کد QR مطلبدریافت لینک صفحه با کد QR

با حضور دانشجویان:

در میزگرد دانشگاه یاسوج پیرامون پتروشیمی دشت سقاوه چه گذشت؟ پاسخ سرمایه‌گذار به دانشجویان

28 خرداد 1397 ساعت 8:54

یک میزگرد علمی درباره احداث پتروشیمی در دشت سقاوه یکی از مراتع و منابع طبیعی مهم کشور در استان کهکیلویه و بویراحمد برگزار شد.


 به همت بسیج دانشجویی دانشگاه‌های یاسوج یک میزگرد علمی درباره احداث پتروشیمی در دشت سقاوه یکی از مراتع و منابع طبیعی مهم کشور در استان کهکیلویه و بویراحمد برگزار شد.
دشت سقاوه یکی از مراتع طبیعی کشور واقع در استان کهکیلویه و بویر احمد است که بیش از 80 گونه مرتعی تاکنون در آن شناسایی شده است. این دشت 5 هزار هکتاری در 70 کیلومتری یاسوج و در مجاورت شهر مارگون واقع شده است.
سال 96 بود که بحث احداث پتروشیمی در منطقه سقاوه کهکیلویه به صورت جدی مطرح شد و بلافاصله با واکنش‌هایی از جمله اعتراض فعالین محیط زیست، عشایر و روستائیان منطقه و منتشر شدن تصاویر اعتراضات آنها در فضای مجازی مواجه شد. حرف معترضان این نبود که ما با پتروشیمی مخالف هستیم بلکه آنها می‌گفتند استان کهکیلویه و بویراحمد مناطق زیادی از جمله مناطق گرمسیری جنوب استان را در اختیار دارد که از هر لحاظ برای اجرای پتروشیمی مناسب‌تر هستند. منطقه گرمسیری با جمعیت کمتر، اکوسیستم خشک تر، نزدیکی به سواحل خلیج فارس برای دریافت خوراک گاز عسلویه و صادرات محصول، تامین آب از طریق سدهای موجود در آن منطقه و عدم آلوده کردن سفره‌های آب زیرزمینی استان، مناطق بسیار مناسب تری نسبت به منطقه سردسیری شمال استان جهت احداث پتروشیمی هستند.

با پیشرفت کار و جدی‌تر شدن بحث احداث پتروشیمی دنا بویراحمد در این منطقه، هفته گذشته یک میزگرد علمی با حضور سرمایه گذار، مشاوران فنی و محیط زیستی پتروشیمی و همچنین کارشناسان پتروشیمی و محیط زیست مخالف احداث پتروشیمی در زمین مذکور، به همت معاونت علمی بسیج دانشجویی یاسوج، در این استان برگزار شده است. از آنجا که طرح‌های مشابهی برای احداث پتروشیمی در میانکاله مازندران، استان گیلان، چهارمحال و بختیاری و برخی دیگر از استان‌های نسبتا پرآب کشور مطرح شده است، در ادامه خلاصه‌ای از متن مناظره گونه این میزگرد منتشر می‌گردد.
سوال اینجاست که به راستی آیا احداث پتروشیمی در اینگونه مناطق، مخرب محیط زیست و منابع طبیعی است یا خیر؟ آیا اصولا احداث پتروشیمی تاثیرات مثبت یا منفی بر کشاورزی این مناطق دارد؟ امروزه این حقیقت علمی که احداث پتروشیمی در شهرهای خشک و کم‌آب کشور نظیر اصفهان، اراک، بجنورد و تبریز به بحران کم‌آبی این استان‌ها بیشتر دامن زده است برای اکثر کارشناسان و سیاستگذاران کشور پذیرفته شده است و اخیرا در برخی اسناد بالادستی نظام نیز بر توسعه صنعت پتروشیمی در سواحل جنوبی کشور تاکید شده است. اما سوال اینجاست که اگر احداث پتروشیمی در مناطق خشک و کم‌آب کشور از نظر کارشناسی صحیح نیست، آیا احداث آن در استان‌هایی نظیر مازندران، گیلان و کهیکیلویه بویراحمد نیز مخرب و غیرمجاز است یا خیر؟

