یادداشت اقتصادی |
دست از جیب «زندفر»های بخش خصوصی بکشید تا از رکودِ تورمی خارج شویم
7 مرداد 1398 ساعت 18:01
ما اِسماً شهروندانِ کهگیلویه و بویراحمدی با صراحتِ تمام به این ریشسفیدانِ بی حساب و کتابِ سازمانهای دولتی استان، اعلام میکنیم؛ یا دست از جیب "زندفر"ها در بخشِ خستهٔ خصوصیِ این استان بکشید، تا از رکودِ تورمیِ اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی خارج شویم. یا امر بفرمایید به آبادیهای عشیرهای پدر بزرگان خود برگردیم و به همان واحدهای کوچک اجتماعی و اقتصادیشان دل خوش کنیم.
متن ارسالی:
خدا رحمت کند پدر بزرگم را؛ ریش سفید آبادی بود و در روابطش حساب و کتابی داشت. مردم آبادی گاهاً کدخداهای خوب هم داشتند و سازماندهی روابط اقتصادی واجتماعی شان اکثراً صمیمی بود ...
واحدهای اقتصادی کوچک اما خودکفا و دست همه در کار بود....
تا اینکه بوی نفت به روستای پدر بزرگها رسید و یک دولتِ نوساز با تکیه بر پول نفت آمد تا واحدهای اجتماعی و اقتصادی سنتی را به هم بزند و همگان را در واحدی کلان به نام دولت _ملت سازمان دهد...
امکانات کم کم میآمد و واحدهای سازمان یافتهٔ آبادی فرومی پاشید. رفاه لنگان لنگان میرسید و دستهای در دستِ دیروز، از تولید تهی و به مصرف عادت میکرد...
برخی از اهالیِ آبادی مجبور بودند برای آنکه پول مصرفشان درآید به شهر مهاجرت کنند و در حوالی صنعت جدید مشغول به کار شوند....
در سیاستگذاری های سطح کلان، نبردهای "عدالت و آزادی" بین دولتمردان، درحین فرایند نوسازی جریان داشت.
ضمن شکل گیری سرمایه داری، دولتی ایال وار روی دست پهلوی ماند و او هم مجبور شد عرصههای بیشتری را به سرمایه داران بخش خصوصی واگذار کند تا اقتصادش رونق گیرد. در هنگامهٔ رونق اقتصادی به برکت نفت خیال پهلوی از ماندن راحت بود،،، اما انقلاب شد.!!!
انقلابی که بیش از هر چیز حاصل عدم توازن در توسعهٔ اقتصادی و فرهنگی کشور بود ...
دولت انقلابی که یکی از شعارهایش استقلال کشور و آزادی مستضعفین از بند سرمایه داری بود با ادعای عدالت مجدداً ایال وار گشت.
جمهوری اسلامی در ادامه علاوه بر دست و پنجه نرم کردن با مسائل داخلی به دلیل نوعِ سیاستهای بین المللی اش، دشمنان خارجیِ بسیاری را با کوله باری از تحریم علیه خود برانگیخت.
آن دولت وابسته به نفت دیروز، اکنون بیش از همیشه به مصیبت دچار است، چرا که با بی سابقه ترین تحریمهای بین المللی روبه روست.
این یعنی به ضرب زور و با دست خالی از فروش نفت، حالاتنها راه تنفسی که برای مردم مانده است رونق تولید داخلی با سازماندهی مناسب ظرفیتهای وطن است (یکی از سیاستهای مناسب این دولت عظیم در برههٔ حساس کنونی واگذاریِ (نه رهاسازی!!!!) بخشهایی از امورات به بخش خصوصی است).
به هر حال، حالا نوادگان پدر بزرگهای آبادی هامان در ساختارهای کهنه و پرعیبِ دولتی و خصوصی مشغولند؛ عدهٔ زیادی از غنیمتِ خصوصی سازی های افسار گسیخته در دولتِ بی پول، به نفع خود سود میجویند تا در بازار به دلالی بپردازند و عدهٔ اندکی هم به نفع تولید از فرصتهای خصوصی سازی استفاده میکنند.
ما ماندهایم و این اقتصاد رانتی، و دولتی پر دخالت که منطق بازار را به هم ریخته است و به شدت تولید تورم میکند ...
استانِ دیر استانِ کهگیلویه و بویراحمد در عین آسیب دیدن از تورم سراسری کشور، به دلایل تاریخی و نیز سوء مدیریتهای استانی، به رکود اقتصادی هم دچار است؛ گواه بر این مدعا رتبه سوم استان در نرخ بیکاری کشور است.
در عین خواب آلودگیهای تولید و بی نشاطیهای اجتماعی و فرهنگی شهر و دیارمان، بنظر میرسد شرکت نمایشگاههای استان کهگیلویه و بویراحمد با مدیریت مهندس "بابک درست" عملکرد رضایت بخشی داشته است.
