نشریه واشنگتن پست گزارش می دهد؛
جنگ اوکراین، کلید بازی ترامپ و پوتین برای کنترل اروپا
3 دی 1403 ساعت 9:55
دونالد ترامپ و ولادیمیر پوتین در آستانه یک رویارویی ژئوپلیتیک قرار دارند. پوتین به دنبال توافقی گسترده برای تسلط بر اوکراین و بازتعریف نظم امنیتی اروپا است؛ در حالی که ترامپ با دادن وعده برقراری صلح در کوتاه مدت، با خطر گیر افتادن در دام خواستههای مسکو نیز مواجه است. همه این موارد در کنار وجود اختلافات عمیق، اتحاد دیرین روسیه و چین و پیچیدگی بحران اوکراین، هرگونه مذاکره احتمالی را دشوار کرده و چشمانداز صلح را تیره و تار میکند.
نشریه آمریکایی واشنگتن پست در گزارشی به فصل جدید رابطه میان آمریکا و روسیه در سایه به قدرت رسیدن دونالد ترامپ، رئیس جمهور منتخب آمریکا پرداخت و نوشت: «روابط ترامپ و پوتین، وارد فصل تازه شده است و جهان نیز اکنون با چالش روبروست.
به گزارش کبنا، در گزارش نشریه واشنگتن پست آمده است: «این دو رهبر قدرتمند در صحنه ژئوپلیتیک سال آینده میلادی خود را برای یک رویارویی متقابل آماده میکنند. در یک سوی ماجرا، دونالد ترامپ، رئیسجمهور پیشین ایالات متحده قرار دارد که سودای دستیابی به یک توافق در مسأله اوکراین را در سر می پروراند تا بتواند وی را بهعنوان فردی «صلحساز در عرصه جهانی» معرفی کند؛ در سوی دیگر ماجرا، ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه قرار دارد که سیاستمداری پیچیده و ضدآمریکایی محسوب میشود و تلاش دارد تا ترامپ را به پذیرش یک نظم نوین جهانی فارغ از ارزشها حقوق بشری ترغیب کند.
صحنهسازی ژئوپلیتیک: بازی پوتین با ضعفهای ترامپ
نشریه واشنگتن پست در ادامه با اشاره به اختلافات جدی روسیه و جهان غرب، در گزارش خود نوشت: «پوتین به دنبال توافقی بزرگ در حوزه امنیت اروپا است؛ توافقی که اوکراین را زیر سلطه کرملین درآورد، ناتو را تضعیف کند و جایگاه روسیه را بهعنوان یک قدرت جهانی بازتعریف نماید. کرملین پیش از هرگونه مذاکره احتمالی، با دقت پیامها و جاهطلبیهای ترامپ را بررسی کرده و بر نقاط ضعف او متمرکز شده است. با این حال، پیشبینیناپذیری ترامپ نیز یکی از چالشهای مسکو به شمار میرود. تحلیلگران روسی ضعفهای ترامپ را در سادهانگاری مسائل بینالمللی، کمتوجهی به جزئیات و تصمیمگیری های خلق الساعه میدانند. «کنستانتین رمچوکوف»، سردبیر روزنامه «نزاویسیمایا گازتا»، در این باره میگوید: «به نظر من، ترامپ عمداً سکوت میکند؛ چرا که نمیداند. ما کمپین انتخاباتی او را دیدهایم. او در مسائل ژئوپلیتیک فردی با نگرش عمیق نیست.»
در ادامه این گزارش آمده است: «مهمترین نقطه تنش میان این دو رهبر، بحران اوکراین است؛ موضوعی که ترامپ وعده داده است که میتواند آن را ظرف ۲۴ ساعت حلوفصل کند. اما پوتین پیششرطهایی دشوار را برای هرگونه توافق تعیین کرده که از این قرار است: باقی ماندن اوکراین خارج از ناتو بهطور دائمی، کاهش چشمگیر نیروی نظامی این کشور و حفظ بخشهایی از خاک اوکراین تحت کنترل روسیه. تحلیلگران نسبت به تحقق صلح خوشبین نیستند؛ چراکه پوتین بر خواستهای حداکثری خود پافشاری دارد و ترامپ نیز از ارائه امتیازات بیشاز حد که میتواند نشانگر ضعف باشد، هراسان است.»
