یادداشت؛
گرفتار دوگانه؛ دغدغه سیاسیون دغدغه مردم شدهایم!
23 آذر 1399 ساعت 1:08
تفاوت دغدغهها آنچنان است که گویا مردم در یک حکومت و سیاسیون و مسئولان در حکومت دیگری زیست میکنند
ما نزدیک به دو دهه است که دو ایده را در سطح حاکمیت امتحان کردهایم. هر دو ایده کشور در شرایط تحریم در اداره کشور درماندند. معنایش این است که نمی توان کشور را با تحریم اداره کرد. درواقع شاید بتوان نظام و کشور را حفظ کرد اما به بهای قربانی کردن رفاه مردم و فرصت های اقتصادی. از طرف دیگر با چالشهای متعددی در حوزه حکمرانی روبهرو هستیم؛ چالشهایی که بحرانهای کارآمدی را عمیق کرده است. تنها راه حل این چالشها اصلاحات عمیق حکمرانی است.
محمدعلی وکیلی در روزنامه ابتکار نوشت: مدتهاست که کتمان و پنهان کردنِ وضع بحرانی کشور امکان پذیر نیست. صدر و ذیل کشور میداند که بحران ساحتهای مختلف مملکت را گرفته است. اما چیزی که این بحران عمیق را خوفناک میکند، عدم اعتماد مردم به جریانهای سیاسی برای خروج از بحران است. مطابق نظرسنجیها میزان اعتماد مردم به هرکدام از دو جریان اصلی کشور (اصلاحطلب و اصولگرا)، کمتر از ده درصد شده است. این در حالی است که هیچ جریان سومی هم وجود ندارد که بیش از دو جریان اصلی کشور اقبالی داشته باشد. معنای این وضع این است که اقبال سیاست برگشته است! به قدری در حوزه عمومی سیاست، در این وضعیت بحرانخیز، با غیبت نسخه نجات بخش روبهرو بودیم که دیگر امید و اعتمادی به این حوزه نمانده است.
متاسفانه بازیگران سیاسی صحنه نیز انگار از این نکته غافلند و درگیر بازیهایی میشوند که ذرهای با تم و تب جامعه کنونی سازگار نیست. مشکلات اقتصادی مردم و مسائل عدیده حکمرانی، باعث شده مطالبه کارآمدی شکل بگیرد. اما هیچ ایدهای برای تولید کارآمدی مطرح نمیشود و درعوض بازی سیاسی گروهها در سطحی ابتدایی و با رویهای که برای مردم غیر مهم است جریان دارد. مساله مردم از میز نزاعهای سیاسی فعلی غایب است و عملاً چالشهای امروز حوزه عمومی و حوزه قدرت، میل و رغبتی در ملت نمیانگیزد. چندان که میتوان گفت توده مردم راه خود را از سیاسیون جدا کرده به شکلی که شاهد دوگانه دغدغه سیاسیون / دغدغه مردم هستیم.
به عبارتی تفاوت دغدغهها آنچنان است که گویا مردم در یک حکومت و سیاسیون و مسئولان در حکومت دیگری زیست میکنند. ما نزدیک به دو دهه است که دو ایده را در سطح حاکمیت امتحان کردهایم. هر دو ایده کشور در شرایط تحریم در اداره کشور درماندند. معنایش این است که نمی توان کشور را با تحریم اداره کرد. در واقع شاید بتوان نظام و کشور را حفظ کرد اما به بهای قربانی کردن رفاه مردم و فرصت های اقتصادی. از طرف دیگر با چالشهای متعددی در حوزه حکمرانی روبهرو هستیم؛ چالشهایی که بحرانهای کارآمدی را عمیق کرده است. تنها راه حل این چالشها اصلاحات عمیق حکمرانی است.
به گمانم اجمالا میتوان گفت گره مشکلات امروز، در پذیرش دو واقعیت بالا است. ما همزمان هم باید تحریم ها را رفع کنیم و هم اصلاحات عمیق در حکمرانی اعمال کنیم.
هر جریان سیاسی اگر بخواهد مشکلات را به یکی از دو چالش بالا تقلیل دهد، هیچ مسئلهای را حل نمیکند. سایر نزاعها، اگر هم واقعی باشند، مسائل فرعی هستند. علاوه برنزاعهای موجود، نیازمند نسخهای ملّی برای رفع دو چالش مزبور هستیم؛ چیزی که از لسان بازیگران صحنه غایب است و عمده وقت خود را صرف نزاعهای فرعی میکنند.
کد مطلب: 428463