در نشست پرسش و پاسخ دانشجویان دانشگاه آزاد یاسوج مطرح شد
درخشندهپور: رقیب اصلیام در انتخابات نماینده بویراحمد و دنا است/ بزرگترین خیانت به کهگیلویه و بویراحمد/ سرباز «حاج زارع» مجری برنامه میشود/ سطح توقعات مردم را تا حضور سیاسیون در فاتحهخوانی پایین آوردند (+تصاویر اختصاصی کبنا)
15 مهر 1397 ساعت 21:28
مدیرعامل شهر جدید علوی استان هرمزگان گفت: بنده هیچ ارتباطی با نماینده بویراحمد و دنا ندارم، و اگر به انتخابات ورود کردم رقیب اول بنده همین نماینده مردم شهرستانهای بویراحمد و دنا است.
نشست پرسش و پاسخ دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی یاسوج با موضوع مشکلات و معضلات استان کهگیلویه و بویراحمد برگزار شد.
به گزارش کبنا، عصر امروز (یکشنبه 15 مهرماه 97) این نشست با حضور نستور درخشندهپور مدیرعامل شهر جدید علوی استان هرمزگان در دولت تدبیر و امید در سالن آمفی تئاتر دانشگاه آزاد اسلامی یاسوج برگزار شد.
در این نشست موضوعات مختلفی در حوزههای سیاسی، اقتصادی و فرهنگی مطرح شد، در وقت سووال دانشجویان، هنگامی که یکی از دانشجویان به نام آرمان بیگلری که به گفته خودش دانشجوی ارشد مدیریت است، قصد سووال کردن داشت، یکی از دانشجویان مانع صحبت کردن او شد و بیان میکردند که بیگلری دانشجوی دانشگاه آزاد اسلامی یاسوج نیست [کم تنش به وجود آمد] نهایتاً بعد از مداخله نیروهای انتظامات آرمان بیگلری به سواالات خود پرداخت و اظهار کرد: تا خواستم بیایم و سوالات را انجام بدهم از همان جلوی درب تا اینجا مرا تهدید کردند.
بیگلری ادامه داد: دستاورد دولتها و مدیران اصلاحات، کارگزار و دولت کنونی بعد از 32 سال اداره کشور کار ما را به جایی رساندهاند که وقتی دلار به 12 هزار تومان میرسد در وسط خیابان با خوشحالی تمام کف و سوت میزنیم.
این دانشجو ادامه داد: آیا شما هم میخواهید با این تفکر مدیریتی و سیاسی وارد انتخابات شوید، که اگر اینجوری باشد، خروجی معلوم است.
وی افزود: مجری برنامه شما از یاران و سربازان خط مقدم آقای زارعی نماینده مردم بویراحمد و دنا است، آیا ارتباط شما با آقای زارعی همینگونه میباشد.
بیگلری گفت: بحث شفافیت مالی و ریالی این روزها در سطح مجلس شورای اسلامی مطرح است؟ آیا شما اگر نماینده شوید، طرفدار شفافیت مالی هستید یا خیر؟
این دانشجو در ادامه خواستار توضیحات سریع و شفاف درخشندهپور شد.
نستوه درخشنده مدیرعامل شهر جدید علوی استان هرمزگان در پاسخ به این دانشجو بیان کرد: خودتان بریدید، دوختید، رأی صادر و حکم را هم اجرا کردید. اصلاً این بحثها نیست، نه موضوع کاندیداتوری است و نه بحث مسائل سیاسی. دو سال دیگر مانده تا انتخابات. ما در اینجا بر روی معضلات و مشکلات استان کهگیلویه و بویراحمد گفتوگو و تبادل نظر خواهیم کرد.
وی افزود: این جلسه ما ارتباطی با انتخابات و مسائل سیاسی هم ندارد و اگر زمانی هم شرایط برای خدمت کردن به مردم فراهم شود، مطمئن باشید با تمام توان خواهم بود.
مدیرعامل شهر جدید علوی استان هرمزگان گفت: بنده هیچ ارتباطی با نماینده بویراحمد و دنا ندارم، و اگر به انتخابات ورود کردم رقیب اول بنده همین نماینده مردم شهرستانهای بویراحمد و دنا است.
