دیدار رسمی وزرای خارجی طالبان و ایران روابط دو کشور ایران و افغانستان را وارد فاز جدیدی کرده است. این در حالی است که افکار عمومی در ایران نسبت به این دیدار واکنش مثبتی از خود نشان نداد. از سوی دیگر شایعاتی مبنی بر حضور احمد مسعود در ایران وجود دارد که با انتشار خبر دیدار وی با وزیر خارجه طالبان در تهران این شایعات جدیتر از گذشته شده است.
دیدار رسمی وزرای خارجی طالبان و ایران روابط دو کشور ایران و افغانستان را وارد فاز جدیدی کرده است. این در حالی است که افکار عمومی در ایران نسبت به این دیدار واکنش مثبتی از خود نشان نداد. از سوی دیگر شایعاتی مبنی بر حضور احمد مسعود در ایران وجود دارد که با انتشار خبر دیدار وی با وزیر خارجه طالبان در تهران این شایعات جدیتر از گذشته شده است.
به گزارش کبنانیوز، «آرمان ملی» برای بررسی این موضوع با
پیرمحمد ملازهی کارشناس مسائل افغانستان گفتوگو کرده است. ملازهی معتقد است: «در شرایط کنونی ایران با عربستان، ترکیه و پاکستان در پشت پرده رقابت دارد. به نظر من در راستای این رقابتهای پشت پرده در نهایت طالبان به شکلی رفتار خواهد که به سود رقبای منطقهای ایران تمام خواهد شد و نه ایران. این احتمال نیز وجود دارد که نیروهای رادیکال خلافت گرا مانند القاعده وداعش در کنار بخشی از نیروهای ضد سیستمی ایران برای ایران مشکلات امنیتی به وجود بیاورند. تنها در شرایطی که ایران با عربستان و دیگر کشورهای رقیب مشکلات خود را حل کنند و شرایط عادی شود این احتمال وجود دارد که ایران و طالبان نیز تحت تأثیر این اتفاق مناسبات عادی خود را دنبال کنند.» در ادامه ماحصل این گفتوگو را میخوانید.
دیدار وزیر خارجه طالبان با ایران با چه هدفی صورت گرفت؟آیا این دیدار را به سود منافع ایران در منطقه میدانید؟ ایران از گذشته تاکنون همواره با دو گروه قومی و مذهبی در افغانستان ارتباط داشته است. نخست هزارههای شیعهمذهب که ازنظر مذهبی به ایران نزدیک هستند و دوم تاجیکها هستند که فارسی و دری زبان هستند و در حوزه فرهنگی با ایران قرابتهای فرهنگی دارند. اتفاقی که درگذشته در ایران نسبت به طالبان رخ داد این بود که به دلیل اینکه طالبان با آمریکا وارد جنگ شده بود یک وجه مشترک بین ایران و طالبان ایجاد شد و ارتباطاتی در این زمینه شکل گرفت. در این شرایط فرماندهان ناتو و آمریکا مدعی بودند که ایران سلاح در اختیار طالبان قرار میدهد تا با آمریکا بجنگد. البته این سیاستها تا حدود زیادی باسیاستهای چین و روسیه نیز هماهنگ بود و این دو کشور نیز به دنبال این بودند که آمریکا در افغانستان زمینگیر شود و درنهایت شکست بخورد و افغانستان را ترک کند. این سیاست باعث شد که تردیدهایی در همکاریهای سنتی ایران با هزارههای شیعهمذهب و تاجیکهای فارسیزبان به وجود بیاید. هرچند تصمیمگیریها در این زمینه تعیینکننده نبود اما بهعنوان یک واقعیت موضوعیت داشت. این اتفاق در شرایطی رخ میداد که طالبان در اوایلی که به قدرت رسیده بودند دیپلماتهای ایرانی را نیز به قتل رسانده بودند و حتی به دلیل اینکه ایران نیروهای خود را در مرز متمرکز کرد این احتمال وجود داشت که بین ایران و طالبان جنگ نظامی رخ بدهد.
