اکونومیست:
اکونومیست؛ چرا دور دوم ریاست ترامپ خطری غیرقابلپذیرش برای آمریکا و جهان است؟
14 آبان 1403 ساعت 20:59
رؤسایجمهور نیازی به قدیس بودن ندارند و امیدواریم که دوره دوم ریاستجمهوری ترامپ به فاجعه منجر نشود. اما ترامپ خطر غیرقابلپذیرش برای آمریکا و جهان به حساب میآید. اگر «اکونومیست» حق رأی داشت، ما رأیمان را به خانم هریس میدادیم.
رؤسایجمهور نیازی به قدیس بودن ندارند و امیدواریم که دوره دوم ریاستجمهوری ترامپ به فاجعه منجر نشود. اما ترامپ خطر غیرقابلپذیرش برای آمریکا و جهان به حساب میآید. اگر «اکونومیست» حق رأی داشت، ما رأیمان را به خانم هریس میدادیم.
به گزارش کبنا، روز سهشنبه دهها میلیون آمریکایی به دونالد ترامپ رای خواهند داد. برخی به خاطر احساس نارضایتی این کار را میکنند، زیرا فکر میکنند کامالا هریس یک مارکسیست رادیکال است که کشورشان را نابود خواهد کرد. برخی دیگر به خاطر غرور ملی، زیرا ترامپ در آنها باوری را ایجاد کرده که با او در کاخ سفید، آمریکا استوار خواهد ایستاد. اما برخی دیگر بهطور حساب شده تصمیم به رای دادن به ترامپ میگیرند.
این گروه آخر از رایدهندگان، که شامل بسیاری از خوانندگان «اکونومیست» میشود، ممکن است ترامپ را شخصی ندانند که بخواهند با او تجارت کنند یا الگوی مناسبی برای فرزندانشان باشد. اما آنها احتمالاً فکر میکنند که در زمان ریاستجمهوریاش اقداماتش بیشتر خوب بود تا بد. همچنین ممکن است اعتقاد داشته باشند که موارد مطرحشده علیه او بهطرز شدیدی بزرگنمایی شده است. محور این محاسبه، ایدهای است که بدترین خسیسههای ترامپ توسط کارکنانش، بوروکراسی، کنگره و دادگاهها محدود خواهد شد.
این روزنامه این استدلال را بهطرز غیرمسئولانهای خوشبینانه میداند. آمریکا ممکن است به راحتی چهار سال دیگر از دوران ترامپ را بگذراند، همانطور که دوران ریاستجمهوری مردان مشکلدار دیگری از هر دو حزب را گذرانده است. کشور حتی ممکن است شکوفا شود. اما رایدهندگانی که ادعای واقعنگری دارند، خطرات جانبی یک ریاستجمهوری ترامپ را نادیده میگیرند. با قرار دادن ترامپ به عنوان رهبر دنیای آزاد، آمریکاییها با اقتصاد، حاکمیت قانون و صلح بینالمللی قمار خواهند کرد. ما نمیتوانیم احتمال اینکه چیزهایی به شدت آسیب ببیند را مشخص کنیم: هیچکس نمیتواند. اما معتقدیم که رایدهندگانی که آن را کماهمیت میدانند، خود را فریب میدهند.
برخی این را به عنوان هراسافکنی رد خواهند کرد. درست است که بدترین ترسهای ما از دوره اول ریاستجمهوری ترامپ محقق نشد. در داخل کشور، او مالیاتها را کاهش داد و مقرراتزدایی کرد و اقتصاد را به سرعتی بیشتر از هر یک از همتایان ثروتمند خود رشد داد. دولت او باید به خاطر تأمین مالی واکسنهای کووید-۱۹ مورد تقدیر قرار گیرد، حتی اگر او از تشویق آمریکاییها به واکسینه شدن خودداری کرده باشد. در عرصه بینالمللی، او قدرت را به نمایش گذاشت و اجماع را به سمت موضعی تقابلی در قبال چین تغییر داد. او به میانجیگری توافقات ابراهیم پرداخت که روابط بین اسرائیل و برخی از همسایگانش را رسمی کرد، صلحی که تاکنون در برابر یک جنگ منطقهای تاب آورده است. او برخی از متحدان آمریکا را به افزایش هزینههای دفاعیشان ترغیب کرد. حتی زمانی که ترامپ با تشویق حمله به کنگره تلاش کرد تا انتقال قدرت در ۶ ژانویه ۲۰۲۱ را متوقف کند، نهادهای آمریکا همچنان استوار ماندند.
