نماینده سابق مجلس و فعال سیاسی اصلاح طلب پاسخ داد؛
تفاوتهای وزیر کاربلد و التماسی
18 فروردين 1400 ساعت 2:55
در این که دولت او را نمی خواهد شکی وجود ندارد من بعید می دانم حتی جامعه پزشکی او را قبول داشته باشد.
در این که دولت او را نمی خواهد شکی وجود ندارد من بعید می دانم حتی جامعه پزشکی او را قبول داشته باشد.
به گزارش کبنا، آفتاب یزد نوشت: یک نماینده ی سابق مجلس در گفت و گو با آفتاب یزد ضمن انتقاد به شرایط حاکم بر مدیریت کرونا می گوید:«آن طرحی که وزیر سابق بهداشت(سیدحسن قاضی زاده هاشمی) برای عملی شدن آن تلاش می کرد و تامین بودجه نشد و بعدها چندین برابر پولی که وی می خواست از بین رفت باعث شد تا یکی از بهترین وزرای کابینه ی روحانی و ادوار وزارت بهداشت از گردونه خارج شود تا این روزها فاصله ی وزیر خوب و کاربلد با وزیر ناکاربلد پیش روی همگان قرار داده شود.»
قاسم میرزایی نیکو، نماینده سابق مجلس با تاکید بر این نکته که «سعید نمکی در هنگام اخذ رای اعتماد، خود را همراه و نزدیک به دولت نشان می داد اما خیلی زود ثابت کرد بر طبل جدایی از دولت می کوبد!» خاطر نشان کرد:«بعد ها معلوم خواهد شد «محمود واعظی» با دخالت های خود چه بلاهایی که بر سرِ دولت روحانی نیاورده است!»
وی ادامه داد:«سعید نمکی اگر احساس می کند با فاصله گرفتن از این دولت می تواند در کابینه ی 1400 نقش و جایگاه داشته باشد محکم به او می گویم سخت در اشتباه است زیرا صندلی دهم وزارت بهداشت را نیز به او نخواهند داد گواه صحبت من محمود حجتی است که علی رغم بسیاری اصرارها از سوی محمود احمدی نژاد به آسانی کنار گذاشته شد.»
بعید به نظر می رسد جامعه ی پزشکی نمکی را قبول داشته باشد!
با نگاهی به صدر تا ذیل فهرست وزرای بهداشت در دولت های پیشین به اصطلاح «جگر» آدم را می سوزاند؛ ایرج فاضل، سیدعلیرضا مرندی، رضا ملک زاده، محمد فرهادی، مسعود پزشکیان، کامران باقری لنکرانی، مرضیه وحید دستجردی و در نهایت سید حسن قاضی زاده ی هاشمی؛ روی کاغذ نیز می تواند متوجه شد که بین سعید نمکی و نام هایی که بدان اشاره شد، فاصله بسیار است هم از بُعد مدیریتی هم از دیدگاه جامعه پزشکی.
میرزایی نیکو به طعنه می گوید: «در این که دولت او را نمی خواهد شکی وجود ندارد من بعید می دانم حتی جامعه ی پزشکی او را قبول داشته باشد!»
این گونه به ذهن می رسد، می توان از اطرافیان او نیز متوجه شد که کسی حاضر نیست با این وزیر کار کند وزیری که الفبای وزارت و مدیریت را نمی داند.قاسم میرزایی نیکو می گوید:«اطراف او هیچ کس نیست چون هرکه آمد خیلی زود فهمید سرِ کار است. کسی قرار نیست از تخصص ها و قابلیت ها بهره ببرد.»
اینکه خواهش می کنم، التماس می کنم، حضرت عباسی، به حرف من گوش نمی دهند، من دیگر کاری نمی توانم انجام دهم بشود شیوه ی مدیریت و وزارت یعنی خودِ «سعیدِ نمکی» هم خودش را به عنوان وزیر قبول ندارد و یا شاید جایگاه وزیر در کابینه و قدرت مدیریتی و وجهه حقوقی پستی که در اختیار دارد نمی داند.
مدت ها است حرف های نمکی، تکیه کلام های او و ادعاهای او آویزان فضای مجازی است؛ یا آن را گاف می دانند یا تضاد و تناقض! و این یعنی یک وزارتخانه را به ناکارآمدترین فرد ممکن سپرده ایم!
چنین بحرانی مردم بحران دیده می خواهد!
قاسم میرزایی نیکو می گوید:«به پایان عمر این دولت زمانی نماینده است چه او را برکنار کنند چه استعفا بدهد و با استعفای او موافقت کنند هر دو لطفی است در حق یک مدیر ضعیف!» وی ادامه می دهد:«دنیا را نگاه کنید، روش ها و شیوه های برخورد با کرونا را در همین همسایگی خودمان ببینید. یک نفر یک مجموعه و یک حوزه تصمیم می گیرد آن هم حوزه و فردی است که متخصص و دانش آموخته ی پزشکی است اما در مملکت ما وزیر کشور را می گذارند بر سر مدیریت بحران کرونا و این یعنی فاتحه مدیریت بحران را خواندن!»
این نماینده ی سابق مجلس می گوید:«با شما هم عقیده ام، آدم های بزرگی روی صندلی وزارت بهداشت نشسته اند که هرکدام چند سر و گردن از سعید نمکی پر اسم و رسم تر، متخصص تر و مدیرتر بوده اند. تازه در زمان آن ها ما بحرانی به وسعت کرونا نداشتیم اما این که در حساس ترین زمان، ضعیف ترین عضو کابینه سکان دار مهم ترین و حساس ترین وزارتخانه باشد را باید به جان آقای واعظی دعا کرد نه حسن قاضی زاده ی هاشمی که هر که از دولت رنجید و رفت یک سر دعوایش با محمود واعظی بوده است این را حال باور نکنیم در آینده خواهیم فهمید!»
