کبنانیوز - هدایتخواه می‌آید یا نمی‌آید؟

تحرکات و فعالیت‌های انتخاباتی در کهگیلویه و بویراحمد بررسی شد

در فرآیندهای پیش روی انتخابات در بویراحمد و دنا دو موضوع را باید در نظر گرفت؛ اول تشدید مسائل قوم گرایی در استان است که بیشترین آسیب این مسئله متوجه نیروهای سیاسی است. بدون شک ساختار قومی در استان سبب شده است هر نامزد انتخاباتی حتی سیاسی‌ترین آنها نیز از حمایت قوم و تبار خود برخوردار باشد. دوم امید می‌رود با استانی شدن انتخابات بخشی از معضل قوم گرایی در انتخابات مرتفع شود و تنها نمایندگان سیاسی بتوانند دران فضا به رقابت بپردازند که این موضوع نیز در حد یک احتمال و تحلیل است و هیچ قطعیتی برای تحقق چنین خواسته‌ای وجود ندارد. هدایتخواه با توجه به جایگاه کشوری از پتانسیل خوبی برای حضور در رقابت انتخاباتی از مدل استانی آن برخوردار است. قطعاً اگر انتخابات استانی شود که کمی سخت است تحولات و تحلیل‌ها راجع به انتخابات کاملاً با شرایط فعلی متفاوت خواهد بود.

گروه سیاسی-قسمت هشتم: هدایتخواه می‌آید یا نمی‌آید؟ سوالی است که حدود هشت سال است مدام در محافل سیاسی و انتخاباتی بویراحمد و دنا تکرار می‌شود. بعد از دو دوره حضور ستار هدایتخواه در دوره‌های هفتم و هشتم مجلس شورای اسلامی در آستانه انتخابات نهم مجلس اعلام شد که وی قصد آمدن ندارد و خود نیز بعدها در تایید این موضوع گفت: استخاره برای آمدنش بد آمد.
او آمد و استخاره‌اش نیز درست تعبیر شد و در سومین دوئل با غلام محمد زارعی بازی را واگذار کرد. یک سال و اندکی بعد از این شکست طیف سیاسی که هدایتخواه به آن وابسته بود بازی قدرت را در انتخابات ریاست جمهوری به حسن روحانی واگذار کرد و عملاً این شکست پایانی برای یکه تازی هدایتخواه در عرصه سیاسی استان بود.
زمانی که در اسفند 1382 هدایتخواه وارد عرصه انتخابات شد چهره‌ی گمنامی در عرصه سیاسی استان کهگیلویه و بویراحمد بود و کل فعالیتش به تدریس در دانشگاه و حضور در هیئت های مذهبی و آموزش جوانان محدود می‌شد. او در یک فضای بی رقیب موفق شد به مجلس هفتم راه پیدا کند. هدایتخواه اهل سخنرانی بود و در مجلس و در کمیسیون فرهنگی نیز حضور فعالی داشت. اگر چه احمدی نژّاد و حلقه نزدیک به او از اینکه خود را وابسته به جریان سنتی اصولگرا بدانند اکراه داشتند ولی این اصولگرایان از جنس هدایتخواه بودند که عنان کار در عرصه سیاسی و اجرایی کشور را به دست گرفتند. او به جهت نفوذ و اثرگذاری‌اش از قبل نمایندگی‌اش توانست محمد رحیم دهراب پور را از گود قدرت خارج کنند و با حمایت از سید مسعود حسینی برای استانداری استان همه کاره استان شود. بعدها فضایی که احمدی نژاد به وجود آورد به تقویت هدایتخواه و اطرافیان جوانش کمک کرد بسیاری از جوانان هیئتی نزدیک به هدایتخواه وارد دستگاه‌های دولتی شدند و هر کدام از این اتفاقات بر قدرت او افزود تا جایی که بعد از آن تا امروز هدایتخواه ملاک و شاخص اصلی جریان اصولگرایی در شهرستان بویراحمد شده است. این یکه تازی از مدل هدایتخواه خاص اصولگرایان و شهرستان بویراحمد تنها نیست بلکه با توجه به فقدان سازوکارهای دمکراتیک در احزاب و تلاش نیروها برای ممانعت از بروز تشتت و اختلافات ترجیح می‌دهند بر روی یک نیرو متمرکز شوند که آن نیرو هم در ادامه به چنان قدرت و نفوذی می‌رسد که خواسته یا ناخواسته اجازه ظهور به دیگران داده نمی‌شود.
خیلی‌ها معتقدند این رفتار هدایتخواه اساساً یک حربه انتخاباتی برای حذف رقبا و مجبور کردن جریان اصولگرا به حمایت تمام قد از او است. وی با کشدار کردن آمدن و نیامدنش هرگز فرصت فعالیت و جا انداختن یک نیروی جدید را در طول زمان چهار ساله نمی‌دهد و بعد که هیچ کس آمادگی حضور ندارد و مجبور به مراجعه به وی می‌شوند شروع به مخالفت با آمدن و قهر کردن و پنهان کردن خود می کند که در آخرین دقایق نیز پیدا می‌شود.
