کبنانیوز - توصیه جوان گچسارانی به هدایتخواه، حسینی و تاجگر ون پیرامون حواشی اخیر

توصیه جوان گچسارانی به هدایتخواه، حسینی و تاجگر ون پیرامون حواشی اخیر

جناب آقای دکتر هدایتخواه فرموده بودید گچساران را همچون خرمشهر خدا آزاد کرد، مگر گچساران به اسارت درآمده بود؟ اساساً مگر مردم این استان کهگیلویه و بویراحمد خصوصاً گچساران و باشت اسارت پذیرند؟ نه گچساران و باشت خرمشهر ویران سالهای جنگ هستند و نه تاجگردون صدام حسین.

در روزهایی که گچساران و باشت پس از یک سال صاحب نماینده شدند و این اقبال را پیدا کردند که نماینده‌ای آرام و متین و البته با نفوذ، همزمان با دولت جدید و انقلابی روی کار بیاورند متاسفانه گهگاهی از گوشه و کنارها حواشی ایجاد می‌شود که گفتمان جدید نماینده منتخب را زیر سؤال می‌برد.
مهم‌ترین حاشیه روزهای گذشته، سخنرانی دکتر هدایتخواه نماینده اسبق بویراحمد و دنا و از مهمترین سران جریانات سیاسی استان بود، پس از ایشان واکنش تند تاجگردون نماینده سابق گچساران و باشت حاشیه ساز شد، این جنجال در آخر با واکنش تند و کوتاه سید قدرت الله حسینی نماینده اسبق گچساران و باشت و رهبر فعلی جریان اصولگرا در گچساران همراه بود.
اما سخنی با این عزیزان و البته خود دکتر سید ناصر حسینی نماینده فعلی.
ابتدا بحث را با دکتر هدایتخواه شروع می‌کنم که حواشی از سخنان ایشان شروع شد، ایشان که از متنفذین استان در نظام هستند و همواره ارتباطات گسترده‌ای در سطح کلان داشته است.
جناب آقای دکتر هدایتخواه فرموده بودید گچساران را همچون خرمشهر خدا آزاد کرد، مگر گچساران به اسارت درآمده بود؟
اساساً مگر مردم این استان کهگیلویه و بویراحمد خصوصاً گچساران و باشت اسارت پذیرند؟ نه گچساران و باشت خرمشهر ویران سالهای جنگ هستند و نه تاجگردون صدام حسین.
به ایشان نقد زیاد است و به اعتقاد من معایب کار ایشان کمتر از محاسنشان نبوده است اما آیا مقایسه درستی است که حاصل کار ۴۳ ساله انقلاب اسلامی در گچساران و باشت را به خرمشهر جنگ زده تشبیه کنیم؟
در بدترین حالت اگر فرض کنیم تاجگردون هیچ کاری هم نکرده باشد آیا درست است خدمات گسترده و بی نظیر دولت تا قبل از ۹۲ را نادیده بگیریم؟
گچساران و باشت خرمشهر نیستند و هر نقطه‌ای دست بگذاریم در سالهای اخیر پیشرفت هرچند به کندی داشته است و نقدهای ما نسبت به تاجگردون صرفاً تبعیض و بی عدالتی در توزیع و تقسیم فرصت‌ها و دخالت در امور اجرایی دولت بود.
جناب آقای تاجگردون؛
پس از پایان دوره نمایندگی انتظار این بود اگر اتهامات معترضین به اعتبارنامه را قبول نداشتید لااقل از آنان شکایت می‌کردید تا در یک دادگاه صالحه حقی که از شما و به تبع آن از مردم گچساران و باشت ضایع شده بود ستانده می‌شد اما این کار را نکردید.
به جای آن وارد فضای جوسازی و نیش و کنایه در فضای مجازی شدید و هر رقیب و مخالفی را به گونه‌ای نواختید، ادبیات اخیر شما درباره دو تن از چهره‌های شاخص استان و استفاده از واژه‌های نامناسب درباره آنان اصلاً به آن پرستیژ همیشگیتان نمی‌خورد، ادبیات شما بیشتر نشانگر یک نوع عصبانیت خاص و غیر قابل کنترل بود، وگرنه وقتی که خودتان در اولین دوره حضور در انتخابات از سوی مردم رد شده بودید اینطور به دکتر هدایتخواه حمله نمی‌کردید و ایشان را بابت عدم رأی آوری از مردم ملامت نمی‌کردید.
دکتر هدایتخواه از مهمترین و البته خالصترین نیروهای انقلاب است که همیشه مورد اعتماد سران نظام بوده و نامش همیشه به نیکی یاد می‌شود.
عصبانیت شما به گونه‌ای بود که سید قدرت را نوکر هدایتخواه خواندید بدون اینکه فکر کنید سید قدرت اگر خوی نوکری داشت در دوره طاغوت که ضعیف النفس ها رخت نوکری خوانین را به تن می‌کردند می‌توانست شغل نوکری برگزیند و آواره کوه و بیابان‌ها نشود و در سلول‌های ساواک شکنجه نگردد.
