کد QR مطلبدریافت لینک صفحه با کد QR

بخش دوم گفت و گوی پایگاه خبری کبنانیوز با محمدعلی وکیلی مدیرمسئول روزنامه ابتکار؛

دولت آقای روحانی دولت بسیار بی‌هویتی بود / آقای واعظی با فرد دیگری فالوده می‌خورد هزینه‌اش را ما در صحن می‌پرداختیم / پرونده آقای تقوی‌نژاد را بردم، تا تأیید نهایی را گرفتم ولی در دقیقه ۹۰ جابجا شد / ظرفیت تاجگردون بالاتر از این بود که به نفع یک طایفه خاص مصادره شود / امیدوارم این ظرفیت در استان ایجاد شود که در سالهای آینده برگزاری جشنواره‌ای با موضوع نقد سازنده را داشته باشیم

7 مهر 1402 ساعت 14:00

آقای روحانی ناسپاسی کرد، ما برای پیروزی تلاش کردیم، ولی او کابینه را جای دیگری بست، رایزنی‌هایش با جای دیگری بود. ولی به دلیل نقش‌هایی که داشتم، برای معاونت‌ ایمیدرو، کاندیدای وزارت اقتصاد و کار رایزنی کردم و کاندیدا روی میز گذاشتم، اما بعد از آن، آقای روحانی گفته بود با اینکه این‌ها رزومه قوی‌تری دارند ولی چون لر هستند، این‌ها را بیاندازید توی خردکن. اینجا بود که زاویه من با آقای روحانی شروع شد. آقای روحانی نه در قامت اصلاح طلبی بود، نه در قامت کسی که سپاس‌گزار جریان باشد، این‌ها و آقای محمود واعظی (رئیس دفتر رئیس جمهور) همراهان روز شنبه بودند.


محمدعلی وکیلی (متولد ۱۳۴۴ در یاسوج)، سیاستمدار اصلاح طلب، نماینده سابق مردم تهران، ری، شمیرانات، اسلامشهر و پردیس در دهمین دوره مجلس شورای اسلامی و صاحب امتیاز و مدیر مسئول روزنامه ابتکار است. او از اعضای ائتلاف سی نفره اصلاح طلبان و حامیان دولت یازدهم از حوزهٔ انتخاباتی تهران برای دهمین دوره انتخابات مجلس بود. همه اعضای این ائتلاف در دور اول کرسی‌های سی‌گانه مجلس تهران را به‌دست آوردند. کبنانیوز پیرامون مسائل مختلف کشور و استان کهگیلویه و بویراحمد با محمدعلی وکیلی گفت و گویی اختصاصی را ترتیب داده که بخش دوم این گفت و گو  را می‌خوانید.
بخش اول گفت و گوی کبنانیوز با محمدعلی وکیلی
نقش شما در دولت آقای روحانی برای ارتقای جایگاه نخبگان استان امثال آقای پناه، غریب پور، سید کامل تقوی چه چیزی بوده؟ شما به تنهایی این کار را کردید؟ چه اتفاقی افتاد که استان ما دارای وزن در تهران شد؟
من عضو هیئت رئیسه مجلس بودم، چه بخواهم و چه نخواهم معروف به این بودم که بچه یاسوجم و با افتخار هم یاسوجی بودم، این راهگشا بود. علاوه بر این من فرد رسانه‌ای بودم و از این لحاظ در مجلس کارکرد حداکثری داشتم. برخی از اصلاح‌طلبان این انتقاد را به من داشتند که «ایشان قومیت و زاگرس نشین بودن را بر جناحی و جریانی بودن ترجیح داده است». خوشبختانه من هیچگاه اصلاح‌طلب حزبی نبودم. من فکر می‌کردم در این دوره‌ای که در مجلس حضور دارم باید به عقب ماندگی حوزه زاگرس توجه کنم و این کار را هم کردم. تا جایی که از دستم برمی آمد برای بچه‌های لرستان و چهارمحال و بختیاری کار کردم و سابقه مدیریتی تعدادی از این افراد جزء کارنامه من به حساب می‌آیند.