لهراسب باقری کارآفرین نمونه و سرمایه گذار جوان یاسوجی است که با کارخانه تولید لوله‌‌های پلی اتیلنی «دنا صنعت یاسوج» شناخته شده است و چند سال پیش کارخانه قند یاسوج را نیز به عنوان قدیمی‌ترین صنعت این استان خریداری کرده است. مهندس کبیری و دکتر قنبری نیز مشاوران حوزه آب، محیط زیست و HSE این سرمایه گذار هستند. مهندس رفیعی کارشناس صنعت پتروشیمی و دارای مدرک کارشناسی ارشد مهندسی شیمی-محیط زیست و خانم دکتر ذوالفقاری نیز عضو هیات علمی دانشگاه یاسوج در این میزگرد شرکت کردند. متن این میزگرد پیش روی شماست:

* سرمایه‌گذار طرح: متانول تولید نخواهیم کرد

باقری سرمایه گذار طرح در ابتدای این میزگرد گفت: در سال ۱۳۹۶ آقای جهانگیری و وزیر صنعت و معدن به استان کهکیلویه آمدند. استاندار، از این جانب دعوت کرد که درباره‌ی طرح پتروشیمی تصمیم گیری شود. بررسی‌های میدانی انجام دادیم، چون دو روز بیشتر در استان نبودند، تصمیم گرفتیم با توجه به توانایی‌های مجموعه، عزم‌مان را برای پذیرش و اجرای این طرح جزم کنیم و با توکل بر خدا آغاز کردیم. ابتدا مجوز اداره صنعت و معدن با دستور وزیر صادر شد. آقای جهانگیری و نعمت زاده دستور دادند به صورت مکتوب مجوز صادر شود.

در این پروژه دولت قرار نیست یک ریال پول هم پرداخت کند یا حتی وام بدهد. ما حتی اعلام کرده ایم که به تسهیلات صندوق توسعه ملی نیز هیچ احتیاجی نداریم. این پتروشیمی فاینانس شرکت ایتالیایی دارد. این کار به کمک ایتالیایی‌ها و چینی‌ها که به عنوان واسط تبادلات بانکی عمل می‌کنند در حال پیشروی است. بانک عامل اگزیم بانک (Exim Bank) چین است و هدف ما در این پتروشیمی دریافت خوراک گاز طبیعی از عسلویه، تبدیل گاز به متانول و سپس تبدیل متانول به پلی پروپیلن و پلی اتیلن از طریق تکنولوژی MTO است. بنابراین محصولات نهایی این پتروشیمی 450 هزار تن در سال پلی پروپیلن و 250 هزار تن در سال پلی اتیلن است و هیچ محصولی به عنوان متانول نخواهیم داشت. این برای اولین بار است که در کشور ما تکنولوژی پیشرفته GTPP در حال اجرا و توسعه است.

در دهدشت یک پتروشیمی با پیشرفت فیزیکی ۳۶درصد و در گـچساران ۳ پتروشیمی در حال ساخت است که اولی با پیشرفت فیزیکی ۶۲ درصد است. مشابه همین پتروشیمی نیز در چنگلوار دهدشت در حال ساخت است، اما آنجا هیچ حاشیه‌ای ندارد. حاشیه‌هایی که برای ما ایجاد می‌شود دلائل آن اغلب مسائل سیاسی است.

زمین این مجتمع ۸۱.۵ هکتار است و ما تاکنون مجوزهای آب، گاز، زیست محیطی و واگذاری زمین را گرفته ایم. در این بین دو معارض وجود داشت که یکی از آنها مربوط به ۲۸ هکتار نسق مشاع ۴ خانواده بود که زمین دیگری به آنها واگذار شد و معارض دوم مربوط به ایلراه عشایر بود که ۳ ایلراه در این منطقه بود. یکی از آنها جاده‌ای بود که از وسط پتروشیمی می‌گذشت، دومین ایلراه از زیر پتروشیمی ما عبور می‌کند و سومی روی خط گاز چیلجرینگ می‌رود که چند هفته پیش شروع کردیم، بلدوزر گذاشتیم و ایلراه جدید عشایر هفته ی گذشته در چند کیلومتر بالاتر به بهره برداری رسید و مشکل جاده حل شد.

