به گزارش کبنا، «
سیدمحمدعلی افشانی» با تشریح شرایط اصلاحطلبان بعد از انتخابات اظهار کرد: انتخابات اسفند ۹۸ تا حد زیادی هم قابل پیشبینی بود و مطابق انتظار، دستاوردی برای اصلاحطلبان نداشت. شاید یکی از دلایلی که اصلاحطلبان تا حدودی ناهماهنگ هستند نتایج این انتخابات است.
عضو شورای مرکزی حزب اعتماد ملی افزود: تشکلهایی چون شورای عالی و شورای هماهنگی احزاب که اصلاحطلبان از سالها قبل راهاندازی کردند، چون بر پایه تجارب کشورهای توسعه یافته با حاکمیت دموکراسی نبوده بلکه مختص شرایط حاکم بر کشور ما است، با شکست و پیروزی دچار فراز و فرود میشوند و به تبع آن بر رفتار عمومی اعضای خود تاثیر مثبت یا منفی دارند.
افشانی با بیان اینکه اصلاحطلبان از نتایج انتخابات اسفند ۹۸ حیرت نکردند، خاطرنشان کرد: با توجه به شرایط عمومی جامعه، اتفاقات و اعتراضاتی که روی داد و نتیجه بررسی صلاحیتها، میزان مشارکت مردم قابل پیشبینی و بر تصمیم نهادهای اصلاحطلب تاثیرگذار بود.
وی درباره فعالیت شورای عالی سیاست گذاری، گفت: شورای عالی اصلاحطلبان موفقیتهای سالهای ۹۲، ۹۴ و ۹۶ را به حساب عملکرد خود گذاشت به همین دلیل هم شکست سال ۹۸ را دیگران به پای این شورا گذاشتند. بر این باورم که سهم شعسا (شورای عالی سیاست گذاری اصلاحطلبان) درپیروزیهای قبلی و شکست فعلی بسیار کمتر از آن چیزی است که هم از جانب شورای عالی در پیروزیها و هم از جانب مخالفان این نهاد عنوان شد.
افشانی ادامه داد: پیروزیهای سالهای ۹۲، ۹۴ و ۹۶ بیشتر حاصل اعتراض عمومی به وضع موجود بود. «محمد حسنین هیکل» نویسنده شهیر مصری در تعبیری زیبا میگوید «انقلاب اسلامی سال ۵۷ ایران دو رهبر داشت؛ یکی رهبر منفی که شاه بود که با اعمال و رفتار خود زمینه شورشهای اجتماعی را فراهم کرد و رهبر مثبت که امام خمینی (ره) بود و توانست مردم آماده شورش را سازماندهی کرده و انقلاب را به پیروزی برساند».
وی افزود: در همه انتخاباتهایی که انجام شد، حضور یا عدم حضور بخش عظیمی از مردم که شاید بیش از ۵۰ درصد باشد، به خاطر همان نقش رهبران منفی بوده است و حضور بخشی دیگر به خاطر موافقت با برنامههای اصلاحطلبان یا اصولگرایان و یا اعتماد به آنها. با همین منطق در انتخابات ۹۸ هم حاکم بود. دلیل شکست این بود که چون مردم نسبت به عملکرد دولت، نمایندگان لیست امید و برخی مدعیان اصلاح طلبی منتقد بودند، میلی به شرکت نداشتند تا اصلاحطلبان را انتخاب کنند. علاوه بر آن اعتراضات و شورشهای سالهای ۹۶ و ۹۸ در کشور و رد صلاحیت کثیری از اصلاحطلبان در مشارکت مردم اثرگذار بود. بنابراین با توجه به اینکه شورایعالی سهمی در پیروزیها و شکستها داشت بخشی از شکست ۹۸ به پای این نهاد نوشته میشود.
کاهش پایگاه اجتماعی اصلاحطلبان علت درونی دارد
افشانی درباره علل و عوامل کاهش پایگاه اجتماعی جریان اصلاحات، گفت: تمامی پیروزیها و شکستها، بیشتر علت داخلی و درون جریانی دارند تا عامل بیرونی، حتی در سطح کلان کشور. به همین دلیل معتقدم کاهش پایگاه اجتماعی اصلاحطلبان بیشتر از اینکه علت بیرونی داشته باشد عامل درونی دارد.
