غلامعلی رجایی:
دولت باید قبل از سال جدید چند وزیر را تغییر بدهد
5 بهمن 1401 ساعت 12:14
«در مدیریت کشور باید از دو بال سیاسی و ظرفیتهای موجود استفاده میشد. افرادی مانند آقای ظریف، زنگنه و جهانگیری نباید از چرخه مدیریت کشور حذف میشدند. آقای رئیسی باید این افراد را نگه میداشت. این در حالی است که این اتفاق رخ نداد و از کسانی در دولت استفاده شد که تجربه برخی از آنها در حد مدیرکلی بود و به همین دلیل چنین افرادی نمیتوانند با ابربحرانهای موجود جامعه مواجهه اصولی داشته باشند. امروز مهمترین مشکلات کشور در زمینه معیشتی و اقتصادی زندگی مردم و همچنین در ارتباط با کشورهای خارجی است که ما در هر دو زمینه با چالش مواجه هستیم.»
«در مدیریت کشور باید از دو بال سیاسی و ظرفیتهای موجود استفاده میشد. افرادی مانند آقای ظریف، زنگنه و جهانگیری نباید از چرخه مدیریت کشور حذف میشدند. آقای رئیسی باید این افراد را نگه میداشت. این در حالی است که این اتفاق رخ نداد و از کسانی در دولت استفاده شد که تجربه برخی از آنها در حد مدیرکلی بود و به همین دلیل چنین افرادی نمیتوانند با ابربحرانهای موجود جامعه مواجهه اصولی داشته باشند. امروز مهمترین مشکلات کشور در زمینه معیشتی و اقتصادی زندگی مردم و همچنین در ارتباط با کشورهای خارجی است که ما در هر دو زمینه با چالش مواجه هستیم.»
به گزارش کبنا، جملات ذکر شده اظهارات دکتر غلامعلی رجایی، استاد دانشگاه و فعال سیاسی اصلاحطلب در گفتوگو با آرمان ملی است. رجایی در این گفتوگو به مهمترین چالشها و فرصتهای پیشروی دولت و کشور میپردازد که در ادامه ماحصل این گفتوگو را میخوانید.
با توجه به اتفاقاتي که در ماههاي اخير در کشور و عرصه بينالمللي رخ داده آيا درک نياز به تغيير در رويکردها به وجود آمده است؟
در حين اعتراضات آقاي قاليباف عنوان کردند که پس از پايان التهابات تغييراتي در حکمراني ايجاد خواهد شد. اگرچه ايشان سابقه نظاميگري دارند اما رويکردي که نشان دادهاند به واقعگرايي نزديکتر است. البته از اين نکته نيز نبايد غافل شويم که رويکردي که آقاي قاليباف در پيش گرفته بيشتر به سمت رياستجمهوري است و به نظر ميرسد ايشان تمايل بيشتري به امور اجرايي دارند تا حضور در مجلس. اظهاراتي که آقاي قاليباف به عنوان رئيس مجلس عنوان ميکنند متفاوتتر از جايگاه رياست مجلس است. اين در حالي است که ايشان ميتوانند از تريبون مجلس در مورد مسائل کلان کشور صحبت کنند. در گفتههاي مسئولان ديگر ديدگاههايي مبني بر درک نياز به تغيير مشاهده نميشود. البته اين موضوعات بيشتر در محافل عمومي مطرح ميشود و به دليل اينکه ما از اظهارات و تصميماتي که در محافل خصوصي گرفته ميشود بياطلاع هستيم. من بعيد ميدانم کسي پيام اعتراضات و نياز به تغيير چه در ساختارها و چه در رويکردها را نديده باشد. برخي از مسئولان مانند آقاي قاليباف به نياز به تغيير را بيان کردهاند که به هر حال يک قدم جلو است اما برخي هنوز به اين نتيجه نرسيدهاند يا اگر رسيدهاند نيز آن را بيان نميکنند. متأسفانه برخي به جاي پيدا کردن راه حل براي چالشهاي موجود به دنبال پاک کردن صورت مسأله هستند.
