کد QR مطلبدریافت لینک صفحه با کد QR

در دومین اجلاسیه علمی جهان فکری و سلوک حضرت آیت‌الله سید کرامت‌الله ملک‌حسینی (ره) مطرح شد؛

فرزند آیت‌الله سید کرامت‌الله ملک‌حسینی (ره): پدرم می‌ایستاد و فحش می‌خورد، لذت می‌برد و می‌دانست در دفاع از دین به او توهین می‌شود / به نام دین حرکاتی شد که مرحوم آقا‌ ایستاد و نگذاشت یک تنش پایان ناپذیر و جبران ناپذیر اتفاق بیفتد / فرزندانتان را برای زمان خودتان تربیت نکنید، این‌ها برای زمانی خلق شده‌اند که زمان شما نیست / دلهره‌های اجتماعی ناشی از این است که مدار خدای متعال نیست / بسیاری از روحانیون گرایش به تفکر شریعتی پیدا کرده بودند، ‌مرحوم آقا و تعدادی از روحانیون‌ ایستادند و حکم به کفر و قسط و انحراف کردند

24 آبان 1403 ساعت 8:35

آقای دکتر سروش در تلویزیون صحبت می‌کردند، و کتاب تفسیر خطبه متقین‌ایشان چاپ شد، و من به مرحوم آقا عرض کردم آقای دکتر سروش بحث‌های خوبی مطرح می‌کند، گوش می‌کنید؟‌ایشان گفتند که بی‌سوادید درس بخوانید. خدا عذاب کند مسئولان صدا و سیما را که دست بچه‌ها را در دست چنین فردی می‌گذارند که کفر را به نام‌ایمان و در پوششی دینی نشان می‌دهند.


