در گفتگوی اختصاصی کبنا با حامد وکیلی فعال سیاسی اصلاح طلب؛
نبود چرخش نخبگان در سیاست و تداوم شیوخ تکراری/دوری از «مرید پروری» راه نجات جریان ها از ناکارآمدی فعلی
19 آبان 1398 ساعت 1:06
امکان بررسی معیار محور گزینه ها وجود دارد ،وقتی می گوییم شیوخ یعنی احیانا به یک معیارهایی در سابقه سیاسی خود وفادار بوند مثلا کسی که شیخ اصلاح طلب شده احتمالا یعنی به معیارهای اصلاح طلبی وفادار بوده است،وقتی معیارها را داریم چرا به سمت شیوخ برویم باید به سمت این معیارها برای انتخاب گزینه (معرفی کاندید)برویم نه به سمت شیوخ،یکی را شیخ محمد علی وکیلی معرفی می کند،یکی را شیخ باقر موسوی معرفی می کند و ... این معیار،معیار صحیحی نیست.
حامد وکیلی فعال سیاسی اصلاح طلب شهرستان بویراحمد از غرفه پایگاه خبری کبنا نیوز در دومین نمایشگاه مطبوعات و خبرگزاریها واقع در مصلی شهر یاسوج بازدید کرد.
حامد وکیلی فعال سیاسی اصلاح طلب بویراحمد با اشاره به اینکه باید فضیلت چرخش نخبگان در سیاست محقق شود اظهار کرد:اما معتقدم سن یک سیاسمتدار سقف ندارد که سن بازنشستگی برای ان قائل شویم،به فرض مثال مرحوم هاشمی رفسنجانی اگر چه تا دهه هشتم زندگی خود سیاست ورزی می کرد ولی جز سیاستمدارانی بود که هم مطالبات جوانی داشت و هم تغییرات اجتماعی را تا حدی متوجه می شد، ادم منعطفی بود به همین سبب خیلی تناسبی ندارد سن بازنشستگی برای سیاست ورزی قائل شویم.
حامد وکیلی با بیان اینکه اسامی تکراری چه در استان چه در سطح کشور زیاد دیده می شود واز طرفی بسیاری هم پشت درب های بسته هستند و فرصتی به انها داده نمی شود ،تصریح کرد:سیاستمدار 60ساله و 50 ساله ما از پشت درب بودن می نالند تا برسد به ما سیاستمدار جوان که هرکدام پشت دربِ بسته کسانی هستیم که آنها خود نیز درب دیگری به روی آنها بسته شده است!
وی دلیل این اسامی تکراری در سطح کشور و پشت درب ایستادن ها را محقق نشدن مکانیسمی پویا بر مبنای چرخش نخبگان دانست.
کبنا؛چه افرادی از هر دو جریان می توانند در انتخابات حضور داشته باشند که هم خوب، قوی و توانمند باشند و هم فکر مردم را بتوانند غنی کنند؟
اگر معیارهایی چون صداقت در تصمیم گیرهای سیاسی،پاکدست بودن،توانمند بودن و...به یک نظام کمی و گزینشی بدل شوند که بیرون از من و شما و شیوخِ جناح های سیاسی باشد، معیارهایی که منطقی و مورد توافق هر دوجناح هم باشد، ان هنگام منِ کاندید مجبورم برای انتخاب شدن به معیارها وفادار شوم و ان زمان حتما بخش زیادی از این پشت درب ماندن ها و اسامی تکراری و شیوخ تکراری و افراد اویزان به شیوخ سیاسی که الان گرفتار ان هستیم رفع خواهد شد.
چون معتقدم که بعد از 22 سال در جریان اصلاحات،سابقه هر فردی دیگر فایل شده است و به همین سبب می توان نظام گزینشی این معیارها را مبتنی بر سوابق هر فردبه یک نمره و کمیت بدل کرد تا معیار گزینش من و شما باشد، اگر به این سو برویم مواردی که از ان می نالیم تا حد زیادی رفع می شود.
اگر معیار گزینش شفافیت باشد سعی می شود به ان سمت رفت ولی اگر معیار فعالیت حزبی باشد و امتیازاور باشد فرد به سمت فعالیت حزبی می رود.
ما دچار تصمیمات شیخ محورانه و منطق شیوخیت محوری شدیم یعنی وقتی می بینم نزدیکی به رجال سیاسی امتیاز بیشتری برای عرضه به من می دهد، می روم به همین رجال اویزان می شوم و زیر عبای همین رجال پرورده می شوم که این باعث می شود نتوانیم از این رجال عبو کنم یعنی افکار من نیز مطابق این رجال می شود و این رجال هم اگر بخواهند شخصی را انتحاب کنند،من را انتخاب می کنند به همین سبب ادم های تکراری ،رجال تکراری و زیر عباهای تکراری و افکار تکراری تداوم می باید که این مانع چرخش نخبگان در سیاست می شود.
کبنا؛شما به عنوان یک جوان چه انتظاری از اصلاح طلبان بویراحمد در انتخاب گزینه ها دارید؟
ما از شیوخ(رجال جریان های سیاسی ) که بخشی از تاریخ این استان هستند نباید عبور کنیم،حضور انها محترم و مغتنم است، می تواند به پختگی جریان کمک کند و یک اصل بدیهی است ولی سخن این است که ما وقتی می توانیم آب را از سر چشمه برداریم چرا کار دیگری کنیم.
امکان بررسی معیار محور گزینه ها وجود دارد ،وقتی می گویم شیوخ یعنی احیانا به یک معیارهایی در سابقه سیاسی خود وفادار بوند مثلا کسی که شیخ اصلاح طلب شده احتمالا یعنی به معیارهای اصلاح طلبی وفادار بوده است،وقتی معیارها را داریم چرا به سمت شیوخ برویم باید به سمت این معیارها برای انتخاب برویم نه به سمت شیوخ،یکی را شیخ محمد علی وکیلی معرفی می کند،یکی را شیخ باقر موسوی معرفی می کند و ... این معیار،معیار صحیحی نیست.
معتقدم تنها راه نجات جریان اصلاحات و دیگر جرایانات از این ناکارآمدی که دچار آن شده اند،فاصله گرفتن از مرید پروری است و صورت آسان مسائل را برای خود اجابت نکنیم که همیشه همین افراد دم دستی گزینه ما شود، اگر معیار را بیرونی کردیم ،افرادی را که نه وکیلی،نه سید باقر،نه تاجگردون ونه دیگران نمی شناسند،شاید از خود این افراد صالح تر و اصلح تر باشند و بتوانند بیایند از این معیارها امتیاز کسب کنند،خود را مطرح کنند ولی تا فضا و منطق گزینش منطق شیوخیت است همچنان افراد تکراری را می بینید.
حلقه ای که ایجاد شده مثلا از محمد علی وکیلی هست تا سید باقر موسوی و ... این حلقه شاید به نفع من باشد و فرصت شخص من حامد وکیلی برای نفوذ در این حلقه بیشتر است تا دیگران، ولی حرفم این است که افرادی که از هزار برابر من صلاحیت بیشتری دارند ولی به این حلقه دسترسی ندارند و تنها به جرم اینکه این حلقه آنها را نمی شناسد چه استعدادها هدر می رود و چه تبعیض های ناروایی اتفاق می افتد.
کد مطلب: 414613