یادداشت ارسالی؛
18 سال غفلت بود و اکنون طمع
1 بهمن 1398 ساعت 17:59
به شما پیشنهاد میکنم که با شرمساری و سرافکندگی در کنار کسی باشید که 16 سال در گوشمان علیه ایشان نجوای بی عدالتی و قانون گریزی داشتید تا به منفعت خواهی تان برسید. شماهایی که بیش از آنکه حقتان باشد از سردار هاشمی نتوانستید شیر بدوشید، اکنون نه برای مردم و نه برای ما که روزی الگویمان بودید، هیچ جایگاهی ندارید.
رقابت انتخاباتی داغ شد و آنچه باعث بی ثباتیهای اخلاقی و دامن زدن به التهاب قابل پیش بینی آن است، حضور یکی از مهمترین عوامل واپس گرایی و عقب ماندگی کهگیلویه بزرگ و همچنین طماعان بی دردی است که از هیچ به همه جا رسیده و بدون رنج و درد, بیل و کلنگ بر دوش نهاده و بر موج شایعات سوار شده و ارزشهای انقلابی مردم را زیر پا گذشته و بداخلاقانه ترین رویهها را برای جمع آوری آراء پیش گرفتهاند. کسانی را که فکر میکردیم نمادی از باباهایمان هستند و مستندی از ایام جهاد و شهادت بوده و با هیچ طوفانی در مسیر خلاف عقاید پدران شهیدمان قرار نمیگیرند، اما به طرفه العینی همپای پولهای کثیف، آنقدر دست به دست میشوند که در بازآموزی حقایقی که تا الان میدانستیم، دچار تشکیک در حقیقت شدهایم.
سرهنگهای بازنشستهای که دائم السفر سیاسی شدهاید!
به کدام جهت در نوسانیت؟ هاشمی خوب است یا موحد؟ منطقیان خوب است یا لاهوتی؟ چپ حق است یا راست؟ عدالت را میخواهید یا منفعت را؟ ما طعمه هستیم یا شما را نکبت گرفته است؟
روزگاری نه چندان دور بود که در گوش میخواندید که باید ثابت قدم باشیم. آیا خودتان چنین هستید؟ کدام خدمت را در 18 سال نمایندگی کاندید مورد نظرتان بزرگ دیدهاید که این بار بدان سو رفتهاید؟ 18 سال دوران نمایندگی کاندیدتان، آنقدر از اجحاف در حقمان توسط ایشان گفتید که همیشه فکر میکردیم دشمن درجه یک این ملت ایشان هستند، الان چه تغییری احساس کردید که اینگونه سینه چاکش شدهاید؟ کدام حقمان را در اردوگاه قبلی جویا بودید و پیگیر نمودید که برآورده نشد؟ کجا دستمان را گرفتید تا در این بحرانهای اقتصادی و اجماعی یاورمان باشید که کاندید قبلی مانعتان شد؟ آیا غیر از این بود که سفره رنگینتان رنگینتر نشد؟ آیا غیر از این است که برای پیمانهای شخصی و منفعت خانوادگیتان خانه به خانه میگردید و التماس میکنید؟ چرا برای منفعت خود، دامن خانوادههای ایثارگران را آلوده به دنیاخواهی میکنید؟
ما فرزندان شهدا در 16 سال نمانیدگی حاج آقای موحد هیچ خاطرهای از حضورشان در کنار بازماندگان شهدا نداریم. در 16 نمایندگی ایشان، هیچ فریادی از ایشان برای حمایت از ماها صورت نگرفت. سکوت ایشان برای حفظ منافعش هیچ نتیجهای جزء بیکاری، فرار نخبگان، عدم مراکز اشتغالزا و فقر مستمر نداشت. اگر این مسیری که شما درجه داران بازنشسته انتخاب کردهاید مفید است، چرا 16 سال و پس از آن، علیه تفکر آقای موحد بودید؟ چرا پس از 20 سال که ما فرزندان شهدا رشد کردیم ودرس خواندیم و حالا هم بیکار و مستمند ماندهایم، از زندگیمان نمیپرسید ولی برای رسیدن به مطامع خود و خانوادههایتان به دنبال آراء ما هستید؟
فعلاً از بیان نامتان خودداری میکنم ولی اگر از این رویهای که دنبال میکنید، دست نکشید، برای تنویر افکار عمومی و آگاه نمودن جامعه از الک دولک بازی شما، مجبور هستم که نامتان را افشا کنم. ما در میان همین مردم و به لطف صداقت و افکار پاک و نیت خالصانه همین مردم، قد کشیدیم و رشد کردیم و همواره مورد تکریم هم بودهایم. اما شماهایی که میبایست میراث دار افکار و جوانمردی پدرانمان بودید، چرا مُسَخَرِ نگرشهای پوسیدهی دنیاطلبان شدهاید؟ آیا وصایای شهدا را مطالعه میکنید؟ آیا به آرمانهای امام و رهبری آگاهید؟ آیا به آلام باقیمانده از دوران جنگ و محرومیت خانواده شهدا شناختی دارید؟ آیا میتوانید سرفصلی از خدمات ایشان به جامعه ایثارگری را نام ببرید؟ آیا میتوانید بخشی از دیدارهایی که در دوران نمایندگیاش با خانواده ایثارگران داشتند را نام ببرید؟ آیا احدی از شماها برای بیان نیازمندیها و خواستههای ما در آن 16 سال پیگیر بودید؟
پس گروهبانان بازنشسته؛
این راهی که انتخاب کردهاید، فقط منفعت دنیایتان در آن است ولا غیر. به شما پیشنهاد میکنم که با شرمساری و سرافکندگی در کنار کسی باشید که 16 سال در گوشمان علیه ایشان نجوای بی عدالتی و قانون گریزی داشتید تا به منفعت خواهی تان برسید. شماهایی که بیش از آنکه حقتان باشد از سردار هاشمی نتوانستید شیر بدوشید، اکنون نه برای مردم و نه برای ما که روزی الگویمان بودید، هیچ جایگاهی ندارید. پس مغلطههای شما برای خدا نیست و نان و نامی که به دنبالش هستید، برایتان مایه نفرت و نکبت بیش از پیش خواهد بود.
کد مطلب: 416850