یک سال بعد از دوم اسفند 98؛
گچساران در تعلیق، کهگیلویه بر مدار همیشگی و بویراحمد در وضعیت مبهم
3 اسفند 1399 ساعت 15:03
در مجموع در ارزیابی کارنامه دو نماینده استان در مجلس یازدهم باید گفت اتفاق و دست آورد جدید و قابل تاملی تاکنون رخ نداده است و بعید است بعد از این نیز با توجه به شرایط اقتصادی کشور و فشارهای بیرونی اتفاق خاصی پیش آید.
دبیر سیاسی - امروز سالگرد یک روز خاص در تاریخ سیاسی کهگیلویه و بویراحمد است. اگر چه مشارکت در انتخابات یازدهم مجلس شورای اسلامی با آمار حضور کمتری به نسبت دورههای قبل برگزار شد و خبری از مشارکتهای قبلی نبود اما باز هم کهگیلویه وبویراحمد بود که در صدر آمار حضور مردم در پای صندوق رأی قرار گرفت. در سه حوزه انتخابیه در این استان شاهد یک انتخابات رقابتی و بدون پیش بینی قبلی بودیم. یک سال از آن انتخابات میگذرد و تقریباً نه ماه از آغاز رسمی فعالیت مجمع نمایندگان استان کهگیلویه و بویراحمد که در همان ابتدای راه یکی از اعضای خود و به عبارتی ذی نفوذترین عضو خود یعنی غلام رضا تاجگردون را به جهت عدم تأیید اعتبارنامهاش از دست داد. در یک سال گذشته هیچ اتفاق خاص عمرانی، اقتصادی و زیربنایی نیز برای استان نیفتاد و اگر هم چیزی بوده است تکرار همان رویه سابق و جابجایی چند مدیر، چند نیرو و آموزگار در سطح استان با نفوذ نمایندگان بوده است. به همین علت است که با وجود گذشت یک سال مهدی روشنفکر نماینده حوزه انتخابیه بویراحمد، دنا و مارگون در نشستی با برخی از طرفداران خود با عنوان معتمدین مناطق حوزه انتخابیه گفت: کار ما از 1400 آغاز میشود. این صحبت قبل از هر چیز تاییدی است بر همین ادعای ابتدایی که در یک سال گذشته هیچ اتفاقی در سطح استان نیفتاده است و در عین حال ممکن است معطوف به دو نگاه باشد؛ اول اینکه احتمالاً منظور روشنفکر آن است که سال اول سال آشنایی و کسب تجربه بوده است و بعد از آن کارها شروع و عملیاتی خواهد شد و در نگاه دوم ممکن است روشنفکر امیدوار به سر کار آمدن دولتی است که به آن نزدیکتر باشد. وی البته به مدیریت فعلی استان نیز نزدیک است و در هر سفر و مناسبتی با تعریف و تمجید از استاندار کهگیلویه و بویراحمد برای برخی کارهای ساده همچون یک سفر ساده وزیران این نزدیکی را نشان میدهد. از دل این صحبت روشنفکر میتوان به یک تناقض نیز رسید وی در سفر امید معاون توسعه مناطق روستایی رئیس جمهور در تمجید چندین باره از کلانتری در طول جلسات مشابه گفت: اگر گذشتگان هم این چنین کار میکردند کهگیلویه و بویراحمد هیچگاه واژه محرومیت را با خود یدک نمیکشید. که این تعریف بیانگر نزدیکی روشنفکر به تیم مدیریتی استان و حفظ آن از یک طرف است و از طرف دیگر نشان گر آن است که در دوره کلانتری کارهای بزرگی صورت گرفته است که اگر هم این گونه است آن طور که روشنفکر میگوید پس چرا طرفداران خود را به 1400 حوالت میدهد. این نزدیکی البته بی مزد نبوده است و حسین کلانتری و احد جمالی تعامل خوبی با روشنفکر داشتهاند و مدیران کل نیز در اکثر تغییرات سال پایانی دولت از نیروهای مورد حمایت روشنفکر حمایت خوبی داشتهاند.
