب و تشکلات مردمی است .
مدیران و مسئولان باید در تشکیل احزاب و در تعیین تکلیف احزاب نباید کمترین نقش و دخالتی داشته باشند؛ اما اکنون ما هر چه حزب و تشکل داریم خلاف این حقیقت هستند.
جاویدان:
وقتی کاندید از طرف حزب معرفی نمیشود و سبد رأی آن حزبی نیست چه اتفاقی میافتد وی وارد مجلس مس شود و من پیرمرد بیسواد که در دورترین نقطه استان مشکلی دارم باید مشکل شود؛ اما من ما من که دسترسی به آن ندارم.
پدیده نامیمون لیدرپروری
جاویدان بنابراین پدیده لیدرپروری و یا نوچه پروری شکل میگیرد و هر روستایی به یک ایالتی تبدیل میشود.
یک لیدر وجود دارد که آرا را هماهنگ میکند و بعد که نامزد قبول میشود باید از طریق این لیدر ارتباط برقرار شود و گاهی جای مدیران و لیدرها عوض میشود.
زمانی من مدیر مشکل آن روستایی را برطرف میکنم که دستش در دست یک لیدر و نوچهای باشد!
برای دیدن نماینده باید با این لیدر هماهنگ شود و این واسطه باید هماهنگیها را انجام بدهد این اتفاق در خلأ احزاب شکل میگیرد وقتی که احزاب نباشند لیدرپروری و نوچهپروری آسیبی است که در استان ما یک آفت است.
دهرابپور:
از تشکیل نشستهای تشکلها و احزاب یا خبری نیست و یا اگر هم خبری هست گاهی مسئولان و مدیران برای حفظ موقعیت خودشان و یا برنامهریزی برای آینده خود و یا دیگران بکنند دستی به سر نیروها میکشند و هر مصوبه ای که خودشان خواستند و گفتند پیاده میکنند.
صدای مخالف صدای ضد انقلاب نیست و ضد حاکمیت نیست و صدای دادخواهی است و بهترین کمک به مدیران همین صداهاست که باید شنیده شود.
دهرابپور:
فضای لیدر و لیدرپروری بلایی به جان استان کهگیلویه و بویراحمد است و ظلم در حق مردم است اینکه مردم پول نمیگیرند و رأیشان را نمیفروشند را به طور مطلق رد نمیکنم و این مطلب را اهانت به مردم میدانم؛ اما لیدرها به نام مردم پست، پول و موقعیتهای دیگر میگیرند لیدر پروری به بازاریابی و دلالی تبدیل شده است.
این مسئله لیدر پیشتر به معنای رهبری و جلوداری را مطرح میکرد؛ اما اکنون بیشتر موضوع هیاهو است و لیدرهای انتخاباتی بیشتر شایعه درست میکنند و فضای عمومی جامعه را شلوغ میکنند.
مردم ما مردم باشعور و فهیم هستند به آنها سخت میگذرد اما میخواهند آبرومندانه زندگی کنند.
مردم ما در بحث نجابت و شرافت سرلوحه و سرآمد بودند؛ اما چرا گاهی این مردم باید تحقیر شوند.
وضعیت فعلی انتخابات کشور و استان را چگونه ارزیابی میکنید؟
دهرابپور:
در گذر دوران شکوهمند انقلاب اسلامی و گذراندن نیمه پنجم آن باید خیلی از اشکالات جامعه ما رفع شده باشد؛ اما حل که نشده بیشتر هم شده است.
مقام معظم رهبری در کمتر از یک ماه پیش که با ائمه جمعه سراسر کشور دیدار داشتند همه تأکید ایشان تشویق و کمک و جذب مردم در انتخابات بود.
جای تشکر است از همه کسانی که با سلایق مختلف در خودشان این شرایط را دیدند و کاندید مجلس شدند و این مهم به جذب مردم و مشارکت عمومی کمک میکند.
