تهدیدهای نماینده مجلس نسبت به رئیس جمهور محافل سیاسی و رسانهای را معطوف به خود کرده است
برخی اول سخن میگویند و بعد فکر میکنند
28 مهر 1399 ساعت 9:53
در همین زمینه حالا ماجرای تهدیدهای ذوالنور نیز باعث شده جبهه رسانهای کشور به جای آنکه به دنبال این باشد تا مطالبه گر خواستههای مردم باشد به این موضوع فرعی بپردازد.
یک روز بعد از سخنان عجیب مجتبی ذوالنوری رئیس کمیسیون امنیت ملی مجلس که روحانی را به دلیل عملکردش مستحق مجازات دانسته بود، بررسی رسانههای مکتوب حاکی از این موضوع دارد که گویی همه حواسها به این موضوع پرت شده است و بسیاری برای دفاع از رئیس جمهور یا نقد سخنان نماینده مجلس به صف شده اند! آنهم درحالی که هیچ مسئولی این روزها به صف نشده که مردم را از مشکلات پر تعداد معیشتی نجات دهد!
آفتاب نوشت: از دلار 33هزار تومان یا سکه 16میلیون و 500 هزار تومانی! از پراید 160میلیون تومانی! از نبود انسولین در داروخانهها تا پیگیری وعدهها برای واکسن آنفلوآنزا! در واقع درحالی که این روزها سفره مردم زیر فشار گرانیها قرار دارد گویی یک نماینده اصولگرا پاس گلی را به دولتی اعتدالی داده تا حواسها به این موضوع پرت شود که وامصیبتا که به رئیس جمهور توهین شده است! در واقع در طول پنج ماه اخیر اگر عملکرد مجلس یازدهم را مورد مطالعه قرار دهیم آنها در هر موضوعی که وارد شدهاند بیش از آنکه به حل مشکلات کمک کنند حاشیهسازیهایی کردهاند که حتی به نفع دولت شده است! به عبارت بهتر نمایندگان بیش از آنکه شرایط را برای پاسخگویی دولت فراهم کنند با طرح موضوعات حاشیهای این فرصت را به دولت دادهاند که از مسئولیت اصلی خود دور شود و روی مسائل دیگری مانور دهد. کمتر پیش آمده که درباره عملکرد دولت در این چند ماه اخیر شاهد باشیم همه دولتیها به میدان بیایند و موضعگیری کنند! اما همین سخنان ذوالنور این بهانه را به آنها داد تا از سخنگوی دولت گرفته تا رئیس دفتر رئیس جمهور، مشاور روحانی، معاون زنان و حتی داماد رئیس جمهور نیز فعالانه به میدان بیایند و دولت را مظلوم نشان دهند! این کارکردی بوده که مجلس در ماجرای اعتبارنامه تاجگردون و یا در ماجرای هجمه به ظریف در صحن علنی نیز داشته است! اگر «تئوری توطئه» را کنار بگذاریم که شاید مجلس و دولت در این زمینه هماهنگیهایی نانوشته دارند باید به این موضوع توجه ویژه شود که اساسا نمایندگان مجلس یازدهم به دلیل عدم درک مناسب از اقتضائات سیاست و همچنین روحیه تندی که دارند در عمل ناتوان از این هستند که دولت را با استفاده از ظرفیتهای بهارستان مورد مواخذه قرار دهند و با کلام تندی که دارند فرصت مظلومنمایی را به پاستور میدهند! به نظر میرسد حتی رسانههای اصولگرا نیز به این موضوع واقف شدهاند اما سیاستمداران این جناح ناتوان از مدیریت کلام و رفتار خود هستند! به عنوان نمونه در ماجرای توهینها به ظریف در صحن مجلس خبرگزاری تسنیم در تیرماه امسال نوشت:« غیراخلاقی بودن رادیکالیسم فرمی و قطع سخنان آقای ظریف، درحالی که هیچ نیازی به این فریادها نبود، مشخص است. غیرعاقلانه بودن آن هم از این جهت واضح است که ناظر بیرونی از چنین صحنهای نهتنها حقانیت ادعاهای منتقدان را برداشت نمیکند، بلکه برای او نسبت به آقای ظریف تولید مظلومیت کاذب هم میکند.»
