واقعیتی هولناک؛ سهل انگاری یا سوء استفاده سیاسی / «شیو» سدی که حذفش شهرستان باشت را سالها به عقب راند
در شاخص های توسعه استان کهگیلویه و بویر احمد و آمارسازمان برنامه و بودجه کشور ردیف مهار آب در استان کهگیلویه و بویراحمد در دهه اخیر صفر بوده و کمترین عملکردی در جداول مربوطه ثبت نشده است . این عدد زنگ خطری برای مسئولان استان در حوزه قانونگذاری و اجرایی است که در استانی که ۱۰ درصد منابع آبی کشور در جریان است از هشت و نیم میلیارد متر مکعب رواناب فقط ۵۹۰ میلیون مترمکعب آن مهار گردیده است و در صورت بهره برداری سد چمشیر این عدد به کمتر از ۳۰ درصد از حجم رواناب استان هم نمیرسد.
استان کهگیلویه و بویر احمد علی رغم داشتن حدود یک درصد مساحت کشور با بارندگی سالیانه بیش از ۱۱ میلیاردمتر مکعب و روان آب هشت و نیم میلیارد متر مکعب قریب به ۱۰ درصد توان آبی کل کشور را دارا میباشد.
استان با دارابودن حدود ۲۶۰ هزار هکتار اراضی زراعی و باغی، تنوع آب و هوایی منحصر به فرد در زمینه تولید انواع محصولات کشاورزی، دامی، گیاهان دارویی، آبزیپروری، زنبور عسل، گلخانه و غیره در صورت ایجاد زیرساختهای توسعه کشاورزی به ویژه مهار و انتقال آب به اراضی میتواند علاوه بر ایجاد اشتغال پایدار کلیه نیازهای غذایی خود را تأمین و زمینه صدور انواع محصولات کشاورزی به سایر استانها و کشورهای همسایه را فراهم نماید.
نکته جالب توجه اینکه در سند توسعه استان (برنامه آمایش سرزمین) آب، کشاورزی و گردشگری نیز محورهای اصلی توسعه قلمداد و مصوب گردیدهاند.
نقطه عطف توسعه استان و به خصوص تحول در صنعت آب استان همزمان با سفر پر برکت مقام معظم رهبری در سال ۱۳۷۳ است که اهم آن تصویب و اجرای سدهای کوثر و شاه قاسم میباشد.
شرایط زمین شناسی، توپوگرافی و مورفولوژی استان کهگیلویه و بویر احمد به گونهای است که اراضی زقابل توسعه کشاورزی همواره بالاتر از سطح رودخانهها واقعاند و میبایست با تدابیر مهندسی و تکنولوژیهای رایج آب را از رودخانهها به دشتهای حاصلخیز منتقل نمود.
از سویی بارشهای استان اغلب در ماههای آذر، دی، بهمن، اسفند و فروردین روی میدهد و در فصل بهار و تابستان که بیشترین نیاز و مصرف آب وجود دارد و هیچ گونه بارندگی در سطح استان اتفاق نمیافتد.
اینجاست که متخصصین علوم آب و هیدرولوژی تنها گزینه علمی و مدیریتی جهت تأمین آب کشاورزی، صنعت، شرب، خدمات و گردشگری در استان کهگیلویه و بویر احمد را مهار آبهای سرگردان میدانند.
مهار آب در زاگرس صرفاً از طریق احداث سدهای مخزنی میباشد تا بتوان سیلابها را کنترل نموده و از بروز خسارتهای بارندگی و سیل جلوگیری و آب حاصل از آن را برای فصل خشک در اختیار کشاورزان و صنایع قرار داد.
سد کوثر مثالی روشن و عملی از این مهار است.
این سد با حجم ۵۸۰ میلیون مترمکعب هم اکنون آب شرب دو و نیم میلیون نفر در ۵ استان را تأمین مینماید آب شرب شهر صد هزار نفری گچساران و روستاهای مسیر از سال ۹۰ تاکنون از سد کوثر تأمین میگردد.
آب شرب شهر لیکک و روستاهای مسیر با مجوز سال ۱۳۹۰ در حال احداث، آب شرب شهرهای دهدشت، چرام، سوق، لنده و ۳۰۰ روستای مسیر آن هم اکنون در سال اجرا بوده و نیز آب کلیه صنایع نفت گاز پتروشیمی و صنایع منطقه به میزان 32 میلیون متر مکعب در سال از این سد هدفگذاری شده است.
در بخش کشاورزی آب دشتهای خیرآباد، تنگ انگشترک، آبرزی ده جلیل و لیشتر به صورت شغلی و بدون پمپاژ از این سد تأمین میشود و یا در حال اجراست که در راندمان تولید، مصرف بهینه و کاهش هزینههای تولید نقش بسزایی دارد.
تولید پایدار، اشتغال، کمک به محیط زیست، جلوگیری از بروز سیلابهای مخرب، کنترل رواناب زمستانه و استفاده آن در تابستان از جمله مزایای این سد مهم و ملی بوده و نیز کلیه درآمدهای حاصل از فروش آب این سدبه خارج ازاستان وارد منابع درآمدی استان گردیده و اکنون احداث نیروگاه برقابی آن هم در دستور کار مسئولان است.
اما در سوی دیگر با نگاهی به وضعیت آب استان در میابیم بعد از احداث این سد و نیز سد شاه قاسم عملاً شاهد احداث و بهرهبرداری هیچگونه طرح سدسازی در استان نبودهایم.
سد تنگ سرخ بعد از گذشت ۱۰ سال از عملیات اجرایی صرفاً کمتر از ۴۰ درصد پیشرفت فیزیکی دارد.