«جاشوا هیومینسکی» معاون ارشد مرکز مطالعات ریاستجمهوری و کنگره آمریکا، در مورد رویکرد ترامپ به مذاکرات با پوتین میگوید: «ترامپ، مانند هر رهبر دیگری، میخواهد از موضع قدرت مذاکره کند. او نمیخواهد ضعیف به نظر برسد و قطعاً نمیخواهد بهعنوان کسی که در برابر پوتین کوتاه آمده، دیده شود.» با این حال، تاکنون نشانهای که حاکی از آغاز روابط گرمتر میان مسکو و واشنگتن باشد نه تنها دیده نشده است، بلکه پیامهایی که میان پوتین و ترامپ رد و بدل شده، بیشتر بیانگر شکاف عمیق میان این دو قدرتو نمیخواهد ضعیف به نظر برسد و قطعاً نمیخواهد بهعنوان کسی که در برابر پوتین کوتاه آمده، دیده شود.» با این حال، تاکنون نشانهای که حاکی از آغاز روابط گرمتر میان مسکو و واشنگتن باشد نه تنها دیده نشده است، بلکه پیامهایی که میان پوتین و ترامپ رد و بدل شده، بیشتر بیانگر شکاف عمیق میان این دو قدر است.
آیا پوتین و ترامپ جهان را بازنویسی خواهند کرد؟
واشنگتن پست در بخش دیگری از گزارش خود مدعی شد: «تنشها با اظهارات پوتین شدت یافت. او ماه گذشته با لحنی هشدارآمیز با بیان اینکه که ترامپ «ایمن نیست» به تاریخ ایالات متحده اشاره کرد و احتمال وقوع اتفاقات ناگوار را برای او مطرح کرد. پوتین گفت: «متأسفانه در تاریخ آمریکا حوادث گوناگونی رخ داده است.» در مقابل نیز، ترامپ با رفتن بشار اسد، متحد پوتین در سوریه، موضعی تهاجمیتر گرفته و روسیه را به دلیل جنگ اوکراین و وضعیت اقتصادی ضعیفش در حال تضعیف دانسته و گفته است: «اکنون زمان مناسبی برای اقدام اوست.» ترامپ همچنین از پوتین خواسته تا برای آتشبس در اوکراین و آغاز مذاکرات صلح وارد عمل شود.»
نشریه واشنگتن پست در ادامه گزارش خود، با اشاره به آنچه «ارزشهای لیبرالیسم غربی» خوانده میشود، با بر خواندن برخی نقاط مشترک میان پوتین و ترامپ مدعی شد: با این حال، نقاط مشترکی میان ترامپ و پوتین وجود دارد که نمیتوان آنها را نادیده گرفت. هر دو رهبر تمایلی به پذیرش ارزشهای لیبرالیسم غربی ندارند. پوتین، که از موعظههای رهبران غربی درباره حقوق بشر و سرکوب داخلی بیزار است، در ترامپ شخصیتی مشابه خود میبیند؛ فردی عملگرا. این تشابه میتواند برای پوتین یک مزیت راهبردی باشد. او در تلاش است یک نظم نوین چندقطبی را شکل دهد؛ نظمی که در آن ارزشهای حقوق بشری جایگاهی ندارند و قدرتهای بزرگ با تقسیم نقشه جهان، سرنوشت کشورهای ضعیفتر را بهسادگی معامله میکنند.
«کنستانتین رمچوکوف» درباره تفاوت میان رویکرد ترامپ و رهبران سنتی در غرب میگوید: «آنچه ترامپ بیش از هر چیزی از آن نفرت دارد، رویکرد مبتنی بر ارزشها است که اساس نظم مبتنی بر قواعد را شکل داده و موجب وخامت روابط ما شده است. ترامپ از این نظر فردی به نظر میرسد که اهمیتی به ارزشها یا ایدئولوژی نمیدهد، موعظه نمیکند و کسی را سرزنش نمیکند. ترامپ میگوید، من اهمیتی نمیدهم که شما در داخل چه میکنید.»
این در حالی است که چند روز پس از پیروزی ترامپ، پوتین، رئیس جمهور روسیه نیز با لحنی پیروزمندانه اعلام کرد که نظم جهانی جدیدی در حال ظهور است. او گفت: «در برابر چشمان ما، نظم جهانی کاملاً نوینی در حال شکلگیری است؛ چیزی که پیشتر هرگز شاهد آن نبودهایم.» پوتین افزود که پایان نظم مبتنی بر قواعد گذشته، آغازگر «مبارزهای شدید و بیامان برای شکلدهی نظم جدید» خواهد بود. پوتین ناتو را «کاملاً کهنه و منسوخ» توصیف کرد و منشور سازمان ملل را بهعنوان میراثی از پیروزی متفقین در جنگ جهانی دوم رد کرد و خواستار تغییر آن شد. پوتین در این سخنان با تأکید بر اینکه «مراکز جدید قدرت در حال ظهور هستند» لیبرالیسم غربی را نیز «ذاتاً تمامیتخواه» خواند.
