اینکه اصلاح طلبان اهل معامله گری نیستند، خنده دار نیست؟
معامله اصلاحطلبان با نماینده کهگیلویه و بویراحمد
سیدعلی عباس محدث
7 ارديبهشت 1398 ساعت 18:30
آیا اصلاح طلبان بسیار فعال و حقیقی کهگیلویه با سید محمد موحد و سید علی محمد بزرگواری و الان هم با سردار عدل هاشمیپور نماینده کهگیلویه، معامله نکردند؟
متن ارسالی: معامله از مفاهیم و واژههای علم اقتصاد است. در روابط معامله گری، دو طرف کالایی یا شیء را در مقابل هرآنچه مورد توافق و نیاز فروشنده باشد، در روابطی دو طرفه رد و بدل میکنند. شاید از نگاه شخص ثالث، یکی از طرفین منفعت بیشتری به دست میآورد ولی در معامله، چون هر کس به دنبال رفع کمبودها و نواقص خود میباشد، بنابراین منفعت طلبی و جاه طلبی هر کدام قابل تصور است. ولذا منفعت و سود بیشتر در متن معامله نهفته است. این واژه را علم سیاست از اقتصاد به عاریه گرفته و گاهاً برای تسهیل فهم خواننده و اقناع آنها از روابط دو طرفه و گاهی هم برای نمایش ژست سیاسی و اقتدار کاریزماتیک، دست به دامن سایر علوم انسانی میشود.
اینکه علوم از همدیگر واژهها را قرض بگیرند اشکالی ندارد منتهی اینکه نتوانیم هر واژه را با صداقت و راستی معنایش، در جای مناسب بکار بگیریم، به دوستان و تیم فکری خود که لفاظی های بزرگان را بدون تفکر میپذیرند، خیانت کردهایم. چراکه ذهن آنها را به انحراف میبریم. بارها در وادی سیاسیون و در نقد رقبای سیاسی با این ادبیات مواجه شدهایم که فلان شخص یا فلان گروه و جناح سیاسی این معامله را انجام داده یا به دنبال به دست آوردن این مقدار منفعت، اینگونه معامله را با رقیب سیاسی خود داشته است. البته ناگفته نماند که این نوع کنش را بیشتر در مشرق زمین یا کشورهای توسعه نیافته شاهدیم. در این جوامع به لحاظ ناهمگونی ساختارها، عدم انتظام الگوها و نمادهای سیستماتیک در لایههای تخصصی، عدم شفافیت در دیدگاهها، آموزش و پرورش و نظام آموزشی فَشَل، انتصاب افراد ناکارآمد و ناآگاه در حوزههای مختلف و عدم آزادیهای مدنی و پایبندی به قانون و دهها اشکال و فقر فکری و فرهنگی، همیشه در این جوامع افراد دلال صفت و نادان تصمیم گیرنده هستند. آدمهای غیر تخصصی بر مسندهای مهم تکیه داده و اعمال نفوذ میکنند و ارائه طریق میدهند. نوابغ و مشاهیر و مفاخر این جوامع برای به دست آوردن کرسی خدمت یا باید هجرت کنند و یا سکوت اختیار نمایند و یا باید در زیر پرچم کسانی که فهم اندک ولی لابی اکمل دارند و قدرت سیاسی نامشروع غصب نمودهاند، قرار بگیرند.
در کشور ما نیز به لطف آزادیهای مدنی مشروع، رأفت اسلامی، پاسداشت کرامت انسانها، دمکراسی و اعتماد به انتخاب مردم و همچنین مختار بودن افراد گوناگون در بیان دیدگاههای مختلف و تحلیلهای به میل خود، عدهای مثلاً روشنفکر و مصلح اجتماعی به جای تعیین اولویتها و تدوین راهکارهایی که منجر به ایجاد انگیزه ملی، انسجام اجتماعی و توسعه همه جانبه باشند، مغلطه میکنند و سفسطه می گویند که شاید بتوانند نقش محوری خود را در بین کسانیکه «همچون ماهیانی هستند که فکر بیرون رفتن از برکه را ندارند»، حفظ کنند.
این افراد گاهی ادعا میکنند که مثلاً «نیروی ردهی چندم اصلاحات مجبور هست با نیروی رده اول اصولگرایی مبارزه کند» یا می گویند که «اصلاح طلبان واقعی اهل معامله گری نیستند». فکر میکنم این دوستان یا از ذهن فعال و حافظه حداقلی که 30 سال گذشته را مرور کنند، برخوردار نیستند و یا عمداً به دنبال تشویش اذهان و فریب افکار عمومی هستند تا بویژه جوانان را از واقعیتهای خیانت بار خود مغفول نمایند.
