بررسی‌های میدانی از برآیند نظرات قشرهای مختلف رأی دهندگان، نشان دهنده کاهش اقبال عمومی به شرکت در انتخابات یازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی، به عنوان تجلی‌گاه مردم سالاری در کشورمان، به دلایل گوناگون از جمله بی‌تدبیری در سیاست خارجی، افزایش نرخ بیکاری، افزایش تورم، ضعف عملکردی سازمان‌ها و ارگان‌های مختلف و ... می‌باشد.
از طرف دیگر بررسی عملکرد نماینده فعلی شهرستان‌های بویر احمد و دنا (که از قضا منصوب به طیف اصلاح طلبان نیز می‌باشد) و مقایسه آماری نتایج انتخابات مجالس نهم و دهم نشان دهنده ریزش شدید آرای جناب ایشان و بالطبع طیف حامی آن یعنی اصلاح طلبان می‌باشد.
نیک می‌دانید که فرآیند انتخابات در استان کهگیلویه و بویراحمد و خاصه شهرستان‌های بویراحمد و دنا با نزدیک شدن به زمان برگزاری انتخابات و مطرح کردن کلید واژه "قومیت و قومیت گرایی" از سوی کاندیداها سمت و سوی جدی به خود می‌گیرد. با این تفاسیر اصلاح طلبان برای پیروزی و یا حداقل شکست آبرومندانه در انتخابات مجلس یازدهم با این معضل مواجه هستند که چگونه مردم را راضی به حضور در پای صندوق‌های رأی کنند؟ و از سوی دیگر با توجه ریزش شدید آرای آن‌ها به دلیل عملکرد غیر قابل دفاع نماینده منصوب به آن‌ها، و همین‌طور دودستگی اعضای شورای هماهنگی اصلاح طلبان و عملکرد غیر شفاف آنها در اعلام حمایت از کاندیدای واحد در مجلس دهم، چه راهکاری برای تشویق مردم به رأی دهی به کاندیدای مورد حمایتشان در نظر می‌گیرند؟
با نگاهی موشکافانه و دقیق به دو معضل مطرح شده متوجه می‌شویم که برای حل هر دوی آن‌ها تنها یک راه حل وجود دارد، و آن این‌که نخبگان اصلاح طلب و شورای هماهنگی اصلاح طلبان با رایزنی با شورای نگهبان نسبت به معرفی و انتخاب کاندیدهای اصلح و مقبول جامعه به ایجاد شور و انگیزه برای مردم به منظور شرکت در انتخابات و داغ کردن تنور رقابت‌ها کمک کنند، تا از این رهگذر هم مشارکت مردم در انتخابات را افزایش داده و هم به طرفداران خود این پیام را فرستاده باشند که از اشتباه‌های دوره‌های قبل درس گرفته و آمده‌اند تا برای انتخابات مجلس یازدهم طرحی نو در بیاندازند.
چنانچه از شواهد و قرائن پیداست تا این لحظه نام‌هایی هم‌چون بهرامی، فروزان، ایزدپناه و رمضانی چهار رأس مربع شورای هماهنگی اصلاح طلبان برای شرکت در انتخابات مجلس یازدهم می‌باشند. نگارنده این سطور ضمن احترام به همه این عزیزان و بیان اینکه همه این بزرگواران از افراد واجد شرایط می‌باشند، یادآور می‌شود که سه گزینه اول که از مدت‌ها پیش نیز احتمال کاندیداتوری آن‌ها مطرح بود هیچ گونه شور و اشتیاقی در بین مردم بطن جامعه بویراحمد و دنا برای شرکت در انتخابات ایجاد نکرده‌اند. با این حال با مطرح شدن زمزمه‌های ورود ریاست اسبق دانشگاه یاسوج به عرصه انتخابات شوری دو چندان جامعه و خصوصاً دانشگاهیان و جوانان، به عنوان مبدأ تحولات، را فرا گرفته است. دکتر رمضانی از نخستین کسانی بودند که در کشور در مقابل بورسیه‌های غیرقانونی تا پایان دوره مسئولیت خود ایستادگی کردند. به نظر می‌رسد اصلاح طلبان بویراحمد و دنا با دعوت از دکتر رمضانی عزم خود را جزم کردند تا بعد از 16 سال دوری از مجلس بار دیگر تخت و تاج کدخدایی سیاسی اصولگرایان و مستقلین را به زیر بکشند.
نکته مهم دیگری که اصلاح طلبان بویراحمد و دنا باید مد نظر داشته باشند تلاش برای «ائتلاف درون حزبی» و پرهیز از «ائتلاف برون حزبی» (چیزی که در دوره قبل باعث دودستگی در شورای هماهنگی شده است) می‌باشد.
چنان‌چه پیداست اصلاح طلبان بویراحمد و دنا در حال حاضر بر روی یک چهار راهی ایستاده‌اند. چهار راهی‌ای که هر شاخه آن یکی از کاندیداها قرار دارد و محل تلاقی همه آنها شورای هماهنگی اصلاح طلبان می‌باشد. شورای هماهنگی خود به خوبی می‌داند که سه راه از این چهار راهی به بن بست می‌رسد و راهی جز ائتلاف ندارند. امید است شورای هماهنگی اصلاح طلبان با درس گرفتن از گذشته خود و همین‌طور استفاده از تجربه ناموفق حضور همزمان دو کاندیدای اصلاح طلب در کهگیلویه بزرگ در ادوار گذشته و بعد از اعلام نظر شورای محترم نگهبان دست به انتخابی اصلح و مقبول برای معرفی به عنوان کاندیدای واحد بزند.
 
«دیگر نمانده فرصت تکرار اشتباه/ برگرد خوب من که نیفتی به این گناه
من بارها گذشته‌ام از این پیاده رو/ اما هنوز فکر کنم دارم اشتباه
آیا همیشه باید از این راه بگذرید؟؟/ شاید در انتهای کوچه بیفتی درون چاه
هر دو اگر چه آدم این قصه بوده‌ایم/ اما ببین که رفته سر جفتمان کلاه».
 

.........................................
رحمان پاداش فعال دانشجویی
 

کبنانیوز