وی بیان کرد: اجازه دهید تا اندیشهها تبلیغ شود و الان بحث توسعه، رفع مشکلات و موضوعات اشتغال و بیکاری است و قطعاً اگر اندیشهها بیان شد، مردم خودشان بهتر انتخاب میکنند.
درخشندهپور ادامه داد: 4 سال گذشته بنده نبودم در انتخابات، بالاخره مجری برنامه و امثالهم شاید هم به نماینده رأی داده باشند. طرفداری از کسی جرم که نیست.
مدیرعامل شهر جدید علوی استان هرمزگان به مسائل سیاسی اشاره کرد و گفت: اصلاحات را در کشور قبول دارم و کشور نیاز دارد به اصلاحات و مقام معظم رهبری اولین شخصی است که اصلاحات در کشور را قبول دارد.
وی افزود: در جریانهای سیاسی چه چپ و راست یک فرد را به عنوان عارف معرفی میکنند و می گویند که هر چه او گفت درست است. شما شخصها را نبیند بلکه حرفهای او را بشنوید. در کنار اصول، قرآن، دین و اسلام و ارزشها بنده موافق اصلاحات هستم، اسلام و ارزشها باید حفظ شوند، اما اصلاحات باید در کشور انجام بگیرد، اما اینکه بگویم در جریان سیاسی اصلاح طلبان هستم، دروغ گفتهام. معتقد به اصلاحات هستم اما در جریان سیاسی اصلاح طلبان نیستم. معتقد به اصولها و ارزشها هستم، اما اینکه بگویم در جریان اصولگرایان هستم، نیستم. من نمیتوانم به شماها دروغ بگویم. من نمیتوانم با این تعریفهای موجود خودم را در بین جریانهای سیاسی اصلاح طلب و یا اصولگرا ببینم. در جریان اصولگرایان گاهی فرد تندی همانند مصباح وجود دارد و در جریان اصلاح طلب همچنین. فکرم بنده تبعیت از رهبری و ولایت است، و معتقدم به اصلاحات در چارچوب نظر و فرمایشات رهبری. این نقطه نظرات بنده است، حالا شماها میخواهید مرا اصلاح طلب بدانید، یا اصولگرا و یا مستقل خودتان بهتر می دانید. [تشویق حضار]
یکی خانم دانشجو نیز در این نشست پرسش و پاسخ اینگونه بیان کرد که چه معنایی دارد فردی که در مسیر حفظ باد است، بیاید و خود را ناجی، اصلاح گر، اصولگرا و یا مستقل معرفی کند. مگر مستقلین و اصلاح گران گذشته چه گلی بر سر ما زدهاند. شهر فقر، شهری که حتی یک کارخانه ساده و استخدام درست ندارد و نیروهای توانمند و متخصص کم دارد. رئیس دانشگاهی که توسعه فامیلی میدهد، مدیرکل عمو زاده، آقایانی عنان را به دست گرفتهاند که سرمایههای خود را به نام اقوامشان میکنند تا ردی از خود به جای نگذارند. آسفالت زیباست، اما اگر خاک زیرش نمایان نباشد، سیل پیشرفت و آبادانی زیباست، اگر سیل قطار شاسی بلند در روستاهای محروم استان نباشد. دانشگاه زیبا است وقتی که محل طایفه گری نباشد.
در ادامه دیگر دانشجویان موضوعات همانند ورود درخشندهپور را به انتخابات، مسائل فرهنگی، عملکرد مدیران و نمایندگان سابق و فعلی، FATF، نبود کارخانه های بزرگ، پتروشیمی و برنامه های سخنران برنامه را برای انتخابات، مورد نقد و سووال قرار دادند.
نستوه درخشندهپور مدیرعامل شهر جدید علوی استان هرمزگان در پاسخ به دانشجویی که بیان کرد «سرتاسر جامعه ما بیعدالتی است» گفت: نه اینطور نیست که جامعه سرشار از بیعدالتی باشد اینقدر مردم را ناامید نکنید، سرشار نیست بیعدالتی، مشکل و معضل هست و کسی هم منکر این مشکلات، معضلات و گرفتاریها نیست، اما جامعه پر از اشکال، بیعدالتی و بدبختی نیست.