تاکنون روشنفکر کمتر مورد نقد رسانهها قرار گرفته است که این موضوع دو دلیل دارد؛ اول آن که به صورت منطقی وی در ابتدای راه بوده است و توقع اتفاقات بزرگ از وی کمی غیر منصفانه است. دوم هزینه انتقاد از روشنفکر هزینه بالایی است چرا که طرفداران و برخی نزدیکان وی با کوچکترین انتقادی چه در قالب جوابیه و یا کامنت نویسی سریع اقدام به واکنش میکند. روشنفکر بدون هیچ وابستگی سیاسی و اتفاقاً با موضع ایستادن تمام و کمال در مقابل یک جریان قدرتمند در سال 1394 وارد عرصه سیاسی شد و توانست از دل رایی که بخش زیادی از آن متعلق به یک منطقه خاص اما معترض و منتقد تقسیم بندیهای سیاسی و بودجهای سابق بود خود را به عنوان یک گزینه جدی مطرح و بالقوگیهای رقابتیاش را خیلی زود به فعلیت برساند. روشنفکر در همان سال رأی بسیار خوبی بدست آورد. آن رأی خوب اگر چه آغاز روشنفکر و جریانی که نام ندای وحدت بر خود گذاشت بود اما انتهای آن نبود بلکه نقطه عطفی بود که روشنفکر را از فردای همان روز با عزم بیشتر به تحرک واداشت و مردم نیز حالا او را جدیتر مینگریستند و دنبال کوچکترین بهانه برای ترک اردوگاههای سابق سیاسی خود و پیوستن به روشنفکر بودند.
روشنفکر لحظهای از 7 اسفند 94 تا 2 اسفند 98 از پای ننشست و در نهایت توانست یک پیروزی بزرگ و منحصر به خودش بدست بیاورد. از جهت کمی آراء روشنفکر در بویراحمد رکوردشکن نیست چرا که در سال 90 این غلام محمد زارعی بود که حدود 80 هزار رأی بدست آورد ولی بین انتخابات سال نود با سال 98 تفاوتهای فاحشی وجود داشت. در سال 90 با وجود حضور محمد بهرامی و 20 هزار رایی که بدست آورد اما رقابت اصلی میان زارع وهدایتخواه بود و حتی هدایتخواه به عنوان نامزد شکست خورده نیز رأی بالایی کسب کرد. ولی در این انتخابات با وجود برتری کلی که در سمت روشنفکر دیده میشد اما سه نامزد دیگر نیز فعال بودند و هر کدام رأی بالایی بدست آوردند. از سوی دیگر آمار مشارکت در این انتخابات در مجموع از انتخابات سال 90 کمتر بود.
از همان ساعات ابتدایی روز دوم اسفند تا حدودی وضعیت عمومی شهر و صندوقها پیروزی روشنفکر را نوید میداد و خیلی زود این پیروزی اعلام شد. روز قبل از آن نیروهای مردمی ستاد روشنفکر با برنامه ریزی مدیریت غیر رسمی فضای عمومی شهر و اطراف صندوقها را بر عهده گرفتند. شب انتخابات نیز بعد از زمزمههایی از نگرانی طرفداران روشنفکر در مورد صیانت از آرایشان احد جمالی معاون سیاسی و امنیتی استاندار تصمیم گرفت تا خود راسا مدیریت انتخابات بویراحمد را بر عهده گیرد و نقشی در حد یک کارمند ساده ستاد انتخابات به "کناری" داده شود. روشنفکر پیروز انتخابات معرفی شد یک جشن بزرگ و کم سابقه طرفداران وی در دشت سرنجکل در مسیر جاده یاسوج به اصفهان برگزار کردند.
پیروزی روشنفکر و سایر نمایندگان دوره یازدهم مجلس یازدهم با یک اتفاق بی سابقه جهانی همراه شد و آن هم شیوع ویروس خطرناک "کرونا" بود که عملاً پیروزی و فعالیتهای بعد از خود را به حاشیه برد و فرصت فعالیتهای عمومی را به هیچ کس نداد. اتفاقی که با این همه فرصتهایی هم در دل خود داشت و آن که نمایندگان را کمتر در معرض مستقیم مردم و فشار مطالبات آنها قرار میداد و نیازی نبود نماینده مدام در میان مردم حضور و صحبت و یا اظهارنظر کند. روشنفکر اما بیکار ننشست وی خیلی زود به دیدار مدیران و مقامات ارشد استان رفت و بعد از پایان این مرحله دیدارهای کشوری خود را طی دو مرحله آغاز کرد. وی اول به دیدار مدیران کهگیلویه وبویراحمدی در عرصه ملی رفت و بعد از آن کم کم پایش به اتاق وزرا و مدیران سازمانهای کشوری باز شد و کماکان ادامه دارد. موضوعی که فی نفسه خوب است و در این دیدارها وعدههایی نیز داده میشود اما موفقیت نهایی این همه دیدار منوط به اتفاقات واقعی در سطح جامعه است. طرفداران او سعی داشتهاند بگویند که روشنفکر وعدهای نداده است تا بتوانند سطح توقعات و انتظارات از وی را مدیریت کنند ولی بر کسی پوشیده نیست حتی اگر همان نگاه سلبی در ادبیات روشنفکر و طرفدارانش یعنی بر باد رفتن عزت بویراحمد در زمان زارعی را در نظر بگیریم در دل این نگاه سلبی بی نهایت وعده و امید نهفته است و این حوزه انتخابیه و بویژه شهرستان بویراحمد و شهر یاسوج به عنوان مرکز استان به انتظار اتفاقات بزرگ نشسته است. تا همین جای کار انتقادات زیادی از نگاه تک سویه روشنفکر به یک منطقه خاص در حوزه انتخابیه شده است و منتقدینش وی را نماینده یک جغرافیای خاص میخوانند، در حالی که روشنفکر خود را نماینده تمام مردم بویراحمد، دنا و مارگون میداند.
