تحلیلی بر انتخابات گچساران و باشت؛
مرگ وحشتناک سیاسی اصولگرایان گچساران و باشت
21 مرداد 1398 ساعت 17:30
مخلص کلام نه «سید قدرت بیعت اصل»، نه «زینل زاده» و نه «علیزاده»، نه «زراعت کیش» نه «جعفری» با وجودی که چند ماهی از حضورشان در انتخابات آینده مجلس سخن می گویند، نتواسته اند افکار عمومی را از دست رقیب شان در بیاورند، البته شاید فاصله زیاد تا زمان برگزاری انتخابات دلیلی باشد بر این موضوع.
هر خزعبلاتی را نمیتوان دکترین سیاسی قلمداد کرد و یا به نام تحلیل به خورد مردم و افکار عمومی داد و بعد هم از مردم خواست در این فضای تار و تاریک و مبهم تصمیم بگیرند.
وضعیت جریان اصولگرایان گچساران و باشت به کلاف سر درگمی میماند که تکلیفش مشخص نیست و حتی هواداران هم حیران رفتارهای ناموزون بزرگان و کاندیداهای احتمالی این جریان هستند. افرادی از چند ماه پیش برای حضور در انتخابات اعلام آمادگی کردند، جسته گریخته تحرکاتی را انجام دادند.
با خودمان هم تعارف داشته باشیم با مردم نمیشود تعارف کرد و حقیقت را نگفت. «سرهنگ بیعت اصل»، «اردلان زینل زاده»، «حجت الاسلام سید اسماعیل علیزاده»، «علیمراد جعفری» «سید قدرت حسینی» و افراد ناآشنایی مانند «یعقوب زراعت کیش» که پز دانشگاهی و مناظره را میدهد و زهره فولادی وندا که از چندین ماه قبل حرف از آمدنش بوده و حرفهایشان را هم زدهاند، اما تاکنون علی رغم حضور بی امان در رسانهها و تلاشهای اینستاگرامی و فضای مجازی نتوانستهاند افکار عمومی گچساران را به سمت خود تغییر زاویه بدهند و بعضی از آنها را مردم، حتی سیاسیون و جریان اصولگرایی جدی نگرفتند.
آنقدر نماینده گچساران و باشت، فضای گچساران را تبلیغاتی کرده و کلنگهای متفاوتی به زمین زده و مانورهای سیاسیاش را حساب شده تکرار میکند که اصولگرایان مجبورند که فقط یا پاسخ رفتارها و صحبتهای تاجگردون را بدهند و یا هم صبر کنند تا ببینند حرکت بعدی تاجگردون چیست و اقدامی کنند. تاجگردون اصولگرایان و هوادارانش را مغلوب رفتارهایش کرده. با این حال آخرین سوژه گروه تاجگردون، موضوع تی شرت بود که ابتدا میخواستند تمام کاسه و کوزهها را بر سر نیروهای حزب الهی بشکنند، اما تیرشان به سنگ خورد.
تاجگردون یکه تاز میدان سیاسی گچساران و باشت است. حضور کمرنگش در باشت جسارت رقبایش را برای مانور دادن در باشت بیشتر کرده، رفتن طراحی شده زینل زاده بعد از ماجرای حکمش در شهرداری دوگنبدان به باشت و دیدارش با امام جمعه و همراهی برخی از لیدرهای سابق سید قدرت نمونه بارز تلاش رقبای تاجگردون برای بهره بردن از غیبت مشهود تاجگردون در باشت است. تاجگردون شاید فهمیده باشد مثل گذشته در باشت پایگاه سابق را ندارد و برای فرار از این مخمصههای 2019 مجبور شده که تاکتیکهایش را تغییر بدهد که بعداً به آن میپردازیم.
