موهبتی در کهگیلویه و بویراحمد که نباید از دست برود / آقایان مسوول این نخبه را دریابید!
فارغ التحصیل فوق دکتری نفت دانشگاه پن استیت آمریکا در زمینه هوش مصنوعی و شبکه های عصبی در حوزه نفت و گاز، متخصص غشای پولیمری و جداسازی هستم. دانش، کتاب ها و مقالاتی که در این زمینه منتشر کردم، به نام خودم است و نشاندهنده این دانش است، تمایل داشتم آن را به ایران و به استان خودم انتقال دهم و از این طریق به منطقه خودم ادای دین داشته باشم.
جهان به سمت تولید ثروت بر پایه علم و فناوری رفته است و کشور ایران نیز در حال پیمودن این راه است، در این مسیر استان کهگیلویه و بویراحمد نیز در سالهای اخیر در این راه قدم برداشته است. جای خوشحالی است که در استان ما، برخی محصولات شرکتهای فناور و دانش بنیان در جهان نمود دیگری ندارند، برخی از این شرکتها محصولات خود را به کشورهای مختلف حوزه خلیج فارس و همچنین اروپا صادر میکنند. شرکتهای حوزه کشاورزی و گیاهان استان فعالیتهای زیادی دارند و با استفاده از دانش خود خلق ثروت کردهاند. در همین چند سال فعالیت، شرکتهای فناور و دانش بنیان به قدری رشد داشتهاند که سطح درآمدزایی بالایی را به خود اختصاص دادهاند. به جهت حمایت از فعالیت شرکتهای دانش بنیان و فناور، سایت «کبنانیوز» از شرکتهای مستقر در نمایشگاه پژوهش و فناوری یاسوج گزارشهای اختصاصی تهیه و منتشر میکند تا در جهت ترویج هر چه بیشتر فعالیتهای دانش بنیان گام بردارد.
دکتر کیان حبیبی_ فوق دکترا نفت_ در گفتوگوی اختصاصی با خبرنگار کبنا، گفت: فارغ التحصیل فوق دکتری نفت دانشگاه پن استیت آمریکا در زمینه هوش مصنوعی و شبکههای عصبی در حوزه نفت و گاز، متخصص غشای پولیمری و جداسازی هستم. دانش، کتابها و مقالاتی که در این زمینه منتشر کردم، به نام خودم است و نشاندهنده این دانش است، تمایل داشتم آن را به ایران و به استان خودم انتقال دهم و از این طریق به منطقه خودم ادای دین داشته باشم.
در پارک علم و فناوری استان عضو هستید؟
شرکت کیان پانیذ صنعت را چند سال است که راهاندازی کردهایم و یک سال است که بطور مداوم در ایران هستم. در مرکز رشد گچساران مستقر هستیم.
کمی درباره اختراع خود توضیح دهید؟
غشای پولیمری تقویت شده اختراعم است و در بارسلونا اسپانیا ۴ سال پیش تولید و به نام خودم به عنوان مخترع ثبت شد، دلیل اینکه به اینجا آمدم این است که میخواستم این دانش و اختراع را به ایران بیاورم تا خط تولید آن را راهاندازی کنیم.
چه استقبالی از کار شما شد؟
بطور کلی آنطور که تصور میشد از کار من استقبال نشد. به نظرم یکی از دلایل عدم استقبال مسوولان این است که با این دانش آشنایی زیادی ندارند. ولی شهرکهای صنعتی علم و فناوری استان اصفهان درخواست داده که آنجا مستقر شوم ولی هنوز نرفتم.
چرا نرفتید؟
چون از اول تصمیم داشتم این شرکت را در گچساران راهاندازی کنم به اینجا آمدم، میتوانستیم با ظرفیتهایی که در گچساران داریم پروژه جذب هیدروژن را راهاندازی کنیم و خیلی هم سودآور میشد و اشتغالزا است. ولی دیدگاهها بسته است، دیدگاه کسی که در سازمان دولتی نشسته واقعاً بسته است و نه تنها کمکی نمیکند، دوست هم ندارد که به هر دلیلی کار شما پیشرفت کند. شرکتهای خصوصی هم آنقدر قدرتمند نیستند، بانکهای استان هم به سرمایهگذار خارج از استان خدمات نمیدهند و سرمایهگذار هم این ریسک را نمیپذیرد که با این شرایط سخت در اینجا بخواهد کار کند. مسوولان و بانکهای ما یا بلد نیستند و نمیدانند، یا اینکه دنبال دردسر کاغذبازی و خدمات دهی نیستند.
