انتقاد گلخانه داران از وضعیت برگزاری نمایشگاه یاسوج/ درخواست از دستگاه های نظارتی و دولتی برای ورود به موضوع
متأسفانه استان کهگیلویه و بویراحمد از بی برنامگی و سوء مدیریت برخی مدیران رنج میبرد. انتظار مردم این است که اگر انتقادی می شود گوش شنوایی یافت شود!
متأسفانه استان کهگیلویه و بویراحمد از بی برنامگی و سوء مدیریت برخی مدیران رنج میبرد. انتظار مردم این است که اگر انتقادی می شود گوش شنوایی یافت شود!
امروزه که بحث تولید و ایجاد اشتغال و رفع بیکاری محور تمام تلاشهای مسوولین کشور است و تولیدکنندگان به شدت مورد توجه و حمایت مسوولین کشور باید باشند؛ این صنف در استان ما وجه المصالحه دلالان سودجو و برخی مسوولین سیاست ورز قرار گرفته است، نمونه این قضیه نمایشگاه گل و گیاه استان است که در تاریخ 1401/11/04 لغایت 1401/11/09 در شهر یاسوج برگزار گردید.
در اینکه فلسفه ذاتی نمایشگاه به عنوان محلی برای عرضه و معرفی محصول تولیدکنندگان و همچنین عرضه مستقیم کالا برای مصرفکنندگان و حذف واسطهها و کمک به اقتصاد خانوادهها برای خرید ارزانتر و با کیفیتتر است، نباید تردیدی باشد. اما با کمال تأسف در استان ما این ظرفیت مفید، محلی برای سوداگری دلالان سودجو و پولشویی و قربانی کردن تولیدکنندگان و به بازی گرفتن و سرکیسه کردن مردم شده است.
نمایشگاه گل و گیاه بهمن ماه یاسوج بعد از مدتها کش و قوس میان مجریان و مسوولین تصمیم گیرنده با دعوت از تولیدکنندگان استانی و کشوری از تاریخ 4/11/ 1401 لغایت 1401/11/08 مدت 5 روز در مصلی شهر یاسوج اعلام شد، اما به خاطر مسائل پیش گفته اولاً هیچکدام از تولیدکنندگان غدر کشوری از سایر استانها شرکت نکردند و تولیدکنندگان استانی که شرکت نمودند پس از شک و تردیدهای فراوان با یک روز تأخیر در روز 5 بهمن ماه کار فروش خودشان را آغاز کردند و مجریان گفتند برای جبران روز اول یک روز به آخرکار نمایشگاه اضافه میشود. به گونهای که در تبلیغات تکمیلی که در قالب پیامک و کارتن پلاس در سطح شهر نصب نمودند روز پایانی را 9 بهمن ماه اعلام کردند.
معمولاً بر اساس رویه متداول نمایشگاها و عادت مشتریان بالای
50 درصد فروش کل دورهی نمایشگاهی در روز آخر صورت میگیرد و غرفهداران با شارژ غرفه خود برای روز آخر نمایشگاه که پرازدحامترین روز نمایشگاه است آمادگی خاصی پیدا میکنند. اما ناگهان مجریان درپایان ساعت کاری نمایشگاه (ساعت 9 شب) روز 8 بهمن ماه اعلام کردند که نمایشگاه تعطیل است و امروز روز پایانی نمایشگاه است و به غرفهداران که تنها تولیدکنندگان استانی هستنند اعلام میکنند که هر چه سریعتر بساط خود را جمع کنند. ایشان علی رغم اطلاعرسانی که در تبلیغات خود کرده بودند به گونهای که هم غرفهداران و هم مردم برای روز نهم برنامهریزی ویژه داشتند، با بی احترامی تمام ختم نمایشگاه را روز هشتم اعلام و غرفهداران را مجبور به جمعآوری کالاهای خود نمودند که این عملکرد کاملاً غیرحرفهای و خلاف قانون نمایشگاه داری، سبب ضرر و زیان مادی و معنوی فروان غرفهداران که تولیدکنندگان استانی در حوزه گل و گیاه هستند گردید و همچنین سبب بی اعتمادی به برخی مسوولین و وهن مدیریت مدیران استان شد.
نمونه دیگر براساس دستوالعمل اجرایی شهرکهای صنعتی خوشههای گلخانهای از حمایت یارانهای برخوردارند به گونهای که مسوولین ذی ربط در شهرکها ی صنعتی میتوانند با اخذ قرارداد با مجریان و تقبل کرایه غرفه تولیدکنندگان و نصب تابلوی خوشههای گلخانهای در سر در غرفهها آنها را تحت پوشش حمایتی قرار دهند که متأسفانه در این نمایشگاه هیچکدام از مسوولین ذی ربط در شهرکها حضور نیافتند و با رها کردن تولیدکنندگان و مسوولیت گریزی خود یأس و نامیدی را برتولیدکنندگان استانی اهداء کردند.