در سایه همین اختلافات اصولگرایان و بگو و مگوهای بچه بازیشان؛ تاجگردون بیشترین سود را میبرد، او خیلی خوب میداند چه موقع برنامههای افتتاحیهاش را بگذارد و در اینستاگرامش چه عکسهای را آپلود کند. حرفهایش را می زند و برای اصولگرایان خط و نشان هم میکشد؛ حتی جایی آنها را هم نصیحت میکند که خدایی و انسانی عمل کنند تا پیروز شوند. تاجگردون عملاً به اصولگرایان میگوید که شما پیروز نمیشوید، چرا که هدف شماها زدن من است و برای زدن من وارد کارزار انتخابات میشوید، برای زدن من وحدت میکنید و نمیتوانید؛ چون کارتان برای خدا نیست. هم به وحدت نمیرسید و هم نمیتوانید مرا شکست بدهید و هشتگ من هستم نیز به فرمان او راه می افتد.
تاجگردون قبلش هم طعنههایی به رقبایش زده بود و بر خلاف تصورها او زیرکانه ریز به ریز مسائل سیاسی را رصد میکند و پا به پای این مسائل جلو میرود و حرکتش را انجام میدهد. اینکه او میگوید ما تعیین میکنیم چه کسی در انتخابات شرکت میکند و چه کسی پیروز میشود، حرفی نیست که فقط در خیابان بلادیان الکی زده شود، بلکه او خودآگاهانه جنگش با اصولگرایان را از جاهای لوکس گچساران به مکانهای پایین شهر کشانده و با این تاکتیک مدام افکار عمومی را به دنبال خود میکشد و گاهی هم رقبایش را به تمسخر میگیرد.
اصولگرایان هم مجبور هستند که فقط نظاره گر این باشند که تاجگردون چه میگوید و آنها پاسخ بدهند؛ حتی نمیتوانند جلوتر از او حرکت کنند. چرا که عملاً برنامه و فکری در دست ندارند.
«سید قدرت اله بیعت اصل» در این مدت حضورش به عنوان کاندیدای احتمالی انتخابات مجلس فقط از تاجگردون انتقاد کرد و کاری که جعفری، سید قدرت، زراعت کیش هم انجام داده و البته غلامرضا پاکدل هم شبیه دیگران عمل کرده، آنها فقط موضع دفاعی و انتقادی دارند.
«بیعت اصل» اصلاً نتوانست افکار عمومی گچساران و باوی ها را به سمت خود ببرد، کاری که از عهده علیزاده و باقری و زینل زاده، زراعت کیش و ... در این مدت بر نیامد. اصلاً ردپایی از زینل زاده در باشت معلوم نیست و شاید به همین دلیل باشد که همه آنها به اتفاق وحدت را راهکار اصلی برای حضور در این انتخابات میدانند. زینل زاده بیش از هر کس دیگری به دنبال وحدت میگردد. البته وحدت شاید آبروی سیاسی زینل زاده را بخرد و او را از افتادن در ورطه فراموشی در نزد هم طیفهایش نجات دهد و البته شاید هر کدام از کاندیداهای اصولگرایی در صورت عدم اجماع دچار این مرگ سیاسی شوند.
در واقع اصولگرایان راهی جز وحدت ندارند و اگر وحدت نداشته باشند، دقیقاً همان نوستالژی تلخ سید قدرت حسینی با 5 هزار رأی اتفاق می افتد. همانطوری که فولادی وندا با 23 هزار رأی در مقابل تاجگردون شکست خورد و این در حالی بود که اصولگرایان آن روزها در تهران و گچساران بر سر سفره تاجگردون نشسته بودند و سید قدرت و جعفری جداگانه با تاجگردون دیدارهایی داشتند.
سید قدرت حسینی در اظهار نظری گفته بود «شاید فقط پیرزنها و پیرمردها به کاندیدای اصولگرایان رأی بدهند». سید قدرت آن روز اصولگرایان را به حساب نیاورد و جریان اصولگرایی گرد غربت را بیش از هر دورهای بر چهره خود دید. به غیر از اینها زمانی که سید قدرت حسینی، علیمراد جعفری، یعقوب زراعت کیش، غلامرضا پاکدل، سرهنگ بیعت اصل، خورشیدی آزاد، اردلان زینل زاده و احمد خورشیدی آزاد در انتخابات اسفند 94 علی فولادی وندا که تنها کاندیدای اصولگرایان بود رها کردند، فکرش را نمیکردند که مردم و هوادارانشان این اقدامشان را به عنوان یک لکه ننگ در تاریخ سیاسی آنها قلمداد کنند. آنها ابتدا باید این را برای مردم روشن کنند که چرا و به چه دلایلی فولادی وندا را تنها گذاشتند و از او عبور کردند. اگر نگوییم که خیانت کردند.