وی در پاسخ به دانشجوی دیگری که بیان کرد «15 سال خارج از استان بودید» گفت: حالا خوب این چه ایرادی دارد، بالاخره ما سرباز این مملکت هستیم و خیلی از مسئولینی که در کشور هستند بچههای بومی این استان خارج از این استان دارند کار میکنند، خوب بههرحال ما دوران مدیریتمان را در استان تمام کردیم، بچهٔ همین استان هستیم بچهٔ محرومترین نقطه همین استان هم هستیم و هیچوقت هم بیگانه نبودم و بخشی از مقالات دکتری بنده در مورد این استان است و نقطهبهنقطه استان را میشناسم، بومی این استان بودهام و در حسب شرایط در نقطهای هم دارم مدیریت میکنم ایراد کار فکر نمیکنم که ایراد درستی باشد.
وی در پاسخ به دانشجوی دیگری مبنی بر اینکه «در حمایت از نماینده خاصی در این نشست حضور دارید» گفت: بنده نه نماینده کسی هم هستم و نه در دفاع از فرد خاصی آمدهام و نه وکیل فردی هستم و نه آمدهام که دوره فردی را بهتر از دوره فرد دیگری نشان بدهم، نه وظیفه دیگری دارم و آن چیزی که بنده میبینم وضعیتی که در استان هست وضعیت درستی نیست اگر میگویید درست هست پس دیگر اعتراضی نکنید اگر هم درست نیست ناشی از سو مدیریت است و برخی از اینها به مشکلات کشوری برمیگردد، اما برخیها را میشود در استان درست کرد، شما چرا میگویید نمیشود! بنده میگویم که چه اشکالی دارد که چرا یک عدهای در استان نمیآیند صنعت را تعریف کنید؟ اتفاقاً یکی از بخشهایی که ما در آن موفق بودهایم در صنعت است، در عرض پنج 6 سال اخیر نظارت صنعت، معدن و تجارت از سال 60 تا سال 90 و 91 کل اعتباری که تزریق شد به بخش صنعت ما 480 میلیارد تومان بود که از سال 90 تا 96 مبلغی که در بخش صنعت به استان ما تزریق شد حدود هزار و 100 میلیارد تومان بود یعنی حدود 2 ونیم برابر اعتبارات بوده است.
بنده کاری به این ندارم که این اعتبارات در چه دوره از انتخابات و کدام نماینده بوده، این وضعیت جهشش در نقاط خاص استان است که چند کارخانه بزرگ ازجمله سیمان مارگون و کارخانه روغن گچساران اینها صنعت استان را افزایش داده است و این جهش در صنعت ما صورت گرفت، اما در همین صنعت ما میتوانیم از گیاهان دارویی یکقطب صنعتی بسیار مطلوب و باقابلیت بالا بازکنیم، یعنی کشت صنعتی داروهای گیاهی، آبیاری به شیوههای صنعتی و کارخانههای تبدیل و صادرات باشد.
در بخش آبمعدنی باوجود آبهایی زیادی که وجود دارد، میتوانیم اینها را به آبمعدنی کوچک، بزرگ مخصوص بیمار، آبهای مختلف و طعم دار دستهبندی کنیم که باید به این کارها تحقق دهیم.
در بخش کشاورزی بسیاری از مسائلی که وجود دارد به علت بیبرنامگی است، اگر وضعیت سدهای کشور از ابتدا مطالعه میشد بسیاری از این سدها احداث نمیشد سفرههای زیرزمینی ما عوض نمیشد، مسیرهای آب ما در یک نقطهای عوض نمیشد، بعضی از جاها زندگی از بین رفته و به نقطه دیگر منتقلشده، سدی در خوزستان به علت بستر نمکی تمام آبهای منطقه را آلوده کرده و الآن برداشتن آن معضل شده که این به خاطر اقدامی بدون مطالعه است.