(یک روزی در جلسه شورای اداری استان تهران، یکی از اعضا از شورای برنامه‌ریزی استان تهران با عنوان شورای برنامه‌ریزی لرستان نام می‌برد، ما گفتیم چرا لرستان؟ ما در تهران هستیم. و گفتند که شورای برنامه‌ریزی استان تهران از ۵۳ مدیر عالی تشکیل شده که ۴۳ نفر از این افراد لر هستند، از نوراباد و ممسنی گرفته تا چهارمحال و بختیاری، لرستان، لر‌های همدان. همینطور مدیرکل آموزش و پرورش استان تهران لرزبان بود، ۳ فرماندار اصلی تأثیرگذار استان تهران لرزبان بودند، ۳ معاون اصلی استاندار و رئیس سازمان برنامه‌ریزی لر بودند، مدیر اقتصاد و دارایی، مدیر سازمان مالیاتی استان تهران، رئیس سازمان مالیاتی شهر تهران لر بودند. پست‌های ملی هم که جای خود را داشت).
در مجلس من هیئت رئیسه بودم، آقای تاجگردون رئیس کمیسیون برنامه و بودجه بود، که نقش بسیار تأثیرگذاری داشت و شاید تأثیرگذارترین کمیسیون، برنامه و بودجه بود که دست وزرا و سازمان‌ها زیر ساطور این کمیسیون بود، چنانکه در طول سال هم با سازمان برنامه و بودجه کشور مرتبط هستند، در مجلس هم به همین ترتیب است. بنابراین آقای تاجگردون وزن خود را داشت و متعلق به این استان بود.
خط کشی نمی‌کنم و نمی‌گویم که من بیشتر در بکارگیری نیرو‌ها نقش داشتم یا آقای تاجگردون، قطعاً آقای تاجگردون نقش تعیین‌کننده‌ای داشت، اما در هر حال وقتی دو نفرمان در دو جایگاه مهم مجلس بودیم، استان به چشم می‌آمد.
از طرفی من سخنگوی ستاد آقای روحانی در کشور بودم و سخنگویی بودم که تأثیرگذاری زیادی ایجاد کردم، آقای روحانی یک ستاد مرکزی در میدان ونک داشت و یک ستاد هم در خیابان فاطمی در دفتر من بود و به تبع دفتر نمایندگان حامی آقای روحانی نیز همانجا قرار داشت که مدیریت عالی آن با من بود. ستاد مرکزی خلوت بود و تمام رفت و آمد و گفت و شنود و جنجال‌های رسانه‌ای در ستاد خیابان فاطمی بود و به همین دلیل هم ستاد مرکزی تعطیل شد و آقای شریعتمداری و آقای بانک به ما ملحق شدند. من بالاترین تأثیر را در ستاد انتخاباتی آقای روحانی داشتم. علاوه بر اینکه سخنگو بودم، ۵۳ سخنرانی در کشور برای‌ایشان انجام دادم.
در هیئت رئیسه مجلس برای مصوب شدن طرح‌ها و لوایح در جبهه اصلاح طلبان خط دهی و جهت دهی می‌کردم، همانطوری که آقای‌امیرآبادی و آقای قاضی‌زاده هاشمی در میان اصولگرایان خط دهی می‌کردند.
در طرح استیضاح آقای روحانی که توسط آقای ذوالنور و آقای‌امیرآبادی رهبری می‌شد، اول طرح سؤال اقای روحانی را به صحن آوردند و بعد استیضاح را. تنها کسی که در هیئت رئیسه مانع وصول اعلان استیضاح آقای روحانی شد من بودم. اینکه می‌گفتند جریان آقای لاریجانی در مجلس حامی آقای روحانی است، اینطور نبود. درباره موضوعات پرونده هسته‌ای، آقای ظریف، سیاست خارجه کسی که در هیئت رئیسه مجلس پشت این دولت‌ ایستاد من بودم. اما دولت آقای روحانی دولت بسیار بی‌هویتی بود (از نظر جناح سیاسی). آقای واعظی با فرد دیگری فالوده می‌خورد هزینه‌اش را ما (اصلاح‌طلبان) در صحن می‌پرداختیم. وقتی دور دوم در دفاع و حمایت از آقای روحانی خواستیم امضا جمع کنیم، بجز ۹۳ نماینده اصلاح طلب، نمایندگان جرات نمی‌کردند امضا کنند چون تهدید به رد صلاحیت می‌شدند.
بعداً که فراکسیون مستقل‌ها دیدند نظرسنجی‌ها پیروزی روحانی را پیش‌بینی می‌کند، کم کم به طیف حامی آقای روحانی پیوستند، اما پیوستنی که فقط سمبولیک بود نه پیوستن تأثیرگذار.