دومین اجلاسیه علمی جهان فکری و سلوک حضرت آیت‌الله سید کرامت‌الله ملک‌حسینی (ره) در یاسوج مرکز استان کهگیلویه و بویراحمد برگزار شد.
به گزارش کبنا از یاسوج، شامگاه (چهارشنبه ۲۳ آبان ماه ۱۴۰۳) دومین اجلاسیه علمی جهان فکری و سلوک حضرت آیت‌الله العظمی سید کرامت‌الله ملک‌حسینی (ره) در سالن اداره‌کل کتابخانه‌های عمومی استان کهگیلویه و بویراحمد با حضور جمعی از مسئولان کشوری و استانی برگزار شد.
آیت الله سید شرف الدین ملک حسینی استاد برجسته حوزه‌های علیمه و نماینده مردم استان کهگیلویه و بویراحمد در مجلس خبرگان رهبری در این اجلاسیه به سخنرانی پرداخت و با بیان اینکه اگر انسانی عالمی را تکریم کند، پروردگار او را تکریم کرده است، اظهار کرد: درود بر شما که به احترام مردی بزرگ آمده‌اید، شایسته احترام هستید. ۱۵ سالم بود که انقلاب پیروز شد، نوجوانی بودیم؛ ولی گرایش‌ها را می‌دیدیم، گفت و گو‌های مردم با‌ایشان را به یاد دارم، سخنرانی‌های مرحوم آقا را به یاد دارم، ولی چون گرایشم نقل وقایع و تاریخ نیست حساس نبودم که کتب نگارش شده را مطالعه کنم و مطالبی که آقای روشنفکر فرمودند بدانم و ببینم؛ ولی این تقسیم‌بندی را توضیح خواهم داد، ولی این تقسیم‌بندی بین جبهه خان زاده‌ها و کدخدایان و جبهه انقلاب تقسیم‌بندی دقیقی نیست. اولاً کلمات را باید در جغرافیای خاص خودش باید معنی کنند، تا معنا پیدا کنند. دوماً کلمات بار معنایی‌شان تغییر می‌کنند و باید دقت داشت که کلمه انقلابی در آن روز و امروز متفاوت ادا می‌شود و گستره معنایی متفاوتی داشت.
وی گفت: اکثریت و اقلیت، مجاهدین خلق، جنبش مسلمان مبارز خود را انقلابی می‌شمردند، رگه‌های در این استان داشتند. کسانی که خود را مذهبی می‌دیدیدند و متأثر از اندیشه‌های شریعتی بودند، خود را انقلابی می‌دیدند، گاه برای دشمنی با روحانیت در یک جبهه قرار می‌گرفتند، اما چرا مرحوم آقا در مقابل کسانی‌ایستادند که ادعای انقلابی‌گری داشتند، و ایستاد و نگذاشت این افراد صحبت‌ها و هیجانات اجتماعی خود را ادامه دهند، یک بار این موضوع را توضیح خواهم داد، هر چند که گرایشم بازگویی و بازخوانی تاریخ نیست.
وی گفت: فتنه‌هایی در فارس، گنبد کاووس، کردستان، آذربایجان غربی رخ داد، و مرحوم آقا پیش‌بینی می‌کرد که این‌ها به ادعای دینداری می‌خواهند فتنه‌ای در منطقه ایجاد کنند که انقلاب نتواند به اهدافش برسد.
یادم هست می‌فرمود قصه لر با قصه غیر لر فرق دارد، این را هم دولت شاهی میدانست، و هم دیگران. که اگر فتنه‌ای در قلب مناطق لر نشین رخ دهد، این فتنه مثل فتنه گنبد کاووس و فتنه‌های دیگر قابل جمع کردن نیست، به همین دلیل هم‌ایشان تلاش می‌کرد به نام دین و انقلاب مبادا کسانی جبهه بگیرند و فتنه کنند.
دومین اجلاسیه علمی جهان فکری و سلوک حضرت آیت‌الله سید کرامت‌الله ملک‌حسینی (ره)آیت‌الله ملک‌حسینی در ادامه گفت: دیگر نظام خان خانی تمام شده بود و خان زاده‌ها دیگر خان‌زاده و کدخداسالارانه فکر نمی‌کردند. هر چند نه خان هستم و نه تاریخ‌دان، اما در تاریخ زندگی کرده‌ام، نیاز به بازبینی هست، اما کسانی را به یاد دارم که روزی به نام خدا و خلق سخنرانی می‌کردند، روزی در دفتر رئیس جمهور بنی صدر بودند و روزی هم به نام حزب جمهوری اسلامی سخن می‌گفتند، به یاد دارم. چرا مرحوم آقا یک روز به حزب جمهوری دعوت کرد و یک روز در برابر حزب جمهوری‌ایستاد. و این جمله را گفت نایستادم مگر یک نماینده غیرحزبی را به مجلس بفرستند. نمی‌دانم در کتاب‌ها این مطالب نوشته شده، هست یا خیر. ضرورت دیدم به دلیل افت و خیزی که در جلسه ایجاد شد، با اندک حوصله‌ای به این مسأله بپردازم. چه کسانی بودند که عبور از نگرش منافقین تا نگرش طرفداری از بنی صدر و داعیه انقلابی داشتند و می‌خواستند جبهه انقلاب را مدیریت و رهبری کنند؟ نقش شهرستان‌های مختلف در ایجاد این جریان چه بود؟ آیا افرادی برخی از خان زاده‌ها را تهدید کرده بودند و آن‌ها فرزندانشان را میان فضولات گاو می‌خواباندند که کسی سراغ آن‌ها نرود و آن‌ها را نکشد و به ناموس آن‌ها تعرض نکند، این‌ها را یاد دارم. به نام دین حرکاتی اتفاق افتاد که مرحوم آقا‌ایستاد و نگذاشت به یک تنش پایان ناپذیر و جبران ناپذیر اتفاق بیفتد.
وی افزود: ‌ایشان در حوزه فقه، اصول و کلام چگونه فکر می‌کرد؟ آیا فلسفه را یک مبنای تفکر و یا یک زبان میدانست؟ این‌ها را در جلساتی دیگر توضیح خواهم داد.
آیت‌الله سید شرف‌الدین ملک‌حسینی در ادامه بحثش را روی سلوک آیت‌الله العظمی ملک‌حسینی(ره) ارائه داد و گفت: یک روز از مرحوم آقا سؤال کردم که شجاعت شما ارث است یا چیز دیگری است؟ انتظارم این بود که بگویند مرحوم پدرم هم شجاع بود، ولی پاسخ دیگری داد. گفت آدم، اگر از خدا بترسد، نان از کسی نخواهد، در برابر هر قدرت و انحرافی می‌تواند بایستد، خوف از خدا. و می‌فرمود که پدرم می‌گفت «بو، جز از خدا نترسید و حواستان جمع باشد آنچه که خدا راضی نیست نکنید». اگر قرار است انسان در منصه‌های اجتماعی بایستد و گاه فحش بخورد که حامی خان است، گاه فحش بخورد که او ضد ولایت فقیه است. عبور کسانی که در ائتلاف منافقین بودند و ابزاری در دست باند مهدی هاشمی بودند و بر سر روحانیت چه آوردند و بر این انقلاب مظلوم چه گذشت، بیان خواهم کرد. ما الان در یک دوران آرام تحت ولایت و تدبیر مقام معظم رهبری هستیم، نمی‌دانید که چه خون دل‌ها خورده شده تا اوضاع به چنین آرامشی رسیده و دست کم خطوطی مشخص است؛ خوب یا بد. دوران عجیبی بود.
وی در ادامه بیان کرد: حدیث داریم، اگر کسی از خدا ترسید از هیچ کس نمی‌ترسد، ولی کسی که از خدا نترسید، خدا او را از همه می‌ترساند، دلهره‌های اجتماعی ناشی از این است که مدار خدای متعال نیست،  مدار محبوبیت و حفظ قدرت و ثروت من است. آخوند مثل مرحوم آقا وجاهت داشت، ولی اگر انسان این موارد را در نظر داشت بسیار فرد لرزان و شکننده‌ای خواهد شد.
دومین اجلاسیه علمی جهان فکری و سلوک حضرت آیت‌الله سید کرامت‌الله ملک‌حسینی (ره)آیت‌الله شرف‌‌الدین ملک‌حسینی ادامه داد: در جلسه قبل عزیزی سق لسان بود و در مورد مرحوم آقا تعبیر کرد که مرحوم آقا انسانی مردم گرا بود، گفتم نه خیر. ‌ایشان اصلاً مردم مدار نبود، مردم دار بودند. انسانی که به خود بیندیشد و آنچه مربوط به خود است بدون شک مردم‌مدار می‌شود، خواست مردم است و تمام تصمیم‌های او را تمشیت و مدیریت می‌کنند. مهم برای او دست‌زدن‌ها و تشویق‌ها است. 
عین تعبیر‌ایشان این بود «این سگ‌های خبیث می‌خواهند تعدادی مسلمان را بکشند تا علیه انقلاب فتنه شود، و به من هم می‌گویند تو هم بکش. تا برای تو پیپ هورا بکشند، لعنت بر این‌ هوراها، که چه بشود؟ مدتی مردم بگویند، ماشاء‌الله ملک‌حسینی، جهنم، نمی‌خواهم. من باید به خدا پاسخ دهم، نه به تاریخ و نه به مردم و نه هیچ کس قرار است پاسخ دهم. باید به خدا حساب پس دهم، شاهدان حساب اهل بیت هستند. آدم از خدا بترسد، نانش را از خدا بخواهد نه از نردم. برای چه بترسد؟ قدرت پیدا می‌کند و هر جا لازم شد نهیب بزند و دفاع کند.