*مخالفت‌ها با محل احداث پتروشیمی است نه اصل احداث آن

رفیعی کارشناس محیط زیست در این باره اظهار داشت: اینجانب مخالف صنعت پتروشیمی نیستم. حتی خودم در شهر دیگری در ساخت یک مجتمع کوچک صنایع شیمیایی مشارکت دارم. این را هم می‌دانیم که وضعیت اقتصادی جامعه طوری است که هر سرمایه گذاری که سرمایه گذاری می‌کند باید تلاش‌ها را قدر دانست. لذا با هر صنعت پتروشیمی نباید مخالفت شود. اما این طور هم نیست که بگوییم هر پتروشیمی ای به صورت کلی خوب است، آبادانی به همراه دارد، اشتغال دارد و از نظر اقتصادی هم به صرفه است. باید گفت این صنعت چیست؟ اقتصادش چگونه است؟ کجا می‌خواهد اجرا شود؟ لیسانس فرآیندهایش چیست؟ ارزیابی زیست محیطی دیده شده است یا خیر؟ بحث امروز ما کلا این است که: همانطور که هر حرف مکان و هر نکته زمانی دارد، در مورد پتروشیمی هم باید دید آیا مکان آن مناسب هست یا خیر.

همانطور که آقای باقری فرمودند چند پتروشیمی در مناطق جنوبی استان در حال ساخت است که هیچ معارض و حاشیه‌ای ندارد. به نظر بنده اگر این پتروشیمی هم می‌خواست در منطقه گچساران یا مناطق جنوبی این استان احداث شود الان هیچ اعتراضی در مورد آن نبود.

*باید در طرح‌های توجیهی زیست محیطی پتروشیمی تردید کرد

قنبری مشاور طرح پتروشیمی گفت: پس از مطالعه جامع زیست محیطی که برای این پتروشیمی صورت گرفت، سه منطقه بر اساس طرح آمایش سرزمینی استان بهترین مناطق انتخاب شدند که دو منطقه از سه منطقه در دشت سقاوه است. بحث جوامع انسانی، HIA، از بحث زیست محیطی، EIA، کاملا جدا است. نتیجه ی مطالعات HIAنشان می‌دهد که آیا مناطق مسکونی تحت تاثیر، درطول ۷۰سال آینده با توجه به میزان آلودگی هوایی که می‌تواند ایجاد شود آیا این‌ها به صورت حاد یا مزمن می‌تواند تحت تاثیر قرار بگیرد، دچار سرطان شود یا نه. همه ی این‌ها مطالعاتی است که به صورت علمی و عددی با استفاده از نرم افزارهای پیشرفته انجام شده است و به هیچ وجه به سمت مخاطرات زیست محیطی نخواهیم رفت.

رفیعی در پاسخ اظهار داشت: بنده ارزیابی زیست محیطی شما را مطالعه کرده ام. خب هر شرکتی که می‌خواهد یک پتروشیمی تاسیس کند، سازمان محیط زیست و سازمان برنامه و بودجه کشور می‌گوید شما ارزیابی مطالعات زیست محیطی و اقتصادی را انجام دهید و به ما بدهید. آن سرمایه گذار نیز یک موسسه محیط زیستی یا شرکت زیست محیطی انتخاب می‌کند و می‌گوید شما مطالعات و ارزیابی زیست محیطی را طوری انجام بده که ما بتوانیم پتروشیمی را تاسیس کنیم.

این در حالی است که حتی در ارزیابی خود شما نوشته شده بود: «به واسطه بهره برداری طولانی مدت از طرح پتروشیمی و وجود سازه‌ها و دودکش‌ها با ارتفاع بلند، بدیهی به نظر می‌رسد که اثرات درازمدت از نوع منفی بر پارامتر چشم انداز طبیعی پیش بینی گردد. هر چند این منطقه به عنوان زون صنعتی شناخته شده و سایر صنایع به ویژه کارخانه سیمان مارگون به فاصله کمی در این منطقه آماده بهره برداری است و منطقه در حال تغییر به سمت صنعتی شدن است، این اثر با شدت متوسط پیش بینی شده است.»

از طرفی اگر هر انسانی به این دشت سقاوه با این آب و هوای منحصر به فرد و این علفزارهایی که ارتفاع آنها تا نیم متر هم می‌رسد وارد شود، دشتی که دوستان می‌گویند چراگاه اسب‌های وحشی منطقه است، به ما حق بدهید که وقتی مطالعه زیست محیطی جامع، علمی و کارشناسی شما، تنها سه محل را در پهنه وسیع این استان مناسب دیده است و از بین آنها، دو محل در دشت سقاوه قرار داشته است، حق بدهید که کمی باید در این مطالعه زیست محیطی تشکیک کرد.