این فعال سیاسی ادامه داد: محمدرضا عارف در انتخابات مجلس شورای اسلامی سال ۹۴ یک میلیون و ششصد هزار رای داشت، اما مجید انصاری به عنوان سرلیست آن بخشی از اصلاح طلبان که در سال ۹۸ لیست دادند با ویژگیهای زیاد، فقط ۶۹ هزار رای آورد یعنی حدود ۴ درصد رای عارف در سال۹۴، لذا ۹۶ درصد ریزش رای نمیتواند منشا برون جریانی داشته باشد.
شهردار پیشین تهران گفت: حدادعادل به عنوان نفر سی و یکم و سرلیست اصولگرایان در سال ۹۴ یک میلیون و پنجاه هزار رای داشت و قالیباف، سرلیست سال ۹۸ این جریان در سال ۹۸ یک میلیون و ۲۶۰ هزار رای اخذ کرد، یعنی اینکه میزان رای اصولگرایان در این انتخابات ۲۰ درصد افزایش پیدا کرده است اما میزان کل مشارکت نشان میدهد ریزش رای اصلاحطلبان به سبد اصولگرایان نرفت.
وی با اشاره به اینکه ۱۳ نفر از نمایندگان لیست امید دوره دهم در تهران تایید صلاحیت شدند، گفت: همین افراد در دوره یازدهم انتخابات مجلس میانگین کمتر از ۵ درصد رای دوره قبل خود را به دست آوردند و ۹۵ درصد ریزش رای داشتند که این ریزش رای بسیار گویاست و نیاز به توضیح ندارد.
اشتباه سیاسی اصلاحطلبان در ۸۴ شرایط امروز را رقم زد
عضو شورای مرکزی حزب اعتماد ملی درباره ریشه ها و علل موقعیت کنونی اصلاح طلبان گفت: آنها در سال ۱۳۸۴ با اولین اشتباه سیاسی خود سرنوشت محتوم امروز خود و جامعه را رقم زدند. در سال ۸۴ مرحوم هاشمی رفسنجانی و شیخ اصلاحات وارد صحنه انتخابات شدند، طیفی از اصلاح طلبان هم از آقای معین و آقای مهرعلی زاده حمایت کردند.
وی افزود: مجموع آرا اصلاح طلبان در مرحله اول ۱۷ میلیون رای بود در حالی که اصولگرایان (احمدینژاد و قالیباف) مجموعا کمتر از ۱۱ میلیون رای به دست آوردند، ۶۰ درصد اصلاحطلبان و کمتر از ۴۰ درصد اصولگرایان رای گرفتند. اشتباهی که رخ داد این بود که مرحوم هاشمی که دو دوره رییس جمهوری و دو دوره رییس مجلس بود، در آن مقطع ریاست نهاد مهم مجمع تشخیص مصلحت نظام را به عهده داشت و میتوانست درجامعه اثرگذاری بیشتری داشته باشد نباید داوطلب ریاست جمهوری میشد در حالی که شیخ اصلاحات داوطلب شده بود و مورد پذیرش نظام و جامعه بود و انتظار میرفت آنها در سال ۸۴ از او حمایت کنند.
افشانی با بیان اینکه شیخ اصلاحات در دورههای قبل از هاشمیرفسجانی و رییس دولت اصلاحات حمایتهای زیادی از آنها کرده بود، گفت: تحلیل و پیشبینی طرفداران مصطفی معین از میزان رای او و شیخ اصلاحات اشتباه و خطای بزرگ تاریخی بود. با شمارش آرا، شیخ اصلاحات با بیش از ۵ میلیون رای نفر سوم و معین نفر پنجم شد. لذا این اشتباه تاریخی اصلاحطلبان، باعث منقطع شدن مسیر اصلاحات شد.
وی با تاکید بر سوابق، تجربه و رابطه قوی و تعریف شده شیخ اصلاحات با نظام، اظهار کرد: اگر جریان اصلاحات از او حمایت میکرد، مسیر سال ۷۶ منقطع نمیشد و کشور تا این حد آسیب نمیدید زیرا اتفاقات سال ۸۸ و بعد از آن هم به نوعی مولود و معلول سال ۸۴ است.
