۱۳ نکته دربارهی شگفتیهای انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۳؛
تحلیلها پیرامون رقابت نفسگیر ریاست جمهوری / رقابت سخت پزشکیان و قالیباف / اگر مشارکت به ۵۰ درصد برسد، احتمال پیروزی پزشکیان در دور اول وجود دارد / زاکانی و قاضی زاده انصراف خواهند داد
22 خرداد 1403 ساعت 14:09
محمد مهاجری، فعال سیاسی اصولگرا میگوید اگر مشارکت به ۵۰ درصد برسد، احتمال حتی مرحله اولی شدن پزشکیان وجود دارد. مهاجری درباره توانایی جذب آرا خاکستری توسط پزشکیان به انتخاب گفت: جریان اصلاح طلب یک موقعیت دارد و اینکه چقدر بتواند از آن استفاده کند مشخص نیست. اگر یک دو قطبی جدی درست شود، آرا قومیتها جذب میشود، اما من در آن تردید دارم.
انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۳، با معرفی شش کاندیدای تایید صلاحیت شده از روز یکشنبه ۲۰ خرداد روی دور تند خواهد افتاد.رد صلاحیت علی لاریجانی، کشیدن قلم قرمز روی نام اسحاق جهانگیری، محمود احمدینژاد، عبدالناصر همتی، مهرداد بذرپاش و حتی وحید حقانیان شاید بعضیها را شوکه کرده باشد؛ اما عملکرد شورای نگهبان آنقدرها غیرمنتظره و غیرقابلپیشبینی نبود. اگر بنا بر بهتزدگی است، پیشنهاد میدهیم آن را صرف وجود نام مصطفی پورمحمدی در فهرست شش نفر نهایی کنید. دبیرکل فعلی جامعه روحانیت مبارز، ۱۰ سال پیش مرگ مادر سیدمحمد خاتمی را تسلیت گفت، مورد غضب قرار گرفت و طی دو دوره انتخابات مجلس خبرگان رد صلاحیت شد. جواز حضور در انتخابات سال ۱۴۰۲ را هم پس از بررسی و بازبینی دریافت کرد. همین چهره قرار است در انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۳ با پنج نفر دیگر از جمله سعید جلیلی، علیرضا زاکانی، محمدباقر قالیباف، امیرحسین قاضیزادههاشمی و بالاخره مسعود پزشکیان اصلاحطلب رقابت کند. مسعود پزشکیان هم طعم رد صلاحیت در انتخابات سه سال پیش را چشیده؛ اما حالا پدیده انتخابات ریاستجمهوری، شناخته میشود. تا چشم رویهم بگذارید نتیجه انتخابات مشخص شده است. نهمین رئیسجمهوری ایران در حالت عادی هشت تیرماه معرفی خواهد شد اما اگر کار بهدور دوم بکشد باید منتظر رسیدن ۱۵ تیر باشیم.
مسعود پزشکیان؛ از مهاباد تا پاستور
مسعود پزشکیان تنها چهره اصلاحطلب انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۳ است. کارنامهای کمحاشیه دارد و احتمالا همین مسئله برگ برندهاش در مناظرهها محسوب خواهد شد.
مسعود پزشکیان اخیراً در معرض رأی مردم قرار گرفت و موفق شد با کسب ۹۵ هزار و ۹۹۳ رای از تبریز، آذرشهر و ماکو به مجلس دوازدهم راه پیدا کند. وزیر بهداشت دولت هشتم، پنج دوره متوالی از مجلس هشتم تا مجلس دوازدهم با اینکه معمولا موفق شده بین ۲۰ تا ۴۰ درصد رای واجدان شرایط را کسب کند، اما در انتخابات ریاستجمهوری نیازمند مشارکتی گستردهتر است.
مسعود پزشکیان سه مرتبه برای رسیدن به پاستور خیز برداشته است؛ سال ۱۳۹۲ قبل از اعلام نظر شورای نگهبان انصراف داد. سال ۱۴۰۰ رد صلاحیت شد و امسال با دریافت چراغ سبز به دور نهایی انتخابات ریاستجمهوری راه پیدا کرد.
مسعود پزشکان ۷۰ ساله است و در ساعتهای اولیه اعلام فهرست کاندیداهای انتخابات ریاستجمهوری با استقبال محمدرضا عارف روبرو شد. ویدئویی جدید، مسعود پزشکیان را نشان میدهد که در جواب سماجت خبرنگاران پیرامون احتمال حضور محمدجواد ظریف جملهای ساده و تا حدودی کلیشهای به زبان آورد: باید منت آدمی که تجربه و علم دارد را بکشیم.
غلامحسین کرباسچی و محمدرضا عارف جزو نخستین چهرههای سیاسی هستند که از مسعود پزشکیان حمایت کردند. علی عبدالعلیزاده وزیر اسبق مسکن و استاندار اسبق آذربایجان شرقی رسماً بهعنوان رئیس ستاد انتخاباتی مسعود پزشکیان معرفی شده است.
وعده انتخاباتی: استفاده از کسانی که علم و مهارت و تجربه دارند، پیگیری سیاستهای کلی نظام، ایجاد امکانات عادلانه و فرصتهای برابر و رفع تبعیض ناروا
مصطفی پورمحمدی؛ از قم تا پاستور
مصطفی پورمحمدی، ۶۵ ساله و تنها روحانی حاضر در فهرست نهایی کاندیداهای انتخابات ریاستجمهوری است. او فعالیت خود را بهعنوان دادستان انقلاب شروع کرد و سپس به وزارت اطلاعات رفت. در وزارت اطلاعات مدارج ترقی را طی کرد و اواسط دهه ۷۰ به چهرهای شناختهشده در عرصه سیاسی تبدیل شد. محمود احمدینژاد به او اعتماد کرد و سکان هدایت وزارت کشور را در اختیارش گذاشت. پورمحمدی سپس راهی سازمان بازرسی کل کشور شد.
مصطفی پورمحمدی در دولت حسن روحانی دوباره به کابینه برگشت و این بار عهدهدار وزارت دادگستری شد. پورمحمدی سالهای اخیر در قالب دبیرکل جامعه روحانیت مبارز به فعالیت حزبی و تشکیلاتی اشتغال داشته است.
مصطفی پورمحمدی امسال بدون حرفوحدیث و حاشیه در فهرست کاندیداهای انتخابات ریاستجمهوری قرار گرفته برخلاف سال ۱۳۹۴ که شورای نگهبان، صلاحیتش را برای شرکت در انتخابات مجلس خبرگان تأیید نکرد. سال ۱۴۰۲ همین اتفاق تکرار شد. اگرچه در بررسی مجدد توانست مجوز نامزدی را کسب کند؛ اما نتیجه شمارش آرا به سودش نبود.
مصطفی پورمحمدی فروردین ۱۳۹۲ پس از اینکه درگذشت مادر سیدمحمد خاتمی را تسلیت گفت، درگیر حاشیه شد. رئیس دولت اصلاحات آن زمان مورد غضب بخشهایی از حاکمیت بود و پیام تسلیت پورمحمدی در خبرگزاری میزان وابسته به قوه قضاییه، چند ساعت بعد از روی خروجی سایت برداشته شد.
مصطفیپور محمدی در اولین واکنش خود به اعلام فهرست نهایی کاندیداهای انتخابات ریاستجمهوری توسط شورای نگهبان و حضور در فهرست شش کاندیدای نهایی در یک توییت نوشت: شرایط کشور مجالی برای آزمونوخطا نمیگذارد. از سعدی علیهالرحمه بیاموزیم که فرمود بکارهای گران مرد کاردیده فرست. زیر این توییت هشتگ دولت قرار به چشم میخورد.
وعده انتخاباتی: تشکیل دولت قرار و تحقق این سه اولویت کلیدی عدالت، ثروت و قدرت
محمدباقر قالیباف؛ از طرقبه تا پاستور
محمدباقر قالیباف بین کاندیداهای انتخابات ریاستجمهوری رزومه کاملی دارد؛ پس از اینکه ردای نظامی را از تن خارج کرد و فرماندهی نیروی هوافضای سپاه و فرماندهی نیروی انتظامی را کنار گذاشت، بهعنوان شهردار تهران انتخاب شد. سپس ریاست مجلس یازدهم و دوازدهم را برعهده گرفت.
محمدباقر قالیباف، اما همیشه عطش رسیدن به پاستور را داشت و سه بار در انتخابات ریاستجمهوری نامزد شد. اولینبار سال ۱۳۸۴ با علیاکبر هاشمیرفسنجانی، محمود احمدینژاد، مهدی کروبی، مصطفی معین، علی لاریجانی و محسن مهرعلیزاده رقابت کرد و با چهار میلیون رای راه به جایی نبرد.
محمدباقر قالیباف سال ۱۳۹۲ یکبار دیگر شانس خود را برای ریاستجمهور آزمایش کرد و با شش میلیون رای شکست خورد، آنهم در شرایطی که حسن روحانی بهعنوان برنده انتخابات ریاست جمهوری یازدهم، توانست حدود ۱۸ میلیون رای کسب کند.