نگاه افکار عمومی جامعه ایران به طالبان به چه صورت است؟آیا افکار عمومی جامعه ایران میتواند ارتباط ایران با طالبان را بهعنوان یک واقعیت بپذیرند؟ در درون ایران دو نگاه نسبت به رابطه با طالبان وجود دارد. رویکرد نخست این است که باید طالبان را بهعنوان یک واقعیت پذیرفت. طالبان با آمریکا در حال جنگیدن است و آمریکا نیز دشمن ماست. به همین دلیل نیز باید با طالبان ارتباط داشت و از آن حمایت کرد. رویکرد دوم بیانگر این بود که ایران باید با نیروهایی که در حوزه فرهنگی و مذهبی قرابت دارد ارتباط داشته باشد. مقصود از این گروهها نیز هزارههای شیعهمذهب و تاجیکهای فارسیزبان بودند. درنهایت رویکرد نظامی که از طالبان به دلیل جنگ با آمریکا حمایت میکرد غلبه پیدا کرد. در شرایط کنونی نیز ایران بهصورت رسمی طالبان را به رسمیت نشناخته اما بهصورت دوفاکتو طالبان را به رسمیت شناخته است. سفر آقای قمی به کابل و همچنین سفر امیر خان متقی وزیر خارجه طالبان به ایران نشان میدهد که ایران با طالبان رابطه دارد و با آنها کار میکند. نکته حائز اهمیت در این زمینه شکلگیری جبهه مقاومت علیه طالبان توسط احمد مسعود پسر شاه احمد مسعود وامرا... صالح معاون سابق رئیسجمهور در تاجیکستان شکلگرفته و احتمال اینکه یک درگیری مسلحانه پس از فصل زمستان و در فصل بهار بین جبهه مقاومت و طالبان شکل بگیرد وجود دارد. به نظر من در شرایط کنونی ایران با یک مشکل سیاسی مواجه شده است. ایران هنوز با تردیدهایی در این زمینه مواجه است که آیا مناسبات خود با طالبان را بهعنوان گروهی که در افغانستان به قدرت رسیده را تنظیم کند و یا با توجه به تضاد ایدئولوژیکی که بین ایران و طالبان وجود دارد و این احتمال وجود دارد که در آینده مناسبات بین ایران و طالبان در سطحی که امروز وجود دارد ادامه پیدا نکند آیا نیاز است ایران به گروههای مخالف طالبان مانند جبهه مقاومت ارتباط برقرار کند یا خیر. در دیدار اخیری که بین وزرای خارجی ایران و طالبان برگزار شد با تشویق ایرانیان دیداری بین وزیر خارجه طالبان با احمد مسعود و اسماعیلخآنکه در هرات و غرب افغانستان صاحب نفوذ است برگزار شد. به نظر میرسد ایران در بلندمدت نمیتواند این سیاست دوگانه را پیش ببرد و درنهایت باید به یک تصمیم نهایی درباره طالبان و افغانستان دست پیدا کند. البته احمد مسعود انتظار داشت ایران در مقابل طالبان از وی و جبههای که تشکیل داده بود حمایت کند که تاکنون این اتفاق رخ نداده و انتظارات احمد مسعود محقق نشده است. بااینوجود این تفکر در ایران وجود دارد که نباید جبهه مقاومت را نادیده گرفت و همه تخم و مرغها را در سبد طالبان قرارداد.
اقبال ایران در مقابل جبهه مقاومت و احمد مسعود ممکن است باعث چه واکنشی از سوی طالبان شود؟ هنوز مشخص نیست طالبان در آینده چه رویکردی در پیش خواهد گرفت. نیروهای رادیکال نزدیک به طالبان مانند القاعده و شبکه حقانی تا حدودی ضد شیعه هستند و با تفکرات و رویکردهای ایران همخوانی ندارد. این احتمال وجود دارد که در آینده بین ایران و طالبان مشکلاتی ایجاد شود و به همین دلیل برخی گمان میکنند نباید جبهه مقاومت و دیگر گروههایی موجود در افغانستان را نادیده گرفت و بلکه ایران باید تلاش کند چشمانداز آینده را به شکلی طراحی کند که منافع ملی ایران تأمین شود.
آیا شایعه حضور احمد مسعود در ایران صحت دارد؟ هدف از دیدار وزیر خارجه طالبان با وی در ایران چیست؟ در اینکه وزیر خارجه طالبان با احمد مسعود در ایران دیدار کردهاند هیچ شک و شبههای وجود ندارد و این دیدار صورت گرفته است. درگذشته شایعاتی مبنی براینکه احمد مسعود در مشهد حضور دارد منتشرشده است اما ایران هیچگاه این موضوع را تأیید نکرده است. آنچه بیشتر به واقعیت نزدیک است این است که ایران احمد مسعود را از تاجیکستان به تهران آورده تا با وزیر خارجه طالبان دیدار کند و احتمالأ وی پسازاین دیدار دوباره ایران را ترک کرده و به تاجیکستان رفته است. البته که شایعاتی مبنی بر حضور احمد مسعود در مشهد وجود داشته است.
