تاریخ انتشار
دوشنبه ۹ مهر ۱۳۹۷ ساعت ۲۳:۴۰
کد مطلب : ۴۰۳۴۰۶
سیدمصطفی هاشمیطبا در گفتوگویی مطرح کرد
اشكالات بودجه به مجلس برميگردد؛ نه دولت
۰
کبنا ؛این روزها افرادی از بیدارباش و هشیارباش دولت سخن میگویند و بحث نهیب زدن به دولت را مطرح میکنند و کنارهگیری قهرمانانه حسن روحانی را نقل محافل سیاسی کردهاند. در این شرایط که کشور با مشکلات عدیده اقتصادی و سیاسی روبهروست، این سخنان تا چه اندازه به بهبود وضعیت کمک میکند؟ آیا این نوع ادبیات همسو با منافع ملی تفسیر خواهد شد یا صرفا نوعی دغدغهمندی و انتقاد است، برای خالی نبودن عریضه؟ «آرمان» در گفتوگو با سیدمصطفی هاشمیطبا چنین موضعگیریهایی را بررسی کرده است که میخوانید.
از سوی برخی سیاسیون بحث کنارهگیری قهرمانانه آقای روحانی مطرح شده است. آیا در شرایط فعلی که کشور دچار مشکلات عدیده سیاسی و اقتصادی است، امکان چنین امری وجود دارد؟
استعفا دادن یا کنارهگیری کردن که قهرمانی نیست! استعفا یعنی طلب عفو و بخشش. قهرمانی به معنای ایستادن، پایمردی کردن و پایکار ماندن است. بنابراین چنین سخنی یعنی کنارهگیری قهرمانانه رئیسجمهور، بیربط است و موضوعیت ندارد.
یعنی بهطور کل خروج و یا کنارهگیری رئیسجمهوری از دولت را قبول ندارید؟
عرض بنده این است که قهرمان کنار نمیرود و میایستد؛ حتی اگر شکست بخورد! شکست هم نوعی قهرمانی است. در چنین عرصهای قهرمان باید بایستد و کارش را انجام دهد، گو اینکه شکست بخورد.
به نظر شما اینکه گفته شده روحانی را باید از خواب سنگین بیدار کرد و به او نهیب زد، محلی از اعراب دارد یا خیر؟
کدام خواب سنگین؟ بنده دولت یا رئیسجمهوری را در خواب سنگین نمیبینم.
مطرح میشود که دولت به نظرات کارشناسان و متخصصان توجه ندارد یا در پاسخگویی به جامعه کُند عمل میکند و...
اگر کسی مسائل و مشکلات دولت را بداند؛ البته نه اینکه بنده روش و عملکرد دولت را تایید کنم، اما اگر با مسائلی که دولت با آنها مواجه است آشنایی داشته باشد، آن وقت است که حق را به دولت میدهد. اگر قرار است سیاست و یا رویکردهایی در کشور تغییر کند، همه ارگانها، نهادها و قوای کشور باید یک تصمیم واحدی بگیرند و همه با هم تصمیمات را به سرانجام برسانند. اکنون دولت پیادهکننده و مجری قانون بودجه مصوب مجلس است و همان را اجرا میکند، بنابراین دولت کار خودش را انجام میدهد. ضمن اینکه شخصا به روشها و نحوه عملکرد دولت و حتی به بودجه سالانه کشور انتقاد دارم، اما بیان چنین سخنانی که به دولت باید نهیب زد یا از خواب بیدار کرد، را سنجیده نمیدانم.
مشکلات کشور را چگونه باید حل کرد؟
کسانی که میگویند دولت یا رئیسجمهوری کنار برود، باید بگویند که مشکلات کشور را به چه طریقی میتوان برطرف کرد! دولت که در حال دست و پنجه نرم کردن با مشکلات کشور است. افرادی که این حرفها را مطرح میکنند، راهکار ارائه بدهند. بگویند باید فلان کار را انجام داد و این تبعات را هم بهدنبال خواهد داشت. راهکار ارائه بدهند؛ صرف انتقاد کردن که مشکلی را حل نمیکند. راست میگویند راه پیش پای دولت بگذارند.
راهکار جنابعالی برای رفع مشکلات دولت چیست؟
مگر بنده بحرالعلوم هستم که راهکار ارائه دهم؟ اگر قرار است راهکاری ارائه بشود، باید مورد قبول مسئولیت ارشد کشور باشد. ممکن است بنده هم نظر یا راهکاری داشته باشم، اما یک شخص نمیتواند راهکاری نشان دهد. باید تمام ارگانها و نهادهای کشور راهکار و چاره کار مشخص و واحدی را پیشه نمایند و بنشینند و گفتوگو کنند و بگویند که میخواهیم این کار و آن کار را انجام دهیم، روی کاغذ پیاده کنند و دولت هم مأمور اجرای آن سیاستها باشد. وگرنه انتقاد کردنها و حرف زدن و موضع گرفتن علیه دولت دردی را دوا نخواهد کرد.
