تاریخ انتشار
پنجشنبه ۲۷ آبان ۱۴۰۰ ساعت ۰۰:۰۹
کد مطلب : ۴۴۱۳۷۸
یادداشت؛
سد تنگ سرخ؛ چرا کسی گردن نمیگیرد / لزوم بررسی ویژه و کارشناسی توسط استاندار کهگیلویه و بویراحمد
نصرالدین پارسه
۵
مطلبی که می خوانید از سری یادداشت های مخاطبین کبنانیوز است و انتشار آن الزاما به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست. می توانید با ارسال یادداشت خود، این مطلب را تأیید یا نقد کنید.
کبنا ؛
متن ارسالی؛ قبل از بیان هر نکتهای این قلم خیال خود و خواننده این سطور را راحت کند و بگوید که در این سیاهه نه در پی قلم فرسایی از مزایای سد تنگ سرخ است و نه در پی زدن قلم در راستای نوشتن از معایب آن. شاید بیشتر شرح ما وقع باشد.
در قیل و قال تائید و رد این سد؛ یک نکته پر رنگ، چشمک زنان نمایان است و آن اینکه هیچ کسی حاضر نمیشود آن را گردن بگیرد.
عدهای توییت میزنند و آن را مربوط به مدیران دولت روحانی میدانند. همزمان گروه دیگری با بازنشر سخنرانی آرشیوی نماینده وقت مردم در مجلس، بیان میدارند که کلنگ آن در دولت احمدی نژاد زده شده است.
مدیران گذشته تلاشهای مدیران جدید را زیر سؤال میبرند که چرا پول مردم را در دهان گشاد پروژهای میریزید که نفعی برای مردم این استان ندارد. مدیران فعلی، مدیران گذشته را زشت میکنند که چرا آن هنگام که کلنگش زده شد، سکوت پیشه کرده بودید.
هر چه که هست، حداقل در زمان کنونی که روا یا ناروا ابهاماتی در مورد این پروژه مطرح است، کسی نمیخواهد آن را گردن بگیرد.
اما چرا مدیرانی که برای به دست گرفتن کلنگ هر پروژهای و در دست گرفتن قیچی هر طرحی، سر و دست میشکنند فعلاً و علی الحساب به قبول این یکی گردن نمینهند؟ پاسخ روشن است: فرار از مسئولیت؛ اگر طرح خوب پیش رفت، همه به صف که ما کردیم و ما شاخ غول شکستیم. و اگر احیاناً طرح به بیراهه رفت که "کی بود؟ کی بود؟ من نبودم." راه خواهند انداخت.
دلسوزان واقعی وقتی چشمانشان میترسد، در جهت مصالح مردم این دیار، هر کدام به روش خودشان و از جمله با قلمهایشان به جایی، درگاهی چنگ میاندازند، شاید مؤثر افتد.
پس ما نیز به سبک این عزیزان، چنگ امروزمان را دلسوزانه به نماینده ارشد دولت در استان، استاندار محترم میزنیم. باشد که مؤثر افتاد زیرا که بنای آن بر خیر است.
جناب استاندار، مردم این دیار به نسبت پتانسیل آن و در مقایسه با دیگر شهرهای کشور خودمان نه امکانات ورزشی و هنری درستی دارند، نه مکانهای تفریحی و تجاری درخوری. نه رونق و بازار شغل مناسبی به راه است و نه چشم انداز روشنی از آینده برایشان ترسیم شده است، و اگر جایی وعدهای هم داده میشود عموماً سراب بوده است و بس. مردم این استان همهی آنچه که میتوانند به آن بنازند و نقطهی روشنی است؛ مربوط به نعمات خدادادی آن، طبیعت آن و آب و هوای آن است. بنابراین تمام دلنگرانی شان این است که همین روزنه امید هم زیر ضربههای سهمگین کلنگ و دو لبه تیز قیچی بی خردی و بی مسئولیتی برخی مسئولان بر باد برود.
جناب استاندار، گوشتان بدهکار فلان مدیر یا بهمان مدیرکل و بخشدار چسبیده به میز نباشد. که در موارد مشابه نه تائیدیه های شان دلسوزانه و خردمندانه بوده است و نه احیاناً نههایشان محلی از اعراب داشته است.
امثال این قلم و این مردم، به فرض که نه دانشش را داریم و طبیعتاً نه امکاناتش را، اما با توجه به موارد مشابه چشمانمان ترسیده است. پس لطفاً یا برای اینکه بهتر در ذهنتان بماند به قول دوستی لطفاً از بودجه و امکانات همین مردم، گروهی از کارشناسان واقعی را بگمارید، تا با انجام مطالعات علمی، نفع و ضرر این سد را بررسی و اعلام عمومی نمایند. اصلاً شاید احداث این سد مثمرثمر باشد، و اگر اینطور باشد، چه بهتر که با اقناع افکار عمومی، مطالبه کلی و عمومی مردم به این سمت برود که این سد زودتر به بهره برداری برسد تا استان ما بتواند از آن بهره کافی را ببرد. تا مدیرانی که پیگیر امور هستند از ترس این ابهام و بلاتکلیفی مِن مِن نکنند و قاطعانه ادامه قدرتمند کار را مطالبه کنند.
