به گزارش کبنا، عصر هفتم آذر ماه بود كه نام محسن فخريزاده شايد براي اولين بار به گوش ايرانيان و آنان كه چندان علاقهاي به پيگيري جزييات اخبار و سپهر سياست جمهوري اسلامي ندارند، خورد. نامي كه حالا با لقبهايي چون «پدر صنعت موشكي ايران» يا «سليماني صنعت موشكي» گره خورده تا اهميت و جايگاه او براي ايرانيان بيش از پيش مشخص شود. حالا شايد مهمترين پرسش درباره چند و چون ترور يكي از مهمترين چهرههاي صنعت موشكي ايران و از مقامات بلندپايه نظامي و البته دانشگاهي ايران باشد. چهرهاي كه براساس اظهارات وزير دفاع و پشتيباني نيروهاي مسلح، مسووليت پدافند هستهاي وزارت دفاع را عهدهدار بود و در اين مسير نيز دستاوردهاي چشمگيري از خود به يادگار گذاشته است. امروز بسياري از ايرانيان نميدانند چطور ممكن است تيمي براي ترور چنين چهرهاي علمي دست به كار شود و از آنچه «چتر امنيتي نهادهاي اطلاعاتي و امنيتي بر سر دانشمندان» هستهاي و موشكي ايراني خوانده شد، عبور كرده و دست به چنين جنايتي بزند. جالب آنكه اين پرسشها نه فقط براي مردم عادي بلكه از قرار معلوم براي مسوولان ايراني نيز وجود دارد چنانكه محسن رضايي در قامت دبير مجمع تشخيص مصلحت نظام در نامه خود به حسن روحاني، رييسجمهوري و رييس شوراي عالي امنيت ملي جمهوري اسلامي با اشاره به اين مساله نوشته است:«سازمانهاي اطلاعاتي كشور موكداً موظف شوند كه منابع اصلي و نفوذيهاي سازمانهاي جاسوسي را شناسايي كرده و شيوههاي شكلگيري تيمهاي ترور و سرپلهاي همكاري آنها با يكديگر را كشف و خنثي كنند. پُر واضح است كه ادامه چنين اقدامات تروريستي نشانگر ضعف سازمانهاي اطلاعاتي كشور خواهد بود كه بايد با همتي مضاعف به آن پايان داده شود. بديهي است كمك گرفتن از مردم و استفاده از فناوريهاي پيشرفته در خنثيسازي اينگونه حركات تروريستي، امري اجتنابناپذير است.» گمنام بود اما نه در ميان اهالي سياست چه در داخل و چه در خارج از ايران، بلكه در ميان عموم مردم. اهل مصاحبه و اظهارات سياسي و جناحي نبود و دوران حياتش را به فعاليتهاي هستهاي و موشكي اختصاص داد. يكي از 5 ايراني بود كه نشريه فارينپاليسي نامش را در ميان 500 چهره قدرتمند جهان قرار داده بود اما بازهم اين مساله عاملي براي شهرتش در ميان عموم جامعه نشد و انگار قرار بر آن بود تا پس از ترور و شهادتش، نامش به ميادين شهر رسيده و افكار عمومي با او و اقداماتش آشنا شوند. اينكه چه كساني و از چه طريقي به ترور او اقدام كردند، مشخص نيست اما حالا تقريبا همه ميدانند كه او يكي از برترين دانشمندان صنعت موشكي ايران بود. اينكه او از چه سالي وارد سپاه شده و چطور با برنامه موشكي ايران ارتباط برقرار كرده، دقيقا مشخص نيست اما از قرار معلوم او از جمله چهرهها و همكاران حسن تهرانيمقدم كه در سال 90 به شهادت رسيد، به شمار ميرود. بسياري ورود او به صنعت هستهاي ايران را به دولت محمود احمدينژاد و دوران رياست فريدون عباسي بر اين سازمان ارتباط دادهاند، همچنين برخي منابع خارج از ايران از فعاليت فخريزاده به عنوان عضو هيات علمي دانشگاه امامحسين(ع) سخن به ميان آوردهاند ولي هيچيك از منابع قابلاتكاي داخلي اين خبر را تاييد يا تكذيب نكردهاند. حالا و با تمام اينها، از فخريزاده كه در سن شصت و سه سالگي به شهادت رسيد، چيزي جز ياد و اقداماتش به جا نخواهد ماند. از قرار معلوم او پس از شيوع كرونا در ايران در زمينه ساخت كيتهاي تشخيص اين ويروس فعاليت كرده و همچنين اقداماتي را در زمينه ساخت واكسن كرونا در ايران انجام داده است. مقامات رسمي درباره ميزان موفقيت او در اين اقدامات اظهارنظري نكردهاند اما آنچه عيان است، پيشرفتهاي قابلتوجه تهران در زمينه ساخت كيتهاي تشخيص سريع ويروس كرونا است كه ميتواند نشاني باشد از موفقيتهاي فخريزاده در آخرين سنگري كه در آن حضور داشته است.