یعنی اگر قرار باشد نهیبی زده شود، این امر فقط شامل دولت نمیشود و باید قوای دیگر و سایر نهادها را هم شامل شود؟
بله؛ وقتی مجلس شورای اسلامی بودجه را تصویب میکند و رئیس مجلس از آن بودجه انتقاد کند و بگوید بودجه به درد نمیخورد، معنیاش این است که نمایندگان مجلس در تصویب بودجه خطا کردهاند. بنابراین باید به تمام ارکان و قوا و نهادهای کشور نهیب زد و نه فقط دولت.
گفتید به همه باید نهیب زد...
بله؛ به همه باید نهیب زد و دولت هم باید خودش این کار را انجام دهد. همه نهادها باید متوجه شرایط باشند و یک سیاست واحدی را در پیش بگیرند. حال چه کسی و چه نهادی باید هشدار بدهد که باید معلوم شود. قطعا بنده نهیب زن نیستم. باید همه دستگاهها و قوا وظایف خود را بدانند و به دنبال راهکار و سیاستهای تازهای بروند. و همه هم در اجرای این سیاستها کمک کنند.
آیا بیدارباش دادن به همه قوا و نهادها میتواند به تسهیل امور و اعتمادآفرینی در کشور کمکی کند؟
غیر از این راهی نیست. اگر سیاست مشخص و واحدی در پیش بگیریم و همه در به سرانجام رساندن آن کمک کنند و اهتمام بورزند مردم هم همراهی خواهند کرد و به کمک مسئولان خواهند آمد.
مستحضر هستید که قانون منع بهکارگیری بازنشستگان ابلاغ شد و تعدادی از استانداران و مدیران دولتی باید عرصه را ترک کنند. آیا دولت این توان را دارد که افرادی جایگزین این مدیران کند؟
این امکان و توان وجود دارد. در کشور نیرو کم نداریم. واضح است که میتوان نیروهای تحصیلکرده، باتجربه و باسواد را جایگزین مدیران بازنشسته کرد. کمبودی در این زمینه نداریم و خیلی راحت میتوان جایگزین یافت.
بعضا از کمتجربگی نیروهای جوانتر سخن به میان آورده میشود، آیا این امر میتواند بهانهای برای استفاده نکردن از نیروهای جوانتر باشد؟
شما از کجا میدانید که قرار است نیروهای کمتجربه را به کار بگیرند؟ اتفاقا در کشور نیروهای باتجربه و غیر بازنشسته زیاد داریم که میتوان از آنها استفاده کرد. چرا باید به دنبال بیتجربهها رفت؟ نیروهای زیر 50سال باتجربه هم داریم. پیامبر اسلام در 40سالگی به مقام رسالت مبعوث شد. بنابراین بحث سن نیست. در چنین سنی تجربه به حد کافی وجود دارد. معتقدم بازنشسته شدن مدیران مشکلی را برای مدیریت کشور ایجاد نخواهد کرد.
از سوی برخی سیاسیون بحث کنارهگیری قهرمانانه آقای روحانی مطرح شده است. آیا در شرایط فعلی که کشور دچار مشکلات عدیده سیاسی و اقتصادی است، امکان چنین امری وجود دارد؟
استعفا دادن یا کنارهگیری کردن که قهرمانی نیست! استعفا یعنی طلب عفو و بخشش. قهرمانی به معنای ایستادن، پایمردی کردن و پایکار ماندن است. بنابراین چنین سخنی یعنی کنارهگیری قهرمانانه رئیسجمهور، بیربط است و موضوعیت ندارد.
یعنی بهطور کل خروج و یا کنارهگیری رئیسجمهوری از دولت را قبول ندارید؟
عرض بنده این است که قهرمان کنار نمیرود و میایستد؛ حتی اگر شکست بخورد! شکست هم نوعی قهرمانی است. در چنین عرصهای قهرمان باید بایستد و کارش را انجام دهد، گو اینکه شکست بخورد.
به نظر شما اینکه گفته شده روحانی را باید از خواب سنگین بیدار کرد و به او نهیب زد، محلی از اعراب دارد یا خیر؟
کدام خواب سنگین؟ بنده دولت یا رئیسجمهوری را در خواب سنگین نمیبینم.
مطرح میشود که دولت به نظرات کارشناسان و متخصصان توجه ندارد یا در پاسخگویی به جامعه کُند عمل میکند و...