سد سرپری در دهدشت پیشرفت قابل قبولی نداشته و سرنوشت سدهای شیو، مارون ۲، سرگچینه، سیوکی، سراسیاب یوسفی، قلات، آب نهر، پراشکفت، ابدهگاه و... عملاً به گونهای است که تاکنون اجرایی نشدهاند.
در شاخصهای توسعه استان کهگیلویه و بویر احمد و آمارسازمان برنامه و بودجه کشور ردیف مهار آب در استان کهگیلویه و بویراحمد در دهه اخیر صفر بوده و کمترین عملکردی در جداول مربوطه ثبت نشده است.
این عدد زنگ خطری برای مسئولان استان در حوزه قانونگذاری و اجرایی است که در استانی که ۱۰ درصد منابع آبی کشور در جریان است از هشت و نیم میلیارد متر مکعب رواناب فقط ۵۹۰ میلیون مترمکعب آن مهار گردیده است و در صورت بهره برداری سد چمشیر این عدد به کمتر از ۳۰ درصد از حجم رواناب استان هم نمیرسد.
در طول یک دهه اخیر طرحهای بزرگ انتقال آب از محل رودخانهها به صورت پمپاژ در استان و علی الخصوص گچساران و باشت اجرا گردیده یا در حال اجرا است.
-فاز اول طرح انتقال آب از رودخانه زهره به دشتهای امامزاده جعفر ماهورباشت، سربیشه، بید زرد، خربل، سراب ننیز
-فاز دوم طرح انتقال آب از رودخانه زهره به امام زاده جعفر و خان احمد
-طرح پمپاژ از سد چمشیر به اراضی پشه کان، بی جان آباد، قره دشت و ....
-طرح پمپاژ از رودخانه شیو به اراضی باشت
با نگاهی به مشخصات و ویژگی این طرحها در میابیم برای انتقال آب از رودخانهها تاسیسات عظیم پمپاژ، خط انتقال برق، مخازن ذخیره، خطوط لوله با سایز بالا، احداث و هزینههای بهره برداری و مصرف برق، تعمیرات و نگهداری این تاسیسات به گونهای است که عملاً در شرایط موجود امکان راه اندازی و استفاده آنها توسط کشاورزان وجود ندارد.
ازسویی حجم آب مصرفی در کشاورزی بویژه مناطق گرمسیری در بهار و تابستان است که دقیقاً در این فصول همانطور که اشاره گردید، آب رودخانهها در حداقل بوده و لذا امکان برداشت آب از طرحهای ذکر شده ناممکن خواهد بود.
این موضوع باعث خواهد شد پس از گذشت مدتی این تاسیسات رها گردیده و علاوه بر استهلاک و هدررفت سرمایههای ملی نارضایتی کشاورزان نیز حاصل و کشاورزی با چالشهای مهمی مواجه خواهد شد.
در سوی دیگر بر اساس مطالعات جامع صورت گرفته مقرر بوده همین اراضی از طریق احداث سد تأمین آب گردند سدی مانند شیو با حجم بالای ۱۰۰ میلیون مترمکعب قرار بوده آب کشاورزی باشت و بخشی از گچساران را تأمین نماید.
سدی که در دهه ۸۰ و اوایل ۹۰ مطالعات ان تکمیل و در سال ۹۲ به اجرا میرود لیکن در همان هفتهای که مقرر بود کلنگ زنی شود با چند ایستگاه پمپاژ ذکر شده معاوضه میگردد.
معاملهای که دستاورد آن به مثابه گرفتن آب نباتی بی ارزش در مقابل دُری گرانبها تحت عنوان سد بوده است.
هزینههای گزاف ایستگاه پمپاژ که اغلب بیش از ۳۰۰ میلیارد تومان برای هر طرح برآورد گردیده در صورتی که با اجرای سدی مانند سد شیو معاوضه می شد، اکنون آب با قیمت پایینتر و بدون نگرانی از خشک شدن رودخانه در تابستان به دشتهای تشنه سرازیر میگردید.
و اکنون ماییم و ابهامی که باید به آن پاسخ داده شود:
پاسخ به اینکه چرا به جای مهار آب و احداث سدهای مخزنی به دنبال مجوز ایستگاههای پمپاژ بودهاند. آیا منافع ملی و مردم مقدم بر اهداف دیگر بودند و یا برعکس آن!
یا اینکه
مانند کلنگ زنی طرح تأمین آب اراضی هدف سد چمشیر که یک ماه مانده به انتخابات مجلس شورای اسلامی سال ۹۸ به جای کلنگ زنی از ابتدای طرح دقیقاً مخزن وسط طرح کلنگزنی میگردد و بعدها هم مشخص میگردد که این کلنگزنی صرفاً تبلیغاتی بوده و در مناطق قشقایی نشین برای اهداف انتخاباتی بوده است.
آبهای کهگیلویه و بویراحمد در حال خروج از استاناند.
بدون مهار و ذخیره
هنوز از ۲۶۰ هکتار اراضی استان ۷۰ درصد آن دیم کشت میشوند.
بسیاری از شهرها و روستاهای استان دارای تنش آبیاند.
صنایع و شهرکهای صنعتی محتاج آباند.
گردشگری و اشتغال برای استقرار و توسعه به آب وابسته است
و آب در حال عبور از استان و سرعت آن بیش از سرعت اقدام ما.
به راستی چرا سیاسیون در مصوبات اهداف سدسازی و مهار آب استان انحراف ایجاد نمودهاند و به یاری مسولان و مدیران آب استان در مهار و سدسازی نشتافتهاند؟!
پاسخی که منتظر دریافت آن هستیم.
...................................................
سید محمد قاضی نیا - مدرس دانشگاه