انتخابات ریاستجمهوری سال ۱۳۹۶، سومین تلاش محمدباقر قالیباف بود. او تغییر تاکتیک داد و روی مسائل اقتصادی متمرکز شد. تلاش کرد دل طبقه محروم جامعه را به دست بیاورد و حضوری پرشور در مناظرهها داشت، اما پس از اینکه نظرسنجیها نشان دادند شانس زیادی ندارد، به نفع سیدابراهیم رئیسی کنار کشید.
محمدباقر قالیباف پس از این شکست مسیرش را از پاستور به سمت بهارستان تغییر داد و با کسب یک میلیون و ۲۶۵ هزار رای (معادل ۶۹ درصد آرا) روانه مجلس شد. بر کرسی ریاست نشست. چهار سال بعد همین اتفاق تکرار شد منتها پایگاه رای قالیباف این مرتبه به شدت تنزل پیدا کرد و به ۴۴۸ هزار رای (۲۸ درصد) رسید.
محمدباقر قالیباف چه در عرصه نظامیگری، چه در دوره شهرداری تهران و چه در زمان ریاست مجلس به طور مداوم با حاشیه دستوپنجه نرم کرده است. امضای نامه تند فرماندهان نظامی خطاب به سیدمحمد خاتمی، اعتراضات سال ۱۳۸۲، ماجرای واگذاری املاک شهرداری، ناکامی در ملاقات با ولادیمیر پوتین نمونهای از این موارد به شمار میروند.
محمدباقر قالیباف در حوالی ۶۳ سالگی یکبار دیگر فرصت پیدا کرده برای رویای قدیمی پاستور دست به مبارزه بزند. از علی نیکزاد به عنوان رییس ستاد انتخاباتی محمدباقر قالیباف نام بردهاند.
وعده انتخاباتی: حاکم نشدن دوره دیگری از رکود و سوءمدیریت همانند وضعیت دهه ۹۰، حل مشکل کاهش قدرت خرید، محرومیت، فقر و تبعیض و نابرابری هزینههای کمرشکن مسکن، گرانیها و بازار نابسامان خودرو، وضعیت اینترنت و عبور از تحریمها
علیرضا زاکانی؛ از بهشت تا پاستور
علیرضا زاکانی یکی دیگر از چهرههایی است که با ترک لباس نظامی قدم به عرصه سیاست گذاشت هرچند به شخصه ترجیح میدهد باتوجهبه سوابقش در هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران یا طبابت در بیمارستان امام خمینی و مجتمع درمانی ولیعصر قضاوت شود.
علیرضا زاکانی ذاتاً اصولگرا است؛ اما خودش را وامدار کسی نمیداند. چون تقریباً همیشه یکتنه کارش را پیش میبرد برایش لقب «تانک» را انتخاب کردهاند. برای فعالیت سیاسی مستقل جمعیت رهپویان انقلاب اسلامی را تأسیس کرد و سال ۸۳ توانست با کسب ۵۴۸ هزار رأی (۲۹ درصد) روانه مجلس هفتم شود.
علیرضا زاکانی در مجلس هشتم و مجلس نهم به ترتیب با ۳۰۸ هزار و ۳۲۸ هزار رای به عنوان نماینده مجلس شناخته شد. سال ۱۴۰۰ به قم رفت و با ۱۹۰ هزار رای به مجلس یازدهم راه پیدا کرد. همان اول کار هم یکی از اتفاقات جنجالی تاریخ پارلمان را رقم زد و با لابیگری سنگین توانست در اقدامی کمسابقه سایر نمایندگان را برای رد اعتبارنامه علیرضا تاجگردون مجاب کند.
علیرضا زاکانی علاقهمند است چهره سیاستمداری ستیزهجو را به نمایش بگذارد؛ کسی که سرش برای افشاگری درد میکند و حملات تندی را علیه رقیب ترتیب میدهد؛ اما خودش چند نوبت در تله مدعیان افشاگری گیر افتاد. شایعات پیرامون زندگی شخصی و بهخصوص ماجرای تحصیل فرزندش در دانشگاه پلیتکنیک فدرال لوزان از جمله مصائب و دردسرهای سلوک سیاسی علیرضا زاکانی هستند.
علیرضا زاکانی در انتخابات ریاستجمهوری ۱۳۹۲ و ۱۳۹۶ رد صلاحیت شد. حامیانش شکایت وزارت نفت و شخص حسین فریدون را علت رد صلاحیت علیرضا زاکانی در آن سالها معرفی کردهاند. زاکانی سال ۱۴۰۰ تایید صلاحیت شد و در جریان مناظرهها نقش کاندیدای پوششی را برای سیدابراهیم رئیسی برعهده گرفت. شیوهها و تاکتیکهای او عموما به مذاق رقبایش خوش نیامد و آنها علیرضا زاکانی بدل محمود احمدینژاد در انتخابات ۱۳۸۸ معرفی کردند.
علیرضا زاکانی قبل آغاز رأیگیری سیزدهمین انتخابات ریاستجمهوری، به نفع سید ابراهیم رئیسی کنار کشید و پس از انتخابات بهعنوان شهردار تهران روانه ساختمان خیابان بهشت شد. حواشی در مسند شهرداری تهران هم علیرضا زاکانی را تنها نگذاشتند. میگویند در رأیگیری اولیه میان اصولگرایان شورای شهر، اجماعی شکل نگرفته است. سپس بحث نقطهنظرات سازمان بازرسی درباره مدرک تحصیلی علیرضا زاکانی مطرح شد و سرانجام برای رفع مشکل قانون را به نحوی تغییر دادند تا انتخاب یک پزشک برای مسئولیت شهرداری تهران منعی نداشته باشد.
علیرضا زاکانی پس از شهادت سید ابراهیم رئیسی یکبار دیگر قدم به رقابتهای انتخابات ریاستجمهوری گذاشته است و این بار امیدوار است شرایطی به شکلی رقم بخورد تا ناچار به کنارهگیری و انصراف نشود. زاکانی در اولین واکنش رسمی پس از اعلام فهرست ششنفره کاندیداهای تأیید صلاحیت شده در شبکه اجتماعی ایکس نوشت: در انتخابات گذشته افتخار حمایت از «مظهر شعارهای انقلاب» را داشتم و تمام حملات ناجوانمردانه را به جان خریدم؛ اما در انتخابات ۱۴۰۳ برای تداوم راه شهید رئیسی و تکمیل خدمات، تا آخر میمانم و رقابت میکنم.
وعده انتخاباتی: پیشرفت ایران و حل مشکلات مردم با محوریت عدالت و رفع فساد و تبعی، باز کردن گره از اقتصاد کشور و سفره مردم
امیرحسین قاضیزادههاشمی؛ از فریمان تا پاستور
امیرحسین قاضیزادههاشمی برای حضور در رقابتهای انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۳، باید از ریاست بنیاد شهید و امور ایثارگران فاصله بگیرد. جوانترین کاندیدا هفت سال قبل پیروزی انقلاب متولد شده و تقریباً ۵۳ سال دارد.
امیرحسین قاضیزادههاشمی، متخصص گوش و حلق و بینی است و قبل تأسیس حزب اسلامی قانون، عضو جبهه پایداری محسوب میشد. امیرحسین قاضیزادههاشمی در دورههای هشتم، نهم، دهم و یازدهم مجلس، خود را در معرض رأی مردم قرار داد و هر چهار مرتبه موفق شد از حوزه انتخابیه مشهد و کلات مجوز حضور در مجلس را کسب کند.
امیرحسین قاضیزادههاشمی فروردین ۱۴۰۰، مهمترین اکت و کنش دوره فعالیت سیاسی خود را رقم زد و کاندیدای انتخابات ریاستجمهوری شد. شورای نگهبان صلاحیتش را تایید کرد. او برخلاف سعید جلیلی، علیرضا زاکانی و محسن مهرعلیزاده تا آخر در رقابت باقی ماند؛ ولی نهایتاً حدود یک میلیون رأی کسب کرد.
امیرحسین قاضیزادههاشمی پس از انتخابات ریاست جمهوری با حکم سید ابراهیم رئیسی، به بنیاد شهید رفت و ازآنپس چهره سیاستمداری آرام و کمحاشیه را به نمایش گذاشت.
وعده انتخاباتی: رفع فقر مطلق، رشد اقتصادی شش تا هشتدرصدی، افزایش دوبرابری امید به آینده، کاهش محسوس آسیبهای اجتماعی
سعید جلیلی؛ از ژنو تا پاستور
سعید جلیلی اولینبار سال ۱۳۹۲ به رقابتهای انتخابات ریاستجمهوری قدم گذاشت و با کسب چهار میلیون و ۶۲۸ هزار رای (۱۱ درصد) پس از حسن روحانی و محمدباقر قالیباف سوم شد.