کبیری دیگر مشاور طرح پتروشیمی در این باره گفت: آمایش سرزمینی سازمان برنامه و بودجه کشور ۳ تا ۴ سال به طول انجامید، نهایتا طی جلساتی که دو طرف داشتند با مدل سازی‌های پیشرفته زیست محیطی، آمایش سرزمینی استان بصورت کاملا علمی انجام شد و اکنون دشت سقاوه در زون صنعتی استان قرار گرفته است. وقتی سازمان محیط زیست ایران در تهران مجوز را صادر می‌کند یعنی تمام پارامتر‌های زیست محیطی را دیده یعنی مطالعه EIA این کار توسط مشاوران حرفه‌ای تایید شده است و برای تمام پارامترها اقدامات زیست محیطی دیده شده است.

رفیعی پاسخ داد: متاسفانه خیلی اوقات دولت‌ها هم به اشتباه آمایش سرزمینی انجام می‌دهند و این در حکم یک وحی منزل منزه از خطا نیست، در این زمینه انواع شهرها را قبل و بعد از انقلاب داشته ایم. قبل از انقلاب پالایشگاه تهران و تبریز و بعد از انقلاب پالایشگاه و پتروشیمی اراک و پتروشیمی تبریز که در آذرشهر پتروشیمی در جهت باد است و حجم زیادی از آلاینده‌ها با باد به شهر تبریز می‌آیند. یا در مورد پتروشیمی، پالایشگاه و نیروگاه برق اراک، اینها در 17 کیلومتری شهر اراک، در منطقه شازند واقع شده اند اما جهت باد دقیقا از شازند به اراک است. مضافا اینکه طبق مطالعاتی که بنده داشتم شهر یاسوج اولا که میان کوهها محصور شده است و ثانیا شهر باد خیزی نیست و ممکن است آلاینده‌ها بین کوه محصور شوند که تجمع آلاینده‌ها و گازهای گلخانه‌ای را به همراه دارد.

باقری سرمایه‌گذار طرح گفت: مسئول آمایش سرزمین من و شما نیستیم. آن‌ها تیم دارند. این را صحیح یا غلط، بررسی کرده‌اند و وزارت صنعت و معدن هم مجوزش را داده است. این پاسخ را به صورت مکتوب اعلام کردند.

* مشاور طرح: تضمین‌های ویژه زیست‌‌محیطی برای احداث طرح داده‌ایم

خانم ذوالفقاری عضو هیات علمی دانشکده کشاورزی دانشگاه یاسوج در این باره اظهار داشت: همیشه این نیست که ارزیابی محیط زیستی درستی از طرف همه مسئولین کشور انجام شود. اگر ارزش افزوده واقعی ساخت پتروشیمی را با اثراتی که بر محیط زیست و کشاورزی منطقه دارد، در نظر بگیریم می‌بینیم که در مجموع خیلی چیزها در کشور به سود نیست. اگر می‌خواهیم یک کاری را انجام دهیم اول مردم را در نظر بگیریم. بهتر است مردم هم راضی باشند.

قنبری مشاور طرح پتروشیمی گفت: این پتروشیمی اثری بر روی آلودگی آب زیر زمینی یا چشمه‌ای نخواهد داشت. بر اساس بحث‌های هیدرولوژی و هیدروژئولوژی بر اساس آمایش سرزمینی کاملا نشان داده ایم که این جا آبخوان ندارد. نزدیک‌ترین آبخوان به محل احداث این طرح، حداقل ۷۰ کیلومتر است. حداقل عمق چاهی که باید برای رسیدن به آب حفر شود ۳۰۰متر است. چاهی که برای کارخانه سیمان در ۳ کیلومتری این پتروشیمی حفر شد، در عمق ۴۷۶ متری به آب رسید.

در بحث محیط زیست دو مورد حیاتی وجود دارد: اول) آلودگی هوا؛ دوم) آلودگی ناشی از پساب‌ها و فاضلاب‌های صنعتی.

با توجه به مدیریت و حجم سرمایه گذاری بالا و دغدغه زیست محیطی که در این طرح وجود دارد، دو طرح مجزا برای مدیریت اثرات زیست محیطی طراحی کرده ایم که هنوز در هیچ پتروشیمی ایران اجرا نشده است. اول اینکه در این طرح، سیستم Zero Flaring داریم. یعنی فلر را به صفر می‌رساند. فقط در بعضی موارد، شش ماه یکبار زمانی که start up و shut downمی شود، در حد ۴۸ ساعت شما می‌توانید آتشی که از دودکش متصاعد می‌شود را ببینید.

