کد QR مطلبدریافت لینک صفحه با کد QR

کبنا گزارش می‌دهد:

پشت پرده حرف و حدیث‌های اعزام فرزندان شاهد و ایثارگر/ حواشی سفر مشهد دانشجویان دانشگاه یاسوج

15 دی 1401 ساعت 19:09

همه ما شنیده ایم؛ زندگی فرزندان شاهد و ایثارگر سراسر رفاه و آسایش است. کارشان آماده است،  وام‌های کلان می‌گیرند.  زندگی‌شان راحت است. اگر پدرشان چندصباحی را در رنج و زحمت بود، حالا خودشان در عیش و آسایش‌اند. اما واقعیت  و پشت پرده این حرف و حدیث‌ها چیست؟ 
دانشگاه یاسوج سه سال اخیر قصد داشت با همکاری بنیاد شهید دانشجویان شاهد و ایثارگر را به سفر زیارتی مشهد مقدس ببرد. زمانی به دلیل کرونا لغو شد. پس از بازگشایی دانشگاه، دوباره مسوول شاهد و ایثارگر دانشگاه یاسوج شروع به تبلیغ و اسم‌نویسی اردوی زیارتی مشهد کردند. دانشجویان شاهد و ایثارگر دانشگاه یاسوج در سال۱۴۰۰ اسم‌نویسی کرد. دانشگاه تاریخ‌های متعددی را اعلام و لغو می‌کرد. تا امسال در یک جلسه مشترک بین دانشگاه و بنیادشهید تصمیم گرفتند چهل نفر از دانشجویان فرزند شاهد و ایثارگر را به صورت قرعه‌کشی انتخاب و به سفر زیارتی مشهد مقدس ببرند. یکی از دانشجویان حاضر در جلسه در کفت‌وگو با کبنا گفت: بنیاد شهید در این جلسه تمام هزینه‌های سفر را برعهده گرفت و قرار شد دانشگاه یاسوج هم اتوبوس برای رفت و برگشت این سفر آماده کند...


همه ما شنیده‌ایم؛ زندگی فرزندان شاهد و ایثارگر سراسر رفاه و آسایش است. کارشان آماده است،  وام‌های کلان می‌گیرند.  زندگی‌شان راحت است. اگر پدرشان چندصباحی را در رنج و زحمت بود، حالا خودشان در عیش و آسایش‌اند. اما واقعیت  و پشت پرده این حرف و حدیث‌ها چیست؟ 
دانشگاه یاسوج سه سال اخیر قصد داشت با همکاری بنیاد شهید، دانشجویان شاهد و ایثارگر را به سفر زیارتی مشهد مقدس ببرد. زمانی به دلیل کرونا لغو شد. پس از بازگشایی دانشگاه، دوباره مسوول شاهد و ایثارگر دانشگاه یاسوج شروع به تبلیغ و اسم‌نویسی اردوی زیارتی مشهد کردند. دانشجویان شاهد و ایثارگر دانشگاه یاسوج در سال۱۴۰۰ اسم‌نویسی کردند. دانشگاه تاریخ‌های متعددی را اعلام و لغو می‌کرد. تا امسال در یک جلسه مشترک بین دانشگاه و بنیادشهید تصمیم گرفتند چهل نفر از دانشجویان فرزند شاهد و ایثارگر را به صورت قرعه‌کشی انتخاب و به سفر زیارتی مشهد مقدس ببرند. یکی از دانشجویان حاضر در جلسه در کفت‌وگو با کبنا گفت: بنیاد شهید در این جلسه تمام هزینه‌های سفر را برعهده گرفت و قرار شد دانشگاه یاسوج هم اتوبوس برای رفت و برگشت این سفر آماده کند. 



به گفته چند تن از دانشجویان که همراه این اردو اعزام شده بودند شرح سفر از این قرار است: 
یکی از دانشجویان این‌گونه شرح داد: روز سفر فرا رسید. دانشجویان در میدان استاد آماده بودند. مسوولان دانشگاه به همراه رئیس دانشگاه برای بدرقه دانشجویان حاضر شدند و اتوبوس به راه افتاد. هنوز از حوزه استحفاظی یاسوج نگذشته بودیم که همهمه‌هایی در اتوبوس پیچیده یودکه هزینه بین راهی با دانشجو است و نه بنیاد شهید و نه دانشگاه بودجه‌ای برای هزینه بین راهی شما تدارک ندیده است. یکی از دانشجویان با چند تن از مسوولان تماس گرفت و  آنها می‌گفتند: حالا شما نگران نباشید حل می‌شود. در حالی که سرپرست اردو می‌گفت: هیچ مبلغی برای من واریز نشده است. خیلی از دانشجوها استرس گرفته بودند و می‌گفتند به ما اعلام نشده بود هزینه‌ها به عهده خودمان است و ما پول زیادی همراهمان نداریم.
خلاصه هرطور شده بود این ماجرا گذشت و از بی کیفیت‌ترین رستوران بین راهی برای دانشجویان غذا تهیه و شام را هم با یک غذای ساده حاضری و معمولی سر کردند. در حالی که بعضی از دانشجویان دچار دل درد و سردرد و حتی مسمومیت شده بودند. 