میل و رغبتی برای ایجاد احزاب قوی وجود ندارد
افشانی گفت: علت تشکیل شورایعالی از سوی اصلاحطلبان این بود که بهرغم هزینههای زیادی که برای حاکم شدن خرد جمعی طی ۱۲۰ سال اخیر انجام شده، کشور فاقد احزاب قدرتمند است. بشر هزینه داد و تجربه کرد تا به این نتیجه رسید که خردجمعی برای اداره امور بهتر از تصمیمات فردی است.
شهردار پیشین تهران یادآور شد: متاسفانه میل و رغبتی برای ایجاد احزاب قدرتمند وجود ندارد. از تحزب در حرف حمایت میشود اما در عمل این اتفاق نمیافتد، به همین دلیل حزب قدرتمندی نداریم که نماد جوامع توسعه یافته است. در جوامع توسعه یافته این حزب است که نقش آفرین است و جامعه را هدایت میکند و بعد از انتخاب نسبت به افرادی که معرفی کرده پاسخگو است.
شباهت شورایعالی و لویی جرگه افغانستان
افشانی افزود: در غیبت یک حزب فراگیر، به اجبار نهادهایی چون شورایعالی یا شورای هماهنگی احزاب ایجاد میشود مشابه اینها را اصولگرایان با نامهای متفاوت دارند. در جوامعی که هنوز در مسیر توسعه قرار نگرفتهاند، ریش سفیدان و متنفذان دور هم جمع میشوند و مشکلات را بررسی و تصمیم میگیرند که نمونه آن لویی جرگه در افغانستان با سابقه ۲۷۰ ساله است. لذا شورایعالی و شوراهایی که از جمع احزاب و اشخاص در ایران شکل میگیرد چیزی شبیه لویی جرگه افغانستان است. نمونه این ساختارها را در هیچ کشور توسعه یافتهای نمیبینیم.
اصولگرایان با آزادی، قانونمداری و حق انتخاب مردم آشتی کنند
افشانی در ادامه به بررسی آسیب شناسی کاهش سرمایه اجتماعی اصلاحطلبان پرداخت و عملکرد دولت و امیدیهای مجلس دهم، عملکرد اصلاحطلبان رانتی، شفاف نبودن اینکه اصلاحطلبان چه چیزی را و چگونه میخواهند اصلاح کنند، رد صلاحیتها و کاهش قدرت انتخاب مردم در کاهش سرمایه اجتماعی اصلاحطلبان تاثیرگذار دانست.
وی درباره جناح رقیب نیز گفت: اصولگرایان بدانند تا زمانی که با آزادی آشتی نکنند، به قدرت انتخاب آزاد مردم باور پیدا نکنند و قانون را مبنای عمل ندانند، توسعه و عدالت محقق نمیشود و فقر و درد مردم التیام نمییابد. آنها نباید فکر کنند با حذف اصلاحطلبان به این مهم میرسند.
از شورای عالی و اینگونه نهادها دموکراسی متولد نمیشود
افشانی سبک و سیاق تشکلهای موجود در ایران را برای تقویت دموکراسی نامناسب عنوان کرد و گفت: از ساختارهایی نظیر شورای عالی و شورای هماهنگی احزاب و نهادهای مشابه دموکراسی متولد نمیشود.
وی یادآور شد: من نماینده حزب اعتماد ملی در شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان شدم بعد از دو جلسه حضور، بهرغم اینکه شورا متشکل از اصلاح طلبان شاخص و وارسته بود، اصرار کردم که دیگر به عنوان نماینده حزب اعتماد ملی در آن شورا شرکت نکنم و شخص دیگری را معرفی کنند ولی با اصرار قائم مقام حزب و اعضای کمیته تعامل حزب شرکت کردم. یکی از دلایل من هم این بود که گفتم برداشتم این است که این تشکیلاتی نیست که که از دل آن دموکراسی برون بیاید یا از این ترکیب و تعریف و ساختار، نتایج بلندمدت کارگشایی حاصل شود.
تفاوتی ندارد چه کسی رییس شورای عالی شود
افشانی در پاسخ به این پرسش که چه کسی جانشین محمدرضا عارف در شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان خواهد شد، گفت: شورای عالی سیاستگذاری فقط یک کارکرد داشت و آن هم تهیه لیست انتخاباتی و هماهنگی انتخاباتی بود و فعلا هم بیشتر از آن کاری از این نهاد بر نمیآید؛ تفاوتی ندارد چه کسی رئیس شورا باشد. برخی علاقهمندند که هر روز اسم کسی را به عنوان رئیس شورای عالی یا نامزد اصلاحطلبان در انتخابات ۱۴۰۰ مطرح کنند، اینها علائق خود را بیان میکنند.