هفتم آذر ماه و ساعاتي پس از اعلام خبر ترور و شهادت محسن فخريزاده، جمعي از مقامات و چهرههاي نظامي و امنيتي و جمهوري اسلامي به اين مساله واكنش نشان داده و از پاسخ سفت و سخت جمهوري اسلامي سخن به ميان آوردند، اما پيام حسن روحاني و سيدابراهيم رييسي در قامت روساي قواي مجريه و قضاييه و البته رهبري به عنوان عاليترين مقام جمهوري اسلامي به روز گذشته، هشتم آذر ماه موكول شد. پيامهايي كه در اكثر آنان بر پاسخ قاطع و هوشمندانه جمهوري اسلامي تاكيد شده بود. حسن روحاني درباره چرايي انجام چنين ترورهايي گفت كه «آنها در فكر ايجاد يك آشوب و بلوا هستند. آنها بايد بدانند ما دست آنها را از پيش خوانديم. موفق نخواهند شد به اهداف خبيثانه خودشان دست پيدا كنند.» او همچنين درباره پاسخ ايران گفت: «همه اتاقهاي فكر و همه دشمنان ايران به خوبي بدانند ملت ايران و مسوولان كشور شجاعتر و غيورتر از آن هستند كه اين اقدام جنايتكارانه را بيپاسخ بگذارند. بهموقع و مناسب، مسوولان مربوطه پاسخ اين جنايت را خواهند داد.»
اظهارات سيدابراهيم رييسي اما با روحاني تفاوت داشت. او تروركنندگان ديروز را همان مذاكرهكنندگان فردا دانست. رييسي «طراحان و حاميان ترور» را خبيثتر از «عاملان» آن دانست و اظهار كرد: «طراحان و حاميان ترور همانهايي هستند كه اول «تحريم» ميكنند و سپس با كراوات پاي ميز «مذاكره» آمده و از سوي ديگر در خيابان با اسلحه آدم ميكشند. همان مدعيان دروغين حقوق بشر در «اروپا و امريكا» يك روز با ممانعت از رسيدن «دارو» به بيماران جنايت ميكنند، يك روز هم در خيابان با «اسلحه» آدم ميكشند؛ يك روز حاج قاسم سليماني و يك روز شهرياري و عليمحمدي و يك روز هم فخريزاده را ترور ميكنند.» حسين دهقان، مشاور نظامي فرمانده كل قواي جمهوري اسلامي نيز در برنامهاي تلويزيوني در تشريح واكنش ايران به ترور فخريزاده گفت: «به اعتقاد من اسراييليها اين كار را انجام دادند و ممكن است اقدامات بعدي را هم انجام دهند، اما مهم اين است كه ما به گونهاي رفتار كنيم و نشان دهيم كه اين اقدامات بيپاسخ نيست و پاسخ نيز به گونهاي است كه پشيماني به همراه دارد بنابراين ما در موضع بازدارندگي خود حتما فعالانه عمل خواهيم كرد و همچنين تحمل تكرار اين مسائل را نداريم و يقينا متناسب با اقدام اخير دشمن، پاسخي قاطع خواهيم داد.» همزمان با اين اظهارات، كميسيون امنيت ملي و سياست خارجي مجلس شوراي اسلامي نيز در شرايطي خبر از برگزاري نشست با مسوولان مربوطه و پيگيري مساله ترور فخريزاده داده كه حداقل رييس اين كميسيون پيشتر و در توييتر خود همچون بسياري از اصولگرايان اين ترور را به برجام و مذاكره احتمالي ميان ايران و امريكا نسبت داده بود.