مهرداد بذرپاش و علیرضا زاکانی دارای یک مشی سیاسی هستند و از یک اردوگاه وارد دیوان محاسبات و مرکزپژوهشها شدند. آنان به لحاظ سیاسی نزدیک به جبهه پایداری هستند و به نظر انتخاب آنها را باید در چارچوب توافق کلی اصولگرایان برای ریاست قوه مقننه ارزیابی کرد.
گروه سیاسی: مهره چینیهای پر دردسر مجلس یازدهم پس لرزهای خودش را دارد. انتخاب مهرداد بذرپاش به عنوان رئیس دیوان محاسبات موجب شده تا بسیاری حساب و کتابها نسبت به مجلسی که داعیههای خاص خودش را دارد مطرح شود. مجلسی که مبارزه با فساد و همچنین تاکید بر قانون را بارها و بارها فریاد زده است. مجلسی که اعتبارنامه غلامرضا تاجگردون نماینده مردم گچساران را به رغم تاییدهای شورای نگهبان، شعبه 12 بررسی و کمیسیون تحقیق رد کرد تا حالا نسبت به اعتبار تصمیمهای خودش شائبههایی مطرح شود. در صف مخالفانی که برخی تصمیمات مجلس را غیرقانونی میدانند چهرههایی اصولگرا دیده میشود. احمد توکلی، محمد مهاجری و حالا در جدیدترین مورد الیاس نادران نیز با آنچه در بهارستان در حال وقوع بوده و هست به ویژه در موضوع بذرپاش مخالفت کرده اند. نادران در نامهای با برشمردن مصداقهای عینی براساس آیین نامه مجلس در نامه خود تاکید کرده برخلاف سخنان قالیباف باید گفت که روند انتخاب بذرپاش قانونی نبوده است. او در این نامه مینویسد:« بر خلاف ادعای آقای رئیس مجلس فرایندهای قانونی طی نشده است و با توجه به رونمایی از اسنادی در این خصوص راستی آزمایی ادعاهای آقای مهرداد بذرپاش در سوابق شغلی، مقالات علمی و... معلوم شد که دغدغه دلسوزان برای رعایت شان منزلت و اقتدار مجلس بلاوجه نبوده است. نتیجه آنکه حتی اگر با توجه به تفسیر خاص ظاهر آئین نامه هم رعایت شده باشد، بدلیل ابهام حداقل ۲۰ سال سابقه کار، رعایت آئین نامه ابلاغی کمیسیون آئین نامه داخلی مجلس و مخدوش بودن اطلاعات تقدیمی به کمیسیون و نمایندگان و عدم استعلام از مراجع ذیصلاح همانگونه که به ریاست محترم کمیسیون برنامه و بودجه و محاسبات عرض کردم، لازم است کمیسیونهای ذیربط (برنامه و بودجه، اصل۹۰، آئین نامه داخلی و...) تحقیقات جامع را در این رابطه انجام و نتیجه بررسیهای خود را برای حفظ حیثیت کمیسیون برنامه و بودجه و کلیت مجلس منتشر کند تا به این ترتیب بخشی از اعتماد از دست رفته جامعه دانشگاهی و افکار عمومی بازسازی شود. ماده(۱۱) قانون محاسبات عمومی تکلیف را روشن کرده است. چنانچه این امر صورت نپذیرد شخصاً بهمراه تعدادی ازنمایندگان محترم بررسیهای خود را تکمیل و نتیجه تحقیقات را به سمع و نظر نمایندگان محترم و مردم شریف ایران خواهیم رسانیدو تا حصول نتیجه کار را ادامه خواهیم داد.» موضوع انتخاب بذرپاش به افکار عمومی هم کشیده شده است. درحالی که نمایندگان و محافل سیاسی روی سوابق کاری بذرپاش بحث میکنند اما در فضای مجازی پایان نامه دکتری بذرپاش منتشر شده که بحثهای زیادی را به دنبال داشته است.
علیرضا زاکانی
در این زمینه وبسایت «انصاف نیوز» با تیتر «غلط املایی در عنوان پایاننامه «دکتر بذرپاش» به ماجرا پرداخته است. نکته جالب این است که در همان صفحه اول پایان نامه که به قولی ویترین هر اثر شناخته میشود غلط املایی وجود دارد. در صفحهی نخست پایاننامهی «دکتر بذرپاش» کلمهی «صنعت دارویی» به اشتباه «صنعت داوریی» نوشته شده است که امری غیر معمول است. در همین حال با بررسی فصل به فصلی که از پایان نامه بذرپاش در شبکههای اجتماعی مطرح شده به نظر میرسد بخشهای بسیاری از پایان نامهای که او را به درجه دکتری رسانده کپی از کتب و مقالات دیگران است. موضوعی که بار دیگر سرانجام و خروجی مجلس یازدهم را مورد تردید قرار داده است. در واقع پیش از فرآیند انتخاب رئیس دیوان نیز بسیاری از گمانه زنیها حکایت از این داشت که یازدهمیها میخواهند بذرپاش را انتخاب کنند و حالا با شائبههایی که مطرح شده بسیاری معتقدند اصلا شاخصهای مورد نظر درباره بذرپاش بررسی نشده است. در همین زمینه غلامعلی جعفرزاده عضو مجلس نهم و دهم نیز با بیان اینکه چنین روندیهای موجب ناراحتی مردم میشود به «آفتاب یزد» گفت:
«تعارف نداریم، مردم ناراحت هستند و احساس میکنند همه چیز از قبل چیده شده بود، قالیباف رئیس بشود، بذرپاش در دیوان محاسبات، یکی دیگر رئیس کمیسیون و... گویی همه مشخص بوده و جای هرکس تعیین شده و فقط یک روال را ساختگی طی کردند. آقای بذرپاش چه تناسبی با دیوان محاسبات دارد، این دیوان تحصیلات حسابداری و حسابرسی میخواهد، البته موارد این چنینی کم نمیبینیم، دکتری فقه اسلامی ریاست کمیسیون برنامه و بودجه، پزشک رئیس کمیسیون عمران! کمیسیون قضائی هنوز تشکیل نشده! این موارد در شان مجلس نیست.» در همین حال مجتبی توانگر نماینده مجلس یازدهم هم در واکنش به انتخاب بذرپاش نوشت: «کمیسیون بودجه در فرایند انتخاب رئیس دیوان محاسبات نسبت به وظایف قانونی خود کوتاهی کرده و بدون استعلام و دقت مدارک را تایید کرده است. با توجه به نظر رئیس مجلس در چارچوب قانون کمیسیون بودجه بایستی پاسخگو و در جهت اصلاح حرکت نماید. دیوان برای شروعی کارآمد نیازمند رفع این شبهههاست.»