وی گفت: شاید بهتر باشد شورایعالی اختیار و وظایف خود را به شورای هماهنگی احزاب بدهد و شورای هماهنگی احزاب اصلاحطلب هم ساختارش را اصلاح و روزآمد کند، ولی چون شورای عالی از وزارت کشور مجوز گرفته و یک مجموعه قانونی است احتمالا بعضی اصرار خواهند کرد که به کارش ادامه دهد.
شورای عالی مشوق تعدد احزاب است
افشانی در پاسخ به این پرسش که آیا میتوان دو جریان اصولگرا و اصلاح طلب را در ۲ یا ۳ حزب بزرگ تصور کرد، گفت: در درون هر دو جریان طیفهای مختلف و از نظر فکری متفاوتی وجود دارد. وجود تشکیلاتی نظیر شورایعالی خود عاملی است که تعداد احزاب روز به روز زیاد شوند در شورای عالی اشخاص حقیقی، نمایندگان احزاب دارای پایگاه اجتماعی و اشخاص حقیقی و نمایندگان احزاب چند نفره همه به یک اندازه حق رای دارند. بنابراین مدام حزب تأسیس میشود تا با عضو شدن در شورایعالی رای احزاب هم فکر در شورا افزایش یابد.
این فعال سیاسی ادامه داد: اگر چنین تفکری نباشد باید بررسی شود احزابی که عضو شورا هستند، بهشکل مستقل و همزمان، چه مقدار در استانها و گستره ملی دارای بدنه، اعتبار و جایگاه هستند؟ آنگاه احزاب فاقد پایگاه در تشکلهای دارای پایگاه و هم فکر خود ادغام شوند. البته انتظار ندارم در آینده اینها درهم ادغام شوند، برعکس، فکر میکنم برای گرفتن سهم و رای در شوراها و نهادهای بالادستی احزاب بیشتری هم تشکیل شود. یعنی خود شورا عالی با این ساختار و ساز و کار نه تنها مانع ادغام بلکه عامل و مشوق تعدد احزاب است.
شانس پیروزی اصلاحطلبان در ۱۴۰۰ کم است
افشانی با بیان اینکه در شرایط فعلی شانس اصلاح طلبان برای انتخابات ۱۴۰۰ کم است، خاطرنشان کرد: باید بپذیریم انتخاب مردم درست است. مردم در سال ۹۴ نمایندگان لیست امید و در سال ۹۶ روحانی را با رای بالا انتخاب کردند، آنها در ایام تبلیغات انتخاباتی وعدههایی دادند، تطبیق گفتار و عمل آنان شاخص قضاوت مردم است.
عضو شورای مرکزی حزب اعتماد ملی ادامه داد: عامل مهمی که باعث رنجش و خشم مردم میشود تبعیض و بی عدالتی است. امروز مردم از سویی شاهد رانت و تبعیض هستند و از سوی دیگر گرفتار امرار معاش و اشتغال فرزندانشان، به همین دلیل انتخابات ۱۴۰۰ را برای اصلاح طلبان مقداری دشوار میبینم.
شهردار پیشین تهران گفت: اما یک عامل میتواند باعث افزایش رای اصلاحطلبان شود و آن هم عملکرد مجلس یازدهم است اگر مجلس یازدهم با دست فرمان امروز تا ۱۴۰۰ براند، به بالا بردن رای اصلاح طلبان کمک میکند. نمایندگان مجلس یازدهم در این یک سال می توانند با عملکردشان به پایگاه رای خود افزوده یا به پایگاه رای اصلاحطلبان بیافزایند.
وی، دغدغه اصولگرایان را متفاوت از اصلاحطلبان دانست و افزود: اصولگرایان، خود را تأیید شده میدانند و از همین الان میتوانند فعالیتهای خود را به طور علنی انجام دهند، اما اصلاحطلبان نمیدانند تایید صلاحیت میشوند یا نمیشوند.