سعید جلیلی در انتخابات ریاستجمهوری ۱۳۹۶ ثبتنام نکرد و ترجیح داد از سیدابراهیم رئیسی حمایت کند. چهار سال بعد حمایت سعید جلیلی از ابراهیم رئیسی، در استودیو مناظرههای انتخاباتی استارت خود و قبل از شروع رایگیری او به نفع کاندیدای محبوبش انصراف داد تا یکبار دیگر مانند دورههای گذشته به لایههای زیرین و معمولا کم سروصدای سیاست برگردد.
سعید جلیلی در این مدت عضو حقیقی مجمع تشخیص مصلحت نظام بوده و تلاش کرده با اتکا به نظریهپردازی و سیاستورزی مخصوص به خود، تصویر شکلگرفته از فعالیت بهعنوان دبیر شورایعالی امنیت ملی و حضور در مذاکرات طولانی و کمثمر هستهای دهه ۸۰ را تغییر دهد.
سقوط هلیکوپتر سید ابراهیم رئیسی موجب شد، سعید جلیلی یکبار دیگر برای ایفای نقش در قالب کاندیدای انتخابات ریاستجمهوری از عمق سیاست به سطح برگردد. دستبرقضا این مرتبه هم عرصه سیاست خارجی کشور محتاج باز کردن گره مذاکرات هستهای و حل تنش با دولتهای اروپایی و بهخصوص آمریکاست. این موقعیت برای سعید جلیلی استثنایی است.
سعید جلیلی در انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۳، با توجه به ترکیب ششنفره کاندیداها روی کاغذ شانس زیادی خواهد داشت. این بخت و اقبال بعد از رد صلاحیت علی لاریجانی بهشدت افزایش پیدا کرده، اما نباید فراموش کرد که محبوبیت و مقبولیت عمومی یا نبود تجربه مدیریت عملیاتی در سطح گسترده پاشنه آشیل کارنامه سعید جلیلی در راه رسیدن به پاستور هستند.
وعده انتخاباتی: نیاز به تصمیمهای نقطهزن برای پیشرفت بیشتر و عدالت پایدارتر، برقراری مناسبات عادلانه، رفع آسیبهای اداری، اجرایی، سیاسی
به گزارش کبنا، تحلیلهای انتخاباتی رقابت را بین پزشکیان و قالیباف میدانند و برای سایر کاندیداها شانس قائل نمیشوند.
رقابت بین قالیباف و پزشکیان خواهد بود/ جلیلی و زاکانی قدرت رأیآوری ندارند
فعال سیاسی اصلاح طلب به ایلنا گفت: به نظر من رقابت بین قالیباف و پزشکیان خواهد بود و نه کسی دیگر. آقایان جلیلی و زاکانی قدرت رأیآوری ندارند و اگر آنها را به عنوان یک گزینه نگاه کنیم، نشان میدهد که اراده خود را بر اراده مردم ترجیح داده ایم.
اشرف بروجردی فعال سیاسی اصلاحطلب درباره ارزیابی انتخاب مسعود پزشکیان به عنوان نامزد جبهه اصلاحات در انتخابات ریاست جمهوری و علاوه بر آن داشتن ظرفیت افزایش آمار مشارکت گفت: آقای پزشکیان این ظرفیت را دارند. اما مردم نسبت به مسئولان این رویکرد را ندارند که آنچه که مردم میخواهند، پاسخ مثبت دهند. اگر شرایط عادی حاکم بود آقای پزشکیان حتما رأی میآورد. اما چون مردم اعتمادشان دچار خدشه شده به نظر میرسد هنوز دو به شک هستند. حالا باید در روزهای تبلیغات ببینیم چطور میتوان مردم را متقاعد کرد تا پای صندوق رای بیایند و آقای پزشکیان بتواند رأی اول را داشته باشد.
وی در پاسخ به این سوال که آقای پزشکیان باید بیشتر روی کدام حوزه تمرکز بیشتری داشته باشد تا بتواند از ظرفیت خود استفاده کنند، گفت: آقای پزشکیان همیشه روی مردم بحث داشتند. پاسخگویی به اراده و خواست مردم از جمله نکات بارز و ویژه ایشان بود. مردم هم آقای پزشکیان را به عنوان چهرهای که تاکنون به خواست آنان پاسخ مثبت داده شناختند. اگر خواسته خود را بر خواسته مردم غلبه ندهیم و سعی شود انتخاباتی راحت و بدون دغدغه برگزار شود در آن صورت آقای پزشکیان میتواند شانس زیادی رای آوردی داشته باشد.
بروجردی در پاسخ به این سوال که آیا با حضور آقای پزشکیان شاهد فضای دوقطبی در انتخابات خواهم بود، گفت: به نظر من رقابت بین آقای قالیباف و آقای پزشکیان خواهد بود و نه کسی دیگر. آقایان جلیلی و زاکانی قدرت رأیآوری ندارند و اگر آنها را به عنوان یک گزینه نگاه کنیم، نشان میدهد که اراده خود را بر اراده مردم ترجیح دادهایم.
پزشکیان عدالت را برقرار میکند و به تبعیض و زیرمیزیها پایان میدهد
رئیس جامعه دندانپزشکان ایران با تاکید بر رویکرد عدالت محوری در برنامه های دکتر پزشکیان گفت: بخش عمدهای از منابع در صورت انتخاب ایشان در انتخابات ریاست جمهوری به حوزه سلامت که حوزه بسیار مهمی است، تخصیص پیدا خواهد کرد.
«علی تاجرنیا» رئیس جامعه دندانپزشکان ایران در خصوص کاندیداتوری مسعود پزشکیان در انتخابات ریاست جمهوری گفت: دکتر پزشکیان، سابقه طولانی در قانونگذاری داشته و همچنین در سطح وزیر نیز در عالیترین سطوح کار اجرایی انجام داده است. مهمترین دستاورد دکتر پزشکیان در حوزه سلامت توسعه شبکه بهداشت در استان آذربایجان شرقی است. زمانی که ایشان رئیس دانشگاه بودند استان آذربایجان شرقی رتبه نخست را به لحاظ توسعه کمی و کیفی مراکز بهداشتی و توسعه شبکه بهداشت داشت.
تاجرنیا به عدالت محوری در نگاه مسعود پزشکیان اشاره کرد و گفت: این عدالت محوری میتواند موجب شود بخش عمدهای از منابع در صورت انتخاب مردم و ریاست جمهوری ایشان به حوزه سلامت که حوزه بسیار مهمی است، تخصیص پیدا کند. ایشان در بین وزرای بهداشت یکی از عالمترین افراد حوزه سلامت برای برقراری عدالت در نظام سلامت هستند.
وی در خصوص انتقادات پزشکیان به تبعیض در ارائه خدمات سلامت گفت: مردم از امکانات و خدمات ویژهای که نمایندگان مجلس و مدیران دریافت میکنند و برخی معافیتها محروم هستند. بیمه همگانی و پوشش بیمههای تکمیلی برای همه افراد و حذف بیمههای خاص برای افراد خاص جزو اولویتهای اصلی است. مهمترین نگاه دکتر پزشکیان عدالت و عدم تبعیض بوده که برای این منظور راهکارهایی دارند.
ضرورت افزایش سهم سرانه سلامت از تولید ناخالص ملی
او در خصوص دریافت زیر میزی و سکه توسط برخی پزشکان که از نظر مسعود پزشکیان، تورم و تعرفه های پزشکی مسبب آن است، گفت: بخش عمدهی تعرفه از سرانه سلامت پیروی میکند. وقتی سهم سرانه سلامت از تولید ناخالص ملی کم است به تبع مشکلات و شکافهای تعرفهای ایجاد میشود. سلامت باید به عنوان یک مسالهای که هزینه نیست در نظر گرفته شود. به دلیل اهمیت سلامت برای نیروهای انسانی فعال در کشور باید آن را به عنوان یک سرمایهگذاری تلقی کرد. افزایش سرانه سلامت موجب میشود فاصله بین تعرفه واقعی و تعرفه اعلام شده کم شود.
او در خصوص انتقادهای پزشکیان از مشکلات دارویی و راه حلهای پیشنهادی گفت: مصرف دارو باید کنترل شود. میزان مصرف دارو در کشور ما زیاد است. رویکرد دارو محوری پزشکان و زیادنویسی دارو که متاسفانه به فرهنگ تبدیل شده است، یکی از عوامل آن است.
تاجرنیا ادامه داد: همچنین از سوی مردم این مطالبه وجود دارد که موجب شده است در تجویز دارو نتوانیم مدیریت درستی داشته باشیم. از طرف دیگر مشکلات حوزه ارز باعث شده است نیاز دارویی کشور متناسب با بودجه تخصیصی آن نباشد. هدایت مسیر باید به نحوی باشد که این نیازها تبدیل به نیازهای منطقی شود و همچنین سیاستگذاری در زمینه تولید منجر به برطرف کردن این شکاف خواهد شد.
