یادداشت ارسالی؛
مروری بر راه طی شده جمهوری اسلامی در ۴ دهه؛ دستاوردها و مخاطرات
سید رازق بهیارمقدم (بلادی نیا)
16 بهمن 1399 ساعت 15:10
امروز قدرتهای بیگانه بویژه آمریکا با تمام توان برای ضربه زدن به جمهوری اسلامی وارد میدان شده است و از هیچ تلاشی برای این هدف شوم خود دریغ نمی نماید. امروز در این پیچ تاریخی که دشمن با ماگزیمم قدرت نامشروع خود در حال اعمال فشار به جمهوری اسلامی است، مرزبندی های جناحی موسوم به اصلاح طلب و اصولگرا جایی ندارد و تداوم رقابتهای سابق نشانه عدم شناخت زمان و فقدان تحلیل صحیح از شرایط کشور است. امروز برای مقاومتدر برابر تحریمها نیازمند آرایش سیاسی جدید و هوشمندی مضاعف در میان جریانات سیاسی و بویژه قوای سه گانه و تمامی ارکان حاکمیتی هستیم.
سید رازق بهیارمقدم (بلادینیا): مطالعه و بررسی بیش از ۴ دهه حکمرانی جمهوری اسلامی و آمد و رفت دولتهای با گرایشات سیاسی کاملاً متفاوت بیانگر فراز و فرودها و بطور مشخص از یکسو کسب افتخارات در حوزههای دفاعی- امنیتی، علمی و آموزشی و سیاسی خارجی بویژه از باب گسترش حوزه نفوذ خود در منطقه و اخیراً فرا منطقهای و از دیگرسو کاستیهای اقتصادی و تنگناهای معیشتی است که حفظ دستاوردها و رفع تنگناهای معیشتی آن مستلزم مطالعه و مداقه در این راه طی شده بعنوان چراغ راه آینده است.
به منظور اجتناب از اطاله کلام ذیلاً به اهم نکات قابل طرح در ۲ محور کلی دستاوردها / مخاطرات اشاره مینمایم:
محور اول) دستاوردها
اهم نکات مرتبط با دستاوردهای ۴ دهه گذشته به شرح ذیل میباشند:
۱. برخی از مهمترین اتفاقات میمون که با اتحاد و همدلی همه جریانات سیاسی به دست آمد عبارتند از:
- به ثمر رسیدن اصل نهضت امام خمینی (ره) پس از ۱۵ سال.
- پیروزی در ۸ سال مقاومت و دفاع جانانه از مرزهای کشور در برابر تهاجامات حزب بعث و دولتهای حامی آن.
- پایان ظفرمندانه جنگ تحمیلی و پذیرش قطعنامه ۵۹۸ شورای امنیت و ورود به فصل جدیدی از حاکمیت جمهوری اسلامی.
- بیعت با خلف صالح و شایسته امام پس از یک دهه که از عمر نوپای نظام سیاسی گذشت.
-شروع دوره سازندگی بویژه عمران و آبادانی ویرانیهای جنگ و توسعه روابط خارجی ایران.
- ساخت زیرساختهایی چون دهها سد، فرودگاه، مدرسه و بیمارستان و شهرکهای صنعتی و توسعه دانشگاهها در اقصی نقاط ایران، ورود به تولید علم و فناوری بویژه فناوریهای نوین و نانو تکنولوژی و ...
- گسترش مشارکت سیاسی مردم بویژه جوانان و زنان در انتخابات و تقویت مردم سالاری دینی.
- گسترش حوزه نفوذ منطقهای و ارتقای قدرت دفاعی کشور.
اینها صرفاً بخشی از دستاوردهای پرافتخار ۴ دهه حکمرانی جمهوری اسلامی است که فارغ از دولتها و گرایشات سیاسی روسای جمهور در تاریخ به نام نظام مقدس جمهوری اسلامی ثبت شده و خواهد شد.
۲. در میان همه این افتخارات ۳ دستاورد را که به زعم نویسنده از اهمیت بیشتری برخوردارند را مورد توجه ویژه قرار میدهم.
نکته قابل تأمل ارتباط وثیق دستاوردهای مزبور با سیاست خارجی کشور است.
به یقین بدون مرتفع ساختن گرههای سیاست خارجی امکان رهایی از چالشهای کنونی کشور و بویژه مشکلات اقتصادی کشور مقدور نمیباشد.
اما اهم دستاوردها به زعم نگارنده به قرار ذیل میباشند:
اول: پذیرش قطعنامه ۵۹۸ شورای امنیت و پایان جنگ با عراق.