اما در هر حال آقای روحانی ناسپاسی کرد، ما برای پیروزی تلاش کردیم، ولی او کابینه را جای دیگری بست، رایزنی‌هایش با جای دیگری بود. ولی به دلیل نقش‌هایی که داشتم، برای معاونت‌ ایمیدرو، کاندیدای وزارت اقتصاد و کار رایزنی کردم و کاندیدا روی میز گذاشتم، اما بعد از آن، آقای روحانی گفته بود با اینکه این‌ها رزومه قوی‌تری دارند ولی چون لر هستند، این‌ها را بیاندازید توی خردکن. اینجا بود که زاویه من با آقای روحانی شروع شد. آقای روحانی نه در قامت اصلاح طلبی بود، نه در قامت کسی که سپاس‌گزار جریان باشد، این‌ها و آقای محمود واعظی (رئیس دفتر رئیس جمهور) همراهان روز شنبه بودند.
پرونده آقای تقوی نژاد را بردم، تا تأیید نهایی را گرفتم، بعد از استیضاح آقای مسعود کرباسیان، ‌ایشان را برای وزارت معرفی کردیم، ولی در دقیقه ۹۰ آقای واعظی او را با فرد دیگری جابجا کرد. ولی مجموعه کارنامه‌ای که ما داشتیم، باعث شد در حد معاون وزیر موافقت کنند.
زمانی که هیئت رئیسه بودید مهمترین اقدام شما برای استان کهگیلویه و بویراحمد چه بوده است؟
۳ سال عضو کمیسیون تلفیق بودجه بودم و در آن سه سال با همکاری آقای تاجگردون و با مشورت آقای پورمحمدی معاون اقتصادی سازمان برنامه و بودجه تبصره‌هایی را برای بودجه سالیانه استان مصوب کردیم. با مشورت‌ ایشان چندین تبصره بودجه‌ای در ارتباط با حق‌آبه‌ها، تغییر درصد سهم نفت، سرانه آلودگی، تکالیف مالیاتی انجام دادیم، در خصوص تکالیف مالیاتی مقرر شد سهم درآمد‌های مالیاتی شرکت‌هایی که دفتر مرکزی‌شان در تهران است ولی در استان‌های مختلف حوزه فعالیتی دارند، این سهم را به استان‌ها بدهند که به ضرر حوزه انتخابیه من بود ولی من پیشقدم این طرح بودم.
همچنین اختصاص سهم از بودجه و اعتبار به شهرداری‌های کوچک، به ضرر کلان شهر تهران بود، اما من پیشقدم بودم، هر چند که ابا داشتم که خودم در مورد یاسوج پیشقدم طرح باشم، چون به همکاران خود آقای زارع پور، آقای تاجگردون احترام می‌گذاشتم. ولی کوتاهی نمی‌کردم.
با آقای زارع و تاجگردون همکاری خوبی داشتید ولی احساس می‌کنم اختلاف‌هایی هم داشتید!
من و آقای تاجگردون بیشترین هم‌فکری سیاسی را در فراکسیون ‌امید داشتیم، به رغم اینکه بیشترین اختلاف منطقه‌ای را در استان داشتیم، رسانه آقای تاجگردون در سطح استان، من را اپوزیسیون خودشان تصور می‌کردند و به هر بهانه‌ای به من حمله می‌کردند.
من شیوه کار آقای تاجگردون در استان را قبول نداشتم و فکر می‌کردم‌ ایشان در استان رفتار کاریکاتوری دارد. فکر می‌کردم همچنان که در سطح ملی نگاه کلی نگرانه‌ای دارد، باید در کل استان نیز ارزش ذاتی‌ایشان حفظ شود و به همان شیوه عمل کند، و خدمات خود را به یک ایل و یک طایفه محدود نکند. آقای تاجگردون همانطور که در مجلس چهره ملی دارد، در استان هم باید این نقش را ایفا می‌کرد، و از این نظر قابل نقد بود. ولی ما در مسائل ملی بیشترین همکاری را با هم داشتیم. زمانی که آقای تاجگردون دچار کسالت شده بود، عده‌ای پشت اسم من به تاجگردون حمله می کردند، و عده‌ای هم پشت اسم تاجگردون از من یک دشمن ساخته بودند.