تیم رسانهای روشنفکر عمد خاصی در انتخاب تیترهای مربوط به روشنفکر دارند و سعی میکنند هر دیدار، بازدید و یا نشستی در هر سطحی از سوی روشنفکر را با یک تیتر انتقادی و تذکری از روشنفکر به بیرون انعکاس دهند. برخی رسانهها البته به یک انحصار رسانهای در تیم خبری روشنفکر انتقاد دارند و معتقدند چند رسانه خاص بیشتر و زودتر به اخبار مربوط به نماینده مردمدسترسی اولیه دارند.
کار روشنفکر راحت پیش نرفت اما مطابق میل خود و طرفدرانش تا کنون خوب جلو رفته است اتفاقی که از ابتدا تا انتها عکس آن برای غلامرضا تاجگردون و طرفدارانش اتفاق افتاد.
تاجگردون به سختی و با مشقت صلاحیتش تأیید شد. حتی قبل از اعلام پرونده صلاحیتها او وارد یک تقابل شدید با سید قدرت حسینی شد و جو عمومی گچساران به سمت یک ضدیت و عداوت تندی پیش میرفت که به نظر میرسد آن فضا که در اواخر پاییز 98 و شاید هم قبل از آن شروع شده بود کماکان ادامه دارد. پیروزی تاجگردون و اعلام آن نیز با سایر نمایندگان پیروز تفاوت اساسی داشت زمان زیادی طول کشید تا این پیروزی رسماً اعلام شد ولی آغاز رسمی مجلس شروع یک تجربه بسیار تلخ و به عبارتی بی سابقه در تاریخ مجلس بود. به این معنا که اگر چه در مجالس قبلی اعتبارنامه برخی نمایندگان رد شده بود اما نوع مواجه با آن موارد با مورد تاجگردون تفاوتهای اساسی داشت و فرآیندی طولانی که وی در آن گرفتار شد بسیار زمانبر و فرسایشی بود در نهایت با تفسیر پرانتقاد هیئت رئیسه از قانون اعتبارنامه وی به صحن آورده شد و اعتبارنامه در روز غیبت موحد که چند روز قبل از آن خود اعلام کرونا کرده بود با کمترین اختلاف رأی رد شد تا تاجگردون مجلس را ترک و گچساران بدون نماینده باشد. حالا بعد از گذشت زمان زیاد از رد اعتبارنامه و با وجود وعدههای بسیار برای پذیرش کفالت این حوزه انتخابیه اما گچساران بی نماینده است و نیروی انسانی این استان در کمال بی توجهی گاه و بیگاه قربانی تصمیمات یک باره احد جمالی یکی از مخالفین سرسخت تاجگردون میشود. تاجگردون و نزدیکانش روزگار سختی را میگذرانند آنها که زمانی در اوج اقتدار در استان بودند حالا شرایط سختی دارند و فرماندار مورد حمایت تاجگردون بدون اطلاع قبلی و به ادعای خودش با عدم رعایت حرمتش عزل شد. تاجگردون بازی و میدان را ترک نکرده است او با وجود احتمال هزینههای بسیار برادرش را تشویق به استعفا از معاونت وزارت و حضور در کارزار انتخابات کرده است. رفتاری که البته بوی انحصار از آن میآید و مورد انتقاد بعضی منتقدین نیز قرار گرفت. تأیید صلاحیت ساسان تاجگردون هنوز روشن نیست و تصمیم آن با شورای نگهبان خواهد بود ولی به فرض تأیید صلاحیت کاملاً مشخص است که فضای عمومی گچساران همچنان پر از ضدیت و مستعد تنش خواهد بود.