هدایتخواه در دور قبلی نیز ابتدا اعلام کرد که ثبت نام نمی‌کند ولی نزدیکانش دست به دامان بزرگان تهران نیز شدند. فعال‌ترین فرد در این رابطه شیخ صفدر پناهی بود. پناهی به گچساران رفت و هدایتخواه را در ظاهر قانع به آمدن به یاسوج و ثبت نام در آخرین دقایق فرصت ثبت نام کرد.
انتخابات دور قبل بویراحمد با چالش کم سابقه‌ای مواجه شد. صحت انتخابات تا مدت‌ها تایید نشد و طرفداران هدایتخواه نه تنها امیدوار به ابطال حضور زارع در انتخابات بودند که مدعی بودند شمارش مجدد سبب حضور ستار هدایتخواه در مجلس خواهد شد. این اتفاق نیفتاد و بعد از اعلام رسمی پیروزی غلام محمد زارعی در مجلس و دیدار وی با نماینده ولی فقیه و صحبت‌های آیت الله در آن دیدار در مورد تقلب آرا باعث نگارش نامه از سوی هدایتخواه خطاب به آیت الله ملک حسینی شد.
بعد از آن انتخابات هدایتخواه فعالیت‌هایش کمتر شد. هر چند ابتدا گفته شد او به عنوان معاون پارلمانی سازمان بسیج انتخاب شده است ولی در ادامه صحبتی در این زمینه نشد و مشخص نشد نتیجه این صحبت‌ها چه بوده است.
در انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم نیز هدایتخواه اگر چه از رئیسی حمایت کرد و در پاویون فرودگاه در عکس‌های استقبال از رئیسی حضور داشت ولی کمتر از انتخابات یازدهم و فعالیت برای سعید جلیلی در این انتخابات فعالیت داشت. با این وجود وی آنقدر نفوذ داشت که در میان گزینه‌های زیاد اصولگرا در استان از سوی تولیت آستان قدس رضوی به عنوان رئیس دفتر این موسسه در یاسوج معرفی شود.
وظایف این دفتر در ساختار اداری کشور مشخص نیست ولی هر چه است ظاهراً فرصت خوبی برای کمک به مردم وجود دارد کمک‌هایی که بعداً از سوی غلام محمد زارعی مورد انتقاد قرار گرفت و شائبه انتخاباتی بودن این کمک‌ها مطرح شد.
بر خلاف سه سال گذشته مدتی است هدایتخواه فعال‌تر شده است او بیشتر سخنرانی می‌کند، بیشتر اظهار نظر می‌کند و بیشتر مصاحبه می‌کند.
اظهار نظر هدایتخواه در مورد سفر احمدی نژاد به لیکک و تاکید بر خروج احمدی نژاد از قطار انقلاب باعث بروز موجی از اختلافات در میان اصولگرایان استان شد. حمدالله مبشری فرماندار دولت احمدی نژاد در بهمئی و یکی از میزبانان احمدی نژاد به هدایتخواه جواب داد و شیخ صفدر پناهی از هدایتخواه حمایت کرد. این تنها موضع پر سر و صدای هدایتخواه نبود. صحبت‌های او راجع به تاجگردون و رای مردم به وی و مقایسه این رای با بیعت مردم با یزید نیز پر سر صدا بود. تاجگردون بعد از سلامتی‌اش به وی جواب داد ولی هدایتخواه خیلی سریع موضع گرفت و .تاجگردون را به مناظره دعوت کرد البته موضوع انتخابی هدایتخواه برای مناظره ربطی به واقعیات جامعه نداشت و تاجگردون هم هیچ جوابی به این مناظره نداد و بعدها سلفی یادگاری‌اش بعد از یک صبحانه کاری با سردار سلیمانی بیش از همه اصولگرایان استان را به تامل و واکنش وا داشت.
در آخرین مورد نیز یک اصولگرا به هدایتخواه حمله کرد و آنهم کسی نبود جز محمدعلی بزرگواری که با تندترین لحن معترض هدایتخواه شد و حتی طرف تاجگردون را گرفت.
تشتت و نگرانی از آینده جریان سبب شد بزرگان جریان دست به کار شوند و با میانجیگری میان این دو بساط صلحی راه انداختند که گفته می‌شود شیخ صفدر پناهی و مسعود حسینی بیش از بقیه در این میان نقش بازی کردند. عکس این صلح نیز حاشیه ساز شد اندکی از دست خلقی پور در عکس مشخص بود و احتمالاً عمدی در حذف چهره او وجود داشت. غیبت برخی دیگر از چهره‌ها از جمله محمدرحیم دهراب پور نیز با انتقاد شدید نزدیکان وی مواجه شد.