دفاع تمام قد روزنامه دولت
در همین زمینه حالا ماجرای تهدیدهای ذوالنور نیز باعث شده جبهه رسانهای کشور به جای آنکه به دنبال این باشد تا مطالبه گر خواستههای مردم باشد به این موضوع فرعی بپردازد. روزنامه ایران رسانه رسمی دولت دیروز تقریبا تمام صفحه اول خود را به این موضوع اختصاص داده و از سیاسیون مختلف از محمود واعظی تا علی مطهری و محمدرضا باهنر مطالبی را در دفاع از دولت و شخص روحانی منتشر کرد. این روزنامه با تیتر «از موج توهین تا تهدید به اعدام» به ماجرای اخیر پرداخته است و در بخشی از گزارش خود نوشته است:« این موج البته از همان روزهای ابتدای آغاز به کار مجلس شروع شده بود، آنجا که عدهای از منتخبان تازه کار، مدعی استیضاح رئیس جمهوری شدند و همزمان در جلسهای که وزیر امور خارجه برای ارائه گزارش برنامههای این وزارتخانه میهمان آنها بود، هر نسبت و اتهام ناروایی که دم دستشان بود روانه محمد جواد ظریف کردند. ارزیابی اتاق فکرهای انتخاباتی تندروها به این نتیجه رسیده که موج توهین و تخریب آورده مورد نظر را برای آنها در پی نداشته و کمپین انتخاباتی 1400 جسارت بیشتری باید به خرج دهد. در این مرحله دیگر گویا کاری از دست نمایندگان تازه وارد و ناشناخته بر نمیآید و باید چهرههای مشهورتر و شناخته شدهتر به تندروی وارد میدان شوند. اینگونه است که پای مجتبی ذوالنوری نماینده قم و رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی به میان کشیده میشود. آن هم نه با انتقاد و تخریب بلکه با تهدید روحانی!» علی ربیعی سخنگوی دولت نیز در یادداشتی برای روزنامه ایران به این موضوع پرداخته و در آن نوشته است: « لنین تز مشهوری دارد که به زبان ساده میگوید یک نظام مستقر زمانی آسیب میبیند که دو اتفاق به طور همزمان رخ دهند یعنی از یکسو پایینیها نخواهند و از دیگر سو بالاییها نتوانند. اتفاقاتی که این روزها در میان تریبونداران بالانشین علیه دولت رخ میدهد که به شیوهای بینظیر در ۴۰ساله پس از انقلاب در حال انجام است آیا این مسئله را القا نمیکند؟ هدف براندازی به شیوه جنگ و تروریسم اقتصادی از این قاعده مستثنی نیست و بنابراین «ضد براندازی» نیز مفهومی جز این ندارد که ما به تحریم گران و برپاکنندگان جنگ اقتصادی بگوییم دست شما را خواندهایم، هرچه شما تلاش در به شورش کشاندن مردم تحریم زده از طریق تحدید حق سلامت و حق معیشت و محدودسازی دسترسی ایرانیان به نظام مالی جهانی دارید، ما بر سرمایه اجتماعی خواهیم افزود و از ظرفیت همه مولفههای هویت ملی و همه اقشار و همه نخبگان بهره خواهیم برد. آیا این همان مسیری است که فحاشان و هتاکان طی میکنند؟»
صدای برخی از نمایندگان هم درآمد
