یادداشتی از رحیم جهانبازی؛
محرومیت یا خودمحرومی!؟
رحیم جهانبازی
20 خرداد 1401 ساعت 18:48
سال هاست که از داشتن یک جاده ایمن و بزرگراه محروم و آرزوی آن را در سر می پرورانیم؛ تا شاهد واژگونی و تصادفادت دلخراش و مرگ عزیزانمان نباشیم. نمی دانم از کدام جاده بگویم. یاسوج به شیراز، یاسوج به اصفهان، یاسوج به بابامیدان و گچساران و بوشهر، دهدشت به پاتاوه و یا یاسوج به اقلید و یزد.
سالهاست که شنیدن این واژه «محرومیت» آزارمان میدهد.
▪️محرومیت چرا و برای چه!؟
آیا خداوند رحمان ما را محروم آفریده است و یا محرومیت حاصل نخواستن و یا ناتوانی است!؟
جای جای این دنیایی خاکی دارای ویژگیها و قابلیتهای خاصی است که به فراخور و نیاز آن باید مورد استفاد و بهره برداری قرار گیرد. خداوند سبحان قوه تعقل و اندیشه را در نهاد انسان به ودیعه گذاشت تا وجه تمایز او و حیوان باشد. و از این مزیت برتر در مسیر تعالی و سعادت گام بردارد.
آیا محرومیت بلایی آسمانی است که گریزی ازآن نیست!؟
استان کهگیلویه وبویر احمد از مواهب خدادادی وطبیعی بیکران و فراوانی برخورداراست؛ آب، جنگل فراوان و معادن بی نظیر و منحصر سطحی و زیر زمینی از ویژگیهای برجسته این استان چهار فصل به شمار میرود.
وجود مناطق بکر طبیعی و گردشگری، محصولات باغی و کشاورزی متنوع و متعدد، صنایع دستی فراوان و از همه مهمتر وجود منابع عظیم نفت و گاز ازدیگر قابلیتهای سرزمین برف و آفتاب و نفت است.
استانی که از چنین ویژگیها و امتیازاتی برخوردار است چرا باید در محرومیت باشد!؟
چرا آمار بیکاری و بسیاری آسیبهای اجتماعی دیگر در استان رو به افزایش و بالا است!؟
یکی از زیر ساختهای مهم توسعه در هر منطقه، وجود محورهای ارتباطی، زمینی، هوایی و ریلی است که استان در هر سه مورد با چالش جدی مواجه است.
در زمینه هوایی و ریلی که وضعیت بر همگان مبرهن است.
اگر به محور حمل ونقل جادهای بسنده کنیم، باز هیچ حرفی برای گفتن نداریم.
سالهاست که از داشتن یک جاده ایمن و بزرگراه محروم و آرزوی آن را در سر میپرورانیم؛ تا شاهد واژگونی و تصادفادت دلخراش و مرگ عزیزانمان نباشیم.
نمیدانم از کدام جاده بگویم. یاسوج به شیراز، یاسوج به اصفهان، یاسوج به بابامیدان و گچساران و بوشهر، دهدشت به پاتاوه و یا یاسوج به اقلید و یزد.
به عنوان نمونه جاده یاسوج به اقلید و یزد را مورد بررسی قرار میدهیم. این جاده یکی از مهمترین و در عین حال خطر ناک ترین محورها به شمار میرود، که سالها است مورد بی توجهی و بی مهری مسئولان قرار گرفته و به حال خود رها شده است.
این محور مهم، از ویژگیهای خاصی برخوردار میباشد؛ این مسیر به سمت پیست اسکیکاکان و کمهر، به عنوان یکی از قطبهای گردشگری استان به شمار میرود. وجود تالارها و اماکن متعدد تفریحی و گردشگری و از همه مهمتر بقعه متبرک امام زاده حسن (ع) از قابلیتهای این جادهی مهم و پرتردد است. از سوی دیگر به علت سهل انگاری مسئولان امر در تعریض و حدنگاری چند کیلومتر اولیه این مسیر هر روز شاهد دست اندازی و محدودتر شدن حریم جاده توسط سود جویان و رانت خواران هستیم.
بیش از دو دهه است که مسئولان اعم از چپ و راست و نمایندگان ادوار مختلف استان در محافل محلی و ملی شعار محرومیت زدایی سر میدهند و در عمل اتفاقی نمیافتد. گویا محرومیت ناف برون ما است و باید آن را بپذیریم و در رفع این تابوی خود خواسته، مصلحت اندیشی و تقدیر را پیشه کنیم.
وقتی در همه محورهای ارتباطی با مشکل مواجه و حتی یک جاده بزرگ راهی نداریم یعنی محروم هستیم.
وقتی آمار بیکاری، طلاق، خودکشی، مهاجرت روزافزون از روستا به شهر و بسیاری آسیبهای دیگر در استان داریم، یعنی محروم هستیم!؟
چرا مسئولان ارشد و نمایندگان استان حق مردم را در جذب منابع لازم و کافی فریاد نمیزنند و از دریافت و جذب اعتبارات مورد نیاز عاجز و ناتوان هستند!؟
مسئولان باید نسبت به عملکرد خود پاسخگو باشند.
نبود ساز و کار نظارتی وباز خواست مؤثر از سوی نهادهای بالا دستی از عوامل سوُمدیریت است!؟
چرا باگذشت ۴۴ سال از عمر انقلاب اسلامی هنوز استان کهگیلویه وبویراحمد در بسیاری از شاخصهای توسعه عقب مانده است!؟
استانی که نزدیک به یک سوم نفت کشور را تولید میکند و بیشترین صادرات نفت از پایانه خارک از طریق تلمبه خانه گوره وابسته به شرکت بهره برداری نفت وگاز گچساران است. استانی که از بیشترین مواهب طبیعی برخوردار است چراباید در فقر ومحرومیت باشد!؟
محرومیت ناشی از چیست وعلت آن راباید در کجا جستجوکرد!؟
آیا محرومیت حاصل ناتوانی و بی کفایتی مسئولانی نیست که با شیوههای غیر معمول و با استفاده از وابستگیهای سیاسی و حزبی، رانت و روابط خویشاوندی، ردایی مسئولیت بر تن میکنند و بر مسند مدیریت تکیه میزنند و با ناکارآمدی موجب محرومیت و عقب ماندگی میشوند. ردایی که برای تن ناموزون آنها گشاد و سنگینی میکند.
مادامی که عزم واراده ای برای غلبه و رهایی از مشکلات و نارساییها وجود نداشته باشد، و افراد کاردان، شایسته و متخصص به دلیل عدم وابستگیهای سیاسی، قومی قبیلهای و ... به کناری گذاشته شوند طبیعی است که محرومیت خود خواسته میشود بلایی بدون علاج و سرطانی که هر روز بر وخامت آن افزوده میشود.
--------------------------------------------------
رحیم جهانبازی - فعال اجتماعی و رسانه
کد مطلب: 448959