یکی دیگر از دانشجویان اعزامی به سفر مشهد گفت: همه می‌گویند فرزندان شاهد و ایثارگر از همه لحاظ در رفاه و آسایش‌اند؛ اما این دروغی بیش نیست. اگر اینطور بود یک ذره برای ما نه برای شأن پدرانمان احترام قائل می‌شدند و ما را با این اتوبوس که بیشتر به گاری شباهت دارد تا اتوبوس نمی‌فرستادند.



این دانشجو در ادامه گفت: ارابه‌ای که نامش را اتوبوس گذاشته بودند به حرکت ادامه می داد؛ اما چه اتوبوسی؟!  اتوبوسی که عازم سفری با هزارها کیلومتر مسافت می‌شود و حتی صندلی‌هایش قابل تحرک نیست. از پیش سرویس نشده، لاستیک‌هایش چک نشده و بین راه وسط کویر سرد و بی آب و علف لاستیکش ترکید و ۶ساعت معطلی داشت. حتی یک آچار مناسب پنچرگیری در جعبه آچار راننده‌ها نبود. تا اینکه یک ماشین محض رضای خدا نگه داشت و چرخ را تعمیر کرد. بعد با دعا و ثنا به راه افتادیم و بالاخره با سختی و مشقت بسیار به مشهد رسیدیم.
یکی دیگر از دانشجویان در این باره گفت: سه روز اقامت در مشهد هم بی‌نظم و بی‌برنامه بود. 39 نفر دانشجوی دختر را فرستادند مشهد. نباید یک سرپرست خانم همراه این کاروان می‌بود. خیلی از بچه‌ها مسموم شدند یا سرما خوردند و بیماری‌های دیگر؛ اما حالشان را هم نپرسید.
یکی از دانشجویان گفت: حالم خوب نیست و باید دکتر بروم. در جوابش گفت: من پول ندارم؛ اگر پول داری تا برویم. یک مرد میان‌سال چه درکی از دختران و مسائلش دارد که همراه 39 نفر دانشجو به مشهد اعزام می‌شود؟!
دانشجویی گفت: دوباره در مسیر برگشت، همان آش و همان کاسه! سرپرست اردو بارها به دانشجویان می‌گفت: هزینه بین راهی با خود شماست و من هیچ بودجه‌ای ندارم. این در حالی بود که دانشجویان که با برخی مسوولان تماس می‌گرفتند و می‌گفتند مشکلی نیست ان شاءالله حل می شود. بعد گفتند نفری صد هزارتومان به حساب سرپرست کاروان واریز کنید. هر طور شد حدود چهار میلیون تومان پول جمع‌آوری شد و دوباره رفتند از بی‌کیفیت‌ترین غذاخوری‌های بین‌راهی غذایی را گرفتند که قابل خوردن نبود. ما بچه‌ها دعا می‌کردیم هرچه زودتر برسیم و این سفر که جدای از بحث معنوی‌اش؛ نمی‌دانیم سفر بود یا شکنجه روحیِ ما، هرچه زودتر تمام شود.



یکی دیگر از دانشجویان گفت: راننده‌های اتوبوس که گفته بودند ماشین را سرویس و تعمیر کرده‌ایم و حالا مطمئنیم مشکلی ندارد؛ اما باز در مسیر برگشت ماشین خراب شد و یک ساعت معطلی داشت.



این دانشجو در ادامه گفت: سرپرست کاروان، عده‌ای از ما را  که به این وضعیت اعتراض کرده بودیم، تهدید کرد و گفت: حتما باید به کمیته انظباطی بروید. مگر ما چه کرده‌ایم جز اینکه از حقمان دفاع کرده‌ایم. حالا بچه‌ها را به دو دسته دختر خوب و دختر بد تقسیم کرده‌اند و وقتی بعد از این سفر به دقتر شاهد و ایثارگر دانشگاه مراجعه کردیم، حاضر به صحبت با ما نشدند و گفتند بروید: کمیته انظباطی جواب پس بدهید.


 


کد مطلب: 456631

آدرس مطلب :
https://www.kebnanews.ir/news/456631/پشت-پرده-حرف-حدیث-های-اعزام-فرزندان-شاهد-ایثارگر-حواشی-سفر-مشهد-دانشجویان-دانشگاه-یاسوج

کبنانیوز
  https://www.kebnanews.ir

1