این داده ها نشان میدهند که اصولگرایان از وحدت واقعی برخوردار نیستند و حتی نمیتوانند به وحدت برسند.از طرفی مشخص نیست اطرافیان زارعت کیش چه کسانی هستند؟ اصلاً زراعت کیش چهره کاریزماتیکی نیست که بخواهد کسی دور و برش باشد، حتی نقدهایش از تاجگردون و دانشگاهی بودنش نتوانست برای او امتیازی بیاورد. او امید به اجماع اصولگرایان روی خود بسته که بعید می دانم این اتفاق بیفتد چرا که به هر حال پایگاه اجتماعی زینل زاده بیشتر از زراعت کیش و یا جعفری است. حتی هواداران زینل زاده اجازه نمیدهند او به خاطر زراعت کیش کنار برود. این تناقضات وجود دارد و اگر معتمدین مدیریت نکنند، رقیبشان سود بیشتری میبرد.
جعفری نهایتاً تمام تلاشش را بکند حتی نمیتواند دیل را برای خود یکپارچه کنند، از طرفی اختلاف سید قدرت و جعفری آنقدر زیاد است که نمیتوانند راه به جایی ببرد.
درمیان همین اختلافات کش دار تاجگردون کلنگ زنیها و جشنهایش را در مناطق پایین شهر برگزار میکند و حرفهایش را می زند. و دقیقاً تاجگردون جنگ را از همان جا [محلات اقشار متوسط] علیه اصولگرایان شروع کرده چیزی که اصولگرایان شعارش را میدهند.
مخلص کلام نه «سید قدرت بیعت اصل»، نه «زینل زاده» و نه «علیزاده»، نه «زراعت کیش» نه «جعفری» با وجودی که چند ماهی از حضورشان در انتخابات آینده مجلس سخن می گویند، نتواسته اند افکار عمومی را از دست رقیبشان در بیاورند، البته شاید فاصله زیادی تا زمان برگزاری انتخابات دلیلی باشد بر این موضوع.
اگر چه تبعیضهای ناروا در استخدامیها و تسخیر سازمانها و ادارات برای بکارگیری نورچشمیها پاشنه آشیل تاجگردون است و حتی تبعیضها در انتصابات به ویژه بیتوجهی به اصلاح طلبان و جوانان اصلاح طلب واقعی و فعالین ستاد روحانی و برخی طوایف همانند ایل بزرگ قشقایی، جایی است که تاجگردون از آن ضربه میبیند و همین موضوعات هم تا حدودی باعث شده که تاجگردون شدیداً آسیب ببیند.
اما بازی را اصولگرایان بد شروع کردند. اگرچه اخیراً بر طبل وحدت کوبیدند و شاید عید قربان تا عید غدیر خبری شنیده شود، ولی چهرههای احتمالی کاندیداها هیچ پالس مثبتی را از همان ابتدا از خودشان نشان ندادند.
البته خورشیدی ازاد که به نظر میرسید محور اتحاد شود و ریش سفیدی کند، نیز نتوانست تا الان این موضوع را سرو سامان بدهد و وی مجبور شد که به تهران برگردد و حتی نتیجه جلسه او با اصولگرایان و قشقایی هم مشخص نیست.
خلاصه اینکه اصولگرایان چارهای ندارند که برای جلوگیری از یک آبرو ریزی وحشتناک دستهایشان را توی دست هم بدهند، کوچک و بزرگ پای هم باشند و تلاش کنند و به سراغ یک گزینه رأی آور و ایده آل بروند، همانطوری که تاجگردون به آنها توصیه کرد، خدایی و انسانی انتخاب کنند.
تاجگردون بیش از هر وقت دیگر از وحدت اصولگرایان میترسد و شاید بیانیهی او در دفاع از زینل زاده هنگام قرائت حکمش توسط اژهای به همین خاطر بود که پایگاه زینل زاده را تصاحب کند.
کد مطلب: 411872