تنشهاي بينالمللي به چه ميزان در سرعت بخشيدن به تغييرات در رويکردها نقش داشته است؟
در شرايط کنوني جامعه ايران به دنبال اصلاحات در زمينههاي مختلف است و اين موضوع را به خوبي ميتوان از رفتار و اظهارات مردم و نخبگان متوجه شد. در شرايط کنوني گروههايي که خواستار تغيير رويکردها هستند طيف متنوعي را در برميگيرد و هر کدام نيز ايدههاي خاص خود را مطرح ميکنند. تنشهاي بينالمللي موضوع جديدي نيست و در چهار دهه گذشته همواره با ما همراه بوده است. پارلمان اروپا سپاه پاسداران را در ليست گروههاي تروريستي قرار داده است. اين اتفاق در عمل امکان تحقق ندارد. پارلمان اروپا در نهايت به اين موضوع به دليل اينکه ريسک زيادي دارد رأي نخواهد داد. اين در حالي است که بايد واکنشهاي جمهوري اسلامي را در نيز در اين زمينه در نظر گرفت. جمهوري اسلامي واکنشهايي نشان خواهد داد که در نهايت به سود اتحاديه اروپا نخواهد بود. به هر حال کشورهاي اروپايي نميتوانند توفيقات سپاه را در سرکوب داعش به عنوان گروه تروريستي که در صدر گروههاي تروريستي جهان قرار داشت را ناديده بگيرند. به نظر ميرسد کشورهاي اروپايي همچنان دچار ضعف تحليل از مسائل داخلي ايران هستند و چشمشان بيشتر به بيانيههاي منافقان و اپوزيسيون خارج از کشور است. واقعيت اين است که ما به تغيير نياز داريم و نداي تغيير بايد در درون شنيده شود و در رويکردها ديده شود. از سوي بايد در زمينههاي ديگر و به خصوص در زمينه اقتصادي گشايشهايي صورت بگيرد. اين تغيير البته به معناي تغيير سيستم نيست به دليل اينکه امکان پذير نيست و از سوي ديگر مطلوب هم نيست. هر حاکميتي بعد از شکل گيري بايد در روند خود بازنگريهايي صورت بدهد. ما اگر اصلاحات را در داخل آغاز کنيم کشورهاي خارجي ناچار خواهند بود شرايط خود را با ايران تنظيم کنند. قانون اساسي نيز برخي راهکارها براي چنين مقاطعي در نظر گرفته که مهمترين آن رفراندوم است. در شرايط کنوني ما ميتوانيم در موضوعاتي مانند افاي تي اف، ان پي تي و يا برجام رفراندوم برگزار کنيم و رويکردي را در پيش بگيريم که خواسته مردم است. در همه جاي دنيا شرايط به شکلي است که حاکميتها به دنبال اين هستند که مردم چه ميخواهند تا براساس آن عمل کنند. به نظر من مهمترين اتفاقي که در شرايط کنوني بايد رخ بدهد اين است که رفراندوم برگزار شود و در قانون اساسي در برخي زمينهها تجديدنظر صورت بگيرد.