این حاشیهها درحالی است که نمایندگان به خوبی آگاه هستند که اولویت مردم این روزها چیست و مجلس چه ابزارهای قانونی را در اختیار دارد. دیروز یک نماینده مجلس در صحن علنی در تذکری به استناد ماده ۲۲ بند ۱۱ خطاب به هیئت رئیسه مجلس گفت: حفظ شان و اقتدار مجلس باید از سوی هیئت رئیسه صورت بگیرد، دو هفته است که نمایندههای مردم در حوزههای انتخابی از مردم نقد و ناسزا شنیدهاند. اقتدار مجلس کجا رفته است که هیچکس پاسخگوی وضعیت موجود نیست؛ آقای قالیباف چرا ما نمایندگان نمیتوانیم رئیسجمهور را حداقل به مجلس بکشانیم و سوال کنیم. نیک بین یادآور شد: آقای روحانی روزی روزگاری پشت تریبون همین مجلس میگفت اگر من بخواهم ظرف دو هفته دلار را به مبلغ ۵ الی ۷ هزار تومان برمیگردانم، اکنون دلار از مرز ۳۰ هزار تومان گذشته است اما کسی ککش نمیگزد. وی با اشاره به این که روحانی محاکمه و استیضاح شود، گفت: وقتی که مجلس اینگونه باشد معلوم است که نتیجه چه میشود. دو هفته است که ما در حوزه انتخابیه ناسزا میشنویم و آنها میگویند مجلس اقتدار ندارد، بنابراین جایگاه نمایندگان دست به هیئت رئیسه مجلس است، بنابراین هیئت رئیسه باید به وظیفهاش عمل کند. نیک بین ادامه داد: طرح سوال از رئیسجمهور دو ماه است که هیئت رئیسه ارجاع شده و هیئت رئیسه آن را اعلام وصول نمیکند، بنابراین روحانی هم هر کاری دلش بخواهد انجام میدهد بنابراین معلوم است که در این مملکت قانونی نیست، از هیئت رئیسه میخواهم به بند ۱۱ ماده ۲۲ خودتان عمل کنید و اقتدار مجلس را از بین نبرید، چرا که مردم در حال ناامید شدن از ما هستند. وی تاکید کرد: مخالفان مجلس یازدهم میگویند که عنوان انقلابی را از روی خودتان بردارید، بنابراین این مباحثی را که این روزها در مجلس آن را بررسی میکنیم از دستور خارج میکنیم، این استفساریه و نیاز مبرم مردم نیست بلکه خودرو، ارز و خوراک دام از مسئلههای اصلی موثر بر زندگی مردم هستند، باید این موضوعات را بهطور جد در مجلس بررسی و راهکار درست را مشخص کنیم.
صدیف بدری دیگر نماینده مجلس نیز دیروز از پرداختن به مسائل فرعی در مجلس یازدهم انتقاد کرد و گفت بعد از گذشت پنج ماه از آغاز به کار مجلس یازدهم نشانی از تعیین راهبرد، برنامه مشخص و اولویتبندی در جلسات مجلس دیده نمیشود. حال اینکه شاهد افزایش قیمت دلار هستیم و مچ اقتصاد و معیشت مردم را خوابانده و دولت نیز روزه سکوت گرفته است. انتظار میرفت مجلس با نپرداختن به موضوعات فرعی دچار روزمرگی نشود.
این نماینده مجلس تاکید کرد: انفعال مجلس در برابر بیاعتنایی سریالی رئیس جمهور مقابل خانه ملت قابل قبول نیست آن هم در شرایطی که شاهد بلاتکلیفی چند ماهه وزارت صنعت، معدن و تجارت بودیم و بازار هم در آتش تورم بیسابقه میسوخت. این اتفاقات به هیچ عنوان در شان مجلسی نیست که به فرموده رهبری مجلس امید و انتظار مردم است.
بدری با اشاره به طرح سوال تعدادی از نمایندگان از رئیس جمهور گفت: بیش از ۱۸۰ نماینده طرح سوال از رئیس جمهور را امضا کردند و هنوز این موضوع بلاتکلیف است. چرا هیئت رئیسه نتوانسته حتی به صورت یک جلسه ویژه از رئیس جمهور دعوت کند تا مسائل اقتصادی، تورم، گرانی افسارگسیخته و معیشت مردم مورد رسیدگی قرار دهد؟ چرا هنوز هیئت رئیسه نتوانسته رئیس جمهور را به مجلس آورد؟ مجلس در آتش گرانیهای ساعتی میسوزد. لازم است دولت را به پای میز پاسخگویی آورده تا به مردم توضیح دهند که برای این وضعیت چه برنامهای دارند.