مهندس باقری در سازمان محیط زیست امضای حقوقی داده‌اند که این سیستم را احداث کنند، بدون احداث این سیستم، اجرای پتروشیمی و بهره برداری از آن امکان پذیر نیست، گواهی‌نامه EIA را همینطور نمی‌دهند. بهره بردار متعهد می‌شود که ابتدا این سیستم بهره برداری شود سپس پتروشیمی به فعالیت بپردازد.

دوم مدیریت پساب‌ها با استفاده از روش ZLE  یا Zero Liquid Discharging است. روش بسیار پیشرفته آلمانی که در آن پساب ابتدا تبدیل به لجن می‌شود، در مرحله ی دوم تثبیت فلزات سنگین و تثبیت pH اتفاق می‌افتد و مرحله ی سوم مدیریت و هماهنگی HCکل کشور و اداره کل محیط زیست است که لجن‌هایی که خشک و تثبیت شده است در زمین‌های مناسب دفع شود.

* شرکت اصلی صاحب تکنولوژی MTO لیسانس آن را در اختیار ایران نمی‌گذارد

رفیعی در ادامه اظهار داشت: پتروشیمی دنا خوراک گازی است یعنی تبدیل گاز به متانول و سپس تبدیل متانول به الفین‌ها در فرآیند MTO. از طرفی ما تاکنون تکنولوژی تبدیل متانول به الفین‌ها و پلی پروپیلن را در ایران نداشته‌ایم. لیسانس آن در اختیار چند شرکت منحصر به فرد در دنیا است که یکی از بهترین‌های آن شرکت UOP آمریکا است. از این بابت که برای اولین بار در کشور، ما از تولیدات فرآورده بالادستی متانول دست بکشیم و زنجیره ارزش متانول تا دست یابی به پلی پروپیلن ادامه یابد بسیار خرسند کننده است اما در نظر داشته باشید که به هر حال شرکت UOP یک شرکت امریکایی-اروپایی است. الان با بازگشت احتمالی مجدد تحریم‌ها اگر این شرکت لاینس مذکور را در اختیار ما قرار ندهد، پتروشیمی دنا مجبور خواهد شد همین تکنولوژی را از سایر لیسانس‌ها خصوصا چینی‌ها تامین کند و آن زمان احتمال اینکه شما نتوانید پساب پتروشیمی را به صورت کامل تصفیه کنید وجود دارد.

در فرآیند تبدیل متانول به الفین‌ها (MTO) به ازای هر یک تن متانول ورودی، 550 لیتر پساب تولید می‌شود. یعنی این پروژه‌ی 1.65 میلیون تنی در حدود 1 میلیون تن پساب خواهد داشت. از طرفی به دلیل اینکه در پساب مذکور آب و متانول تشکیل آلوتروپ می‌دهند، جداسازی آنها کار هر لایسنس غیرمعتبر نیست.

شرکت UOP اگرچه بعد از تحریم‌ها به ایران بازگشت و چند همایش هم در شهرهای مختلف کشور برگزار کرد و تفاهم‌نامه‌هایی هم داشت، اما اگر بخواهیم واقع بین باشیم آخرین حضور UOPدر ایران که واقعا کار خاصی انجام داده باشد و تکنولوژی آورده باشد برمی‌گردد به سال ۸۷ در پروژه RFCC پالایشگاه اراک. آنها در اراک قرارداد داشتند، Document‌ها را فروختند ولی برای اجرا به تحریم‌های سال ۸۹ و 90 برخورد کردیم و آنها گفتند معذوریم و نمی‌توانیم ادامه کار را انجام بدهیم. پروژه را رها کردند. نهایتا مهندسان ایرانی با کمک مهندسان چینی آن را ادامه دادند. چون دیگر کار بر اساس لایسنس آنها پیش رفته بود. این از بعد خودباوری ملی خیلی خوب شد اما الان می‌بینیم که هر ساله RFCC پالایشگاه شازند اراک با مشکل مواجه است. سالی نبوده است که به مشکل برنخورند.

* بخشی از هزینه قرارداد با شرکت صاحب لیسانس را پرداخته‌ایم

باقری سرمایه‌گذار طرح پتروشیمی در پاسخ گفت: قرارداد ما با UOP کاملا متقن و حساب شده است و ما تاکنون 26.7 درصد از هزینه قرارداد را هم از طریق فیوچر بانک بحرین (Future Bank) پرداخت کرده ایم. در بحث تحریم‌ها در متن دادگاه لاهه شعبه ۱۱۷ آمده است که هرگونه تحریم و حاشیه مسائل جنگی در کشور حاصل شود، آن تحریم‌ها نمی‌تواند در قرارداد تاثیر بگذارد.