دولت سيزدهم در به وجود آمدن وضعيت کنوني چه نقشي داشته است؟
کاهش ارزش پول ملي، افزايش تورم و گرانيها و عدم تحقق وعدهها سبب شده که در همان به همان پاشنه بچرخد. دولت در ابتدا عنوان کرد هر سال يک ميليون مسکن و در طول چهار سال چهار ميليون مسکن به مردم تحويل داده خواهد شد. اين در حالي است که به نظر ميرسد در طول چهار سال حتي يک ميليون مسکن نيز به مردم تحويل داده نخواهد شد. وضعيت بازار خودرو و ارز نيز نشان ميدهد که مديريت صحيحي در اين زمينه صورت نميگيرد. به هر حال بايد نشانههايي براي موفقيت يک دولت وجود داشته باشد که بتوان آن رادولت موفق دانست. اظهارات اخير رئيس کل بانک مرکزي درباره اينکه رسانهها باعث افزايش قيمت دلار شدهاند باعث تعجب در بين مردم شد. از سوي ديگر اختلاف نظري که بين وزير اقتصاد و رئيس کل بانک مرکزي وجود دارد. اين وضعيت نشان ميدهد که مديران اقتصادي دور يک ميز مينشينند تا در يک زمينه تصميم گيري کنند اما اين اتفاق رخ نميدهد و در نهايت نيز اختلاف ديدگاهها را رسانهاي ميکنند. آقاي رئيسي بايد تغييرات جدي را در درون دولت خود به وجود بياورد. اين تغييرات نيز نبايد به شکلي باشد که فردي مانند آقاي عبدالملکي از وزارت کار و رفاه اجتماعي کنار گذاشته شود و به جاي آن رئيس مناطق آزاد شود که دست کمي از وزارتخانه ندارد. اگر دولت در واقع به دنبال تغيير رويکرد است بايد چند مدير و وزير خود را تغيير بدهد. اين تغييرات نيز بايد قبل از سال جديد باشد. در چنين شرايطي اين نکته به مردم القا خواهد شد که دولت به سمت اصلاحات حرکت خواهد کرد. اين در حالي است که اگر چنين اتفاقي رخ ندهد و در دولت تغييراتي صورت نگيرد جامعه نشانههاي مثبت تغيير را در دولت مشاهده نخواهد کرد.
به نظر ميرسد اصولگرايان بر اين باور هستند که اگر اصلاحات را از درون جريان اصولگرايي آغاز کنند ميتوانند در ساختارهاي تصميمگيري نيز اصلاحات ايجاد کنند. آيا ظرفيت ايجاد تغيير را در جريان اصولگرايي ميبينيد؟
خير؛ چنين ظرفيتي در جريان اصولگرايي وجود ندارد. در مديريت کشور بايد از دو بال سياسي و ظرفيتهاي موجود استفاده ميشد. افرادي مانند آقاي ظريف، زنگنه و جهانگيري نبايد از چرخه مديريت کشور حذف ميشدند. آقاي رئيسي بايد اين افراد را به هر قيمت نگه ميداشت. اين در حالي است که اين اتفاق رخ نداد و از کساني در دولت استفاده شد که بيشترين تجربه برخي از آنها در حد مديرکلي بود و به همين دليل چينن افرادي نميتوانند با ابربحرانهاي موجود جامعه مواجهه اصولي داشته باشند. امروز مهمترين مشکلات کشور در زمينه معيشتي و اقتصادي زندگي مردم و همچنين در ارتباط با کشورهاي خارجي است که ما در هر دو زمينه با چالش مواجه هستيم و نتوانستهايم خواستههاي مردم را برآورده کنيم. ما هنوز نتوانستهايم با عربستان و کشورهاي منطقه رابطه خوبي برقرار کنيم. اين در حالي است که علائم خوبي مشاهده نميشود. شايد در ماههاي ابتدايي شکل گيري دولت برخي مسائل طبيعي بود، اما در شرايط کنوني که دولت به دو سالگي خود نزديک ميشود بايد نشانههايي مبني بر تغيير مثبت در دولت وجود داشته باشد. من نگران اين موضوع هستم که مسائل معيشتي و اقتصادي مردم در آينده حل نشود و بلکه تشديد نيز شود. ما در عرصه بينالمللي نبايد گرايش افراطي به شرق داشته باشيم و غرب را رها کنيم، بلکه بايد در اين زمينه يک تعادل ايجاد شود. از سوي ديگر در زمينه داخلي نيز ما نياز به تغيير وضعيت اقتصادي به عنوان مهمترين اولويت جامعه داريم.
کد مطلب: 457535