همزمان آقای تاجگردون در بستر بیماری بود و بیماری خطرناکی هم داشت، که این کسالت همزمان با انتخاب هیئت رئیسه فراکسیون‌امید شد، (جالب است که من و آقای تاجگردون ویژگی مشترکی داشتیم و مخالفین مشترکی برای ما ایجاد کرده بود. من می‌دیدیم عده‌ای که در تهران با من مخالف هستند در کهگیلویه و بویراحمد برایش فرش قرمز پهن می‌کنند، مثلاً خانم آذر منصوری فاقد هر نوع کارنامه‌ای است و به حدی فاقد کارنامه است. در عمر سیاسی‌ام یک بار در جلسه یک ساعته که آقای عارف و احزاب سیاسی، خانم آذر منصوری صحبت کردند و من تازه ایشان را آنجا شناختم. خانم منصوری تا به حال یک دقیقه با من صحبت نداشته ولی از اولین روز فعالیت سیاسی‌اش مخالفت با وکیلی و تاجگردون را علم کرده است و می‌بینیم که برای این خانم در استان فرش قرمز پهن می‌کنند، برخی‌ها تصور می‌کنند این خانم را باید بیاورند تا آنتی گفتمان من و تاجگردون باشد و از این طریق هویت‌سازی و اعتبارسازی کنند.  اما جریانی هم در اصلاح طلبان به دنبال این بود که آقای تاجگردون را به مستقل‌ها بچسپاند و بگوید آقای تاجگردون مهره آقای لاریجانی است. هم در فراکسیون‌امید این جریان پر قدرت بود و هم در بیرون.) به دلیل همین بیماری و در غیاب ایشان، من با تلاش فردی توانستم برای تاجگردون رای جمع کنم و عضو هیئت رئیسه فراکسیون‌امید شد و اما در اجلاسیه سوم کمیسیون تلفیق بودجه،  جریان اصولگرا یک نماینده بسیار محترم و محبوب به نام بحرینی را در مقابل تاجگردون قرار دادند و من متوجه شدم که در پشت صحنه‌، امیدی‌ها هم لابی دارند و دلشان می‌خواست تاجگردون را بیاندازند. شاید اگر خود تاجگردون هم انصاف داشته باشد، اذعان کند به اینکه اگر تلاش من در اجلاسیه سوم نبود،  خطر عدم حضور در ریاست کمیسیون تلفیق از بیخ گوشش گذشت. من اصلاً ملاحضات منطقه‌ای و نقد‌هایی که در استان به‌ایشان وارد می‌دانستم را درنظر نگرفتم. اما فکر می‌کردم آقای تاجگردون در استان به خودش ظلم می‌کند، چون ظرفیت تاجگردون بالاتر از این بود که در استان به نفع یک طایفه خاص مصادره شود. در زمان رد اعتبارنامه‌ تاجگردون اگر در مجلس بودم، در حد توانم مانع این می‌شدم که این ظلم تاریخی به استان شود. خدمتی که آقای تاجگردون به جریان این افراد کرد هیچگاه من به آنان نکردم، تاجگردون خیلی به این‌ها خوش‌خدمتی کرد ولی آخرش این بلا را سرش آوردند.
اما در حد خودم و در بیرون مجلس بیشترین تلاش را کردم، مثلاً آقای موسوی لالکانی که نماینده یکی از شهر‌های اصفهان است و رئیس کمیسیون بررسی پرونده آقای تاجگردون بود، فرد اصولگرای موجهی بود، بالای ده بار و هر بار بیشتر از یک ساعت با این فرد صحبت کردم تا توانستم نظرش را تغییر دهم و او در انتها موافق تاجگردون و نقطه مقابل رد اعتبارنامه شد. وسط این درگیری خودم منبر مفصلی برای دفاع از آقای تاجگردون انجام دادم و هم‌ایشان در صحن مجلس دفاع خوبی از خود کرد، اما در همان زمان جلسه رسانه‌های اصلاح طلب را لغو کردند، که از جمله روزنامه شرق، اعتماد، آرمان، دنیای اقتصاد، جهان صنعت، ابتکار، آفتاب یزد حضور داشتند.  برخلاف احزاب اصلاح طلب که در مقابل این ظلم سکوت کردند، رسانه‌های اصلاح طلب خدمت بسیار درخشانی به آقای تاجگردون کردند، یک به یک مصاحبه ترتیب دادند، مقاله نوشتند، قصد داشتند فضای صحن را مدیریت کنند، ولی اراده‌ای که در صحن حاکم بود فراتر از کاری بود که از طریق رسانه‌ها انجام گرفت.