دور کردن مردم از مسائل اصلی
اما درباره اینکه چرا برخی نمایندگان مجلس چنین سخنانی را بر زبان میآورند و نتیجه چنین رویهای چیست، با یک نماینده سابق مجلس گفتگو کردیم. داریوش قنبری به «آفتاب یزد» گفت:«درباره نمایندگان دوره یازدهم میتوان دو موضوع را مدنظر قرار داد؛ نخست اینکه برخی از آنها بیتجربه هستند و دوم اینکه برخی دیگر هم که با تجربه هستند در واقع تجربه غلط دارند و به عبارتی شناخت دقیقی از جایگاه مجلس ندارند و این ناشی از کم پختگی سیاسی است که به جای رویههای منطقی شاهد ادبیات توهین آمیز هستیم و شاهد استفاده از ابزارهای قانونی که در اختیار نمایندگان است، نیستیم. چنین تفکراتی چالشهایی را در برابر ثبات در کشور ایجاد میکند و این نوع رویکرد حتی بر امنیت روانی شهروندان نیز در جامعه تاثیر منفی میگذارد.» او افزود:«نمایندگان با وظایف کاری که برای آنها درنظر گرفته شده تا کنون بیگانه بوده اند، صحبتهایی نسنجیده و احساسی که به نوعی ناشی از منافع یک طیف افراطی در کشور بوده که اهمیتی برای منافع مردم قائل نیست و همیشه منافع کشور را قربانی منافع جریانی میکنند.» این فعال سیاسی اصلاحطلب افزود:«با توجه به ضعفی که نمایندگان مجلس در عملکرد خود دارند به نظر میرسد به اصطلاح دست پیش گرفتهاند که پس نیافتند، به هرحال مجلس در قبال اداره کشور و وضع کنونی مسئولیت دارد سوالی که هم اکنون نسبت به این نمایندگان وجود دارد این است که با وجود این میزان از مشکلات اقتصادی که از قضا بخشی از آن نیز در همین چند ماه اخیر تشدید شده این نمایندگان کدام طرح را تصویب کردهاند که به حل مشکلات کشور کمک کند؟ جز برخی ادبیات احساسی یا سیاسی کاریها یا تسویه حسابهای شخصی که تا کنون شاهد بودهایم عملکردی از این مجلس دیده نشده است. مجلسی که با وعده و شعارهای بسیاری کار خود را آغاز کرد اکنون در مقابل شعارهای خود مانده است و چون عملکردی قابل دفاع ندارد تلاش میکند با سوار شدن بر موج احساسات ضد دولت عملکرد ضعیف خود را نیز به حاشیه ببرد!» قنبری در پایان اظهار داشت: «با ادامه این مسیر توفیقی حاصل نخواهد شد و انتظار مردم این است که مشکلاتی که امروز گریبان جامعه را گرفته از سوی مسئولین حل شود و اینگونه ادبیاتهای حاشیهای از سوی مسئولین نهتنها دردی از مشکلات مردم دوا نمیکند بلکه بر مشکلات خواهد افزود.
از ابتدای این مجلس تا کنون دلار از 16 هزار تومان به 32هزار تومان رسیده و ادامه این مشاجرات در راستای منافع مردم نیست.»
در واقع به نظر میرسد درحال حاضر درحالی که دولت در وضعیت نامطلوب نسبت به عملکرد خود قرار دارد و مجلس نیز در تحقق شعارهای خود رسما شکست خورده است چه بسا این نوع مشاجرات میان دولتیها و مجلسیها برای دور کردن مردم از مسائل اصلی جامعه یک بازی برد-برد باشد!