اگر در رد صلاحیتها مواردی مستند باشد کسی حرفی ندارد؛ اما گاهی خارج از موارد قانونی موضوعات دیگر بیاورند و تصمیماتی در سایه این قضایا گرفته شود راه برای عدهای خاص باز میشود و افرادی که میتوانند نمایندگان واقعی مردم در مجلس باشند به مجلس راه نخواهند یافت.
گمان میشود برای عدهای فرصتسوزی ایجاد میشود تا وقتشان گرفته شود تا آرایشان را از دست بدهند.
جاویدان:
دنیای امروز دنیای روایتهاست ما برخی روایتها از جمله انتخابات و مشارکت و امانتداری مواجهیم و در مقابل هم روایتهایی بر ضد این روایتها گفته میشوند.
در جنگ روایتها آن روایتی که عینیتر باشد مینشیند و روایتی که جاذبه بیشتر و آمار بیشتری داشته باشد و استنادهای بهتری داشته باشد رسانههای خارجی نسبت به رسانههای داخلی در جنگ روایتها احساس میشود رسانههای خارجی کمی بیشتر میچربند.
چهار دهه از انقلاب میگذرد و این جنگ روایتها باید به نفع ما باشد، ما زمانی جنگ روایتها را میبریم که به برکت این دنیای ارتباطات بتوانیم مستند صحبت کنیم.
سامانههای خوبی میتوانیم راهاندازی کنیم و برچسپهایی که به افراد میزنیم بخشیاش اقتصادی است و در سامانه شفافیت مالی میتوانیم ینها را از قبل بگیریم.
در این استان فرصتسوزیها وجود دارد و نماینده برند استان است و نمایندهای که ما به مجلس میفرستیم زمانی که از صداوسیمای جمهوری اسلامی و رسانههای خارجی نطقش پخش میشود، این نماینده نماد فرهنگ کهگیلویه و بویراحمد است و بحث طایفه اصلاً مطرح نیست.
باید بدانیم که بیان، لباس پوشیدن، عینک، خودکار و کفش و نشستنش روی صندلی برند این استان است.
در شهرستان کهگیلویه که از همه شهرستانهای استان محرومتر است ما هیچ کاندید علمی و دانشگاهی در مدت این چهار دهه به مجلس نفرستادهایم. هیچکدام که چهار سال در یک دانشگاه دولتی درسخوانده باشد، به مجلس نفرستادیم.
نطق نماینده است که برند شهرستان ما را مشخص میکند، نمایندگان این استان در لایحه بودجه اظهارنظر نکردند و در ریلگذاری مسائل فرهنگی کشور نماد فرهنگی استان را معرفی نکردند.
شاید کارهای عمرانی زیادی با کمک دولت انجام داده باشند؛ اما ما این برند را نیاز داریم.
امید است مردم با توجه ظرفیت فرهنگی که ایجاد شده در سه حوزه نیروهایی از جنس دانشگاهها و تحصیلکردگان آکادمیک انتخاب کنند و حداقل در یک حوزه تخصص داشته باشند.
دهرابپور:
نماینده مظهر شخصیت و معرفت مردم حوزه انتخابیهاش در ابعاد مختلف است نمایندگان هم جایگاه مدیریتی دارند و نسبت به مدیریت اجرایی باید از این ویژگیها بیشتر برخوردار باشند.
نماینده در درجه اول باید ایده مبتنی بر علم و دانش و تجربه داشته باشد
اراده نماینده مهم است بهگونهای که اراده داشته باشد با مشکلات مردم دستوپنجه نرم کند حتی اگر در این مسیر هزینه هم بشود من نمیبینم نمایندهای خود را هزینه مردم بکند.
این استان استانی مستعد و مستحق است مستعد به این معنا که آمادگی اینکه هر کاری در این استان بشود وجود دارد و نیروی انسانی و منابع آن وجود دارد.