اصفهان که به من درخواست داده، خودشان سرمایهگذار را جذب میکنند. به من گفتند ما سرمایهگذار میآوریم، خدمات میدهیم و شما فقط شرکت را اینجا بیاورید.
کارخانهای در ایران وجود دارد که مشابه کار شما را داشته باشد؟
کارگاه یا کارخانهای که غشای پولیمری تولید کند در ایران وجود ندارد چون دانش آن در اینجا نیست. تولید غشا در ایران وجود ندارد، غشای تولیدی من حلال نیست، از طریق پولیمر تقویت شده است که از طریق فرایند اکسپروژن تولید میشود.
اشتغال زایی کار شما چقدر است؟
اگر چنین کارگاهی راهاندازی شود سه فاز دارد، فاز اول ۳۰ نفر، فاز دوم ۳۰ نفر و اگر سه فاز راهاندازی شود دست کم ۱۲۰ نفر بصورت مستقیم اشتغال زایی دارد.
دستگاههای این کار در ایران نیست، من در شیراز و اصفهان با دستگاههای آزمایشگاهی دانشگاه کار میکردم، دستگاه آزمایشگاهی توان تولید صنعتی را ندارد، فروش داشتم، ولی باید کارخانه یا کارگاهی ایجاد شود تا بتوانیم خط تولید داشته باشیم.
چون هزینههای زیادی دارد باید دولت سرمایهگذاری کند، یا اینکه سرمایهگذاری باشد که مطمئن باشیم سرمایهگذار وجود دارد و کار نخوابد. برای کار خودم هزینههای شخصی کردم، ولی باید سرمایهگذار باشد، ادارات صنعت معدن باید همکاری کنند و کارگاه و زمین با شرایط ویژهای در اختیار سرمایهگذار بگذارد، ولی برعکس میبینید آنقدر گرانتر زمین را میدهند که سرمایهگذار میگوید من سرمایهام را به این استان نمیآورم، اینها مشکل اصلی ما است.
کارگاه و کارخانه چندان بزرگی هم نمیخواهد، کارگاهی با ۵۰۰ متر مربع با ۳۰ نفر نیروی انسانی روزانه تولید ۱۲۰۰ فیلتر آب تولید میکند. هر فیلتر آب جنس خارجی در بازار ۲۵۰ هزارتومان است، ولی تولید ما ۱۷۰ هزارتومان با سود و کیفیت بهتر است، نمونه خارجی در بازار هست، دستگاه تست هم هست، میتوانند امتحان کنند و درجه سختی کار را بگیرند و کیفیت بهتر این کار را در مقایسه با نمونه خارجی ببینند.
اگر کارخانه راهاندازی شود یک یا دو ری اکتر جذب هیدروژن میتوان تولید کرد.
این پروژه درآمدزایی بسیار بالایی هم دارد به دلیل اینکه تمام مواد اولیه آن همگی در ایران هست و میتوان از پتروشیمی گچساران یا مناطقی از کشور آن را تأمین کرد.
برای اینکه کار شما ملموستر باشد، تفاوت و مزیت کار شما در مقایسه با صنایع بزرگ و هزینه بر در کشور، مثل پتروشیمی گچساران چیست؟
این پروژه نسبت به احداث پتروشیمی قطعاً هزینه احداث ارزانتری دارد. آنچه برای این پروژه نیاز است دانش تولیدی آن است که من آن را در اختیار دارم، و یک سری تجهیزاتی نیاز است که صدبرابر ارزانتر از احداث پتروشیمی است ولی میتواند نصف پتروشیمی اشتغال زایی داشته باشد. از طرفی محصول آن سریع تولید میشود و روانه بازار میشود و قابل استفاده است.
هزینههای تولید و تجهیزات، برعکس صنایعی مثل پتروشیمی که مورد تحریم است، این اصلاً تحریم نیست و مواد کار نیز در ایران وجود دارد. «ری اکتور» هیدروژن نیازمند داشتن غشای پولیمری است که بتوان سوار شوند و جداسازی هیدروژن انجام شود. تجهیزات و دستگاههای «ری اکتور» هیدروژن در بازار هست و غشای پولیمری در پتروشیمیها، شرکت نفت، گاوداریها، تصفیه آب شهرداری کاربرد دارد.