برخی اول سخن میگویند و بعد فکر میکنند
محمدرضا خباز نماینده ادوار مجلس در یادداشتی در روزنامه آرمان ملی نوشت: شرايط کنوني حاکم بر کشور، شرايطي کاملا استثنايي است بهطوريکه در طول 40 سال گذشته مشابه آن را نداشتهايم. از طرفي هم رهبر انقلاب و هم قبل از ايشان، امام امت به دستاندرکاران نظام در همه جناحها توصيه ميفرمودند يد واحده باشيد که در اين صورت ميتوانيد به موفقيت برسيد. چندي پيش مطلبي از آقاي مجتبي ذوالنوري مبني بر اينکه دکتر روحاني بايد اعدام شود، توئيت شد درحاليکه در طول 40 سال انقلاب چنين سخني از زبان هيچکدام از دوستان انقلاب بيان نشده و در هيچ جناحي چه چپ و چه راست، چنين سخني خطاب به دومين شخصيت نظام گفته نشد. البته از آقاي ذوالنوري بيش از اين انتظاري نيست و از اين دست اظهارات کم نداشتهاند. برخي اول سخن ميگويند و بعد فکر ميکنند اين يعني ايشان ابتدا جوانب کار را در نظر نميگيرد که حالت خطرناکي براي يک مسئول است. آيا از اينکه واشنگتن و تلآويو و منافقين با شنيدن اين حرف خوشحال شدند، مطلع است؟ سوال اين است که اصلا اين حرف از جانب يک نماينده مجلس که در مسند قضا نيست، چه معنايي دارد؟ حتي رئيس قوه قضائيه که مسئول قضائي کشور هستند، نسبت به يک فرد عادي حکم اعدام صادر نميکند و حکم را منوط به محاکمه از سوي قاضي و طي مراحل دادرسي ميداند. اين درحالي است که وقتي طرف حکم گرفت، امکان اعتراض به حکمش را دارد که به دادگاه تجديدنظر برود و تقاضاي فرجامخواهي نمايد. اما آقاي ذوالنوري چون اول حرف ميزند و بعدا فکر ميکند، حکم اعدام را صادر کرد! حکايت ذوالنور به معناي صاحب نور است که در واقع صاحب تاريکي است و استيضاح و اعدام مطالبه هميشگي اوست. اما چه هدفي دارند؟ به نظر ميرسد جز بهم ريختن هدف ديگري دنبال نميکنند و از صبوري مردمي که بهسختي اوضاع را تحمل ميکنند و به آينده اميدوارند، گويا ناراحتند. دليل ديگر، همان کينه انتخابات است که يکي از صفات ناپسند در اسلام است که مذمت شده و همانا کينهتوزي است. ذوالنوري اگر بخواهد روي منبر مردم را از نظر اخلاقي دعوت به مهرباني نسبت به يکديگر کند که کينه همديگر را به دل نگيرند و اهل مدارا باشند، چگونه ميتواند وقتي دائم دنبال استيضاح و سخن از اعدام ميگويد. انتظار ميرود که قوهقضائيه از طرف 24ميليون راي رئيسجمهور احقاق حق کرده و دادگاه ويژه روحانيت، اقدام قانوني خود را انجام دهد تا کساني که در برابر سخناني که در لباس رافت و مهرباني بيان ميکند، پاسخگو باشند يا لااقل توجيه شوند که امروز، روز بيان اين مطالب تحريککننده نيست. بگذاريد اين پلها را پشت سر بگذاريم و از اين مسائل عبور کنيم، وقت براي دعوا هنوز وجود دارد ولي متاسفانه بهجاي اينکه از بلندگوي مجلس که به دستشان افتاده، براي هدايت و رفع مشکلات کشور استفاده شود، استفادههاي غيرمرتبط ميکنند. ذوالنوري در جايگاه رئيس کميسيون امنيت ملي به جاي اينکه دنبال امنيت و آرامش باشد، درحالي اعدام رئيسجمهور را مطرح ميکند که به جوانب آنچه در پي آن بهوجود ميآيد، بيتوجه بوده و گويي دنبال دعواست.
کد مطلب: 426680