دوم: پیشرفتهای دفاعی کشور بویژه ساخت انواع موشکها با تکیه بر دانش بومی
سوم: برنامه جامع اقدام مشترک (برجام)
این ۳ دستاورد تاریخی به مرور زمان ارزششان بیش از سایر دستاوردها نمایان گردیده و میزان بهره برداری ما از آنها بعنوان فرصتهای تعیین کننده به نوع مواجهه جریانات سیاسی و مجموعه حاکمیت با آنها بستگی تام و تمامی داشته و دارد.
۳. دلایل انتخاب هر کدام از این ۳ دستاورد بزرگ بطور خلاصه عبارتند از:
نخست) پذیرش قطعنامه ۵۹۸ که در زمان حیات مبارک امام (ره) و با حمایت مطلق ایشان به دست آمد، موجب پایان یافتن جنگ و شروع بازسازی کشور گردید. بدون تردید ادامه جنگ تحمیلی با شرایط اقتصادی و اجتماعی آن روز نمیتوانست تأمین کننده اهداف ما باشد و پذیرش قطعنامه صلح ناشی از زمان شناسی حضرت امام (ره) بود که یکصدا توسطجریانات سیاسی و مسئولین قوای مختلف حمایت گردید. پذیرش قطعنامه صلح مقدمه ورود کشور به مرحله جدیدی از حیات خویش بود که به دوره سازندگی شهرت یافت.
دوم) پیشرفتهای موشکی ایران در دو دهه اخیر در دنیایی که همواره یک پایه آن زورگویی قدرتهای بزرگ بوده است و پیشرفتهای تمدن بشری در اعصار و قرون متمادی هم نتوانسته است این میل به سرکشی زورگویان و مستکبرین را ریشه کن نماید، بهترین پشتوانه برای تأمین امنیت و پیشبرد هر گفتگو و مذاکرهای است که در یک زورآزمایی پیچیدهتر بنام دیپلماسی و مذاکرات دیپلماتهای کشور در مواجهه با همتایان خارجی خود به آن نیاز دارند.
جمهوری اسلامی بیش از هر کشوری به این ابزار حیاتی برای تضمین بقا و تأمین امنیت ملی خود نیاز داشته و دارد.
ذکر این نکته ضروری است که در علم روابط بین الملل نه اعتقاد یکسویه به کارآمدی زور و فشار و ارعاب به تنهایی محلی از اعراب دارد و نه باور خوشبینانه به کارآیی و ثمربخشی گفتگو و مذاکره بدون پشتیبانی قدرت سخت جایی دارد. از همین رو اندیشمندان روابط بین الملل به کارآمدی توامان این دو و به اصطلاح کاربرد همزمان " هویج و چماق" برای پیشبرد منافع ملی توصیه اکید مینمایند.
سوم) همین نگرش دوگانه به سیاست و حکمرانی است که برجام و توافقاتی همچون برجام را نه تنها تخطئه نمینماید بلکه از آن بعنوان دستاوردی بزرگ همچون قطعنامه ۵۹۸ برای ایجاد ثبات سیاسی و به تبع آن آبادانی و رفاه ملی یاد مینماید. در این مقال فرصت پرداخت ماهوی به برجام نیست. فقط به ذکر این نکته بسنده مینمایم که عموماً حقوق بین الملل (تعهدات) تابعی از سیاست بین الملل (قدرت) است. بنابراین قضاوت در خصوص تحولات روابط بین الملل و پیچیدگیهای آن عرصه اظهارنظرهای غیرکاشناسانه و عامیانهای نیست که بعضاً در نقد و تخطئه برجام ابراز میگردد. فقط در یک اشاره اجمالی به منطق برجام میتوان اشاره کرد که توسعه اقتصادی و رونق تولید بدون کاستن از تنشهای پیرامونی و بهبود روابط خارجی به مثابه آب در هاون کوبیدن است.
محور دوم) مخاطرات
در کنار همه این افتخارات با حجم معتنابهی از مشکلات و حتی انباشت بحرانها روبرو هستیم که در هم افزایی آنها بایکدیگر بویژه پس از خروج ترامپ از برجام و بازگشت ددمنشانه تحریمهای آن کشور شرایط غیرقابل قبول برای عموم مردم ایجاد کرده است. اینک برای همگان اثرگذاری تحولات سیاست خارجی بر معیشت مردم بیش از پیش نمایان گردیده و نمیتوان با شعارگراییهای مجمل و مهمل از تفکیک این دو حوزه سخن گفت. از اینرو انتخابات ریاست جمهوری آمریکا با حساسیت بالا مورد رصد مردم ما قرار گرفته بود.
بدون تردید در داخل کشور نیز هر دولتی با هر گرایش سیاسی که سال آینده سکان اجرایی کشور را بدست گیرد ناگزیر است، جهت کسب توفیق در حوزههای اقتصادی میبایست حل و فصل مسائل سیاست خارجی کشور را در صدر اولویتهایش قرار دهد و بدون توجه به این حوزه راهکار پایدار و کارآمدی برای سامان بخشیدن به اقتصاد کشور وجود ندارد.