یکی از روشهای که باید در این زمینهها به کار گرفته شود روش مدیریتی است، راهکار این مسائل مدیریت در برنامه است، هم بهعنوان جمعبندی مسئله و هم بهعنوان راهکاری که ارائه میشود استفاده شود که باید کار با برنامه باشد.
در استان ما چه فردی به مراسم ختم گریزی زده است؟ چرا شما تمام مسائل را به مراسم ختم ارتباط میدهید و سطح توقعاتتان اینقدر پایین آمده که توقعتان از یک مسئول سیاسی فقط این است که در مراسم ختم فامیل شرکت کند، خوب این را خود ما میخواهیم، چه راهکار فنی و صنعتی تا کنون ارائهشده است؟ به مردم نشان دهید، چه اتفاق صنعتی و چه اتفاق مدیریتی رخداده است.
مدیریت و فرایند علمی تعاریفی دارد که باید ابتدا موضوع را شناسایی کنید مطالعه بعد از موضوع داشته باشید و ازنظر زیستمحیطی، کاربری، اقتصادی، اجتماعی مطالعه کنید و سرانجام همه اینها وقتی یک پدیده را بررسی میکنید این پدیده باید خروجی داشته باشد، همانند یک فیلم سینمایی میماند که بهترین کارگردان، بازیگر و صدابردار تدوین کنند و در گیشه سینما از این فیلم استقبال نشود این نوع ناموفق است و خروجی این است که استان ما درزمینهٔ آمار خودکشی استان بعد از استان ایلام اول هستیم، ناهنجاری اجتماعی است، فردی اسلحه را برمیدارد و در تنگ مهریان و بچه مردم را میکشد و حتی نمیداند که آن بچه اهل کجاست و تیکه و پاره میکند، زبان اجتماعی و زبان فرهنگی اتفاق میافتد که اینها اگر ناشی از عدم برنامهریزی و عدم آشنا از مسائل نیست پس چه چیزی هست؟
یک برنامهریزی باید مبتنی باشد، بنده اصلاً طرفم مخاطب خاصی نیست، خوب مسلم است که ابتدا این حرف بهطرف سازمان مدیریت برنامهوبودجه استان است و کسانی که میتوانند در این قضیه قدم بردارند.
علاوه بر مطالعه باید راهکارهای معضلات را بسنجیم، یعنی باید فرصتها، تهدیدها، مشکلات و معضلات شناسایی شود و باید چشمانداز داشته باشید و برنامهتان برای آینده چه چیزی هست و میخواهید تا کجا ادامه دهید!
باید فاز استراتژی و راهبرد ارائه دهید و بعدازآن میبینید که نظام کامل برنامهریزی را برای آن فراهم کنید، پروژهها را طراحی کنید، آنوقت برای این ساختارها شما نیازمند به یک هویت قوی متحیر اصلاحگر باسواد داریم، اصلاً ما میدانیم که درراههای اصلی و ساختمان میخواهیم چهکاری انجام دهیم؟
در عرض 40 سال بزرگترین خیانتی که به این استان شده چیست؟ بنده قصد داشتم که در این نشست صحبتی نکنم، راجع به هیچکسی حرف نزدهام و نمیزنم و اظهارنظر هم نمیکنم، همه خوب هستند و درود بر همهکسانی که هستند، درود بر آقای هدایتخواه زارعی، روشنفکر، بهرامی و درود بر همه. بنده علیه هیچکسی صحبت نمیکنم، اما یک سری حرفهایی دارم که بیان میکنم، کسی دوست دارد با اینها همراه شود فصل انتخابات و زمان کاندیداتوری نیست، اما اگر قرار است که یک خیانت در استان تعریف شود تبدیل پارک جنگلی یاسوج واگذاری به شرکت نفت است، با اصل موضوع بنده مخالف نیستم، بنده با جانمایی مخالف هستم، برادر من بنده راه سادهتری را نشان شما میدهم، میدان معلم پارکی هست فردا شخم بزن و آپارتمان داخل آن بساز مشکل مسکن