برای انتخابات 1402 پیش ثبت نام کرده اید؟
مرحله پیش ثبت نام، یک بدعت است که من هم اسم نوشتم، فقط هم برای مرزبندی با جریان خانم آذر منصوری، ولی برای ثبت نام نهایی نود و نه درصد درصد اسم نخواهم نوشت.
اگر احیاناً در کهگیلویه و بویراحمد از شما دعوت شود حضور پیدا می کنید؟
من همیشه دلم می‌خواست برای یک بار هم که شده دینم را به زادگاهم ادا کنم، اما مسیر افکار عمومی در یاسوج مسیری است که همیشه مانع ایجاد کرده تا فرصت برای من فراهم نشود. تا وقتی این نظام‌های قومیتی حاکم باشد، به صلاح من نیست که حضور پیدا کنم.
در دوره نمایندگی مجلس یک آسیب‌شناسی را انجام دادم درخصوص اینکه ساختار مجلس ما ساختار معیوبی است و با این نظام انتخابات مجلس کارآمد شکل نمی‌گیرد. من در آن دوره تلاش کردم که قانون انتخابات را تغییر دهم، و من فکر می‌کردم اگر انتخابات استانی شود و بعد به جای انتخابات بر اساس اکثریت، انتخابات تناسبی شود یک قدم به نخبه گزینی نزیک می‌شویم، و فکر می‌کردم اگر این اتفاق رخ دهد برای من هم انگیزه‌ای می‌شود که در استان حضور پیدا کنم. ولی این طرح رد شد و در این مجلس هم به رغم شعار‌هایی که دادند این اصلاحات انجام نشد و انتخابات با همین فرمول رایزنی و رو زنی و فاتحه خوانی و سرکج کردن پیش می‌رود که با روحیات من سازگار نیست.
در خصوص وضعیت اصلاح طلبان در انتخابات مجلس چه توصیه‌ای دارید؟
ما چند سطح نیرو داریم، یکی نخبگان سیاسی حزبی که تهران نشین هستند، یک مدل رأی‌سازانی را داریم که همین کنشگرانی هستند که در شادی و شیون مردم حضور دارند، رابط بین احزاب و مردم هستند. بلایی که بر سر اصلاح طلبان آمده این است که کنشگران اصلاح‌طلب از اصلاحات عبور کرده‌اند و یکی از اشکالاتی هم که به من وارد کردند این بود که باید مرزبندی‌ام مشخص شود.
 از طرفی جریان اصلاح طلب دچار شکاف بین اقطاب اصلاح طلبی مثل حسن خمینی، سید محمد خاتمی و چهره‌ها با احزاب و کنشگران و رأی سازان شده. همینطور بین کنشگران اصلاح‌طلب و بدنه اجتماعی شکاف ایجاد شده، بدنه اجتماعی از ما عبور کرده، بدنه اجتماعی می‌گوید ما به شما رای دادیم به مجلس رفتید، دولت همراه شما بود، چه کردید؟ همین جریان امثال آذر منصوری این انتظارات را آنقدر عنوان کردند که مردم در تهران به ما پشت کردند، در تهران سال 94،  ۶۴ درصد رای آوردیم، اما در سال ۹۸، جریان رقیب این میزان رای آورد و تمام پایگاه رأی‌ ما ترجیح دادند در خانه بنشینند، ما دچار قهر ملی شدیم. الان هم گرفتار همین قهر ملی هستیم. این قهر ملی محصول کار سلبی جریان رقیب (اصولگرایی) است، این جریان مجلس را از کارکرد انداخت. بطوری که برای مردم فرق نمی‌کند وکیلی در مجلس باشد، یا حمید رسایی، پس بهتر است رسایی باشد. جریان رقیب کاری کرد که دولت آقای ظریف را چنان از اعتبار بیاندازد که مردم تصور کنند اگر ‌امیرعبدالهیان بجای ظریف باشد احتمالاً بتواند رابطه با عربستان را برقرار کند ولی ظریف نتواند این کار را کند.