کبیری مشاور طرح پتروشیمی نیز اظهار داشت: در چشم انداز ۱۴۰۴، طبق برنامه ششم توسعه و سیاست‌های اصل ۴۴ و رهنمود‌های رهبر معظم انقلاب از یک الزام صحبت می‌شود. الزام به اینکه باید رتبه ۱ پتروشیمی منطقه بشویم و عربستان را جا بگذاریم. شرط این کار این هست که ۱۲۰ میلیون تن ظرفیت پتروشیمی داشته باشیم؛ ظرفیت بالفعل. ما باید صنعت پتروشیمی را از بخش‌های بالادستی به بخش‌های پایین دستی بیاوریم. پروپیلن ابتدای بخش‌های پایین دستی است.

این هدف‌گذاری نظام برای توسعه صنایع پایین دستی هم برای این است که آنجا محدودیت شغل نداریم. در صنایع بالادستی نسبت اشتغال با سرمایه گذاری نسبت ضعیفی است. ما با نگاه برنامه‌های توسعه کشور به ساخت این پتروشیمی قدم گذاشته‌ایم.

* توسعه قارچ‌وار پتروشیمی‌های متانولی

رفیعی پاسخ داد: بله درست است برنامه‌های توسعه، ظرفیت 100 میلیون تولیدات پتروشیمی را مطالبه کرده است اما باید مواظب باشیم که به قول حضرت‌عالی این ظرفیت به صورت متناسب پخش شود و فقط به پتروشیمی‌های بالادستی یا پتروشیمی‌های متانولی اختصاص نیابد. متاسفانه در کشور ما به دلیل اینکه خوراک ارزان گاز وجود دارد و به دلیل اینکه گاز را نزدیک به نصف قیمت واقعی و قیمت صادراتی به پتروشیمی‌ها می‌دهیم، این دسته از پتروشیمی‌ها دارای سود دوچندانی نسبت به سایر صنایع نظیر صنعت پالایش نفت و صنعت سیمان و غیره هستند و به همین دلیل پتروشیمی‌های متانولی به صورت قارچ‌وار و به طور کاریکاتوری رشد یافته‌اند و این رشد نامتوازن همچنان هم ادامه دارد.

از شما هم خواهش میکنم که در صورتی که دنبال طرح متانولی هستید این‌قدر از مباحثی نظیر توسعه زنجیره ارزش و اشتغال‌زایی صنایع پایین دستی صحبت نفرمایید. چون همه می‌دانند که لازمه اجرای یک پتروشیمی GTPP این است که اول گاز به متانول تبدیل شود و ممکن است که پروژه در همین مرحله از کار یعنی تولید متانول رها شود. چون از سال 92 مطابق بخشنامه‌ای که توسط شرکت ملی صنایع پتروشیمی ابلاغ شد هیچ شرکتی حق ندارد صرفا محصولات بالا دستی تولید کند و مجوز ساخت پتروشیمی به طرح‌هایی داده می‌شود که ادامه زنجیره را هم دیده باشند؛ لذا شرکت‌ها برای اخذ مجوز مجبور هستند که علی الحساب طرح را کامل ببینند. اما این لزوما به معنای اینکه آنها تا انتهای زنجیره ارزش خواهند رفت، نیست.

ما در کشور ایران همه نوع منابع نفت و گاز داریم، اتان داریم که بهترین و به صرفه‌ترین منبع برای تولید اتیلن است، LPG داریم و می‌توانیم آن را از طریق واحدهای PDH به پروپیلن و پلی پروپیلن تبدیل کنیم. اگر به راستی هدف، تولید متانول نباشد، چه لزومی دارد که حتما سراغ تکنولوژی MTP برویم؟ توسعه واحدهای PDH همان سیاستی است که عربستان و امریکا به صورت گسترده به دنبال آن رفته‌اند. اما MTO و MTP را بیشتر از همه چین دنبال کرده است. علت هم این بوده که چین ذغال سنگ زیادی داشته و از آن متانول گرفته و متانول را پروپیلن کرده است. چین اتان و LPG نداشته است. به اعتقاد من اگر چین هم اینها را داشت هیچ وقت سراغ MTO نمی‌رفت.