مهرداد بذرپاش
از سوی دیگر گذشته بذرپاش همچنان محل بحث است. روزنامه ایران در این باره مینویسد:«
مهرداد بذرپاش بهعنوان مدیرعامل بههمراه چهار عضو دیگر هیئت مدیره طی سالهای ۸۷ و ۸۸ خورشیدی؛ مبلغ ۶۰۰ میلیون تومان پاداش دریافت کردهاند که با احتساب نرخ تورم به مقدار سال ٩۵ معادل یک میلیارد و ششصد میلیون تومان برآورد میشد. این گزارش البته با تکذیب بذرپاش و دیگر اعضای هیئت مدیره مواجه شد.»
یکی دیگر از انتخابهای مجلس یازدهم ریاست
علیرضا زاکانی بر مرکز پژوهشهای مجلس است. در اردیبهشت امسال وقتی علیرضا زاکانی از کاندیداتوری ریاست مجلس کنار رفت بلافاصله محمدباقر قالیباف از این اقدام حمایت کرد و در توئیتی نوشت:«به لطف خدا این مجلس، مجلس کار، همکاری و برادری در حل مسائل مردم خواهد بود. #مجلسقوی» اما همان زمان نیز اعلام شد که پشتپردهها حاکی از این است که زاکانی قول ریاست مرکز پژوهشهای مجلس را گرفته و از نامزدی ریاست مجلس انصراف داده است. موضوعی که بعد از سه ماه به واقعیت پیوست و هفته پیش با نظر هیئت رئیسه این زاکانی بود که به ریاست مرکز پژوهشها رسید. محمدحسین فرهنگی، سخنگوی هیئت رئیسه مجلس، در زمان انتخاب زاکانی گفت که او هنوز برنامه هایش را برای ریاست این مرکز اعلام نکرده و «مقرر شده در نشست بعدی برنامههای خود را به هیئت امنا تقدیم کند.» اینکه فردی بدون ارائه برنامه انتخاب شود هم از آن دست مواردی است که فقط در ایران رقم میخورد. نکته جالب این است که زاکانی مرد شماره یک حذف تاجگردون به دلیل اتهامات ثابت نشده اقتصادی بود اما او در برابر شائبههایی که نسبت به بذرپاش وجود داشت به طور کامل سکوت کرد تا تردیدها درباره نیت ضد فساد مجلس یازدهم پررنگ شود.
مهرداد بذرپاش و علیرضا زاکانی دارای یک مشی سیاسی هستند و از یک اردوگاه وارد دیوان محاسبات و مرکزپژوهشها شدند. آنان به لحاظ سیاسی نزدیک به جبهه پایداری هستند و به نظر انتخاب آنها را باید در چارچوب توافق کلی اصولگرایان برای ریاست قوه مقننه ارزیابی کرد. از سوی دیگر هر دو از گزینههای همیشه آماده برای انتخابات ریاست جمهوری به حساب میآیند و در تمام گمانهزنیها نامشان برای انتخابات سال آینده ریاست جمهوری مطرح است. بذرپاش در انتخابات سال ۹۲ و زاکانی در انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۶ برای ثبت نام جهت کاندیداتوری به وزارت کشور رفتند، ولی هر دو انصراف دادند. در چنین شرایط فعلی نیز علی رغم آنکه اصولگرایان مختلفی نسبت به پرونده بذرپاش شائبههایی را مطرح کردند اما زاکانی در این باره سکوت کرد. قدرتگیری این چهرههای جدید در اردوگاه اصولگرایی و بیاعتنایی آنها نسبت به سخنان یا خواستههای اصولگرایان سنتی حاکی از این است که نسل جدید این جناح با جاهطلبیهایی بیشتر از نسل قبلیهای خود به دنبال کسب قدرت هستند. آنچه روشن است صدای الیاس نادران، احمد توکلی، میرسلیم و... به جایی نخواهد رسید. نسل جدید اصولگرایی روش خاص خودش را دارد.
روشی جدید برای مبارزه با فساد (تاجگردون)، روشی جدید برای انتخاب رئیس دیوان محاسبات (بذرپاش) و البته روش آنها برای حل مشکلات نیز ناکام مانده است.