هم برطرف میشود! شما همه را به اصلیترین منبع طبیعی بردهاید، یاسوج یک شهری است با یک طبیعت زیبا ابتدا کوه، جنگل و بعد دشت یاسوج هست شما آمدهاید و حیات طبیعی را از بین بردهاید، وقتی حیات طبیعی از بین برود 10 سال دیگر نمیتوانید در این شهر نفس بکشید و آلودگی دود تهران میشود، شما میگوید که میخواهیم یک خدمتی شود و چند تا آدم مشغول شود اما چرا نمیروید و در دشت سروک این کار را انجام دهید! بنده از طرف وزیر در این استان مأموریت پیداکردهام یک مکان شهرک گردشگری طراحی کنم، چرا نمیروید در دشت سروک و دشتک سیسخت این کار را انجام دهید چرا نمیروید در مارگون، دشت روم، دشتهای جنگلی این کار را انجام دهید؟ پارک جنگلی یاسوج جای این کار نیست. (تشویق دانشجویان)
دوستان سری به جنگلهای اطراف کرمانشاه بزنید، در شهر کدیور تبریز آنجا در اوج کوه یک قلعهای هست که به اسم بابک خرمدین که کوهی هست که باید 7 کیلومتر به آن نقطه برسد راحت میتوانستند در عرض یک هفته جاده ارتباطی تا آنجا وصل کنند، اما تا شهر کدیور راه اصلی هست و باید تا کوه خرمدین پیادهروی کنید، کجای دنیا به منابع ملی و منابع طبیعی حملهور میشود! و مسئولین هم سکوت کردهاند! اگر به من بگویند که خیانت چهل سال در استان این است که وقتی مسئول استان توسعه را نمیفهمد، حفظ منابع آینده را نمیفهمد، این کار هیچ فرقی نمیکند که شما تعداد چاههای نفتی را 5 برابر افزایش دهید و استخراج نفت کنید و تمام نفتت را ظرف 10 سال خالی کنید.
در هیچ جای دنیا اینجوری به منبع اصلی و آینده فرزندش اینطوری بیتوجهی نمیکند این کاری را کردید 10 سال دیگر این نشانی را یادتان باشد که یاسوج خارج از فیلتر هوا باشد، یاسوج خارج از مسائل زیستمحیطی باشد، ما با اصل موضوع مخالفت نداریم، ما با مکانیابی آن مخالفت داریم، هنوز همروی حرفم هستم و تنها حرف بنده هم نیست حرف بزرگترین اساتید دانشگاه است و کارشناسان روی این موضوع نظر دادهاند.
وی اظهار داشت: این برنامهریزی در زمان قاجار شروع شد که در این دوره رو به طوایفی بود که در دوره ناصرالدینشاه یواشیواش آثار مدرنیست پیدا شد، سال 1285 که مشروطیت آمد بعدازآن کمکم در دوره رضاخان یک آثاری از خدمات تا سال 1320 شروع شد که یکدفعه تورم مملکت به مرز 80 درصد رسید، در کشور قحطی شد و در سال 1326 اولین نشانههای برنامهریزی یعنی سازمان برنامهوبودجه با حوزه 2 میلیارد و 100 میلیون تومان تشکیل شد، یواشیواش بالا آمدیم و بعد آمریکا پای خود را باز کردند و مملکت را بهجاهای دیگری بردند تا اینکه انقلاب شد و ما در انقلاب خیلی با برنامه پیش رفتیم، امروز یکی از نشانههای بد این مملکت این است که مسئولین پیر ازکارافتاده هستند، شما بروید و مسئولین اول انقلاب را ببیند شهید تندگویان 27 سال و محسن رضایی 24 سال مگر همینها نبودند که مملکت را اداره کردند، چرا به نوجوانان اعتماد نمیشود؟ چرا به جوانان 35 سال اعتماد نمیشود؟ باور کنید خطایی که جوان 40 ساله و 35 ساله به علت بیتجربگی میکند بسیار کمتر از خطایی است و اختلاسی است که مسنهای 60 سالگی ما میکنند.
کد مطلب: 403554