بنابراین از نظر بنده با توجه به تجربه‌ای که دارم و با توجه به لایسنس UOP و سایر مسائل، این پتروشیمی یک پتروشیمی متانولی است. این را، هم شما می‌دانید و هم بنده. اشکال هم البته ندارد. شما تقصیری ندارید. سیاست‌های نظام است. ما اینقدر پتروشیمی متانولی داریم، یاسوج هم یکی را داشته باشد.

*سرمایه‌گذار طرح: هدف ما تولید پلی‌پروپیلن است

باقری سرمایه‌گذار طرح پتروشیمی در پاسخ گفت: قصد ما ساخت یک پتروشیمی تولید پلی‌پروپیلن است. تا چند سال بعد این مشخص می‌شود. بنده مطمئن هستم که این پتروشیمی از سه پتروشیمی دیگر استان، منهای پتروشیمی گچساران، زودتر احداث خواهد شد و پلی‌پروپیلن هم تولید می‌کند.
کبیری مشاور پتروشیمی هم اظهار داشت: شما دیگر اجازه تولید متانول ندارید، سقف تولید متانول تمام شد.
رفیعی گفت: ولی روز دوم خرداد یعنی همین دو هفته پیش، خبری منتشر شد که ۴۷ طرح جدید پتروشیمی مجوز گرفته‌اند که اکثر آن‌ها هم متانولی است.
کبیری پاسخ داد: به چابهار و منطقه مکران کاری نداریم. مناطق مرکزی کشور را می‌گویم. اگر طرحی قادر باشد فقط متانول تولید کند اولین ارگان، محیط زیست است که درب آن را می‌بندد.

*اشتغال‌زایی پتروشیمی‌های بالادستی ناچیز است

رفیعی در ادامه گفت: در مورد اشتغال‌زایی هم این دسته از پتروشیمی‌ها یک اشتغال‌زایی تقریبا 800 نفره را به همراه دارند. از این میان حدود 400 نفر به استان کهکیلویه می‌رسد زیرا لازم است که مابقی کارمندان از تحصیلکردگان رشته‌های مهندسی شیمی، پتروشیمی و مکانیک باشند و هیچ سرمایه گذاری حاضر نیست بدون اینکه آزمون تخصصی برگزار کند همه نیروها را از بومی‌های منطقه خود انتخاب کند و آنهایی که به آموزش احتیاج دارند را طی 4، 5 سال آموزش دهد. زیرا در این صورت آن پتروشیمی در سال‌های حساس ابتدایی قطعا با خطاهای مکرر نیروی انسانی و خسارت‌های سنگین مالی مواجه خواهد شد.
اشتغال‌زایی صنایع بالادست پتروشیمی اولا خیلی سرمایه‌بر، ثانیا خیلی زمان‌بر است. طبق گزارش مرکز پژوهش‌های مجلس، در صنایع بالادست پتروشیمی به ازای هر 1 تن ظرفیت، تنها 500 نفر اشتغال‌زایی ایجاد می‌شود. همچنین به ازای هر یک نفر اشتغال‌زایی که در این کارخانجات ایجاد شده است، 5 میلیارد تومن هزینه در پتروشیمی صرف شده است. این آمار در مقایسه با صنایع پایین دست پتروشیمی یا در مقایسه با حوزه کشاورزی که به ازای هر نفر ایجاد اشتغال، تنها 50 میلیون تومان هزینه احتیاج است، خیلی آمار ضعیف، هزینه‌بر و زمان‌بری است.
ضمن اینکه این اشتغال‌زایی کی اتفاق می‌افتد؟ الان شما وضعیت طرح‌های مشابه یعنی طرح‌های متانولی که تازه زنجیره پروپیلن هم نداشته‌اند را نگاه کنید که اینها تا سال 95 چه میزان پیشرفت داشته‌اند. پتروشیمی اوره آمونیاک هنگام، آغاز به کار 8 سال پیش، پیشرفت فیزیکی 27 درصد، متانول سبلان، 9 سال پیش، پیشرفت 30 درصد، کیمیای پارس خاورمیانه، 9 سال پیش، پیشرفت  13 درصد، الفین گچساران، 11 سال پیش، پیشرفت 34 درصد، پتروشیمی دهدشت، 10 سال پیش، پیشرفت 5 درصد. پس پتروشیمی خوب است اما نباید مکان غیرمناسبی را برای آن انتخاب کنیم و سپس با وعده اشتغال‌زایی، مردم را هم نسبت به آن تهییج کنیم.
باقری سرمایه‌گذار طرح پتروشیمی پاسخ داد: بنده در کارخانه دنا صنعت از کل 300 کارمندی که در آنجا مهندس و اپراتور پیشرفته‌ترین دستگاه‌های صنعت لوله سازی هستند، حتی یک نفر را از خارج از استان به کار نگرفته‌ام. تمام اشتغال‌زایی ما بومی است به جز یک نفر که ایشان هم ایرانی تحصیلکرده آلمان است. همین مسئله موجب شد که ما در سال اولِ بهره‌برداری، 1 میلیارد و 200 میلیون تومان خسارت دادیم اما بنده همچنان اصرار دارم که اشتغال‌زایی ما باید کاملا بومی باشد و انشالله همین رویه را خواهیم داشت.
رفیعی گفت: توصیه بنده اصلا این نیست که این طرح کنسل شود یا حتی از استان کهکیلویه خارج شود. این طرح می‌تواند اشتغال‌زایی بومی خود را داشته باشد اما با اطلاعاتی که دوستان از استان شما به بنده دادند این استان به دو ناحیه گرمسیر در جنوب استان و ناحیه سردسیر در شمال استان تقسیم می‌شود که این دو ناحیه از نظر ارتفاع به ترتیب در ارتفاع 700 و 2200 متری از سطح دریا قرار دارند. دشت سقاوه در ناحیه سردسیر واقع شده است. این ناحیه سرچشمه تمام آب‌های زیرزمینی استان است. از طرفی پتروشیمی دنا قرار است آب مورد نیاز خود در دوره ساخت را از حفر چاه تامین کند و در دوره بهره‌برداری هم قرار است آب مورد نیاز از رودخانه «بشار» تامین شود. این در حالی است که اگر محل احداث پتروشیمی مذکور به ناحیه گرمسیر منتقل شود، در آنجا مناطق مناسبی مانند منطقه «لشتر» وجود دارد که اولا آب مورد نیاز پتروشیمی از سدهای موجود در آنجا نظیر سد کوثر تامین می‌شود. ثانیا آب‌های زیر زمینی استان با پساب‌های پتروشیمی آلوده نمی‌شود. ثالثا آن منطقه تنها 40، 50 کیلومتر تا سواحل جنوبی کشور راه دارد و از لحاظ مسیر کوتاه‌تر دریافت خوراک گاز و صادرات فرآورده هم موثر است و رابعا جمعیت در ناحیه گرمسیر کمتر است و از بعد آلودگی هوا مشکلات کمتری وجود خواهد داشت.