وی با طرح این سؤال که چگونه شجاعت در انسان شکل می‌گیرد؟ بیان کرد: صرف یک ادعا نیست و نیازمند به یک تمرین است. قصه خوف از خدا و نترسیدن از غیرخدا، این‌گونه نیست که بچه‌ای متولد شود و شیر پاکی بخورد و تمام. نیازمند به تمرین‌ها و اتفاقات بزرگی است که فرد در آن محک می‌خورد. روزی بعضی از خاطره‌های آن مرد بزرگ را خواهم گفت.
این استاد برجسته حوزه‌های علمیه در ادامه صحبت‌های خود، گفت: پدرم اگر می‌دید رفتار بدی کرده‌ایم برخورد می‌کرد. چه باید بکنیم که کوچک‌های امروز بزرگ شوند؟ در حدیث آمده که فرزندانتان را برای زمان خودتان تربیت نکنید، این‌ها برای زمانی خلق شده‌اند که زمان شما نیست، بعد می‌گویند که چرا سخت می‌گیرید؟ بگذارید بازی کنند، بگذارید بچگی کنند. سؤال می‌کنم از همه امروز شرایط سیاست و اجتماع و اقتصاد و معیشت سخت‌تر است یا دیروز؟ امروز سخت‌تر از دیروز است، اگر ما را دیروز برای امروز تربیت نمی‌کردند چه می‌شد؟ شرایط فردا سخت‌تر است، باید فرزندان برای فردا و شرایط سخت‌تر آماده‌ شوند. پدرم به ما نهیب میزد، چون می‌خواست برای آینده‌ای تربیت شویم که سخت‌تر از زمان کودکی‌مان بود.
آیت‌الله ملک‌حسینی ادامه داد: انسان خودبرتربین، غرور اجازه حرکت به او نمی‌دهد، غرور اجازه معلم و شاگرد خوب بودن به او نمی‌دهد. خوف از خدا تمام رفتارهای ما را اصلاح می‌کند.
وی گفت: یاد ندارید که بسیاری از روحانیون گرایش به تفکر شریعتی پیدا کرده بودند، ‌ایشان و تعدادی از روحانیون‌ایستادند و حکم به کفر و قسط و انحراف کردند، برای ایجاد یک خلوص تفکر دینی در برابر التقاطی که رخ داده بود، شرایط سختی بود.
دومین اجلاسیه علمی جهان فکری و سلوک حضرت آیت‌الله سید کرامت‌الله ملک‌حسینی (ره)
آقای دکتر سروش در تلویزیون صحبت می‌کردند، و کتاب تفسیر خطبه متقین‌ایشان چاپ شد، و من به مرحوم آقا عرض کردم آقای دکتر سروش بحث‌های خوبی مطرح می‌کند، گوش می‌کنید؟‌ ایشان گفتند که بی‌سوادید درس بخوانید. خدا عذاب کند مسئولان صدا و سیما را که دست بچه‌ها را در دست چنین فردی می‌گذارند که کفر را به نام‌ ایمان و انحراف را در پوشش از دین نشان می‌دهند. به یاد می‌آورم که سال ۷۱ قبض و بسط تئوری شریعت را خلاصه کردم و برایشان خواندم، ‌ایشان گفتند روزی را خواهی دید که این بی‌سوادهایی که بعضاً مسئول هستند، دست بچه‌های مظلوم در دست این بی‌سواد‌ها می‌گذارند، اما می‌خواهند دستشان را در بیاورند، سخت است، روزی هم در می‌آورند که در برابر سیاست‌شان بیستید. تا زمانی که کاری با سیاست و دنیای‌شان نداشته باشند کاری با‌ایشان ندارند.
ایشان حرف میزد، می‌ایستاد و فحش می‌خورد، لذت می‌برد و می‌دانست در دفاع از دین به او توهین می‌شود. در برابر بعضی افراد که انحراف صوفیانه داشتند، ‌ایستاده بود، به او مرگ بر ضد ولایت فقیه می‌گفتند. می‌گفت، خفه شوید من خودم فقیه هستم، ولایت دارم. فقط از خدا بترسید.


کد مطلب: 492829

آدرس مطلب :
https://www.kebnanews.ir/news/492829/فرزند-آیت-الله-سید-کرامت-الله-ملک-حسینی-ره-پدرم-می-ایستاد-فحش-می-خورد-لذت-می-برد-می-دانست-دفاع-دین-او-توهین-می-شود-نام-حرکاتی-مرحوم-آقا-ایستاد-نگذاشت-یک-تنش-پایان-ناپذیر-جبران-اتفاق-بیفتد-فرزندانتان-زمان-خودتان-تربیت-نکنید-این-ها-زمانی-خلق-شده-اند-نیست-دلهره-های-اجتماعی-ناشی-این-مدار-خدای-متعال-بسیاری-روحانیون-گرایش-تفکر-شریعتی-پیدا-کرده-بودند-مرحوم-آقا-تعدادی-روحانیون-ایستادند-حکم-کفر-قسط-انحراف-کردند

کبنانیوز
  https://www.kebnanews.ir

1