رئیس جامعه دندانپزشکان ایران با بیان اینکه عدالت به معنای واقعی در حوزه پزشکی مهم است، گفت: یک دانش آموز نخبه توانسته است با رتبههای بالا در دانشگاه پزشکی پذیرفته شود. انتظاری که از زیست و زندگی یک پزشک در همه کشورهای دنیا و از گذشته در کشور ما وجود دارد این است که پزشکان در طبقه متوسط رو به بالایی زندگی کرده اند، اما اکنون این شامل همه پزشکان نمی شود.
او با اشاره به مهاجرت برخی از پزشکان گفت: یک پزشک به عنوان یک شهروند با آسیبهایی در جامعهاش مواجه میشود که او را به سمت مهاجرت سوق میدهد. موضوعاتی مثل مالیات که پزشکان را تحت فشار قرار میدهد، نبودن تعرفههای واقعی و رفتارهای ناشایستی که در حوزه تبلیغات صورت میگیرد و پزشک احساس تحقیر میکند، عوامل دیگری هستند که بر مهاجرت پزشکان تاثیر میگذارند و برای حل مساله مهاجرت پزشکان باید علتها را برطرف کرد.
۱۳ نکته دربارهی شگفتیهای انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۳
مصطفی فقیهی روزنامهنگار در یادداشتی نوشت: ۱. اگرچه بسیاری با شنیدن خبر ردصلاحیت علی لاریجانی رییس ۳ دورهی مجلس ایران شگفتزده شدند، اما آنچه حقیقتاً برای نگارنده، جای شگفتی داشت، تایید صلاحیت دکتر مسعود پزشکیان و اساساً ترکیب ۶ کاندیدای تأیید شده بود که کمکی ناخواسته اما قابلتوجه به جریان اصلاحات-میانهرو محسوب میشود.
بیتردید تایید «پزشکیان»، اتفاقی بزرگ در صحنه انتخابات ایران است که بار دیگر، احتمال قدرت گرفتن اصلاحطلبان و میانهروها را چند برابر افزایش خواهد داد.
۲. پزشکیان چندین دوره نماینده مجلس، نائب رییس مجلس و وزیر بهداشت دورهی خاتمی بوده که نامش در میان ۳ کاندیدای مورد حمایت جبههی اصلاحات (منتقد دولت و برخی نهادها در ساختار قدرت) دیده میشد. و اتفاقاً همین حمایت جبههی شبهِمطرود اصلاحات از او و تحریم ضمنیِ انتخابات در سال ۱۴۰۰ و ۱۴۰۲ توسط همین جبهه، منجر به تولیدِ وسیعِ یک پیشبینیِ قابلانتظار مبنی بر «ردصلاحیت پزشکیان» شده بود.
۳. حمایت انحصاری و تاموتمامِ این جبهه و بالاخص شخص سید محمد خاتمی از او نیز، آراءِ تشکیلاتیِ نسبتاً قابل توجهی را به سوی سبد آراء پزشکیان سرازیر میکند.
۴. خودِ «پزشکیان» که به حُریت و اخلاقمداری -حتی در جبههی رقیب- شُهره است، از مخالفان رویهی گشت ارشاد است و حتی در ماجرای فوت مهسا امینی، با حضور تلویزیون ایران، حرفهای صریح و به شدت انتقادآمیزی بر زبان راند که خشم جریانهای رقیب را برانگیخت.
۵. پزشکیان متولد مهاباد است، زبان کردی میداند و میتواند بخش زیادی از آراء قومیتی مردم کُردزبان را تصاحب کند. از طرفی، او که اصالتا آذری است و بیش از ۲۰ سال نمایندهی مردم تبریز در مجلس است و کاملاً مورد شناخت اهالی مناطق آذریزبان است. ضمن آنکه به نظر میرسد، برای آذریزبانهای ما نیز، حضور فردی از دل و ریشهی آنها در کاخ ریاستجمهوری، اهمیتِ ویژهای دارد.
پس میتوان ادعا کرد، آراء کردها و آذریزبانها برای پزشکیان بسیار کارساز خواهد بود.
۶. در انتخابات پیشرو ۶ کاندیدا، تایید صلاحیت شدهاند. در نگاه اول، صحنهی انتخابات و چیدمانش، درست به مانند سال ۱۴۰۰ به نظر میرسد؛ ۴ کاندیدای اصولگرا - انقلابی، ۱ کاندیدای میانهرو و ۱ کاندیدای اصلاحطلب.
۷. اما تفاوت بزرگ این دو انتخابات، تفاوتِ اخلاقی-شخصیتیِ رقبای پزشکیان از ۱۴۰۰ تا ۱۴۰۳ است که هماینک، به دلیل تشدید سنگین درگیریهای درونگروهی میانِ «دو قطب اصلی اصولگرا» (قالیباف - جلیلی)، کنارهگیری و انصراف به نفع دیگری، بسیار بعید به نظر میرسد؛ مگر آنکه از سطوح بالا به آنها حکم شود. درست برعکس انتخابات ۱۴۰۰ که همهی رقبای اصولگرای رییسی به سود او کنار رفتند و آراء آنها به سبدِ رأیِ رییسی اختصاص یافت.
۸. بر همین اساس، به نظر میآید که در انتخابات ۱۴۰۳، آراء جلیلی و قالیباف به سود پزشکیان شکسته خواهد شد و عدم انصراف زاکانی و قاضیزاده نیز، کار را برای انقلابیها سختتر میکند؛ هر چند انصراف آنها نیز تفاوتی جدی در کشاندنِ رقابتها به دور دوم نخواهد داشت.
۹. با این شرایط انتخابات ۱۴۰۳، اگرچه از لحاظ شاخص ردصلاحیتها شبیهِ انتخابات ۱۴۰۰ است، اما از از منظرِ شکلی، شباهتی با انتخابات ۱۳۸۴ دارد که به احتمال قوی، به دور دوم کشیده خواهد شد.
در واقع، حضور پزشکیان با آن موارد پیشگفته در دور دوم، بسیار جدی به نظر میرسد که به احتمال قوی، یا جلیلی یا قالیباف به رقابت خواهد پرداخت.
۱۰. قالیباف در انتخابات مجلس اخیر که ۴ ماه قبل برگزار شد، مانند دیگر همقطارانِ خود، با رای ۴۰۰ هزار نفره در تهران، تحقیر شد و حتی یکسوم آراء سابقِ خود در دورهی پیشتر را کسب کرد.
شاید اگر پزشکیان تاییدصلاحیت نمیشد، قالیباف میتوانست آراء بخشی از میانهروها را تصاحب کند و بخش زیادی از سبدِ رأیِ نظام را از آنِ خود کند، اما تاییدصلاحیتِ پزشکیان، ورق را علیه قالیباف برگرداند؛ بهطوریکه بهنظر میرسد این اتفاق، منجر به سرازیریِ بخش بیشتری از «آراء حامیان نظام» و «آراءِ رییسی» به «سبد رای جلیلی» خواهد شد و مابقی، به سبد رأی قالیباف اضافه خواهد شد.
۱۱. در چنین شرایطی، حدس من این است که پزشکیان با حمایتهای پیشگفته و تواناییهای خود در مناظرات، میتواند با کفِ ۶ میلیون از آراء، به دور دوم برود. و در انتخابات دور دوم نیز، با برانگیختگی قشر خاکستری، پیروز خواهد شد.
۱۲. در عین حال، اگر پزشکیان در ایام پیشرو و بالاخص در مناظرات، خوب عمل کند و آراء قشر خاکستری را تصاحب کند، میتواند مشارکت در انتخابات را افزایش دهد. و اگر مشارکت در انتخابات پیشرو از ۶۰ درصد عبور کند، پیروز و رییسجمهور قطعی، مسعود پزشکیان خواهد بود.
۱۳. مصطفی پورمحمدی وزیر اسبق کشور در دولت اول احمدی نژاد و رییس سابق سازمان بازرسی کل کشور، میتواند چهرهای شبیه به علیاکبر ولایتیِ میانهرو در انتخابات ۹۲ باشد که تاثیری جدی در پیروزی روحانی در مناظرات داشت؛ پورمحمدیِ میانهرو نیز میتواند چنین نقشی برای پزشکیان ایفا کند و حتی آراءراصولگرایان سنتی را به سوی پزشکیان، سرازیر کند.
9 نکته درباره انتخابات آینده / مثلث رقابت جلیلی ، قالیباف و پزشکیان / از رد لاریجانی تا وحدت اصلاح طلبان / 4 عامل تعیین کننده پیروز انتخابات
رضا غبیشاوی در عصر ایران نوشت:
1- رقابت اصلی در مثلث سعید جلیلی، قالیباف و پزشکیان شکل خواهد گرفت.