یکی دیگر از حواشی مربوط هدایتخواه به سوال یکی از دانشجویان از هدایتخواه در دانشگاه آزاد در مورد خانه ویلایی وی در جوغوره مختار بر می‌گردد. موضوعی که البته هدایتخواه آنرا توجیه کرد و نه تنها آنرا نپذیرفت که آن کار را نشانه‌ای از نداری خواند ولی منتقدین آنرا با عنوان «کاخ جوغوره» خطاب کردند.
این کنش‌ها و فعالیت‌ها و هم چنین ترس سایر اصولگرایان از تشتت در این جریان و عدم حمایت رهبران جریان از آنها سبب شده است این ظن به وجود بیاید که هدایتخواه خواهد آمد. او در دفعه‌های قبلی گفته بود نمی‌آید و آمد و حالا که از نیامدن چیزی نگفته است و اشاراتی هم بر آمدن داشته است «حتماً می‌آید».
هدایتخواه به خوبی می‌داند انتخابات آینده در ساختار سیاسی کشور شباهت زیادی با انتخابات مجلس در سال 1382 دارد بنابراین نمی‌خواهد این فرصت طلایی را از دست دهد. وی هم چنین تا حدودی خیالش از بابت عدم حضور نیروهای قدرتمند اصلاح طلب راحت است.
هدایتخواه امیدوار است در کنار زارع (اگر مشکلی برای حضور نهایی نداشته باشد) گزینه‌های بیشتری ثبت نام کنند تا آرا تقسیم شود و خود ضمن حفظ رای سنتی جریان اصولگرا بتواند بر سبد رای خود بیفزاید. وی خوب می‌داند که یک ضلع دیگر انتخابات از همین حالا و حتی قبل از این مشخص شده است و آنهم کسی نیست جز مهدی روشنفکر که در دور قبل انتخابات توانست رای خوبی را کسب کند و طیف هدایتخواه نیز بر این باورند هم پوشانی منطقه‌ای و سیاسی زیادی بین وی و روشنفکر وجود دارد که برای ایجاد توازن در این مسئله امیدوار به حضور یک گزینه با هم پوشانی زیاد با زارع هستند. گزینه‌ای شبیه بهرامی.
اما اگر هدایتخواه نیاید (در یک مطلب جدا مفصلاً به این احتمال خواهیم پرداخت) خیلی سخت و بعید خواهد بود که اصولگرایان به یک گزینه مورد اجماع برسند. اخیراً در برخی محافل صحبت از احتمال کاندیداتوری «امیدی پور» معاون نیکزاد استاندار دوران احمدی نژآد در استان شده است. موضوعی که نباید آنرا زیاد جدی گرفت. امیدی پور اگر چه سابقه اصلاح طلبی دارد اما به نظر نمی‌رسد دارای پایگاه رای قوی باشد و احتمالاً این کارت برای بازی‌های دیگری رو شده است.
در فرآیندهای پیش روی انتخابات در بویراحمد و دنا دو موضوع را باید در نظر گرفت؛ اول تشدید مسائل قوم گرایی در استان است که بیشترین آسیب این مسئله متوجه نیروهای سیاسی است. بدون شک ساختار قومی در استان سبب شده است هر نامزد انتخاباتی حتی سیاسی‌ترین آنها نیز از حمایت قوم و تبار خود برخوردار باشد. دوم امید می‌رود با استانی شدن انتخابات بخشی از معضل قوم گرایی در انتخابات مرتفع شود و تنها نمایندگان سیاسی بتوانند دران فضا به رقابت بپردازند که این موضوع نیز در حد یک احتمال و تحلیل است و هیچ قطعیتی برای تحقق چنین خواسته‌ای وجود ندارد. هدایتخواه با توجه به جایگاه کشوری از پتانسیل خوبی برای حضور در رقابت انتخاباتی از مدل استانی آن برخوردار است. قطعاً اگر انتخابات استانی شود که کمی سخت است تحولات و تحلیل‌ها راجع به انتخابات کاملاً با شرایط فعلی متفاوت خواهد بود.
از حالا تا اسفند سال اینده باید بیشتر شاهد مواضع و سخنرانی‌های هدایتخواه باشیم. مواضعی که تند هم هستند و نیش و کنایه‌شان از احمدی نژاد شروع می‌شود و همه را در بر میگرد.
انتخابات آینده را باید با حضور جدی هدایتخواه تصور کرد این فرض تکلیف اصولگرایان را روشن خواهد کرد ولی رقبای او با هر نگرشی باید برنامه‌های خود را متناسب با حضور یک نیروی قدرتمند و صاحب نفوذ طراحی کنند. حضور هدایتخواه و زارع اگر اتفاق بیفتد که خیلی محتمل است پنجمین رقابت انتخاباتی این دو خواهد بود رقابتی که تا کنون هر کدام دو پیروزی به دست آورده‌اند و ست پنجم می‌تواند پایان این بازی برای هر دو باشد.