حالا گچسارانیها باید منتظر انتخابات میان دورهای یازدهم باشند و نمایندگی و وکالت برای آنها از اندکی بعد از انتخابات خرداد ماه شروع خواهد شد. در هر صورت غلامرضا تاجگردون نه برای طرفدارانش ونه برای گچساران تکرار نخواهد شد ولی نمایندهای که از گچساران میآید در آینده تحولات استان کهگیلویه و بویراحمد نیز مهم است و موحد و روشنفکر و نزدیکانشان با حساسیت انتخابات آن حوزه انتخابیه را دنبال میکنند.
در ضلع سوم مثلث نمایندگان استان کهگیلویه و بویراحمد اما سید محمد موحد مدام درگیر اشتباه و برخی اتفاقات تلخ بوده است او با وجود سابقه بالا در امر نمایندگی و بعد از شکست از عدل هاشمی پور در سال 94 که برایش بسیار سنگین بود از فردای همان روز 7 اسفند 94 فعالیت انتخاباتی خود را شروع کرد و کمی بعد شعار خود را «احیاء عزت» به کهگیلویه خواند. اما به نظر میرسد در طول یک سال گذشته کهگیلویه اتفاق جدیدی را تجربه نکرده است و مضافاً که خود موحد نیز اتفاقات ناخوشایندی برایش پیش آمد به گونهای که تا مدتها عضو هیچ کمیسیونی نبود و بعدها هم به سختی عضو کمیسیون کم عضو حقوقی و قضایی مجلس شد.
از آنجا که موحد اساساً موضع گیری ثابت سیاسی داشته است این موضوع برای وی هزینههایی نیز در برداشته است. وی در ابتدای شروع بکار دولت حسن روحانی به دیدار آیت الله هاشمی رفسنجانی رفت تا از این طریق خود را به دولت نزدیک کند اما از دل آن نشست هیچ نزدیکی اتفاق نیفتاد. قبل از آن نیز رد صلاحیت موحد در انتخابات نهم مجلس شورای اسلامی نیز موحد را بر سر یک تردید اساسی از بابت آیندهاش قرار داده بود و البته هر چه بود در نهایت صلاحیت وی برای انتخابات دهم در سال 1394 تأیید شد. اما کاملاً مشخص بود که موحد خود را به حلقههای رادیکال جریان اصولگرایی میخواهد نزدیک کند. وی در انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم نیز از آیت الله رئیسی حمایت و چند سخنرانی انتخاباتی برای وی داشت. اما این تحرکات نتوانستهاند رزومه کافی برای مشروعیت بخشی اصول گرایانه به موحد دهند. یک رفتار از موحد در آغاز به کار مجلس یازدهم نیز به چشم دیگر اصولگرایان رادیکال سنگین آمد و آن هم همراهی موحد با تاجگردون در نشست زاگرس نشینان بود. او البته در سکانس بعدی مجلس نه تنها با تاجگردون همراهی نکرد که تاجگردون از غیبت موحد در جلسه رأی اعتماد به تلخی و سختتر از شبهای عملیات در دفاع مقدس یاد کرد. موحد تاوان سنگینی داد و کمیسیونی بدست نیاورد. این شرایط سبب گردید موحد کماکان در پی نزدیکی به همان حلقههای رادیکال باشد بنابراین او چند مصاحبه علیه رئیس جمهور داشت و حتی در مصاحبهای مدعی شد: نامه استیضاح رئیس جمهور را امضا کرده است. استیضاحی که با واکنش مقام معظم رهبری به آرشیو سپرده شد. این تقابل آخر سبب ایجاد نوعی کدورت میان تیم مدیریت استان و موحد گردید. کدورتی که در طرف مقابل سبب بهره برداری تام و کمال روشنفکر از آن شد و در حال حاضر یک هماهنگی خوب میان کلانتری و جمالی با روشنفکر وجود دارد. موحد نیز به امید سال آینده و انتخابات ریاست جمهوری نشسته است. نبود تاجگردون میتوانست همان اندازه که برای گچساران گران تمام آمد برای دو نامزد دیگر و کلانتری و جمالی یک فرصت برای عرض اندام باشد کما اینکه برای روشنفکر و کلانتری این گونه بود ولی موحد فعلاً به همان دیدارهای مردمی قناعت کرده است و به امید خرداد 1400 نشسته است.
در مجموع در ارزیابی کارنامه دو نماینده استان کهگیلویه و بویراحمد در مجلس یازدهم باید گفت اتفاق و دست آورد جدید و قابل تاملی تاکنون رخ نداده است و بعید است بعد از این نیز با توجه به شرایط اقتصادی کشور و فشارهای بیرونی اتفاق خاصی پیش آید.
کد مطلب: 431123