بعد از انقلاب مردم این استان حرف اول را زدند و در دوران دفاع مقدس ۲ حماسه بزرگ فاو (اولین نیروهایی که وارد فاو شدند در قالب لشکر ۲۵ کربلا نیروهای این استان بودند) و پد خندق بیشترین آزاده و شهید را داریم
اکنون مردم استان باتوجهبه به این رشادتهایی که انجام دادهاند جایگاهی که باید ندارد و قشر ایثارگران بیشترین مشکل را دارد مشکل بیکاری در خانوادههای شهدا و ایثارگران بسیار به چشم میخورد و حقشان به آنها داده نشده است.
استان بالقوه ثروتمند و بالفعل فقیر
استانی بالقوه غنی و ثروتمند اما بالفعل فقیر و عقبمانده و نیازمند است این استان بههیچوجه محروم نیست، نعمتهای خدادادی این استان در کشور و حتی دنیا حرف اول را میزند.
چرا این استان فقیر و عقبمانده است یکی از عوامل اساسی بحث سو مدیریت است جای سؤال است که آیا تسهیلات بانکی استان در جای خود هزینه شدهاند و چقدر بازدهی و خروجی داشته است، برخی شهرکهای صنعتی استان تبدیل به لانه کلاغ و انبار احتکار و کالای قاچاق شدهاند.
در سال ۹۸ این استان کمترین توسعه را داشت و همچنان در حال درجازدن است همه اینها به مجلس و نمایندگان برمیگردد.
اعتقاد داریم که جامعه نیاز به اصلاح دارد، انقلاب شد، اصلاح شد؛ اما اکنون دچار عقبگرد شدهایم و بیاعتمادی و نارضایتی مردم را در پی داشته است.
در این میان شهرستان کهگیلویه از لحاظ مسائل توسعه شهرستان آخر کشور است و نمایندگان آن باید پاسخ بدهند .
نماینده باید تابلوی بیان مردم باشد مردم ما بسیار فهیم و باشعور هستند و بدانیم که این انتخابات فرصتی است که کار به اهلش سپرده شود.
دهرابپور:
جریانات سیاسی جامعه ما به دو جریان ختم شد و نگذاشتند بیشتر از این توسعهای پیدا کند دو جریانی که دولت ساخته و یا فرد ساختهاند و یا بنا بهضرورت فصلی هستند.
هر دو جریان وقتی نمایندهشان را به مجلس فرستادند دیگر نه کاری به نماینده دارند و نه به مردم دارند فقط به این فکر هستند چه کسی را بردارند که خودشان بروند سر جایش از اوایل قضیه چون این جریانات سیاسی فعلی از دوره سوم مجلس به بعد شکل گرفت در دوره چهارم و پنجم مجلس بحث اصلاحطلبی و اصولگرایی مطرح شد و ریشه در اسلام دارند و ذات اسلام اصلاح است.
شیوه عملکرد اسلام اصلاحطلبی و اصولگرایی است، اکنون این جریانات در کشور، اصل قضیه نیستند و جریان اصلاحطلبان و اصولگرایان در زمان فعلی واقعی نیستند.
قبول دارم جریان اصولگرایی رویکردش تا حدودی به سمت تکصدایی بوده است و نمونه آن خلأ احزاب و تشکلات بیشتر از سمت اصولگرایی است.
جاویدان:
روند کمرنگ شدن جریان اصلاحطلبی در فرآیند انتخابات و سپهر سیاسی
بحث انتخابات را باید از دو زاویه دید یکی از این منظر که گفتمان اصلاحطلبی در جامعه ضعیف شده است و دوم اینکه آیا جریانات اصلاحطلبی ضعیف شدهاند.
گفتمان اصلاحطلبی پربارتر از همیشه در حال ادامهدادن است، گفتمان اصلاحطلبی یعنی پاسخگو نمودن قدرت شاید این مطالبه بخش کوچکی از جامعه بود؛ اما اکنون مطالبه بخش عمده جامعه است همه به این گفتمان نیاز دارند.