اگر کسی مسائل و مشکلات دولت را بداند؛ البته نه اینکه بنده روش و عملکرد دولت را تایید کنم، اما اگر با مسائلی که دولت با آنها مواجه است آشنایی داشته باشد، آن وقت است که حق را به دولت میدهد. اگر قرار است سیاست و یا رویکردهایی در کشور تغییر کند، همه ارگانها، نهادها و قوای کشور باید یک تصمیم واحدی بگیرند و همه با هم تصمیمات را به سرانجام برسانند. اکنون دولت پیادهکننده و مجری قانون بودجه مصوب مجلس است و همان را اجرا میکند، بنابراین دولت کار خودش را انجام میدهد. ضمن اینکه شخصا به روشها و نحوه عملکرد دولت و حتی به بودجه سالانه کشور انتقاد دارم، اما بیان چنین سخنانی که به دولت باید نهیب زد یا از خواب بیدار کرد، را سنجیده نمیدانم.
مشکلات کشور را چگونه باید حل کرد؟
کسانی که میگویند دولت یا رئیسجمهوری کنار برود، باید بگویند که مشکلات کشور را به چه طریقی میتوان برطرف کرد! دولت که در حال دست و پنجه نرم کردن با مشکلات کشور است. افرادی که این حرفها را مطرح میکنند، راهکار ارائه بدهند. بگویند باید فلان کار را انجام داد و این تبعات را هم بهدنبال خواهد داشت. راهکار ارائه بدهند؛ صرف انتقاد کردن که مشکلی را حل نمیکند. راست میگویند راه پیش پای دولت بگذارند.
راهکار جنابعالی برای رفع مشکلات دولت چیست؟
مگر بنده بحرالعلوم هستم که راهکار ارائه دهم؟ اگر قرار است راهکاری ارائه بشود، باید مورد قبول مسئولیت ارشد کشور باشد. ممکن است بنده هم نظر یا راهکاری داشته باشم، اما یک شخص نمیتواند راهکاری نشان دهد. باید تمام ارگانها و نهادهای کشور راهکار و چاره کار مشخص و واحدی را پیشه نمایند و بنشینند و گفتوگو کنند و بگویند که میخواهیم این کار و آن کار را انجام دهیم، روی کاغذ پیاده کنند و دولت هم مأمور اجرای آن سیاستها باشد. وگرنه انتقاد کردنها و حرف زدن و موضع گرفتن علیه دولت دردی را دوا نخواهد کرد.
یعنی اگر قرار باشد نهیبی زده شود، این امر فقط شامل دولت نمیشود و باید قوای دیگر و سایر نهادها را هم شامل شود؟
بله؛ وقتی مجلس شورای اسلامی بودجه را تصویب میکند و رئیس مجلس از آن بودجه انتقاد کند و بگوید بودجه به درد نمیخورد، معنیاش این است که نمایندگان مجلس در تصویب بودجه خطا کردهاند. بنابراین باید به تمام ارکان و قوا و نهادهای کشور نهیب زد و نه فقط دولت.
گفتید به همه باید نهیب زد...
بله؛ به همه باید نهیب زد و دولت هم باید خودش این کار را انجام دهد. همه نهادها باید متوجه شرایط باشند و یک سیاست واحدی را در پیش بگیرند. حال چه کسی و چه نهادی باید هشدار بدهد که باید معلوم شود. قطعا بنده نهیب زن نیستم. باید همه دستگاهها و قوا وظایف خود را بدانند و به دنبال راهکار و سیاستهای تازهای بروند. و همه هم در اجرای این سیاستها کمک کنند.
آیا بیدارباش دادن به همه قوا و نهادها میتواند به تسهیل امور و اعتمادآفرینی در کشور کمکی کند؟
غیر از این راهی نیست. اگر سیاست مشخص و واحدی در پیش بگیریم و همه در به سرانجام رساندن آن کمک کنند و اهتمام بورزند مردم هم همراهی خواهند کرد و به کمک مسئولان خواهند آمد.
مستحضر هستید که قانون منع بهکارگیری بازنشستگان ابلاغ شد و تعدادی از استانداران و مدیران دولتی باید عرصه را ترک کنند. آیا دولت این توان را دارد که افرادی جایگزین این مدیران کند؟
این امکان و توان وجود دارد. در کشور نیرو کم نداریم. واضح است که میتوان نیروهای تحصیلکرده، باتجربه و باسواد را جایگزین مدیران بازنشسته کرد. کمبودی در این زمینه نداریم و خیلی راحت میتوان جایگزین یافت.
بعضا از کمتجربگی نیروهای جوانتر سخن به میان آورده میشود، آیا این امر میتواند بهانهای برای استفاده نکردن از نیروهای جوانتر باشد؟
شما از کجا میدانید که قرار است نیروهای کمتجربه را به کار بگیرند؟ اتفاقا در کشور نیروهای باتجربه و غیر بازنشسته زیاد داریم که میتوان از آنها استفاده کرد. چرا باید به دنبال بیتجربهها رفت؟ نیروهای زیر 50سال باتجربه هم داریم. پیامبر اسلام در 40سالگی به مقام رسالت مبعوث شد. بنابراین بحث سن نیست. در چنین سنی تجربه به حد کافی وجود دارد. معتقدم بازنشسته شدن مدیران مشکلی را برای مدیریت کشور ایجاد نخواهد کرد.