اگر «اکونومیست» در سال ۲۰۱۶ نتوانست بسیاری از مسائل را پیشبینی کند، چرا اکنون باید به هشدار ما توجه کرد؟ پاسخ این است که امروز خطرات بزرگتر شدهاند. و این به این دلیل است که سیاستهای ترامپ بدتر شده، جهان خطرناکتر است و بسیاری از افراد متعهد و مسئول که در دوره اول ریاستجمهوری او بدترین تمایلات او را کنترل میکردند، جای خود را به افرادی با باورهای تند، چاپلوسانه و فرصتطلب دادهاند.
پرونده علیه ترامپ با سیاستهای او آغاز میشود. در سال ۲۰۱۶، پلتفرم جمهوریخواهان هنوز بین حزب میت رامنی و حزب ترامپ گرفتار بود. نسخه امروز آن رادیکالتر است. ترامپ به تعرفه ۲۰ درصدی برای تمام واردات تمایل دارد و درباره اعمال تعرفههای بیش از ۲۰۰ درصد یا حتی ۵۰۰ درصد بر روی خودروهای وارداتی از مکزیک صحبت کرده است. او پیشنهاد اخراج کردن میلیونها مهاجر غیرقانونی را میدهد، بسیاری از آنها دارای شغل و فرزندان آمریکایی هستند. او قصد دارد کاهش مالیاتها را ادامه دهد، حتی با وجود اینکه کسری بودجه در سطحی است که معمولاً تنها در زمان جنگ یا رکود مشاهده میشود و این نشاندهنده بیتوجهی به مدیریت مالی صحیح است.
این سیاستها میتواند تورمزا باشد و احتمالاً منجر به بروز درگیری با فدرال رزرو شود. این سیاستها خطر آغاز یک جنگ تجاری را به همراه دارد که در نهایت میتواند آمریکا را فقیر کند. ترکیب تورم، کسریهای خارج از کنترل و زوال نهادها، روزی را نزدیک میکند که بیگانگان نسبت به قرض دادن پول نامحدود به خزانهداری آمریکا نگران باشند.
اقتصاد آمریکا حسرتبرانگیزترین اقتصاد جهان است، اما این موضوع به دلیل باز بودن بازار و پذیرش تخریب خلاق، نوآوری و رقابت است.
گاهی به نظر میرسد ترامپ میخواهد به قرن نوزدهم بازگردد و از تعرفهها و معافیتهای مالیاتی برای پاداش دادن به دوستانش و مجازات دشمنانش و همچنین برای تأمین مالی دولت و کاهش کسری تجاری استفاده کند. سیاستها ممکن است در نهایت پایههای رونق آمریکا را ویران کند.
دلیل دیگری برای ترس از دوره دوم ترامپ این است که جهان تغییر کرده است. در سالهای ۲۰۱۷ تا ۲۰۲۱، جهان عمدتاً در آرامش بود. حامیان ترامپ این موضوع را به غیر قابل پیشبینی بودن و تمایل او به انجام اقدامات قوی و غیرمتعارف نسبت میدهند، ترکیبی که میتواند کشورهای مشکلساز را مهار کند. زمانی که نخبگان سیاست خارجی درباره عواقب وخیم پس از ترور قاسم سلیمانی، یکی از فرماندهان اصلی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران، هشدار دادند، تصمیم ترامپ درست از آب درآمد. اما با ورود رئیسجمهور بعدی به کاخ سفید، دو جنگ امنیت آمریکا را در خطر قرار خواهد داد. در اوکراین، روسیه دست بالاتر را دارد و ولادیمیر پوتین را در موقعیتی قرار میدهد که بتواند تهدید به تهاجم بیشتر در اروپا کند. در خاورمیانه، یک جنگ منطقهای که به سمت جمهوری اسلامی ایران در حال پیشروی است، ممکن است آمریکا را نیز درگیر کند.