ما اعتقاد داریم که سیستم به سمت آنتروپی حرکت میکند و سیستم به سمت اضمحلال و پیرشدن پیش میرود
راه مبارزه با این آنتروپی و اضمحلال روانی زمانی است که پادتن آن تزریق بشود پادتن آن گفتمان اصلاحطلبی است
وقتی که یک نفر و یک جریان هر چه که بگوید مورد تأیید باشد طبیعی است که نگاهی به ضعفها و نداشتههای خود نمیکنند و اصلاح نمیشود.
گفتمان اصلاحطلبی مورد نیاز جامعه از بدو تاسیس تاکنون بوده است اگر گازهای گلخانهایی ایجاد بشود، دنیا را به سمت آنتروپی میبرد و باید ضد آن ساخته بشود.
در داخل جریان اصلاحطلبی اعتقاد دارم این گفتمان نیاز همه جریانهاست
به جریان اصلاحطلبی چندین نگاه وجود دارد در منظر گفتمانی این را قبول نداریم که بگوییم ضعیف شدهایم.
دیگران شاید برداشتهایی داشته باشند که شما با ذائقه مردم سازگاری ندارید و به حاشیه رفتهاید اما ما اعتقاد داریم بخشی از حاکمیت ما را هل داده است.
بخشی از حاکمیت که تنها دغدغه خودی داشتهاند دوست داشتهاند ما از این دایره خارج بشویم هیچ جریان سیاسی دوست ندارد جریان سیاسی دیگری در کنارش باشد.
ما دلسوزانی هم داشتیم و تعدادی رفتند و تعدادی هم در صحنه ماندند
نسخهای که ما امروز در این دعواهای سیاسی نیاز داریم و همه دوست دارند دیگری را حذف کنند منحنی میانگین است؛ یعنی همه باید پیرامون این میانگین باشند.
طبیعی است عدهای بالاتر و عدهای پایینتر از میانگین هستند؛ اما اگر به دنبال توسعه هستیم توسعه یکشبه محقق نمیشود و یکبعدی هم نیست و زمامدار است ما به گفتمان اعتدال نیاز داریم.
خارج از اینکه چه حزبی باشد ما نیاز به گفتمان اعتدال داریم و نیاز داریم دلسوزان دور هم جمع بشوند ممکن است فردا فرصتی نباشد سیل که آمد خانههای در مسیر به جز خانههایی که مقاوم شدهاند را با خود میبرد و آسیب میبینند .
جاویدان:
گفتمان اعتدال زیربنای توسعه است
اعتدال یعنی اینکه به دورترین و نزدیکترین نقطهها توجه بشود امید است شکاف بین مردم و مسئولان که آسیبی است کمتر به آن پرداخته شده است و روزبهروز عمیقتر میشود و در خیابانهای ما نمود پیدا میکند.
این شکاف بخشی طبیعی است؛ اما آدمهایی که در بازار آشفته یکشبه پولدار شدند باعث شکاف میشوند.
گفتمان اصلاحطلبی نسخه شفابخش جامعه است و در داخل جریان اصلاحطلبی ممکن است که بگویند ایراداتی باشد؛ اما اینکه بگویند اصلاحات ضعیف شده است این اعتقاد را ندارم.
چالش در درون یک گفتمان باید وجود داشته باشد تا پخته بشود چالشهای گفتمان اصلاحطلبی نعمتی برای این جریان است.
دهرابپور:
ایکاش آقایانی که در سطح کلان در تشکیلات و احزاب جلوداری ما را میکنند یکذره صداقت ما را داشتند و دلسوزی و دغدغه ما را داشتند.
آقایان در سطوح بالا آنگونه که ما دغدغه داریم دغدغه ندارند و فکر نمیکنند طوری که ما به منافع مردم و انقلاب فکر میکنیم، آنها فکر نمیکنند و نکردهاند و هر کدام هم که فرصتی برایشان پیش آمد برای منافع خودشان کوتاهی نکردند.