نمونه سوم: براساس مصوبات قانونی در کل کشور کلیه کارگران بخش کشاورزی مخصوصاً کشتهای گلخانهای تحت پوشش بیمه یارانهای قرار گرفتهاند و این در حالی است که در استان ما بعد از کش و قوسهای فراوان و پیگیریهای مستمر گلخانهداران بخشنامهای صادر گردید که گلخانهداران از معافیت بیمهای برخوردار گردند ولی در استان ما تأمین اجتماعی اعلام کرده که این بخشنامه شامل گلخانهداران جدید که در سالهای اخیر راهاندازی شدهاند نمیشود. و این یعنی ختم ایجاد طرحهای تولیدی و ترویج بیکاری و فراهم کردن زمینههای دلال بازی و پیامدهای سوء آن که هیچ توجیه عقلانی برای این کار وجود ندارند. از این نمونهها قس علی هذا فراوان قابل ذکر بوده و به اصطلاح مشت نمونه خروار است. حال سؤال اینجاست که آیا مسوولین ارشد استان که داعیه انقلابیگری و مردم داری و عدالتمحوری دارند آثار متأخر این گونه اَعمال مدیران خود را رصد کرده و به عواقب آن حتی فکر کردهاند؟
اگر مسوولین خود را انقلابی و مدافع آرمانهای انقلاب میدانند قطعاً واقفند که کرامت انسانی و رعایت حقوق مردم و جلوگیری از ظلم و بی عدالتی از مهمترین آرمانها و اهداف انقلاب بوده و اگر کسی خلاف آن عمل نماید در جهت انقلاب که نه، بلکه در مقابل انقلاب ایستاده است!
نمایشگاههای استان در سالهای گذشته به گونهای عمل کردهاند که سیمای خوبی در اذهان مردم و حتی غرفهداران به نمایش نگذاشتهاند به گونهای که شنیدهها حکایت از آن دارد که دلال بازی و زد و بندهایی نامتعارف در مجوز برگزاری نمایشگاهها صورت گرفته است. گرچه ورود دادستانی استان در سال گذشته نقطه امیدی بود که به این حرکتهای شوم پایان دهد و این دستگاه خدماتی را در مسیر خودش قرار دهد اما نتیجه عینی و ملموس آن تاکنون اعلام نشده است.
در حالی که به نظر میرسد برخی عوامل در نمایشگاه امسال با کارشکنیهای احتمالی در عدم مشارکت تولیدکنندگان کشوری در پشت صحنه و جمعآوری آثار تبلیغاتی در سطح شهر یاسوج بلافاصله بعد از نصب و غیرحرفهای عمل کردن مجریان سبب خسارات فراوان مادی و معنوی به تولید کنندگان و غرفهداران و مردم استان گردیده اند.
در حالی که بعضی از مجریان و عوامل ذیربط نمایشگاه به قول خودشان برای جلوگیری از ضرر و زیان خودشان (بخوانید نداشتن نفع بیشتر) از قدرت خود استفاده کردند و با غرفهداران اینگونه برخورد کردند، چه کسی باید پاسخگوی ضرر وزیان تولیدکنندگان بی نوا و جریحه دارشدن اذهان مردم و سلب اعتماد مردم از مسوولین نظام که خود را رسما نماینده و مظهر نظام میدانند باشد؟
چه کسی یا ارگانی یا سازمانی این نحوه عملکردها را باید ارزیابی نموده و حقوق تضیع شده را اعاده نماید؟ چرا تولید کنندههایی که با هزاران مشکل آن هم در بخش کشاورزی که پرهزینهترین تمهیدات را مخصوصا در تهیه کود، سم، نهاده، بذر، تأسیسات و تجهیزات گلخانهای، حمل ونقل، و تآمین حقوق کارگر، تأمین اجتماعی، مالیات و ارزش افزوده، اقساط بالای وام، بلاهای طبیعی و حوادث غیر مترقبه و دهها عامل دیگر که در پیش رو دارند و در عین حال کم نفعترین کسب وکار تولیدی است و ضروریترین و حیاتیترین نیازهای روزمره مردم را تولید و تأمین میکنند این چنین مورد بی مهری و توهین و تحقیر قرار گیرند و دلالان سود جو بر صدر نشینند؟ اگر مسوولین استان نمیدانند، بدانند که حمل ونقل، بستهبندی، جابجایی مخصوصا در این فصل سرما و یخبندان و مراقبت و نگهداری گل و گیاه در محیط نمایشگاه بسیار مشکل، حساس، پرهزینه و خسارت بار است و مانند سایر کالاها نیست که با تمهیدات ساده بتوان بدون خسارت آن را به انبار کارگاه تولیدی برگرداند!
چرا نمایشگاه با یک روز تأخیر افتتاح شود و یک روز قبل از موعد خاتمه یابد و نمایشگاهی که حداقل پنج روز باید دایر باشد در چهار روز به اتمام رسیده و تعطیل شود و هیچ کس هم پاسخگو نباشد؟ چرا در سایر استانها کمکهای حمایتی دستگاهها در قالبهای مختلف به تولید کننندگان صورت میگیرد اما در استان ما نه؟ چرا برخی مورد حمایت بیمهای قرار میگیرند و برخی نه؟ آیا مدیر محترم ارشد استان و دستگاهای نظارتی از قضایا غافلند یا خبر ندارند؟ قطعاً بی تفاوتی به این امور یعنی نادیده گرفتن حقوق مردم که سبب نارضایتی ایشان از نظام و کارگزاران نظام میگردد! تا کی باید شاهد این بی برنامگیها و شلختگی اداری و مدیریتی در استان باشیم؟ انتظار میرود مسوولین محترم ارشد استان به این گونه قضایا به جد ورود کرده و به این آشفته بازار خاتمه دهند.
...................................
نوروز پرندوار استاد دانشگاه
و تولیدکننده گلهای آپارتمانی
و باغچهای در دهدشت