جناب استاندار شاید برخی مدیران زیر مجموعه شما و یا جاهای دیگر، با این توجیه که کلنگ این سد در گذشته زده شده است در پی شانه خالی کردن از زیر بار این مسئولیت هستند. و بدترین توجیه بلاشک همان است که برخی بیان میدارند، به هر حال هزینهای شده است. اگر قرار باشد این سد، مردم استان کهگیلویه و بویراحمد را احوال به فنا، هوا نابود و خانه خراب کند، در هر مرحلهای که متوقف شود به صلاح نزدیکتر است. اصلاً هزینه شده است که شده است! این هزینه الکی احتمالی بحث دیگری است که باید نالایقها و بی خردانی که احیاناً پولی و یا سرمایهای را بر باد دادهاند در جای خود به مردم معرفی شوند و پاسخگو باشند.
مدیران گذشته هر تصمیم و عملی هم که داشتند، علی الحساب تصمیم گیر و در رأس امور که نیستند، پس سخن ماقبل پایانی خطاب به همه مسئولان فعلی استان کهگیلویه و بویراحمد، همان است که در ابتدا گفتیم؛ این مردم حافظهی بسیار قویای دارند، و در مورد آب، خاک و هوای این استان با هیچ بشری شوخی ندارند. نمیشود محتاطانه حرف زد و به قول بازیگر شبهای برره سست عنصرانه موضع و تصمیم گرفت، تا اگر خوب شد بگوییم ما کردیم و اگر بد شد بگوییم دیگران کلنگ زدهاند.
سخن پایانی خود میتواند موضوع چندین نوشته و مرثیه جداگانه برای این استان باشد، اما عجالتاً اشارهای به آن خالی از لطف نیست.
رهبر معظم انقلاب اخیراً در جمع نخبگان و استعدادهای برتر علمی نکته سنجی کردهاند و به خوبی بیان داشتهاند «استعمارگران میخواهند ملت ما را از استعدادشان غافل کنند، غفلت مقدمه غارت است.»
جناب استاندار کهگیلویه و بویراحمد طبیعتاً این استعداد تنها شامل آدمها نمیشود، این استعداد مد نظر رهبر معظم انقلاب، استعدادها و پتانسیلهای پنهان و آشکار هر آب و خاک و دیاری را هم در بر میگیرد. پس نگذارید قیچی بی مسئولیتی و کلنگ بی خردی بر پیکره این آب و خاک فرود آید.
در قیل و قال تائید و رد این سد؛ یک نکته پر رنگ، چشمک زنان نمایان است و آن اینکه هیچ کسی حاضر نمیشود آن را گردن بگیرد.
عدهای توییت میزنند و آن را مربوط به مدیران دولت روحانی میدانند. همزمان گروه دیگری با بازنشر سخنرانی آرشیوی نماینده وقت مردم در مجلس، بیان میدارند که کلنگ آن در دولت احمدی نژاد زده شده است.
مدیران گذشته تلاشهای مدیران جدید را زیر سؤال میبرند که چرا پول مردم را در دهان گشاد پروژهای میریزید که نفعی برای مردم این استان ندارد. مدیران فعلی، مدیران گذشته را زشت میکنند که چرا آن هنگام که کلنگش زده شد، سکوت پیشه کرده بودید.
هر چه که هست، حداقل در زمان کنونی که روا یا ناروا ابهاماتی در مورد این پروژه مطرح است، کسی نمیخواهد آن را گردن بگیرد.
اما چرا مدیرانی که برای به دست گرفتن کلنگ هر پروژهای و در دست گرفتن قیچی هر طرحی، سر و دست میشکنند فعلاً و علی الحساب به قبول این یکی گردن نمینهند؟ پاسخ روشن است: فرار از مسئولیت؛ اگر طرح خوب پیش رفت، همه به صف که ما کردیم و ما شاخ غول شکستیم. و اگر احیاناً طرح به بیراهه رفت که "کی بود؟ کی بود؟ من نبودم." راه خواهند انداخت.
دلسوزان واقعی وقتی چشمانشان میترسد، در جهت مصالح مردم این دیار، هر کدام به روش خودشان و از جمله با قلمهایشان به جایی، درگاهی چنگ میاندازند، شاید مؤثر افتد.
پس ما نیز به سبک این عزیزان، چنگ امروزمان را دلسوزانه به نماینده ارشد دولت در استان، استاندار محترم میزنیم. باشد که مؤثر افتاد زیرا که بنای آن بر خیر است.