حضور وزیر خارجه طالبان در ایران و دیدار با وزیر خارجه با واکنش مثبتی در بین افکار عمومی جامعه مواجه نشد و برخی این دیدار را برخلاف خواست عمومی مردم ایران در مقابل جنایتهای طالبان قلمداد کردند. دولت برای اقناع افکار عمومی در این زمینه چه رویکردی باید در پیش بگیرد؟ واقعیت این است که در موضوع افغانستان بین افکار عمومی و حاکمیت یک دوگانگی وجود دارد. افکار عمومی در ایران بیشتر تمایلات فرهنگی و ارتباط با گروههای غیر پشتون مانند تاجیکها و هزارهها دارد. این گروهها مدعی این هستند که باید در افغانستان توزیع قدرت صورت بگیرد که طالبان تاکنون زیر بار این موضوع نرفته است و دولت فراگیری که موردنظر ایران و دیگر کشورهاست را تشکیل بدهد. در این زمینه دو نوع نگاه وجود دارد. نخست نگاه طالبان است که عنوان میکند دولت کنونی فراگیر است و قومیتهای دیگر نیز در آن نقش دارند و نگاه دیگر است که بقیه گروهها و برخی از کشورها دارند که عنوان میکنند این دولت فراگیر نیست و بقیه قومیتها در آن نقش ندارند. این اختلاف در داخل افغانستان وجود دارد و در ایران نیز وجود دارد. در افغانستان طالبان به دنبال تمرکز قدرت هستند اما گروههای ضد پشتون به دنبال توزیع قدرت هستند. این گروهها به دنبال این هستند که در قدرت سهم داشته و باشند و انتخابات برگزار شود و چرخه قدرت با یک سازوکار دموکراتیک تغییر کند. این در حالی است که طالبان زیر بار این موضوع نمیرود و به دنبال انحصار قدرت هستند. این مسائل بهنوعی در داخل ایران نیز انعکاس پیدا میکند. این در حالی است که اخیرأ نیز درگیری مرزی بین ایران و طالبان رخ داد که البته هر دو کشور عنوان کردند که این درگیری به دلیل سو تفاهم بوده است. از سوی دیگر مسأله آب هیرمند هنوز بین دو کشور حلنشده و مشکلات در این زمینه وجود دارد. به همین دلیل در ملاقاتی که بین طرفهای ایرانی و طالبان صورت گرفت مسأله هیرمند نیز مطرح شد. طالبان در این زمینه وعدههایی داده اما اینکه این وعدهها را در آینده عملی کند جای تردید و بحث وجود دارد.
با توجه به شواهد و قرائن موجود و رویکردهایی که طالبان از زمانی که قدرت را در افغانستان به دست گرفته از خود نشان داده آیا در چشمانداز آینده دو کشور ایران و افغانستان میتوان طالبان را یک خطر بالقوه برای ایران قلمداد کرد؟ در این زمینه یک واقعیت وجود دارد که زیاد موردتوجه قرار نگرفته است. این واقعیت این است که طالبان یک گروه ایدئولوژیک هستند. منشأ ایدئولوژی طالبان نیز از سه جریان فکری مکتب دیوبندیه شبهقاره هند، مکتب سلفیت خاورمیانهای و سنتها و ارزشهای قومی است که تحت عنوان پشتون والی معروف است. این سه جریان فکری مشی فکری طالبان را تشکیل داده است. نکته حائز اهمیت این است که طالبان جنبههای سختافزاری این مکاتب را باهم ادغام کرده و نه جنبههای نرمافزاری. در شرایط کنونی ایران با عربستان، ترکیه و پاکستان در پشت پرده رقابت دارد. به نظر من در راستای این رقابتهای پشت پردهدر نهایت طالبان به شکلی رفتار خواهد که به سود رقبای منطقهای ایران تمام خواهد شد و نه ایران. این احتمال نیز وجود دارد که نیروهای رادیکال خلافت گرا مانند القاعده وداعش در کنار بخشی از نیروهای ضد سیستمی ایران برای ایران مشکلات امنیتی به وجود بیاورند. تنها در شرایطی که ایران با عربستان و دیگر کشورهای رقیب مشکلات خود را حل کنند و شرایط عادی شود این احتمال وجود دارد که ایران و طالبان نیز تحت تأثیر این اتفاق مناسبات عادی خود را دنبال کنند. البته در این زمینه دو مشکل مهم وجود دارد. نخست موضوع مواد مخدر است که در شرایطی که طالبان با مشکلات اقتصادی مواجه است بعید به نظر میرسد وضعیت مواد مخدر را کنترل کنند. این در حالی است که ایران یکی از مسیرهای اصلی ترانزیت مافیای مواد مخدر به شمار میرود و ایران سالانه ازنظر انسانی و مادی هزینههای زیادی را متحمل میشود. به همین دلیل مواد مخدر یک مسأله جدی امنیتی برای ایران است و منشأ آن نیز در افغانستان است. به همین دلیل نمیتوان انتظار داشت طالبان مسأله مواد مخدر را که یکی از منابع اقتصادی آنها به شمار میرود به سود ایران حل کند. از سوی دیگر مهاجرتهای غیرقانونی است که در آینده ایران را با چالشهایی مواجه میکند. در شرایط کنونی نزدیک به سه و نیم تا چهار میلیون نفر افغانی به ایران رفتوآمد میکنند که این رفتوآمدها نیز بهصورت غیرقانونی صورت میگیرد. مجموعه این شرایط را که در نظر میگیریم به این نتیجه میرسیم که طالبان در بلندمدت یک خطر بالقوه و چالشبرانگیز برای ایران خواهد بود و به همین دلیل ایران باید سیاست روشنی در مقابل طالبان در پیش بگیرد.