2- پیش بینی می شود برخلاف دو انتخابات قبلی، انتخابات آینده با مشارکت قابل قبول روبه رو خواهد شد. شمار بسیاری به ویژه در شهرهای بزرگ که در دو انتخابات قبلی، رای نداده بودند این بار پای صندوق خواهند آمد و رای می دهند. احتمال اینکه انتخابات به مرحله دوم کشیده شود بسیار است. چه کسی رئیس جمهوری آینده خواهد شد؟ دو قطبی قالیباف - پزشکیان شکل می گیرد. پیروز میدان را سطح مشارکت، مناظره های تلویزیونی، نسبت مشارکت بخش خاکستری و جو کلی جامعه تعیین خواهد کرد. جنس انتخابات 1403 شبیه 1392 است و نه 1400.
3- شوک اصلی، رد کاندیداتوری علی لاریجانی از سوی شورای نگهبان است. اینکه لاریجانی برچه اساس دوباره کاندیدا شد؟ اینکه چرا او نتوانست ردصلاحیت دوباره خود را پیش بینی کند؟ این نکته منفی درباره او به شمار می رود. او براساس کدام تحلیل یا خبر، دوباره کاندیدا شد؟ کدام فرد یا افرادی به لاریجانی برای تایید صلاحیت اطمینان داده بودند و حالا مشخص شد شکست خوردند.
در حالی که همگان انتظار داشتند وقتی دوباره ثبت نام کرد و به سرعت ستادهای خود را برپا و رسما فعالیت های تبلیغاتی را آغاز کرد پس حتما از قبل درباره تایید صلاحیت خود اطمینان کسب کرده بود اما بعدا نتایج نشان داد این گونه نیست.
4- از میان 7 عضو دولت که برای کاندیداتوری ثبت نام کرده بودند جز قاضی زاده هاشمی (رئیس بنیاد شهید) همه رد شدند.
نه محمد مهدی اسماعیلی (وزیر ارشاد) که 16 وزیر و معاون رئیس جمهوری برای او استشهاد دست نویس امضا کردند و نه بذرپاش که بسیاری فکر می کردند از گزینه های جدی به شمار آید. قاضی زاده هاشمی هم به عنوان نمادی از دولت رئیسی به شمار نمی آید.
5 - عبدالناصر همتی در انتخابات سابق تایید شد اما در انتخابات فعلی، تایید نشد. اینکه در فاصله 3 سال چه اتفاقی رخ داد تا شورای نگهبان یک کاندیدای تایید شده را رد کند نمی دانیم. این برای چندمین باری است که در شورای نگهبان اتفاق مشابه رخ می دهد. احمدی نژاد 84 و 88 تایید شد و در سه انتخابات 96 و 1400 و 1403 ردصلاحیت شد. با این حال، 3 کاندیدای دوره قبل یعنی زاکانی، جلیلی و قاضی زاده هاشمی دوباره حضور دارند.
6- زاکانی بعد از انتخابات شهردار تهران شد. اگر او دوباره به سود یکی از کاندیداها (احتمالا سعید جلیلی) کناره گیری کند دوباره نقش پوششی خواهد داشت و این برای او یک رفتار ناپسند خواهد بود. اگر رقابت را ترک نکند بخش مهم و تعیین کننده ای از رای اصولگرایان را جذب خواهد کرد و این به ضرر اصولگرایان و به سود اصلاح طلبان است.
7- کمتر کسی باور می کرد پزشکیان تایید شود. پزشکیان تا همین چند ماه قبل برای تایید کاندیداتوری مجلس هم با مشکل مواجه شده بود. پزشکیان به عنوان تنها کاندیدای واقعا اصلاح طلب، همه اصلاح طلبان را پشت سر خود جمع خواهد کرد. در میان 6 کاندیدا ، 5 اصولگرا و تنها یک اصلاح طلب هستند. شورای نگهبان اجماع اصلاح طلبان را راحت کرد و در مقابل، 5 گزینه اصولگرایان، این اردوگاه را متفرق می کنند.
شورای نگهبان با رد لاریجانی، اجماع اصلاح طلبان بر سر پزشکیان را راحت کرد. اگر لاریجانی تایید می شد بخشی از اصلاح طلبان و حامیان مردمی آنها به سمت لاریجانی گرایش پیدا می کردند اما الان اجماع کامل در اردوگاه اصلاح طلبان در پشت سر پزشکیان است.
قابل پیش بینی است پزشکیان علاوه بر اصلاح طلبان، طبقه متوسط و بخشی از جوانان را جذب خواهد کرد. علاوه بر این او ظرفیت جذب رای استان های شمال غربی و غرب کشور را نیز دارد. پزشکیان، یک دکتر واقعی است؛ پزشک و جراح قلب و از طبقه بالای اجتماعی است. وزیر بهداشت دولت خاتمی بود و چند دوره هم نماینده مجلس و نائب رئیسی مجلس. در همه مراحل هم سابقه قابل قبولی از خود به جا گذاشته است. پزشکیان می تواند رای بخشی از اصولگرایان و بخش های خاموش جامعه را نیز جذب کند.
8- قالیباف از 1384 تا 1403 ، چهار مرتبه کاندیدای ریاست جمهوری شده است. قالیباف 1403 نسبت به 84 و 92 و 96 متفاوت است. او هر بار توانست رای بخشی از جامعه را جذب کند. در 84 بخش زیادی از طبقه متوسط را نمایندگی می کرد. در 92 و 96 اما به عنوان کاندیدای اصولگرا به میدان آمد. حالا اما با تفاوت های بزرگتر از قبل به میدان آمده است.
9- رای اساسی اصولگرایان میان قالیباف و سعید جلیلی و زاکانی تقسیم خواهد شد. نسل جدید و افراد کم سن و سال به جلیلی و افراد سن بالاتر به قالیباف و زاکانی رای خواهند داد. این هدیه خوبی برای اردوگاه پزشکیان است. حامیان سعید جلیلی و زاکانی در جامعه ایرانی اندک اند. آنانی که مثل این دو رفتار و گفتار داشته باشند. به ویژه سعید جلیلی که سابقه مسوولیت او در مذاکرات هسته ای در سال های 86 تا 92 تاکنون در مقابل دیدگان همه است. انتقال پرونده هسته ای ایران از آژانس به شورای امنیت در دوره او رخ داد تا برای اولین بار تحریم های شورای امنیت سازمان ملل علیه ایران تصویب شود و کشور وارد کلافی شود که تاکنون نه با دست و نه با دندان باز نشده است.
رقابت اصلی میان قالیباف و پزشکیان است
صوفی: کاندیداتوری قالیباف و حذف لاریجانی عجیب است /به پیام خاتمی توجه کردند و پزشکیان را ردصلاحیت نکردند
صوفی در گفتگویی که با خبرآنلاین داشته، میگوید: « آمدن قالیباف و حذف لاریجانی عجیب است. اگر این دو میآمدند، این دو در مناظرات برابر جریان پایداری، به یکدیگر کمک میکردند و در پایان کار براساس دادههای نظرسنجی یکی به نفع دیگری کنارهگیری میکرد.»
در ادامه گفتگویعلی صوفی، داوطلب ردصلاحیت شده انتخابت ریاست جمهوری را میخوانید.
آقای صوفی! از نتیجه احراز صلاحیتها غافلگیر شدید؟
بله، میشود گفت.
کاندیداتوری قالیباف و حذف لاریجانی عجیبتر است
در این دور از انتخابات بازهم چهرههایی نظیر لاریجانی که رهبری در انتخابات ۱۴۰۰ درباره او گفته بودند «به بعضی از افرادی که صلاحیتشان احراز نشد، ظلم وجفا شد.»، مجدداً ردصلاحیت شدند و ...
ردصلاحیت لاریجانی مقداری عجیب است. به عبارت دیگر ردصلاحیت ما طبیعی است اما ردصلاحیت لاریجانی مقداری عجیب است چراکه او بدون تضمین ثبتنام نکرده، یعنی حتماً تضمینی بوده و صحبتی شده، که لاریجانی ثبتنام کرده است.
ضمن اینکه لاریجانی و قالیباف یک تیم هستند و آمدن قالیباف و حذف لاریجانی عجیبتر است. اگر این دو میآمدند، این دو در مناظرات برابر جریان پایداری و حکومت اسلامی، به یکدیگر کمک میکردند و در پایان کار براساس دادههای نظرسنجی یکی به نفع دیگری کنارهگیری میکرد.
البته کنارهگیری افراد به نفع یکدیگر مسبوق به سابقه است کما اینکه سال ۸۴ در اوج تبلیغات از قالیباف خواستند که به نفع احمدینژاد کنارهگیری کند. در این انتخابات هم روند طبیعی به این صورت بود که لاریجانی را ردصلاحیت نمیکردند و همان ۳ روز آخر تصمیمگیری میکردند، اما اینکه الان لاریجانی را ردصلاحیت کردند، بسیار عجیب بود.