جناب استاندار، مردم این دیار به نسبت پتانسیل آن و در مقایسه با دیگر شهرهای کشور خودمان نه امکانات ورزشی و هنری درستی دارند، نه مکانهای تفریحی و تجاری درخوری. نه رونق و بازار شغل مناسبی به راه است و نه چشم انداز روشنی از آینده برایشان ترسیم شده است، و اگر جایی وعدهای هم داده میشود عموماً سراب بوده است و بس. مردم این استان همهی آنچه که میتوانند به آن بنازند و نقطهی روشنی است؛ مربوط به نعمات خدادادی آن، طبیعت آن و آب و هوای آن است. بنابراین تمام دلنگرانی شان این است که همین روزنه امید هم زیر ضربههای سهمگین کلنگ و دو لبه تیز قیچی بی خردی و بی مسئولیتی برخی مسئولان بر باد برود.
جناب استاندار، گوشتان بدهکار فلان مدیر یا بهمان مدیرکل و بخشدار چسبیده به میز نباشد. که در موارد مشابه نه تائیدیه های شان دلسوزانه و خردمندانه بوده است و نه احیاناً نههایشان محلی از اعراب داشته است.
امثال این قلم و این مردم، به فرض که نه دانشش را داریم و طبیعتاً نه امکاناتش را، اما با توجه به موارد مشابه چشمانمان ترسیده است. پس لطفاً یا برای اینکه بهتر در ذهنتان بماند به قول دوستی لطفاً از بودجه و امکانات همین مردم، گروهی از کارشناسان واقعی را بگمارید، تا با انجام مطالعات علمی، نفع و ضرر این سد را بررسی و اعلام عمومی نمایند. اصلاً شاید احداث این سد مثمرثمر باشد، و اگر اینطور باشد، چه بهتر که با اقناع افکار عمومی، مطالبه کلی و عمومی مردم به این سمت برود که این سد زودتر به بهره برداری برسد تا استان ما بتواند از آن بهره کافی را ببرد. تا مدیرانی که پیگیر امور هستند از ترس این ابهام و بلاتکلیفی مِن مِن نکنند و قاطعانه ادامه قدرتمند کار را مطالبه کنند.
جناب استاندار شاید برخی مدیران زیر مجموعه شما و یا جاهای دیگر، با این توجیه که کلنگ این سد در گذشته زده شده است در پی شانه خالی کردن از زیر بار این مسئولیت هستند. و بدترین توجیه بلاشک همان است که برخی بیان میدارند، به هر حال هزینهای شده است. اگر قرار باشد این سد، مردم استان کهگیلویه و بویراحمد را احوال به فنا، هوا نابود و خانه خراب کند، در هر مرحلهای که متوقف شود به صلاح نزدیکتر است. اصلاً هزینه شده است که شده است! این هزینه الکی احتمالی بحث دیگری است که باید نالایقها و بی خردانی که احیاناً پولی و یا سرمایهای را بر باد دادهاند در جای خود به مردم معرفی شوند و پاسخگو باشند.
مدیران گذشته هر تصمیم و عملی هم که داشتند، علی الحساب تصمیم گیر و در رأس امور که نیستند، پس سخن ماقبل پایانی خطاب به همه مسئولان فعلی استان کهگیلویه و بویراحمد، همان است که در ابتدا گفتیم؛ این مردم حافظهی بسیار قویای دارند، و در مورد آب، خاک و هوای این استان با هیچ بشری شوخی ندارند. نمیشود محتاطانه حرف زد و به قول بازیگر شبهای برره سست عنصرانه موضع و تصمیم گرفت، تا اگر خوب شد بگوییم ما کردیم و اگر بد شد بگوییم دیگران کلنگ زدهاند.
سخن پایانی خود میتواند موضوع چندین نوشته و مرثیه جداگانه برای این استان باشد، اما عجالتاً اشارهای به آن خالی از لطف نیست.
رهبر معظم انقلاب اخیراً در جمع نخبگان و استعدادهای برتر علمی نکته سنجی کردهاند و به خوبی بیان داشتهاند «استعمارگران میخواهند ملت ما را از استعدادشان غافل کنند، غفلت مقدمه غارت است.»
جناب استاندار کهگیلویه و بویراحمد طبیعتاً این استعداد تنها شامل آدمها نمیشود، این استعداد مد نظر رهبر معظم انقلاب، استعدادها و پتانسیلهای پنهان و آشکار هر آب و خاک و دیاری را هم در بر میگیرد. پس نگذارید قیچی بی مسئولیتی و کلنگ بی خردی بر پیکره این آب و خاک فرود آید.
سد تنگ سرخ سدی بسیار خوب در جهت تامین آب آشامیدنی شهر یاسوج و شیراز می باشد که بخصوص در زمستان خروج سیلابها را از استان مانع میگردد و ضمن تلطیف هوا بخش گردشگری را تقویت میکند تنها سدی است که حوزه آبریز آن در استان خودمون هست ضمن اینکه بخش عمده ای از سرچشمه های این سد مربوط به خود استان فارس هست
البته توجه داشته باشیم الان قریب ده سال هست بشار تابستان خشک میشود و زمستان طغیان دارد پس بهتره واقع بینی و عدالت را رعایت کنیم و نظر از روی منطق و عدل بدیم.
تشکر از مسولان
انشالله زودتر ثمره دهد