امام صادق (ع) میفرماید؛ هر جا سوال بشود چالش ایجاد میشود، جامعهای که در آن سوال و جواب نیست سر از اختناق در میآورد.
تنها راه برای رفع مشکلات جامعه گفتمان منطقی است مشکلات موجود در جامعه زاییده رانتها و ندانمکاری هاست.
بعد از جنگ تاکنون پنج دولت داشتهایم، دولت مرحوم هاشمی رفسنجانی با شعار سازندگی آغاز به کارکرد و فساد مدیریتی ما از آن دولت شروع شد از تکنوکراتهای تحصیلکرده غربی که نه اصلاحاتی بودند و نه اصلاحطلب بلکه فرصت طلب بودند حماسه ۲ خرداد ۱۳۷۶ نفوذ این ها در دولت اصلاحات باعث شد که دولت اصلاحات نتواند به آنچه که بر عهدهاش بود عمل کند.
همینها در دولت بعدی که دولت احمدی نژاد بود هم نفوذ کردند این تکنوکراتهای غربی اگر یک ذره هم ریشه فکری داشتند بیشتر به راست میخورد نه به چپ یعنی به اصولگرایان حربه آنها نفوذ و فرصت طلبی بود و اکنون هم هست و مشکل جامعه کنونی ما هم ریشه از این تفکر است.
اصل قضیه گفتمان است و باید باشد اما این گفتمان در چارچوب مصالح نظام انقلاب و مردم باشد یعنی قانون جمهوری اسلامی همه ریشه در فرهنگ دینی دارند.
گفتمان شکافتن مسائل جامعه است زدودن آلودگیهای موجود در جامعه است اما اگر بیاییم تکیه کنیم بر اجرای قانون بسیاری از نیروهای انقلاب اکنون فقیر هستند و در حد نیازشان هم گاهی اوقات با مشکل مواجهاند.
سرنشینان یک کشتی هستیم
همه ما چه اصلاحاتی و چه اصولگرا سرنشینان یک کشتی هستیم و در وسط اقیانوس در حال حرکت هستیم اگر انسان مغرضی کشتی را سوراخ کرد همه غرق میشوند.
هر جا از اول نقلاب تاکنون دشمن توانست به ما ضربه بزند و نفاق ایجاد کرد و آشوب ایجاد بشود، فرصتی بود که ما برای دشمن ایجاد کردیم .
از روزی که این انقلاب شده است فتنهها خواهد بود در جریان اصولگرا بیشتر مواقع خود به جان هم میافتند و هیچ کس برای دیگری حقی قائل نیستند کسی که کاری نکرده و هزینه ای نداده با استفاده از فرصت طلبی به جایگاه میرسند /
اگر ما تشکل و احزاب مسئولیتدار داشتیم و مواظبت میکردیم اجازه نمیداد هر فرصتطلبی به جایگاهی برسد.
گفتمان ضرورت جامعه ماست مشروط بر اینکه فقهی و منطقی و قابل قبول و مردم پسند باشد و در چارچوب منافع مردم و انقلاب باشد نه منافع عده خاص.
جاویدان:
ایرادی که نسبت به جریان اصولگرایی وجود دارد این است که مقدس سازی و تقدیس سازی دولتهای حاکم اصولگراست تا زمانی که دولتها در راس هستند شاید ورود به حریم آنها بسیار سخت است.
لازم این است این آقایان حساب دولتها را از حساب کل نظام جدا کنند پیش دواریها در تضعیف باورهای دینی خیلی اثرگذار است نیاز است دوستان اصولگرا در مورد دولت مستقر فعلی هم همین دیدگاه را داشته باشند و آن را مقدس نکنند دولت یعنی اجرایی و اجرا به معنای آزمایش و خطا و کارکرد صحیح و اشتباه است.
چنانچه ائمه جمعه مشکلات مردم را بگویند دولت مجبور است بازنگری کنند و مردم هم احساس میکنند پناهگاهشان آنجاست اما امروزه کمتر میبینیم با این ادعا که نظام نیاز به ثبات دارد.