این پیشنهاد اول بنده برای جایگزینی مکان پتروشیمی بود. اما اگر اصرار هست که یک پروژه صنعتی در ناحیه سردسیری و نزدیک به شهر یاسوج انجام شود پیشنهاد می‌شود که از صنایع جایگزینی که سازگاری بیشتری با طبیعت داشته باشند استفاده شود. برای مثال اساتید گروه کشاورزی همین دانشگاه، از کشت موفق گل محمدی در دشت سقاوه یا بهره‌وری بالای گیاهان دارویی و میوه‌هایی نظیر سیب‌های با کیفیت صادراتی در این منطقه تجارب خوبی دارند. از طرفی وقتی فعالین این استان از کمبود گردشگر در استان گله‌مند هستند، خب می‌توان با کشت گل محمدی در این ناحیه هم به جذب گردشگران فصلی مشابه شهر کاشان اقدام کرد هم از مزایای اقتصادی آن بهره‌مند شد. کشور بلغارستان با زیر کشت بردن 4 هزار هکتار اراضی گل محمدی بزرگترین تولید کننده اسانس گل محمدی در دنیا شده است و درآمد قابل توجهی در مقایسه با درآمد نفتی ما را از این طریق کسب می‌کند. دشت سقاوه 5 هزار هکتار زمین است.
باقری سرمایه‌گذار طرح پتروشیمی گفت: بنده تخصصی در حوزه کشاورزی ندارم و خانواده بنده از جمله پدر اینجانب همواره در بخش صنعت فعال بوده‌اند. اما سایر پیشنهادات شما را مورد بررسی علمی قرار خواهیم داد.

در پایان جلسه، طرفین از بحث علمی صورت گرفته ابراز رضایت کردند.


کد مطلب: 400841

آدرس مطلب :
https://www.kebnanews.ir/news/400841/میزگرد-دانشگاه-یاسوج-پیرامون-پتروشیمی-دشت-سقاوه-گذشت-پاسخ-سرمایه-گذار-دانشجویان

کبنانیوز
  https://www.kebnanews.ir

1