ضمن اینکه حتماً فراموش کرده‌اید رابطه هدایتخواه و حسینی رابطه شاگرد و استادی است و سید قدرت حق استادی گردن ایشان دارند.
شما هم همانند دکتر هدایتخواه به اشتباه مردم گچساران و باشت را اسیر و دربند خواندید حال آنکه چنین صفتی در هیچ فرد و طایفه و گروهی در این خطه وجود ندارد.
اینکه انتخاب مردم را حاصل مشارکت حداقلی و رأی منتخب را پایین خوانده‌اید فراموش نکنید سید ناصر حسینی‌پور علی رغم همه کارشکنی‌ها و فرصت ۹ روزه و عدم استفاده از فضای بی اخلاقی و نامناسب سالهای اخیر گچساران و باشت و بدون استفاده از زور و زر و در شرایطی که جهنم روحانی امان از مردم دراورده بود و ویروس کرونا مردم را در خانه حبس کرده بود چنین رایی آوردند و یقیناً اگر در دور آینده رأی ایشان فارغ از شکست یا پیروزی نصف شد آنوقت می‌توان ایشان را زیر سؤال برد.
و در آخر اینکه خیلی تلاش نمودید که حسینی رأی نیاورد و البته حق شما بود، اما وقتی یاران حلقه اول و خاندان و دوستان نزدیک شما دست دو کاندیدا را بالا بردند و حمایت کردند و حتماً چراغ سبز شما برایشان روشن بوده، چرا این دو بزرگوار را نادیده گرفته و آنان را رقیب واقعی ندانسته‌اید؟ آیا فکر نمی‌کنید به هواداران آنها توهین شده است؟
و جناب آقای سید قدرت الله حسینی؛
پاسخ شما به تاجگردون هرچند کوتاه بود اما نیش تندی داشت و اصلاً مناسب نبود اکنون که برادرتان با رأی مردم که از قضا بخش زیادی از هواداران آقای تاجگردون را همراه داشت اینگونه وارد چالش بشوید و تنش‌ها را بیشتر کنید، فضای کنونی هرچقدر برای بیرون از قدرت مانده‌ها سود داشته باشد برای سید ناصر ضرر دارد.
چرا برای کسی که از شما عصبانی است مرگ را پیشنهاد کرده‌اید؟ آیا این خلاف رویه و اخلاق نیک شما در برخورد با مخالف نبود؟ حتی برای تاجگردونی که به ناحق شما را مورد توهین و هتک حرمت قرار داد این ادبیات شایسته نیست.
سخن پایانی با سید ناصر عزیز است.
مرد آرام با ادبیات دلنشین و دارای یک گفتمان مردم محور و جوان.
گفتمان فرا جناحی و فراقومی که قرار است در آن نه از جناح سؤال شود و نه از قومیت و نه حتی از میزان رأی آوری افراد.
شما که آمدید و لطف کردید ادبیات انتخاباتی گچساران و باشت را بعد از سالها کشمکش و درگیری‌های لفظی بعضاً سخیف و بی اخلاقی‌های خاص، وارد یک فضای برنامه محور و گفتمان جذاب کردید کاش اصلاً در چنین جلسه‌ای که حتی تشکیلش دهن کجی به سایر ستادهای آقای رئیسی بود و خود این ائتلاف نوعی اختلاف است بین نیروهای انقلاب در استان، شرکت نمی‌کردید و اجازه نمی‌دادید کسی قرارداد ۲۸ خرداد شما و مردم گچساران و باشت را اینگونه وارد تنش کند.
شما نمی‌توانید یک شبه دعوای حسینی و تاجگردون و هدایتخواه را تمام کنید اما می‌توانید با وارد نشدن به این مثلث همیشه پرتنش، از شکل گیری دعواهای جدید و تداوم دعواهای قدیم پیشگیری کنید و با خیال راحت‌تر و فضای مناسب به عهدی که با مردم بسته‌اید وفا کنید.
سخن پایانی با سه عزیز مذکور اینست که اگر دلتان می‌خواهد به تعبیر دکتر هدایتخواه، خرمشهر خرم شود و به تعبیر جناب تاجگردون پروژه‌های زمان ایشان به سرانجام برسد هم با ایجاد فضای آرام و دور از تنش دولت انقلابی و نماینده عزیز مردم را برای رسیدن به اهداف عالیه نظام اسلامی همراهی کنند و هم با نظارت شهروندی خود مانع از انحرافات گردید تا نتیجه کار، رشد و توسعه روزافزون منطقه و فرزندان شهرستان باشد.
---------------------------------------
من الله توفیق
سید جواد فدائی
دبیر حزب پایداری گچساران