دوماً، جریان اصلاح‌طلب آنقدر در موضع اثباتی، بر انتظارات فراتر از طاقت افزودند که در نهایت مهر رفوزه را به نمایندگان خودشان در مجلس و دولت زدند و سرنوشت مردم را در دولت روحانی و در مجلس‌ امید به همین مجلس کنونی و دولت کنونی تغییر دادند. با این وضع اصلاح طلبان شانس چندانی در مجلس آینده ندارند، مگر حوزه‌های کوچکی که مردم به نیرو‌هایی این شانس را بدهند که پایگاه منطقه‌ای و محلی دارند، و بتوانند از تیغ شورای نگهبان بگذرند، به نظرم در حد 20 تا ۳۰ نفر در مجموع می‌توانند به مجلس راه پیدا کنند.
نظرتان در رابطه با عملکرد نمایندگان استان چیست؟
 ترجیح می‌دهم پیرامون خودم و آقای تاجگردون حرف بزنم، چون نمایندگان فعلی به لحاظ فکری با من نسبتی ندارند، نمایندگانی که در استان هستند پیامبران این مجلس هستند، یعنی از مجلس انقلابی کنونی، سرآمد‌هایش در استان ما هستند و به آنان دست مریزاد می‌گویم.
عملکرد دولت آقای رئیسی و روحانی را مقایسه کنید.
من قبلاً در یکمین سالگرد دولت آقای رئیسی طی یک یادداشت این مقایسه را کردم، تصور من این است که دولت آقای رئیسی مسأله را دیر می‌فهمند. دولت آقای روحانی در مسأله‌شناسی مشکلی نداشت چون سطح کارشناسی بالایی داشت ولی مشکلشان در راهکار بود، راهکار‌های دولت آقای روحانی در منظومه جمهوری اسلامی پذیرفته نبود. کار در دولت روحانی با اتقان انجام می‌گرفت ولی در منظومه اعتماد نبود. اما دولت آقای رئیسی در منظومه اعتماد نظام است، ولی با اتقان بسیار پایین کار انجام می‌گیرد.
عملکرد مدیریت فعلی استان را چگونه می بینید؟
من ورودی به این موضوع ندارم، فرصت نداشتم که ببینم مدیریت استان چه روالی را طی می‌کند.
عملکرد نمایندگان بعد از سیدباقر موسوی را چگونه می‌بینید؟
سید باقر یک استثناء بود، هر چند که او نیز مخالفانی در اردوگاه اصلاح طلبی داشت. معمولاً ما زمانی که دسترسی به فرصت‌ها داریم نقد می‌کنیم ولی بعد همان فرد را تبدیل به نوستالژی می‌کنیم. سیدباقر موسوی فردی خاطره ساز بود، ولی توسط یک جریان مرموز در همان جریان اصلاح طلبی مورد نقد قرار داشت. من برای کشور افسوس می‌خورم که گرفتار ریزش سرمایه اجتماعی است، و  فردی مثل سیدباقر موسوی که دارای سرمایه اجتماعی است را رد می‌کنند، و مردم از وجود ‌ایشان محروم شوند، در حالی که با وجود سیدباقر سطح مشارکت به صد در صد می رسد.
به نظر شما بهترین استاندار بعد از انقلاب در کهگیلویه و بویراحمد چه کسی بود؟
اقای صوفی
بهترین نماینده؟
بهرام تاجگردون و سیدباقر موسوی
بهترین رئیس مجلس؟
آقای هاشمی با اختلاف خیلی زیاد
بهترین رئیس جمهور؟
آقای خاتمی با اختلاف خیلی زیاد
نظرتان درباره آیت الله سید شرف الدین ملک حسینی؟
 به نظر من جزو سرمایه‌های منحصر به فرد استان و کشور است که هم ظرافت‌های فکری دایی‌اش و هم از شجاعت پدرش برخوردار ‌است و حتی در جامعیت نسبت به مرحوم آیت الله ملک حسینی چند مرتبه جلوتر است، اما باز افسوس می‌خورم که آیت الله سید شرف الدین ملک‌حسینی در استان ما همچنان مهجور است، با وجود اینکه در ۵۰ سال اخیر افرادی در حد و اندازه ایشان به تعداد انگشت شمار داریم.
اگر آقای لاریجانی تأیید صلاحیت می‌شد چه شرایطی در انتخابات داشتیم؟
رد صلاحیت آقای لاریجانی اعتبار‌ ایشان را افزون کرد، اگر رد صلاحیت نمی‌شد و وارد رقابت انتخابات می‌شد سطح مشارکت بالا می‌رفت ولی شانس پیروزی نداشت چون زبان آقای لاریجانی زبان نخبگی است ولی جامعه ایران همچنان در ریل توده‌ای حرکت می‌کند.