این درگیریها ترامپ را به گونهای مورد آزمایش قرار خواهند داد که دوره اول اینطور نبود. وعدههای سرسری او برای برقراری صلح در اوکراین در یک روز و تشویق نامحدود به حملات اسرائیل، اطمینانبخش نیستند. بدتر از آن، بیاحترامی او به اتحادها است. اگرچه اینها بزرگترین قدرت ژئوپلیتیک آمریکا هستند، ترامپ آنها را به عنوان کلاهبرداریهایی میبیند که به کشورهای ضعیف اجازه میدهد از قدرت نظامی آمریکا استفاده کنند. لاف و تهدید ممکن است ترامپ را از این بحرانها عبور دهد، اما به همان اندازه میتواند ناتو را نیز نابود کند. چین به دقت وضعیت را زیر نظر خواهد داشت تا ببیند چقدر باید در برابر تایوان تهاجمی باشد. متحدان آسیایی ممکن است محاسبه کنند که دیگر نمیتوانند به ضمانت هستهای آمریکا اعتماد کنند.
خطرات سیاستهای داخلی و خارجی با آخرین تفاوت بزرگ بین دوره اول ترامپ و احتمالاً دوره دوم او افزایش مییابد: او کمتر محدود خواهد بود. رئیسجمهوری که درباره شلیک موشک به آزمایشگاههای مواد مخدر در مکزیک فکر میکرد، به واسطه افرادی که در اطرافش بودند، محدود شده بود. از آن زمان، حزب جمهوریخواه خود را حول وفاداری به ترامپ سازماندهی کرده است. اندیشکدههای حامی او فهرستهایی از افراد وفادار برای خدمت در دولت بعدی تهیه کردهاند. دیوان عالی کشور با این قانون که رئیسجمهور نمیتواند به خاطر اعمال رسمی خود تحت پیگرد قانونی قرار گیرد، محدودیتها را برای روسایجمهور تضعیف کرده است.
اگر محدودیتهای خارجی کمتر شود، بسیاری چیزها به شخصیت ترامپ بستگی خواهد داشت. با توجه به بیاحترامی او به قانون اساسی پس از باخت در انتخابات ۲۰۲۰، سخت است که خوشبین باشیم. نیمی از اعضای کابینه سابق او از تأیید او خودداری کردهاند. ارشدترین سناتور جمهوریخواه او را «انسانی نفرتانگیز» توصیف میکند. هم رئیسدفتر سابق و هم رئیسسابق ستاد مشترک او را فاشیست میدانند. اگر شما در حال مصاحبه با یک متقاضی کار بودید، به هیچوجه به چنین ارزیابیهایی بیتوجه نمیشدید.
رؤسایجمهور خوب کشور را متحد میکنند. نبوغ سیاسی ترامپ در تقابل مردم با یکدیگر است. پس از مرگ جورج فلوید، او پیشنهاد کرد که ارتش به معترضان شلیک کند. رونق آمریکا به این ایده بستگی دارد که با مردم بهطور عادلانه رفتار میشود. صرفنظر از سیاستهایش؛ ترامپ تهدید کرده است که وزارت دادگستری را علیه دشمنان سیاسیاش به کار خواهد گرفت.
کنار ترامپ، کامالا هریس نماینده ثبات است. درست است که او یک سیاستمدار کمفروغ است. او در بیان اینکه میخواهد با قدرت چه کاری انجام دهد، دچار مشکل شده است. به نظر میرسد تصمیمگیرنده نیست و تردید دارد. با این حال، او از ایدههای چپگرایانهترین دموکراتها فاصله گرفته و در حال کمپین در نزدیکی مرکز است، در کنار لیز چینی و دیگر جمهوریخواهان اخراجی.
او نقاط ضعف معمولی دارد که هیچیک از آنها او را از کاندیداتوری محروم نمیکند. برخی از سیاستهای او بدتر از رقیبش هستند، مثلاً علاقهاش به مقرراتزدایی و افزایش مالیات برتولید ثروت. برخی دیگر صرفاً کمتر بد هستند، مثلاً در زمینه تجارت و کسری بودجه. اما برخی از سیاستها، مانند مسائل مربوط به اقلیم و سقط جنین خودخواسته، بهطور غیرقابلانکاری بهتر هستند. تصور اینکه هریس رئیسجمهور فوقالعادهای باشد دشوار است، هرچند که مردم ممکن است شما را شگفتزده کنند. اما نمیتوان تصور کرد که او باعث یک فاجعه شود.
رؤسایجمهور نیازی به قدیس بودن ندارند و امیدواریم که دوره دوم ریاستجمهوری ترامپ به فاجعه منجر نشود. اما ترامپ خطر غیرقابلپذیرشی برای آمریکا و جهان به حساب میآید. اگر «اکونومیست» حق رأی داشت، ما رأیمان را به خانم هریس میدادیم.
کد مطلب: 492495