رییس دولت اصلاحات نامزد انتخابات ۱۴۰۰ نمیشود
افشانی درباره نامزدهای احتمالی اصلاحطلبان برای حضور در انتخابات ریاست جمهوری، اظهار کرد: زمانی میشود در مورد فرد خاصی اظهار نظر کرد که خودش اعلام آمادگی کند، هواداران برخی از افراد برای گمانهزنی نام آنها را در رسانهها مطرح میکنند با شناختی که از رییس دولت اصلاحات دارم و با توجه به شرایطی که امروز در جامعه شاهد هستیم او نامزد ریاست جمهوری نخواهد شد. کسانی که از وی نام میبرند یا رییس دولت اصلاحات را نمیشناسند یا شرایط جامعه را درست تحلیل نمیکنند.
این فعال اصلاح طلب افزود: باید جلوتر برویم و ببینیم طیفهای مختلف جریان اصلاحات به یک نفر میرسند یا چند نفر وارد عرصه میشوند. ممکن است این دوره هم روشی که در سال ۸۴ شاهد آن بودیم تکرار شود. میان اصلاحطلبان افراد زیادی توان ریاستجمهوری دارند اما هر کس میخواهد داوطلب شود باید قبل از هرچیز صادق و راستگو باشد و با تحلیل درست شرایط کشور و واقع بینی برنامه خود را به مردم ارائه کند، نه اینکه به مردم وعدههایی بدهد و بعد از پیروزی و استقرار به جای پاسخگویی بگوید نمیگذارند کار کنیم یا اجازه نمیدهند.
افشانی با تاکید بر اینکه داوطلب ریاست جمهوری نباید نقطه ضعف داشته باشد، گفت: نه اینکه بهدلیل ضعف و پرونده بستگانش از همان روز اول دستهایش به نشانه تسلیم بالا باشد، باید فارغ از این مشکلات باشد تا بتواند بر عهد و پیمانی که با مردم بسته استوار بماند.
وی ادامه داد: داوطلب ریاست جمهوری باید در گذشته ثابت کرده باشد که توان دفاع از حقوق مردم را داشته و منافع مردم را بر منافع خود، بستگان، باند و حزبش ترجیح میدهد. اصلاحطلبان باید شاخصهایی را تعریف کنند و اشخاص بر اساس آن شاخصها معرفی شوند. اگر فردی که در طول عمرش یک بار هم سرحقوق مردم ایستادگی نکرده و همواره در پی منافع خود و بستگانش بود، بیاید و با چند شعار تند و دروغین و عامهپسند رای بیاورد، انتخاب او نتیجهای جز سرخوردگی برای مردم نخواهد داشت.
شهردار پیشین تهران در عین حال گفت: برخی از مدعیان اصلاح طلبی هنوز در اینکه نامزد اصلاح طلب باشد یا حمایت از یک اصولگرایی که سهمی هم به آنها هم بدهد سر در گم هستند.
وی اضافه کرد: وقتی شهردار بودم دبیرکل یکی از احزاب اصلاح طلب در یک خبر خودساخته و به عنوان یک نقطه ضعف گفته بود افشانی برای ۱۴۰۰ با لاریجانی بسته است، همین شخص چندی قبل در مصاحبهاش گفته است، میتوان با آقای لاریجانی برای ۱۴۰۰ به توافق رسید، این روش قضاوت و تغییر موضع براساس منافع فردی و فدا کردن منافع جامعه، سرگشتگی سیاسی است.
میان اصلاحطلبان و اصلاحطلبی تفاوت است
افشانی، اصلاحات را بهترین و کم هزینهترین راه اداره کشور معرفی کرد و گفت: اصلاحطلبان میان خود نیروهای قوی زیادی دارند و اگر اصلاحطلبی در شاخصهای معین تعریف شود، هر شخص داوطلبی که در آن قالب و تعریف قرار گیرد گزینه خوبی است. اصلاحطلب کسی است که از حقوق مردم دفاع و منافع مردم را بر منافع خود ترجیح دهد و سر حقوق مردم ایستادگی کند و برای خود و بستگانش رانت ثروت و قدرت ایجاد نکرده باشد. تأکید میکنم اصلاح طلبان مراقب باشند «رانتخواران فرصت طلب» خود را به جای «آزادیخواهان اصلاح طلب» در جامعه نماد اصلاح طلبی معرفی نکنند.