سفر آقای رئیسی به نیویورک و عملکرد تیم ‌ایشان را چطور ارزیابی می‌کنید؟ در ظرف مقدورات آقای رئیسی سفر خوبی بود، اولاً طوری برنامه‌ریزی کرده بودند که خبرنگار‌ها یا خبرنگارنما‌هایی در تیم باشند که اگر رسانه‌های معاند ‌خواستند در سفر جریان رسانه‌ای راه بیاندازند، با طرح سؤالاتی فضا را به شکل حرفه‌ای ببندند.
در ظرف محدودیت‌های آقای رئیسی، نمره‌ ایشان قابل قبول بود. حتی متنی که در سازمان ملل سخنرانی کردند، متن خوبی بود، ولی اگر قرار بود که این متن توسط آقای خاتمی نطق شود، من انتقاد زیادی به آن می‌داشتم.
از کبنانیوز تشکر می‌کنم، من رشته فلسفه خواندم و بعد علوم سیاسی خواندم، با وجود اینکه در سال ۸۰ مسئولیت مهمی در نهاد رهبری کشور داشتم، کار روزنامه‌نگاری را با سردبیری یکی از روزنامه‌های پیشرو اصلاح طلب شروع کردم، و خیلی برای اصلاح طلب‌های نوظهور عجیب بود که کسی معاون نهاد رهبری در کشور باشد ولی در فعالیت‌های رسانه‌ای اصلاح طلب باشد.
مردم استان ما خصلتی دارند، اگر کسی در مسیری موفق شود، بقیه هم برای رقابت یا تأسی از او، وارد این حوزه می‌شوند، من خواستم وارد این پلتفرم شوم برای اینکه فضای کار برای فرزندان استان هم باز شود و آنان نیز وارد فضای رسانه‌ای شوند.
ابتکار در دوره‌ای یک ویژه نامه‌ منتشر می‌کرد، استاندار وقت کهگیلویه و بویراحمد در دوره آقای احمدی نژاد در جلسه شورای تأمین مصوبه‌ای گذاشت که برای مهار فلانی (وکیلی) از وزیر ارشاد، تقاضای روزنامه کرد که این روزنامه الان هم‌ هست. احدی از اعضای هیئت نظارت بر مطبوعات در آن زمان با من تماس گرفت، و این موضوع را با نگرانی به اطلاع من رساند. برای من خیلی خوشایند بود و خواهش کردم که این مجوز را بدهند تا در استان فضای رسانه‌ای ایجاد شود.
الان که می‌بینم ده‌ها سایت و روزنامه در استان کار می‌کنند و خیل عظیمی از نیرو‌های زحمت کش و با اجرت بسیار پایین و با مظلومیت در این کار حضور دارند خوشحال می شوم، کار رسانه‌ای در استان ما هنوز ارج خود را پیدا نکرده و همچنان مسئولان دیواری کوتاه‌تر از رسانه‌ها -که رسالت بیان معضلات و مشکلات جامعه را دارد- پیدا نکرده اند و این بر مظلومیت رسانه افزوده است.
خوشحالم که جامعه رسانه ما در استان و در پیشانی فضای مجازی کهگیلویه و بویراحمد پایگاه خبری کبنانیوز خوش می‌درخشد و قلمش نمی‌لرزد، امیدوارم این ظرفیت در استان ایجاد شود که هر سال شاهد برگزاری جشنواره ای با موضوع نقد سازنده باشیم، چرا که مجیزگویی به اندازه کافی فرهنگ ما را نفاق‌آمیز کرده است، اگر زبان رسانه‌ای ما صریح‌گو باشد، به تبع می‌توان گفت به سمت توسعه پیش می‌رویم.


کد مطلب: 467524

آدرس مطلب :
https://www.kebnanews.ir/news/467524/دولت-آقای-روحانی-بسیار-بی-هویتی-واعظی-فرد-دیگری-فالوده-می-خورد-هزینه-اش-صحن-می-پرداختیم-پرونده-تقوی-نژاد-بردم-تأیید-نهایی-گرفتم-ولی-دقیقه-۹۰-جابجا-ظرفیت-تاجگردون-بالاتر-این-نفع-یک-طایفه-خاص-مصادره-شود-امیدوارم-استان-ایجاد-سالهای-آینده-برگزاری-جشنواره-ای-موضوع-نقد-سازنده-داشته-باشیم

کبنانیوز
  https://www.kebnanews.ir

1