اولاً که این انقلاب به پشتوانه خرد جمعی دین باوران و نیک اندیشان جامعه و مردم ستم کشیده و استعمار زده و به زعامت مرجع عالیقدر شیعه حضرت امام خمینی (ره) صورت گرفت. پس هرگونه نگاه قیم مآبانه اصلاح طلبان و یا اصولگرایان به دستاوردهای انقلاب، ماهیتاً مطرود است.
دوماً هزاران جوان مستعد، متعهد و مکتبی برای این انقلاب از جان خود گذشتند تا به قول شیخ محمد خیابانی «آنها جان دادند تا آینده این مردم و مملکت شبیه گذشته نباشد» و سلامت و امنیت بر قرار باشد. پس انقلاب تجزیه پذیر نیست که برخی اشخاص و گروهها، دورهمی تشکیل داده و داستان بنویسند و در جهت منفعت طلبی خود، اساسنامه و برنامه مشق کنند.
علی ایحال، اگر این افراد از همهی اتفاقات 40 سال گذشته عبرت نگرفته و همچنان به دنبال دوقطبی کردن انقلاب و مردم باشند، بخشی از رفتارهایشان را متذکر میشوم تا شاید به خود آیند و فکر نکنند که دیگران متوجه دُگم اندیشی آنها نیستند.
- آیا مرحوم آیت الله هاشمی و آقایان دکتر معین و مهندس مهرعلیزاده و حاج آقای کروبی نیروی رده اول اصلاحات نبودند که در مقابل دکتر احمدی نژاد شکست خوردند؟
- آیا میرحسین موسوی و حجت الاسلام کروبی مردان اول اصلاحات نبودند که در مقابل دکتر احمدی نژاد شکست خوردند؟
- آیا لیست اصلاح طلبان در انتخابات شورای شهر جزء گزینههای اول اصلاح طلبان نبود که به کرات شکست خوردند؟
- آیا شکستهای مستمر اصلاح طلبان در استانها و شهرستانهای مختلف در ادوار گوناگون را در مقیاس تحلیلیتان آوردهاید؟
و یا می گویند که اصلاح طلبان واقعی اهل معامله گری نیستند. اگر اهل معامله نیستند:
- پس چرا عالیجناب سرخ پوش که در 6 سال اول دولت اصلاحات به شدت در مظان اتهامات قرار گرفته بود، رهبر عادل و فاضلِ اصلاح طلبان برگزیده شد؟ اگر معامله گری در این ارتباظ نبود پس چه بود؟
- آیا همگرایی آقایان خاتمی و ناظق نوری و یا هم گروهی و اتحاد جمیع لاریجانیها و علی مطهری با امثال محمود صادقی و کواکبیان و صادق زیباکلام و .... معامله گری نیست؟
- در مقیاس کوچکتر توضیح بدهم که شماها با شرایط آن دوران آشنایی بهتری دارید، آیا هم نشینی بهرام تاجگردون اصلاح طلب (چپگرا) با سید محمد حسین محقق اصولگرا (راستگرا) پر از منفعت طلبی و معامله گری نبود؟
- آیا اصلاح طلبان بسیار فعال و حقیقی کهگیلویه با سید محمد موحد و سید علی محمد بزرگواری و الان هم با سردار عدل هاشمی پور، معامله نکردند؟
- آیا در 8 سال اخیر، اصلاح طلبان بویراحمد با حاج غلام محمد زارعی اصولگرای سنتی معامله نکردهاند؟
- آیا نتیجه عام این معامله گریها چیزی غیر از استحاله مردم، خدمات دولتی و نظام اداری بود؟
- آیا نتیجه این معاملات و توجیهات بدتر از فرمایشات شما چیزی غیر از به انحراف کشاندن اذهان مردم و خیانت به نسل سوم و چهارم انقلاب است؟
- آیا نتیجهی این تحلیلهای نابجا و غیر علمیتان توهین به شعور ملت نیست؟
- آیا به دستاوردهای فرزندان ملت در عرصههای دفاعی، صنعتی، کشاورزی و ... توجه داشتهاید؟
- آیا یک طرح، بله، یک کار مهم اقتصادی در دوران اصلاحات و اعتدال که خود شروع کرده باشند و خودشان هم به سرانجام رسانده باشند را میتوانید نام ببرید؟
- چرا فکر میکنید هنوز هم باید ملت ایران تاوان این شعار زدگی و خود فریفتگیتان را بدهد؟
- به خیانتهای و جاسوس بازیهای وزرا و کارگزارانی که از سال 1382 تاکنون از مملکت خارج شدند و برای نظام و مردم دردسر ساز شدند توجه کنید و به صراحت بگوید که در کدام دولتها پُست داشتند و مسئول بودند؟
پس توصیه میکنم که به نظر مردم توجه کنید نه ایدههای آب برده و محفوظات پوسیده..
-----------------------------
سیدعلی عباس محدث
کد مطلب: 409089