اهم نکات قابل طرح در خصوص مسائل و مخاطرات قابل لمس برای مردم به قرار زیر میباشد:
۱. به زعم بنده مهمترین مشکل امروز جامعه ما کاهش شدید قدرت خرید مردم و گسترش فزاینده فقر است. متاسفانه پس از خروج آمریکا از برجام و بازگشت تحریمهای آن دولت بویژه در دو حوزه فروش نفت و مبادلات بانکی، دولت با شکاف بزرگی بین هزینهها و درآمدها روبرو شد که اگرچه تمام تلاش خود را برای جبران این شکاف مصروف داشت اما دست آخر مردم از تلاطمات بازار و موجهای سهمگین تورمی آن در امان نماندند و در این بازه زمانی شاهد کاهش شدید قدرت خرید مردم و سقوط آزاد دهکهای بیشتری به زیرخط فقر بودیم. برای کشوری که مهمترین منبع درآمدی آن نفت بوده و به یکباره با اخلال جدی در فروش آن روبرو گردید وضعیت به مراتب نگران کننده تری میتوانست رقم بخورد.
۲. افزایش شدید قیمت مسکن و به نوعی تبدیل شدن آن به کالای غیرقابل خرید برای اقشار با درآمد متوسط به پایین، رشد سرسام آور اجاره بها، رشد قیمت دلار و سکه و طلا و افزایش قیمت مواد مصرفی ضروری همگی گویای این واقعیت تلخ است.
بنا بر قولی امروز ۸ دهک جامعه نیازمند حمایتهای یارانهای دولت هستند. چیزی که تا چند سال پیش حداکثر ۳ دهک جامعه مستحق چنین حمایتهایی بودند. چرا که اکنون در کنار معضل بیکاری شاهد پدیده عدم کفاف درآمدهای خانوارها نسبت به رشد هزینههای زندگی برای اقشار حقوق بگیر اعم از کارمندان و بویژه کارگران هستیم.
افزایش ضریب جینی بعنوان مهمترین شاخص در ارزیابی شکاف طبقاتی و یا میزان تحقق عدالت اجتماعی گویای وضعیت نامناسب جامعه ماست.
۳. در جامعهای که عموم خانوارها دغدغه تأمین حداقلهای معیشت خود را دارند و بار سنگین تأمین هزینههای سرسام آور هر روز بیش از پیش نمایان میگردد، طبیعی است که توجه به موضوعات جمعی و افتخارات ملی به مرور به حاشیه رفته و به قول معروف تمام هم و غم مردم مصروف بیرون کشیدن گلیم خود از باتلاق گرانی و تورم گردد. بطور طبیعی برای عموم مردم تلاش برای حفظ کرامت و آبروی خویش بر سایر افتخارات اولویت پیدا میکند.
فلذا با هر منطقی که باشد توجه ویژه به این حوزه اولویت دارد.
سخن آخر
مطالب فوق به زعم نویسنده مهمترین مسائل جاری کشور است و مردم برای حل آنها از مجموعه قوای ۳ گانه توقع پاسخگویی دارند. چرا که اختیار قانونی برای ارائه راه حلهای آن صرفاً در اختیار یک قوه نمیباشد.
امروز قدرتهای بیگانه بویژه آمریکا با تمام توان برای ضربه زدن به جمهوری اسلامی وارد میدان شده است و از هیچ تلاشی برای این هدف شوم خود دریغ نمینماید. امروز در این پیچ تاریخی که دشمن با ماگزیمم قدرت نامشروع خود در حال اعمال فشار به جمهوری اسلامی است، مرزبندیهای جناحی موسوم به اصلاح طلب و اصولگرا جایی ندارد و تداوم رقابتهای سابق نشانه عدم شناخت زمان و فقدان تحلیل صحیح از شرایط کشور است. امروز برای مقاومتدر برابر تحریمها نیازمند آرایش سیاسی جدید و هوشمندی مضاعف در میان جریانات سیاسی و بویژه قوای سه گانه و تمامی ارکان حاکمیتی هستیم.
شکست ترامپ در انتخابات اخیر آمریکا و مقاومت ما در برابر سیاستهای ددمنشانه او زمانی مثمر ثمر خواهد بود که بتوانیم با هوشمندی از منافع ملی خود دفاع نماییم بگونهای که نهایتاً شکوفایی اقتصادی و رفاه عمومی را برای آحاد مردم رقم زنیم.
بدون تردید پشت سر گذاشتن این مرحله مشروط به حفظ همدلی همه جریانات سیاسی و مسئولیت پذیری همه قوا تحت زعامت رهبر دوراندیش انقلاب مقدور و میسور است.
کد مطلب: 430406