حساب دولت مستقل است اجرا قابل نقد است مشکلات معیشتی مردم جلوههای مشکلات معیشتی مردم نمایان است. اصولگرایان باید بیایند و دلسوزانه دولت را نقد کنند و نقد دولت به معنای پیشرفت است.
نقش مدیران و مسئولان در افزایش مشارکت در انتخابات
دهرابپور:
بحث مشارکت و جذب عمومی در موضوع انتخابات امسال است و با دو مقوله مهم که شامل یکی مشارکت مردم و دیگری تاکید و توصیه مقام معظم رهبری در جذب عمومی است در ارتباط است به این معنا که تلاش شود نظر مردم جلب شود و این جذب عمومی تحقق بپذیرید.
توصیه مقام معظم رهبری اینجا بیشتر به مسئولان و مدیران است که زمینه این مشارکت عمومی را به گونه ای فراهم کنند که مردم با خیال راحت در عرصه انتخابات حضور پیدا بکنند.
اعتقاد دارم که مردم خداجوی ما از قبل از انقلاب تا پیروزی انقلاب و تدام انقلاب و تا زمان حال همچنان عهدی را که بسته اند با این انقلاب و حفظ حاکمیت پدیده نظام مقدس جمهوری اسلامی که مولود این انقلاب است، از لحاظ مشارکت در پدیدههای اجتماعی بارها امتحانات و آزمایشهای خود را خوب پس دادهاند و نشان دادهاند.
نمونههای آن نقش اصلی مردم در دوران دفاع مقدس بود و پدیدههای بعد از دفاع مقدس شامل ۹ دی برای خاموش شدن فتنه سال ۸۸ و حضور بسیار چشمگیر و شگفت انگیز در این ۲ سال قبل در ۲۲ بهمن ماه و آخربن روز ماه مبارک رمضان که این مردم پای کار هستند و همچنان پشتیبان این انقلاب و این نظام هستند چون این انقلاب را درک کردهاند.
انتظار میرود که مسئولان و مدیران همراه و پا به پای مردم وظیفه خودشان را انجام دهند و اکنون که در واقع زمان بسیار حساسی است و برهه بسیار خاصی از دوران شکوهمند انقلاب است.
حضور و مشارکت مردم در عرصه انتخابات به طور قطع بر اقتدار و عظمت حاکمیت نظام جمهوری اسلامی ایران خواهد افزود و چه بسا این انتخابات فرصتی باشد که به مشکل خاص جهان مسلمین هم که غزه است خاتمه بدهد.
در این فرصت با مشارکت عمومی مردم و حضور یکپارچه مردم در انتخابات بسیاری از مشکلات از رهگذر همین حضور با شکوه مردم در این صحنه رفع خواهد شد؛ شرکت در انتخابات بارها توسط امام ره و مقام معظم رهبری تاکید شده است و فرموده اند شرکت در انتخابات تکلیف نه تنها اجتماعی است بلکه شرعی است.
اگر خوب توجه شود در این دوره از انتخابات مقام معظم رهبری بیشترین تاکید را بر روی انتخابات و آن هم جذب مردم و کسب رضایت مردم دارند چون مردم یکی از مولفههای پیروزی انقلاب اسلامی و تدام انقلاب است.
بعد از لطف خداوند و نقش رهبری، ایثار ومقاومت مردم هم انقلاب را پیروز کرد و هم انقلاب را حفظ کرده است.
امید است مدیران و مسئولان ما فرای از هر نوع سلیقه و تفکری که برای خودشان دارند به اصل قضیه که کسب رضایت مردم است بیشتر توجه داشته باشند و قبل از اینکه بخواهند به منافع فردی، باندی، جناحی فکر بکنند به انقلاب و مردم فکری بکنند.
این مناظره در ایرنا برگزار شد.
کد مطلب: 472247
کبنانیوز
https://www.kebnanews.ir