اینکه پزشکیان را نگه داشتند عجیب است
ردصلاحیت بنده خیلی دور از انتظار نبود، به این معنی که میدانستم این اقدام را انجام میدهند. البته اینکه پزشکیان را نگه داشتند عجیب است و نقطه مثبتی است چراکه جبهه اصلاحات او را به عنوان گزینه خود در انتخابات ریاست جمهوری معرفی کرده و خاتمی هم گفته اگر کاندیدای مورد نظر ما تایید نشود مانند گذشته کنار مردم میروم و رأی نمیدهم.
اما این نکته که آنها به نوعی به پیام خاتمی توجه کردند و پزشکیان را نگه داشتند، اقدام معتدل و عاقلانهای است که انجام دادند.
منظور شما از اینکه گفتید قالیباف و لاریجانی در یک تیم هستند، چیست؟
منظور این است که لاریجانی و قالیباف در جناح معتدل اصولگرایان قرار دارند، لذا یکی هستند.
پایگاه اجتماعی پزشکیان خوب است
جهانگیری هم از جمله گزینههای جبهه اصلاحات بود، شانس او برای رأیآوری بیشتر از پزشکیان نبود؟
خیر، در سال ۱۴۰۰ پزشکیان و جهانگیری را ردصلاحیت کرده بودند اما پایگاه اجتماعی پزشکیان به دلیل مسائل قومی و اعتبار اصلاحطلبان خوب خواهد بود.
رقابت اصلی میان قالیباف و پزشکیان است
از میان چهرههای تایید صلاحیت شده، رقابت اصلی میان چه کسانی خواهد بود؟
بنده فکر میکنم رقابت اصلی میان قالیباف و پزشکیان خواهد بود و گزینههای دیگر شانسی نخواهند داشت.
*بنابراین دو قطبی شکل خواهد گرفت؟
بله دو قطبی شکل میگیرد.
تفاوت رفتار قالیباف با هاشمی رفسنجانی و مهدوی کنی /وقار حرفهای که قالیباف رعایت نکرد و از سابقون انقلاب الگو نگرفت
محمدهادی جعفرپور، وکیل دادگستری از جمله حقوقدانانی است که اعتقاد دارد، ثبتنام قالیباف به عنوان رئیس مجلس منع قانونی ندارد. او روز سوم خرداد ۴۰۳ طی یادداشتی در روزنامهی هممیهن در این باره نوشته است: «... عطف به عبارت مندرج در اصل ۱۳۱شورای مورد اشاره میبایست ترتیب انتخاب رئیسجمهور جدید را بدهد؛ لذا بنا به همان بحث کفالت نهاد ریاستجمهوری و آنچه از مفهوم و منطوق این عبارتِ (ترتیبی دهد که حداکثر ظرف ۵۰ روز رئیسجمهور جدید انتخاب شود) استتناج میشود، آن است که تنها تکلیف و صلاحیت تعریفشده برای این شورا اتخاذ تصمیم برای برگزاری انتخابات است و ادامهی تشریفات برگزاری انتخابات ریاستجمهوری به سیاق شرایط عادی و بنابر قانون حاکم بر انتخابات ریاستجمهوری در حدود وظایف و اختیارات تعریفشده برای وزارت کشور و با نظارت شورای نگهبان بوده، این شورا در این مرحله فارغ از صلاحیت و مسئولیت تلقی میشود.»
علی فتاحی زفرقندی قائممقام پژوهشکده شورای نگهبان نیز در گفتوگویی که ۵ خرداد با فارس انجام داده گفته که به لحاظ قانونی منعی برای این کار وجود ندارد: «انتخابات ریاستجمهوری ممنوعیتی برای هیچیک از جایگاههای سیاسی کشور ندارد. در ماده ۳۷ محدودیتی ذکر شده است برای افرادی که مستقیما در نظارت بر انتخابات و اجرای انتخابات نقش دارند. کسانی که صرفا در اجرا و نظارت مستقیما نقش داشته باشند نمیتوانند ثبتنام کنند .اجرای انتخابات در سیاستهای کلی انتخابات و قانون انتخابات ریاستجمهوری بر عهدهی وزارت کشور و وزیر کشور است طبیعتا زیرمجموعهی آنها رئیس ستاد انتخابات کشور و دبیر ستاد انتخابات کشور و امثال اینها که در فرایند انتخابات نقش مستقیم دارند نمیتواند ثبتنام کنند. ارکان نظارتی هم مستقیم بر انتخابات نظارت میکنند مثل اعضای شورای نگهبان و اعضای هیأتهای نظارت بر انتخابات شورای نگهبان که مستقیما بر امر انتخابات نظارت دارند هم امکان ثبت نام ندارند. در مورد سایر افراد هیچ ممنوعیتی وجود ندارد. بر اساس یک تحلیل حقوقی نسبت به این سه نفری که عضو شورای اجرایی هستند اولا نسبتشان مثل رئیسجمهور است که اگر رئیسجمهور خودش حضور داشته باشد میتواند در انتخابات نامزد شود. وظایفی که به رئیس قوه قضاییه و قوه مقننه و معاون اول رئیسجمهور در شورای برگزاری داده شده است کاملا شبیه رئیسجمهور است و در نتیجه ثبتنام آنها در انتخابات ممنوعیت قانونی ندارد.»
تعارض منافع ایجاد میشود
مخالفان ثبتنام قالیباف برای انتخابات ریاستجمهوری هم استدلالهای خودشان را دارند. از جمله روزنامهی سازندگی روز ۵ خرداد ۴۰۳ طی مطلبی با عنوان «مورد عجیب قالیباف»، ثبتنام احتمالی او را در انتخابات ریاستجمهوری با این استدلال زیر سوال برده است: «... مطابق ماده ۳۱ قانون انتخابات ریاستجمهوری (اصلاحی۲۶/۱۰/۹۱) تصریح میکند که در حالت عادی، وزارت کشور مجری برگزاری انتخابات ریاست جمهوری است و زیر نظر هیأت اجرایی مرکزی انتخابات با ترکیب اعضایی که مشخص شده، اقدام مینماید. همچنین مطابق ماده ۳۷ (اصلاحی ۲۸/۸/۶۵) کلیهی افرادی که مسئولیت مستقیم در امر انتخابات ریاستجمهوری به صورت اجرا یا نظارت دارند، در صورتی میتوانند داوطلب شوند که قبل از ثبتنام از سمت خود استعفا کرده و در آن سمت شاغل نباشند. با توجه آنچه ذکر شد، رئیس مجلس در صورتی که برگزاری انتخابات ریاستجمهوری مطابق اصل ۱۳۱ باشد، نمیتواند کاندیدای ریاستجمهوری شود مگر اینکه از ریاست مجلس استعفا دهد. البته در شرایط عادی و عدم اعمال اصل ۱۳۱ منعی برای ورود وی به عرصه انتخابات وجود ندارد. به تعبیر دیگر آنطور که از اصل ۱۳۱ و مواد ذکر شده مستفاد میشود، قانونگذار شأن و جایگاه مجری انتخابات را استثنائا در این بزنگاه حساس به شورای فوق که ترکیبی از معاون اول، رئیس مجلس و رئیس قوه قضائیه است تفویض کرده و در صورت کاندیداتوری هر یک از اعضای این شورا در انتخابات به دلیل ذینفع بودن، تعارض منافع به وجود آمده که به سلامت انتخابات آسیب میزند.»