موشکهای اورشنیک و تهدید کییف؛ پیام قاطع کرملین به غرب
در همین ارتباط، «میخائیل زیگار» نویسنده برجسته روس و منتقد سرسخت پوتین که اکنون در ایالات متحده زندگی میکند، اظهار داشت که اظهارات پوتین بهنظر میرسد مستقیماً ترامپ را هدف قرار داده است. زیگار گفت: «پوتین بر این باور است که غرب دیر یا زود به این نتیجه خواهد رسید که نیاز به رویکردی عملگرایانه و واقعبینانه دارد؛ رویکردی که بر ارزیابیهای سختگیرانه و گاهی بدبینانه از واقعیتها استوار باشد. زیگار در تحلیل اخیر خود نوشت: «به زبان ساده، پوتین معتقد است که هر دیکتاتوری شایسته تحمل است. او بر این باور است که هر رژیمی حق دارد سرکوبهای خود را انجام دهد و جنگها را اجتنابناپذیر میداند.»
پوتین در اظهاراتی تأکید کرد: «قدرت، حق را میسازد. ملتها باید از منافع خود بهطور نظامی دفاع کرده و آنها را به هر وسیلهای که لازم باشد، تثبیت کنند.» تنها دو روز پس از این اظهارات، روسیه از موشک میانبرد جدیدی به نام «اورشنیک» برای حمله به اهداف اوکراینی استفاده کرد. پوتین تهدید کرد که از این موشکها برای نابودی مراکز تصمیمگیری سیاسی و نظامی در کییف بهره خواهد گرفت؛ تهدیدی که نشانهای از رویکرد بیپرده و قاطع کرملین در ادامه جنگ اوکراین است.
در سوی دیگر ماجرا، دونالد ترامپ، در اقدامی جدید، ژنرال بازنشسته «کیت کلاگ» را بهعنوان فرستاده ویژه خود به اوکراین معرفی کرد. کلاگ، که پیشتر نیز در دولت ترامپ حضور داشته، رویکرد معاملاتی رئیسجمهور پیشین را یکی از عوامل کاهش تنشها با ولادیمیر پوتین در دوره نخست ریاستجمهوریاش میداند. او معتقد است ترامپ توانست ضمن حفظ منافع امنیتی آمریکا، از تشدید درگیریهای ژئوپلیتیکی جلوگیری کند. همزمان با آماده شدن ترامپ و پوتین برای یک نبرد غیرمستقیم ژئوپلیتیکی، رهبر روسیه با چالش زمانی نیز روبروست: اقتصاد روسیه که تحت فشار تحریمهای بینالمللی قرار دارد، تا چه مدت میتواند جنگ اوکراین را تحمل کند؟ با این حال، پوتین بر این باور است که روسیه در این مسیر از اوکراین پیشی خواهد گرفت؛ بهویژه اگر مسکو درست پیشبینی کرده باشد که ارسال تسلیحات غربی به کییف تحت ریاستجمهوری احتمالی ترامپ کاهش خواهد یافت.
«تاتیانا استانوفایا» پژوهشگر ارشد بنیاد کارنگی برای روسیه و اوراسیا، در مصاحبهای گفته است: «پوتین حساب کرده است که بتواند با ترامپ به توافقی دست یابد.» او تأکید کرد که رهبر روسیه امیدوار است ترامپ را متقاعد کند که جنگ باید پایان یابد، اما بر اساس شرایطی که کرملین تعیین میکند. استانوفایا افزود: «اگر این تلاش نتیجه ندهد، پوتین جنگ را همانند گذشته ادامه خواهد داد. او اطمینان دارد که اوکراین نمیتواند برای مدت طولانی مقاومت کند.»
استراتژی ترامپ برای جداسازی مسکو و پکن
واشنگتن پست در ادامه گزارش خود به نقل از یکی از تحلیلگران نزدیک به دیپلماتهای ارشد کرملین، که نخواست نامش فاش شود، نوشت: «در کرملین تمایلی به سازش وجود ندارد.» این تحلیلگر نزدیک به مسکو با اشاره به پیشروی تدریجی نیروهای روسیه در شرق اوکراین و عدم وقوع فروپاشی اقتصادی مورد انتظار غرب، افزود: «روسیه آماده مذاکره است، اما تنها از موضع قدرت و نه ضعف.»