شرکتی که چرخ مدیریتش در سطوح مختلف با همت جوانان متخصص خودمان میچرخد و دارای برکاتی است؛ ایجاد شبکهٔ روابط تولیدکنندگانی از سراسر کشور با آثار اجتماعی وفرهنگی بسیار، افزایش اشتغال برای خاصه بانوانِ جویای کار در غرفههای متناسب (همچون صنایع دستی)، دید و بازدیدهای خانوادگی و فضای فرهنگی پرشور و نشاط در زمان اجرا، زمینهٔ مناسب هتلداری و رونق کسب و کارهای مربوطه در بازارهای شهری و غیره وغیره.....
این مدیران با انگیزه و جوان بنا بر انسجام ضعیفی که با ساختار رانتیِ برخی سازمانهای دولتی داشتهاند و زیر بار کاسب کاری آنان در لوای خصوصی سازی نرفتهاند، به مشکلات بسیاری دچار گشتهاند......
جناب آقای زندفر از جمله مدیران اجرایی و فعالان و اسپانسرهای اقتصادی بسیاری از نمایشگاههای موفق استانی و کشوری است که با این شرکت نیز همکاری دارد و با وجود مشکلات فراوان و دست انداز های اداری، در همین روزهای اخیر کیفیت بالایی از خود، به عنوان مجری نمایشگاه به ثبت رساند (جشنوارهٔ عشایر، نمایشگاه مبلمان، نمایشگاه صنعت ساختمان، نمایشگاه گل وگیاه و...).
گلایهها و قدر دانی های توأمان ایشان و سایر عوامل مدیریتی و اجرایی از برخی مسئولان استان، برای هر فعال اجتماعی و اقتصادی جای بسی تأمل دارد.
اینکه؛
_ چرا در این شرایط، برخی مسئولینِ نهاد انقلابیِ مصلی و سازمانِ دولتیِ شهرداری، دست از کاسبکاریِ خودسرانه برنمی دارند و درخواستهای غیر متعارف دارند؟؟؟
_چرا نمونهٔ موفقِ تعامل میراث فرهنگی (دولتی) و شرکت نمایشگاهها (خصوصی) در "جشنوارهٔ عشایر" که شور و نشاطی به شهر ارزانی داشته بود سرلوحهٔ بقیهٔ سازمانهای دولتی قرار نمیگیرد؟؟؟
_چرا از کسی که راه موفقیت در دیگر استانها را هم بلد است ٱرشِ بی حساب و کتاب میگیرند تا هم کیفیت خدمات مجموعهٔ پرتلاشِ شرکت نمایشگاهها را پایین بیاورند و هم فعالان اجراییاش را فراری دهند؟؟؟
_چرا از کسانی همچون، دکتر گوهرگانی (معاون اقتصادی استاندار)، مهندس سهمگین (مدیرکل دفتر امور اقتصادی استاندار)، دکتر کناری (فرماندار شهرستان بویراحمد)، مهندس اکبری (معاون شورای شهر یاسوج) و سردار خرمدل (فرمانده سپاه استان)، فارغ از شأن سیاسی و سازمانیشان، برای موفقیتهای اجرایی این رویداد نشاط بخش در استان به نیکی یاد میشود و از کسانی دیگر همچون (...) نه؟؟؟
پس نمیدانیم ایراد اصلی را از افراد بگیریم یا ساختارهای موجود، اما
بنظر میرسد ابتدا باید از تقصیرِ کنشگرانِ (افراد) حاضر در سازمانها تا حدی دست بکشیم و به فکر اصلاح ساختارهای کهنه و فاسد کشور و خاصه استان باشیم که به جای رونق، رکود رقم میزنند.
سپس از آن جایی که جلوه گریِ چند برابریِ گرسنگیِ یک دولت کلان، برای برخی سازمانهای استان کهگیلویه وبویر احمد پررنگتر از آب در میآید، نیاز به موشکافی لایههای پنهان این سازمانها و ادارات، برای شناخت کنشگرانِ فاسد و رانت بازش ایجاب میشود.
کنشگرانی که درجاهایی به نام خصوصی سازی اما در اصل با رها سازی قدم به نفع خود و رانت بازان بازار برمی دارند و در جاهایی یقهٔ شرکتهای کار درست و موفق خصوصی را دو دستی میچسبند تا جیبش را به هر بهانهای خالی کند.......
ما اِسماً شهروندانِ کهگیلویه و بویراحمدی با صراحتِ تمام به این ریشسفیدانِ بی حساب و کتابِ سازمانهای دولتی استان، اعلام میکنیم؛ یا دست از جیب "زندفر"ها در بخشِ خستهٔ خصوصیِ این استان بکشید، تا از رکودِ تورمیِ اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی خارج شویم. یا امر بفرمایید به آبادیهای عشیرهای پدر بزرگان خود برگردیم و به همان واحدهای کوچک اجتماعی و اقتصادیشان دل خوش کنیم.
------------------------------------------------------------
علی غزنوی
عضو انجمن علمی جامعه شناسی دانشگاه شهید بهشتی تهران
کد مطلب: 411478