کامبیز نوروزی، حقوقدان دیگری است که در این زمینه اظهار نظر کرده، از نگاه او گرچه حضور قالیباف در انتخابات ریاستجمهوری منع قانونی ندارد اما تضاد منافع ایجاد میکند: «از لحاظ قانونی که حضور محمد مخبر و محمد باقر قالیباف در انتخابات ریاستجمهوری مانعی ندارد... از نظر اصول انتخابات آزاد کاندیداتوری محمد مخبر و محمد باقر قالیباف چندان کار درستی نیست. حضور آقایون مخیر و قالیباف موجب رقابت نابرابر میشوند... کسانی که در یک جایگاه حکومتی هستند از یک سری امکانات برخوردارند و اخبار مربوط به این افراد اخبار مرتبط با مقامشان است و طبیعتا به دلیل همین مقام اخبار مربوط به این افراد به خوبی منتشر می شود و این موجب یک رقابت و انتخابات نابرابر میشود... بعد از فوت آقای رئیس جمهور شورایی که مرکب از روسای قوای قضاییه ، مقننه و کفیل رئیس جمهور یعنی محمد مخبر مسئول اجرای انتخابات شدند بنابراین حضور رئیس مجلس در این شورا همراه با نامزدی ایشان موجب تعارض منافع می شود... در واقع یک نامزد است که خود مجری انتخابات نیز می شود و این تعارض منافع مهمی ایجاد میکند. (تابناک/ ۸ خرداد ۴۰۳)
الگوهای تاریخی که نادیده گرفته شدند
نهایتا با همهی این اظهار نظرهای موافق و مخالف، محمدباقر قالیباف که روز هفتم خرداد سکان ریاست مجلس جدید را نیز به عهده گرفت و یک هفته بعد در آخرین مهلت ثبتنام کاندیداهای ریاستجمهوری در وزارت کشور حاضر شد و با گرفتن شناسنامهی خود رو به دوربین خبرنگاران نشان داد که ریاست مجلس را برای خود کافی نمیداند. اقدامی که با وجود عدم منع قانونی چندان خالی از شبهه نیست هرچند که برخی موافقان بخواهند با قیاسهای معالفارق تاریخی آن را توجیه کنند. مثل اشارهی حسین کنعانیمقدم کارشناس سیاسی به نامزدی هاشمی رفسنجانی و ناطق نوری [به ترتیب] در انتخابات دور پنجم و هفتم ریاستجمهوری که همزمان از ریاست مجلس نیز استعفا ندادند. کنعانیمقدم با استناد به این دو نمونه ثبتنام قالیباف را خالی از اشکال میخواند: «طبق قانون اجباری مبنی بر استعفای سران قوا و مسئولین وجود ندارد؛ اینکه برخی رئیس مجلس بودن آقای قالیباف را وسیلهای برای حمله به ایشان کردهاند درست نیست. در گذشته هم داشتیم که روسای مجلس نامزد انتخابات شدند مثل آقای ناطق نوری و هاشمی و یا فردی از شهرداری رئیسجمهور شده و اینگونه نبوده که افراد بدون مسئولیت یکباره رئیسجمهور شوند.» (گفتوگو با روزپلاس، ۱۸ خرداد ۴۰۳)
او در حالی برای توجیه کار قالیباف به این دو نمونهی تاریخی اشاره میکند که برای ثبتنام آن دو در آن مقاطع هیچ شائبهای وجود نداشت و آنها دستاندرکار برگزاری انتخابات به شمار نمیرفتند، در حالی که اگر بنا به نمونههای تاریخی باشد دو نمونهی بسیار ملموستر برای ماجرای قالیباف وجود دارد؛ نمونههایی که به نظر میرسد بد نبود قالیباف با الگوبرداری از آن وقار حرفهای خود را همچون آنان و نیز چون محمد مخبر حفظ میکرد.
یکی از نمونههای یادشده عملکرد مرحوم آیتالله مهدوی کنی در مقطع عضویتش در شورای نگهبان هنگام تاسیس آن در سال ۵۸ است. ایشان در کتاب خاطرات خود (مرکز اسناد انقلاب اسلامی، زمستان ۸۵) در این باره مینویسد:
در ارتباط با تاسیس شورای نگهبان باید عرض کنم که بنده در اولین دورهی شورای نگهبان، به دستور امام، عضو بودم. بعد از مدتی مسئولیت وزارت کشور به من پیشنهاد شد. در آنجا این مسئله را با دوستان شورای نگهبان در میان گذاردم که آیا جمع بین عضویت در شورای نگهبان (به عنوان یکی از فقهای شورای نگهبان) و وزارت کشور امکان دارد؟ شبهه از اینجا ناشی میشد که شورای نگهبان به یک معنا متمم قوهی مقننه است و در حقیقت، جزء قوهی مقننه محسوب میشود. از آن طرف، وزارت کشور جزء قوهی مجریه است. از آنجا که اینها باید از هم جدا باشند، این شبهه پیش میآمد که سرپرستی وزارت کشور (چون ابتدا سرپرست بودم) چطور با عضویت در شورای نگهبان که متمم قوهی مقننه است جمع میشود؟ در آنجا بنده این مسئله را به بحث گذاشتم. بیشتر دوستان این را مشکل نمیدانستند و میگفتند که شورای نگهبان متمم قوهی مقننه نیست بلکه به یک معنا از طرف مقام رهبری ناظر بر وضع قوانین و تطبیق آنها با قوانین شرع و قانون اساسی است. بعضیها هم میگفتند بالاخره یک بُعد آن، بُعد قانونگذاری است و تا این شورا آن قانون را تایید نکند، قانون به صورت قانون درنمیآید، پس متمم قوهی مقننه است. از آنجا که مسئله، مورد شبهه بود بهتر دیدم که استعفا بدهم. البته کسی به من نگفت استعفا بده. من خودم نامهای خدمت امام نوشتم. عرض کردم بنده برای اینکه هیچ ابهامی باقی نماند و کسی (از موافق یا مخالف) نسبت به نهادی که کار اساسی انجام میدهد و نگهبان قوانین شرع و قانون اساسی است، شبههای وارد نکند، اجازه خواستم که استعفا بدهم. ایشان هم پذیرفتند. بعد صحبت این بود که چه کسی به جای بنده بیاید. بنده از جمله افرادی که خدمت امام پیشنهاد دادم، جناب آقای امامی بود. یکی دو نفر دیگر هم برای جایگزینی پیشنهاد دادم. امام هم آقای امامی را پذیرفتند و به ایشان حکم دادند.
نمونهی دیگر عملکرد مرحوم هاشمی رفسنجانی در مقطع ثبتنام کاندیداهای نخستین دور مجلس شورای اسلامی است. آیتالله هاشمی که در آن زمان سرپرست وزارت کشور بود برای شرکت در انتخابات مجلس و جلوگیری از بروز هر نوع شائبهای، از آن منصب استعفا کرد. متن استعفانامهی ایشان به شورای انقلاب مورخ سهشنبه ۷ اسفند ۵۸ به این شرح بود:
بسمالله الرحمن الرحیم
اهمیت فوقالعادهی مجلس شورا، ایجاب میکند که انتخابات و نمایندگان و خود مجلس شورا از هرگونه شبهه و شائبهای که بهانهی انتقاد به دست بدخواهان و دشمنان انقلاب اسلامی بدهد، مبرا باشد. اینجانب به خاطر اهمیتی که برای نقش مجلس شورا در سرنوشت انقلاب کشورمان قائلم، تصمیم گرفتهام که به عنوان نامزد نمایندگی مجلس از تهران در انتخابات شرکت نمایم. با اینکه شرکت وزرا در انتخابات مجلس، همانند انتخابات ریاستجمهوری مانع قانونی ندارد ولی به خاطر حفظ اعتبار و حیثیت مجلس و انتخابات ترجیح میدهم در جریان برگزاری انتخابات در سمت سرپرستی وزارت کشر که مجری انتخابات است، نباشم؛ لذا از برادران محترم اعضای شورای انقلاب اسلامی انتظار دارم که در ایام برگزاری انتخابات از خدمت ناچیز من در این سمت چشم بپوشند و اجازه بدهند در سنگر مورد نظر و عقیدهام به خدمت بپردازم. اکبر هاشمی رفسنجانی (مرکز اسناد آیتالله هاشمی رفسنجانی)
دومین خرداد اصلاح طلبان
اعتماد نوشت: «یکی در برابر 5 نفر»؛ ترجیعبند مناسبی است که درخصوص نامزدهای انتخابات ریاستجمهوری چهاردهم میتوان از آن بهره برد. انتخاباتی که در آن مسعود پزشکیان به عنوان تنها نامزد اصلاحطلب میبایست در برابر 5 چهره اصولگرا شامل افرادی چون: محمدباقر قالیباف، امیرحسین قاضیزاده هاشمی، سعید جلیلی، علیرضا زاکانی و مصطفی پورمحمدی صفآرایی کند. برخی کاربران در فضای مجازی به استقبال تایید صلاحیت پزشکیان رفته و برگزاری مناظرههای انتخاباتی را با عباراتی چون 5+1 نظیرسازی کردند. اما حول و حوش ساعت 30: 13 دیروز بود که سخنگوی شورای نگهبان اعلام کرد که فرآیند احراز صلاحیتها به پایان رسیده و نام افراد تایید صلاحیت شده راهی وزارت کشور شده است.
مطابق معمول قبل از اعلام رسمی نامزدهای نهایی، این خبرگزاریهای اصولگرا بودند که از مفاد نامه محرمانه شورای نگهبان به وزارت کشور باخبر شدند! ابتدا تسنیم و پس از آن، خبرگزاری مهر، اسامی 6 نامزد نهایی را منتشر کردند تا تب انتخابات در کشورمان به بالاترین درجه خود برسد. دقایقی پس از انتشار اسامی در رسانههای اصولگرا، وزارت کشور رسما از افراد تایید صلاحیت شده رونمایی کرد. با مشخص شدن اسامی 6 نامزد، رسما صفکشیهای انتخاباتی میان دو جناح اصلی کشور آغاز شد. لحظاتی پس از اعلام نتایج نهایی احراز صلاحیت نامزدهای انتخابات ریاستجمهوری اما نام مسعود پزشکیان به جهشی چشمگیر در گوگل در صدر لیست نامزدها قرار گرفت.