از سوی دیگر، ترامپ با ادعای اینکه میتواند به سرعت به توافقی جامع دست یابد، نشان داده است که از پیچیدگیهای بحران اوکراین آگاهی چندانی ندارد یا بیحوصلگی او بر رویکردش سایه انداخته است. با این حال، مقامات مسکو تأکید دارند که هرگونه توافق باید به «علل ریشهای» جنگ بپردازد. این رویکرد به معنای ورود به مذاکراتی طولانی و پیچیده است که احتمالاً بر دستیابی به یک پیمان امنیتی جامع در اروپا متمرکز خواهد بود.
تمایل پوتین به توافقی جامع با غرب
این نشریه آمریکایی در ادامه گزارش خود با اشاره به تمایل ولادیمیر پوتین برای دستیابی به توافقی جامع درباره معماری امنیتی اروپا، به سخنان «کنستانتین مالوفیف» الیگارش محافظهکار و یکی از چهرههای نزدیک به کرملین، اشاره میکند و مینویسد: «مالوفیف در مصاحبهای با فایننشال تایمز هشدار داد که پوتین تنها در صورتی حاضر به توافق با ترامپ خواهد بود که این توافق نهتنها اوکراین، بلکه کل اروپا و جهان را نیز شامل شود. این تحلیل نشان میدهد که مسکو ممکن است در برخی از مطالبات ارضی خود در اوکراین انعطافپذیری نشان دهد، اما این انعطاف تنها در صورتی خواهد بود که در ازای آن، امتیازات مهمی در ساختار آینده امنیت اروپا به دست آورد. به بیان ساده، این رویکرد میتواند نشست احتمالی ترامپ-پوتین را به توافقی برای تقسیم جهان به حوزههای نفوذ تبدیل کند؛ توافقی که به روسیه اجازه خواهد داد بر اوکراین، گرجستان و دیگر همسایگان غیرعضو ناتو مسلط شود. چنین توافقی ناتو را محدود کرده و امنیت اروپا را به شدت تضعیف خواهد کرد.»
یک دیپلمات ارشد پیشین آمریکایی و کارشناس مسائل روسیه که نخواست نامش فاش شود، هشدار داد: «امیدوارم ترامپ در این دام نیفتد، زیرا اروپاییها با آن مخالفت خواهند کرد و اوکراینیها نیز به هیچ وجه آن را نمیپذیرند.» او افزود: «پوتین همیشه به دنبال نوعی صلح تحمیلی از سوی آمریکا و روسیه بوده است.» در همین حال، در میان برخی از اطرافیان ترامپ، استراتژی محبوبی وجود دارد که بر جداسازی اتحاد روسیه و چین متمرکز است. ترامپ نیز در مصاحبهای با «تاکر کارلسون» مفسر راستگرای آمریکایی، در ماه اکتبر اظهار داشت که هدف او جدا کردن روسیه و چین است.
واشنگتن پست در پایان به سخنان «الکساندر گابویف» مدیر مرکز کارنگی روسیه و اوراسیا در برلین اشاره کرد که در مقالهای با اشاره به راهبرد جداسازی روسیه و چین نوشته است: «این ایده در میان بسیاری از افراد در حلقه ترامپ، از جمله نامزدهای تیم امنیت ملی او، جذابیت دارد.» با این حال، این استراتژی با انتقادات جدی مواجه شده است. یکی از کارکنان جمهوریخواه کنگره این طرح را «تبلیغات روسیه برای نرم کردن مواضع غرب در برابر پوتین» خواند و گفت: «این معمولاً بهانهای برای کسانی است که میخواهند در برابر روسیه نرمش نشان دهند و شاید حتی برایشان چین اهمیتی نداشته باشد.» با این وجود، وابستگی اقتصادی روسیه به چین و اتحاد استراتژیک میان پوتین و شی جینپینگ، تضعیف این روابط را دشوار میسازد. گابویف تأکید کرد که هرگونه تلاش ترامپ برای جدا کردن مسکو و پکن احتمالاً به شکست خواهد انجامید؛ چراکه «رابطه شخصی میان پوتین و شی جین پینگ از یکسو و بیاعتمادی مشترک آنها به واشنگتن از سوی دیگر و نیز امید روسیه و چین به تقویت جایگاه خود در نظم نوین چندقطبی جهانی به هزینه ایالات متحده، پیوند میان این دو قدرت را مستحکمتر کرده است.»
کد مطلب: 494158