آقای نمکی اگر به حرفتان گوش نمی دهند چرا کنار نمی روید؟
می گویند وزیر بهداشت گفته است که:« با یکی از سهمگینترین امواج کرونا مواجه هستیم. » اما رفتارها به قدری عادی است که ممکن است فهم ما از«سهمگین ترین» نیز تغییر کند! روزنامه جمهوری اسلامی نوشت: وزیر بهداشت میگوید که کسی به حرف من درباره مدیریت سفرها در ایام عید گوش نداد! دکتر سعید نمکی در جلسه کمیسیون بهداشت مجلس افزود: پیش از عید به روسای دانشگاههای علوم پزشکی تاکید کردم که تلاش زیادی را برای کنترل کرونای انگلیسی داشته باشند و همه آمادهباش بودند اما متاسفانه در مورد کنترل سفرها کسی به حرف من گوش نداد و امروز با گرفتاری بسیار سنگینی مواجه هستیم. وزیر بهداشت به این نکته که وقتی مسئولین ستاد کرونا و تصمیمگیرندگان کشور به حرف شما گوش نمیدهند، چرا این مسئولیت را ترک نمیکنید تا اعتراض خود را نشان دهید، نپرداخته است.
وزیری که خودش منتقد و سردرگم است
این روزها نه فقط سعید نمکی که بسیاری از مدیران عالی رتبه، خود؛ تبدیل به اوپوزیسیون شده اند، خودشان یک پا منتقد اوضاع هستند، دادشان به آسمان بلند است که این چه وضعی است آن قدر منتقد شده اند که گاه مردم دچار بُهت می شوند که رسیدگی به اوضاع و چیره شدن بر سختی ها وظیفه ی کیست وقتی وزیر و وکیل و مدیر هم منتقد وخامت اوضاع شده اند.
رسانه ها را که ورق می زنیم و با تیتر :«انتقاد وزیر بهداشت از...» رو در رو می شویم، وقتِ آن است که مردم خودشان به داد خودشان برسند وقتی وزیر این سرزمین خود، منتقد و سر در گم است فهمیدن تشویش مدیریتی و فهم افسارگسسته بودن مدیریت ها
چندان سخت نیست. این که سعید نمکی یادش رفته وزیر بهداشت است، وظایفی دارد و وجاهتی یعنی یا وزیر، وزیر نیست یا جایگاه ها درست تشخیص داده نشده واگرنه مردم هرگاه درست هدایت و راهنمایی شده اند همکاری کرده اند کما این که طی یک سال گذشته هر سختی ای را تحمل کردند تا این کرونا مدیریت و کنترل شود اما می بینیم روز به روز اوضاع بد و بدتر می شود!
کرونا یک ویروس است نه یک بازی سیاسی!
این که من گفتم، این که پیش بینی می کردم، این که کسی به حرف من گوش نمی دهد، این که معلوم بود این چنین می شود، این که خواهش می کنم به سفر نروید و... این ها یعنی کرونا ویروس را بعد یک سال نیز جدی نگرفته ایم.
وزیر بهداشت، عالی ترین مقام پزشکی کشور می گوید کسی به حرف او گوش نمی کند اما این کسی به حرف او گوش نمی کند اگر منظور مقامات عالی رتبه هستند که باید نام برده شود، معلوم و معین شود اما اگر مردم است که سردرگمی و تضاد و بی تدبیری ها
باعث شده کسی وزیر بهداشت را هیچ کس او را جدی نمی گیرد را جدی نگیرد.
یک روز از جریمه می گویند، یک روز از قرنطینه، یک روز از ممنوعیت ها اما تضاد و تناقض و چندگانگی حوزه های تصمیم گیری
مردم را نیز سردرگم کرده است، از یک سو صف های مرغ و روغن و دیگر اقلام را می بینند از آن سو موج سفرهای نوروزی را و از سویی دیگر تصمیم های خلق الساعه!
همین 20 و چند روز قبل نه مردم می دانستند برای نوروز چه باید کرد نه مسئولان، یکی صبح خبر از یک تصمیم می داد و دیگری عصر آن تصمیم را وتو می کرد و این یعنی سلامت و زندگی و جان مردم در یک میدان سیاست بازی قشنگ به سُخره گرفته شده است.
این که سعید نمکی می گوید:«کسی به حرف من گوش نمی کند» سخن چندان عجیبی نیست چون اطراف او خالی است از آدم های باتدبیر و کار بلد و استخوان خورد کرده در گرداب های سهمگین بیماری و بحران، این که می بینیم در حوزه ی پزشکی، وزیری که باید نگران سلامت مردم باشد دغدغه ی صندلی بعدی و فردای مدیریتی خود دارد دیگر فاتحه ی هرچه علم مدیریت است را باید خواند وقتی مدیرانی که باید گوش به فرمان وزیر بهداشت باشند حرف او را به پشیزی نمی خرند، از مردم چه انتظاری می توان داشت؟
آزمون کانون وکلا، آزمون سعید نمکی است
سعید نمکی می گوید مردم به او گوش نمی دهند، می گوید گفته است به سفر نروند ولی رفته اند، گیریم حق با سعید نمکی؛ آزمون کانون وکلا در اوج این نگرانی ها چرا باید برگزار شود یعنی اگر برگزار شود آن وقت معلوم می شود اساساً وزارت خانه ای به نام بهداشت نداریم تنها یک سعید نمکی است که خودش، خودش را وزیر بهداشت می داند.
کد مطلب: 432788