وی اضافه کرد: بین اصلاحات و اصلاحطلبان تفاوت قائلم. اصلاحات را باید تعریف کنیم و بگوییم چه چیزی را و چگونه میخواهیم اصلاح کنیم. شاخص، معیار و میزان داشته باشیم تا روشن شود افراد و اشخاصی که با این شاخصها و معیارها تطبیق دارند چه کسانی هستند.
اصلاحطلبان تا روز آخر باید پاسخگوی عملکرد دولت باشند
افشانی درباره حمایت اصلاح طلبان از دولت حسن روحانی تاکید کرد: به عنوان یک شخص صحبت میکنم و نه به عنوان نماینده حزب یا جریانی خاص، معتقدم با توجه به اینکه دولتی که امروز بر سر کار است با تشویق و ترغیب اصلاح طلبان پیروز شد، باید پاسخگوی مردم باشند. میتوانند نقد کنند ولی نمیتوانند بگویند که دولت از ما نیست زیرا در آینده مردم به آنها اعتماد نخواهند کرد.
عضو شورای مرکزی حزب اعتماد ملی دولت روحانی را دولت برخاسته از رای اصلاحطلبان دانست و خاطرنشان کرد: بیش از ۷۰ درصد اعضای دولت، اصلاح طلبان و اعتدالگرایان هستند، اصولگرایان دولت تعداد اندکی هستند. بنابراین اصلاح طلبان نمیتوانند بگویند این دولت ما نبوده است یا این که بخواهند در این فاصله کوتاه از آن جدا شوند.
دولت روحانی با بدشانسیهای زیادی مواجه شد
افشانی افزود: شکست یا پیروزی این دولت، شکست و پیروزی اصلاحطلبان است. بهترین شاخص ارزیابی عملکرد دولتها میزان رضایت مردم است، رضایت مردم به سادگی قابل اندازه گیری است، آنها پای صندوق رای میزان رضایت یا عدم رضایت خود را اعلام میکنند. دولت روحانی با بدشانسیهای زیادی مواجه شد و مشکلاتی سر راه داشت ولی بهتر از این میتوانست عمل کند.
این فعال اصلاحطلب اضافه کرد: ترامپ با تمام نظامات جهانی مخالف است، نظم جهانی را آشفته و بی اعتنا به تعهدات بینالمللی برجام را نقض کرد. در شرایط فعلی با توجه به شیوع ویروس کرونا دولت تحت فشار سنگینی است اما واقعیت این است که یکی از ارزیابیهای جهانی برای عملکرد دولتها پاسخگویی و عملکردشان در بحرانهاست و پیش گیری از تکرار بحران، که دولت باید بهتر از این عمل می کرد.
در مورد پایگاه رای اصلاحطلبان نظر سنجی کنند
افشانی با بیان اینکه برای مشخص شدن پایگاه رای اصلاحطلبان باید از ابزار نظرسنجی استفاده کرد، عنوان کرد: عده ای میگویند رد صلاحیت باعث کاهش مشارکت شد و گروهی معتقدند اصلاحطلبان رای نداشتند، برای اینکه اختلاف نظرها کم شود باید توسط موسسهای مستقل، نظرسنجی انجام شود و از مردم بپرسند که عدم مشارکت شما در انتخابات مجلس و انتخابات پیش رو ناشی از کدام مولفهها است.
وی ادامه داد: مثلا از مردم پرسیده شود تورم، بیکاری، ردصلاحیتها، مدیریت اعتراضات مردمی عملکرد دولت و مجلس و پارامترهای دیگر چه تأثیری بر عدم مشارکت گذاشته یا خواهد گذاشت. از اینکه در عالم خوشبینی یا بدبینی هر کس نظر خود را بگوید و فکر کند بهترین نظر است نتیجه ای حاصل نمی شود. بهتر است که به نظر مردم مراجعه شود و بپذیریم متوسط فهم مردم از مسئولان بالاتر است.
احمدینژاد در انتخابات ۱۴۰۰ نیست
افشانی درباره حضور محمود احمدی در انتخابات سال ۱۴۰۰، گفت: برداشت من این است که دستگاه نظارتی اجازه حضور احمدی نژاد در انتخابات را نمیدهند با شناختی که از شرایط کشور دارم و آنچه مشاهده میکنم احمدی نژاد نمیتواند در انتخابات حضور یابد. ( ایرنا )