جریان اصلاحات آماده حمایت تمامقد
از پزشکیان میشود
در شرایطی که برخی افراد و گروهها تصور میکردند هر نامزدی که در لیست جبهه اصلاحات قرار بگیرد با تیغ تیز ردصلاحیتها مواجه میشود اما تایید صلاحیت پزشکیان نشان داد که یک چنین پیشبینیهایی فاقد استنادات کافی است. حمیدرضا جلاییپور به عنوان یکی از چهرههای شاخص روزنهگشا، اعلام کرد نه فقط روزنهای گشوده شده بلکه راهی برای تحقق منافع ملی باز شده است. جبهه اصلاحات نیز بلافاصله پس از قرار گرفتن نام یکی از 3 نامزد مورد نظرش در لیست تایید صلاحیتشدگان، نشست ویژهای با هدف بررسی راهکارهای حمایت از پزشکیان برگزار کرد. پیگیریهای «اعتماد» از نشست جبهه اصلاحات حاکی است که جبهه در حمایت تمامقد از نامزد تایید صلاحیت شده خود جدی است و قرار است همه ظرفیتها و امکانات خود را برای این منظور به کار بگیرد. پزشکیان اما در عین وفاداری به ایدههای اصلاحطلبانه، تلاش میکند تا تصویری فراجناحی از خود ارائه کند. به همین دلیل است که در جمع نمایندگان اصولگرای مجلس و نهادهای سیاستگذار کشور از رویکردهای اصلاحی صحبت و از راهبردهای اصلاحطلبانه دفاع میکند، در عین حال در جمع اعضای جبهه اصلاحات، خود را طرفدار اصولی معرفی میکند که نهایتا منجر به تحقق منافع ملی میشود.
در فضای مجازی چه میگذرد؟
مسعود پزشکیان به عنوان چهرهای که واجد شاخصهای ویژه بسیاری است، توجهها را در فضای عمومی و شبکههای اجتماعی به خود جلب کرد. شاخصهای پزشکیان ازجمله صراحت لهجه، عدالتطلبی، اصلاحگری، سادهزیستی، دوری از هرگونه رانت و فسادی، تخصصگرایی و... او را در شمایل یکی از 3 نامزد اصلی جبهه اصلاحات قرار داد. بلافاصله پس از مشخص شدن نامزدی پزشکیان چهرههایی چون محمدرضا عارف، الیاس حضرتی، علی ربیعی و... با حضور در ستاد پزشکیان ضمن اعلام حمایت حداکثری از این چهره، آمادگی خود را برای همکاری و مشارکت اعلام کردند. کاربران فضای مجازی هم با هشتگهایی چون، #پزشکیان، #سلام_بر_اصلاحات و #یکی_برای_مردم از وزیر بهداشت و درمان دولت اصلاحات حمایت کردند. برخی کاربران فضای مجازی با نظیرسازی شیوه سیاستورزی ماهاتیر محمد و مسعود پزشکیان که هر دو از حوزه طبابت راهی اتمسفر سیاسی شدند، اظهار امیدواری کردند که حضور پزشکیان، ایران را مانند مالزی در مسیر توسعه پایدار قرار بدهد. احمد زیدآبادی اما با انتشار یادداشتی در کانال تلگرامی خود پیشبینی کرده پزشکیان از شانس بسیار بالایی برای پیروزی در انتخابات برخوردار است. این فعال سیاسی و رسانهای نوشت: مسعود پزشکیان از همین حالا میتواند خود را برای رقابت در مرحله دوم آماده کند. رقیبش اما نامشخص است. اگر فهرست غیررسمی کاندیداهای تایید شده از سوی شورای نگهبان دقیق و صحیح باشد، از هماکنون میتوان گفت که انتخابات ریاستجمهوری دوره چهاردهم دومرحلهای خواهد شد. ردصلاحیت علی لاریجانی بهرغم تاکید رهبری بر تضییع حقش در دوره قبل، بسیار عجیب است، اما فردی که میتواند نقشی مشابه لاریجانی را حتی قدرتمندتر و موثرتر از او بازی کند، مصطفی پورمحمدی است. اگر آقای پورمحمدی از قدرت بیانش در مناظرات انتخاباتی به خوبی استفاده کند، چه بسا یکی از طرفین مرحله دوم انتخابات او باشد.
سایه روشنهای کابینه احتمالی پزشکیان
پس از انتخاب مسعود پزشکیان به عنوان نامزد نهایی جریان اصلاحات، گمانهزنیها درخصوص کابینه احتمالی پزشکیان داغ شد. بررسی دیدگاههای پزشکیان نشان میدهد که او معتقد به استفاده از ظرفیتهای کامل کشور برای دستیابی به بهترین نتیجه است. پزشکیان بهرغم بهرهمندی از رویکردهای اصلاحگرایانه، هرگز رویکردهای جناحی و قومیتی را در تصمیمسازیهایش دخیل نمیکند. به اعتقاد این چهره، هر فرد و گروهی که واجد شایستگی حداکثری برای راهبری در حوزه خاصی باشد، باید سکان هدایت ساختار مورد نظر را به دست بگیرد. بر این اساس است که پزشکیان در پاسخ به پرسشی در این خصوص که آیا در دولت احتمالی شما افرادی مانند محمدجواد ظریف حضور خواهند داشت؟ میگوید: «شخصا برای همکاری مِنت افرادی که تجربه دارند، علم دارند و آگاهی دارند را میکشم. نه اینکه افرادی روی کار بیایند که (بگویند) همین که ما میگويیم (درست است) ما اگر از توانمندها، عالمها، دانشمندها، نخبهها و... استفاده کنیم به اهداف و رسالتهایی که رهبری اعلام کردهاند، میرسیم.» او ادامه میدهد: «اگر جناحی و دستهای عمل کنیم، پس از 45 سال همچنان عقبگرد میکنیم. اصولا پس از 45 سال نباید فقر میداشتیم. نباید مسائل اخلاقي میداشتیم. بايد در منطقه در جایگاه نخست قرار میداشتیم، چرا نشدهایم؟ چون کار را به دست افرادی دادهایم که انگیزه، مهارت و علم، جهت رسیدن به اهداف را ندارند.» در عین حال، یکی از نمایندگان مجلس از انتخاب علی عبدالعلیزاده وزیر اسبق مسکن و استاندار اسبق آذربایجان شرقی به عنوان ريیس ستاد انتخاباتی مسعود پزشکیان خبر داده است. اگر یک چنین خبری صحت داشته باشد با توجه به این واقعیت که رویکردهای عبدالعلیزاده همواره در راستای تحقق گفتمان اصلاحات مبتنی بر شایستهسالاری و تخصصگرایی بوده است، میتوان امید داشت که کابینه احتمالی پزشکیان را افراد متخصصی از جناحهای مختلف با توفق چهرههای اصلاحطلب در بر بگیرد.
اگر مشارکت به ۵۰ درصد برسد، احتمال پیروزی پزشکیان در دور اول وجود دارد / زاکانی و قاضی زاده انصراف خواهند داد
محمد مهاجری، فعال سیاسی اصولگرا میگوید اگر مشارکت به ۵۰ درصد برسد، احتمال حتی مرحله اولی شدن پزشکیان وجود دارد. مهاجری درباره توانایی جذب آرا خاکستری توسط پزشکیان به انتخاب گفت: جریان اصلاح طلب یک موقعیت دارد و اینکه چقدر بتواند از آن استفاده کند مشخص نیست. اگر یک دو قطبی جدی درست شود، آرا قومیتها جذب میشود، اما من در آن تردید دارم.
وی در رابطه با ایجاد دو قطبی در انتخابات بیان کرد: من فکر میکنم که زاکانی و قاضیزاده هاشمی نخواهند ماند.
این تحلیلگر ادامه داد: جلیلی و قالیباف و پزشکیان سه نفر اصلی انتخابات هستند. در فضای این سه نفر، ممکن است هرکدام تصور کنند که خودشان به مرحله دوم میروند.
مهاجری تصریح کرد: در صورت ورود به مرحله دوم، اصولگرایان متحد میشوند و فرد اصولگرا پیروز میشود. البته اگر مشارکت به ۵۰ درصد برسد، احتمال حتی مرحله اولی شدن پزشکیان وجود دارد، اما اضافه کردن ۱۵ میلیون رأی به صندوق انتخابات، بسیار دشوار است.
مهاجری درباره میزان مطلوبیت پزشکیان برای جامعه گفت: من معتقدم که پزشکیان از جلیلی و زاکانی بهتر است. هیچ دلیلی وجود ندارد که پزشکیان از قالیباف بدتر باشد؛ به خصوص اینکه قالیباف همیشه حاشیه داشته، اما پزشکیان بی حاشیهترین است؛ بنابراین یک عقبه اصلاح طلبی میتواند به او کمک کند. قالیباف یک چهره نظامی است و دیدگاههای منفی درباره او وجود دارد.
مهاجری خاطرنشان کرد: قالیباف و جلیلی دوست ندارند مشارکت گسترده شود. پزشکیان نیازمند افزایش مشارکت است. اصولگراها نیز حاضر نیستند که وقتی پزشکیان رئیس جمهور شد، راحت کار کند. اصولگراها با خودشان هم نمیسازند.
کد مطلب: 476851