یادداشت ارسالی؛
نقش روابط عمومی در توسعه پایدار محیط زیست
فرامرز پریزی
28 بهمن 1400 ساعت 0:44
نقش اصلی در خصوص حفاظت از محیط زیست و محدود کردن تغیرات اقلیمی بر دوش روابط عمومی است که نقشی بسیار فعال بوده و مبتنی بر مشارکت دولتها و شرکتها با عرصه اجتماعی و افکار عمومی و همچنین توسعه فناروی های سبز از این رهگذر است.
فرامرز پریزی- کارشناس ارشد روابط عمومی: روابط عمومی چه نقشی در توسعه پایدار و حفاظت از محیط زیست دارد؟ این سوالی است که شاید ذهن بسیاری از ما را به خود مشغول داشته است و در پاسخ به آن ابتدا باید دانست که توسعه پایدار مبتنی بر حفظ محیط زیست چیست سپس بررسی کرد که نقش روابط عمومی در این عرصه چیست.
برای درک بهتر از توسعه پایدار مبتنی بر حفظ محیط زیست شاید اولین مساله ای که توجه ما را به خود جلب میکند عرصه سیاست سبز است که جدیدترین حوزهای است که امروزه در زمینه حفظ محیط زیست و تغییرات اقلیمی مورد بحث قرار میگیرد. سیاست سبز از نیمه دهه 1970 به بعد در بسیاری از کشورها به عنوان یک نیروی سیاسی چشمگیر ظهور کرد اگرچه بین آن و محیط زیست گرایی تفاوتهایی وجود دارد. به طور کلی محیط زیست گرایان ساختارهای سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، و هنجاری عرصه سیاست جهانی را قبول داشته و تلاش دارند تا مشکلات زیست محیطی را درون این ساختارها اصلاح کرده و بهبود بخشند. این در حالی است که عرصه سیاست سبز آن ساختارها را ریشه اصلی بحرانهای زیست محیطی میداند و ادعا میکند که این ساختارها را باید به چالش کشید و فراسوی آنها گام برداشت. (برچیل و همکاران، 1393: 337-338)
از همین رو است که در خصوص سیاست سبز نظریات بسیار گستردهای وجود دارد به طوری که در عرصه روابط بین الملل اکرسلی[1] بوم محوری را به عنوان ویژگی تعریف کننده نظریه سیاسی سبز معرفی میکند که به معنی نفی جهان بینی انسان محور و پشتیبانی از جهان بینیای مستقل برای اکوسیستمها و موجودات زنده است. از سوی دیگر دابسن علاوه بر موارد مورد نظر اکرسلی ویژگی کلیدی دیگری را به عنوان محور دوم در عرصه سیاست سبز اضافه میکند که همانا «محدودیتهای رشد» است بدین معنی که به اعتقاد او رشد اقتصادی فزاینده طی سدههای گذشته علت ریشهای بحران زیست محیطی فعلی است (برچیل و همکاران، 1393: 340).
لکن حوزه محیط زیست گرایی تنها محدود به مباحث فنی نیست و دیگر عرصهها را نیز درگیر مسائل خود کرده است که شاید یکی دیگر از مهمترین این عرصهها اقتصاد سیاسی جدید است چرا که طی دهههای گذشته دولتها و شرکتها دغدغههای زیست محیطی را در رویههای مدیریتی خود وارد کردهاند و حتی این مساله رو به افزایش فزاینده است اگرچه این مساله به معنای بهبود یافتن مشکلات زیست محیطی نیست بلکه بر عکس اکثر مسائل مهم زیست محیطی همچون انتشار گازهای گلخانهای، مصرف بی رویه آب، تخریب خاک و ... همچنان لاینحل باقی ماندهاند و حتی بر حجم آنها نیز افزوده شده است. از این رو مسائل زیست محیطی در گفتمانهای اجتماعی جلوه بیشتری یافتهاند (پین، 1393: 91-92) به طوری که جنبشهای اجتماعی زیست محیطی سعی دارند تا به طور مستقیم یا غیر مستقیم بر تصمیمات دو لتها و شرکتها تأثیر گذاشته و در اجرایی شدن تصمیمات منطبق با محیط زیست مؤثر باشند. از جمله جنبشهای زیست محیطی میتوان به جنبشهای صلح سبز، دوستان زمین، و صندوق جهانی حیات وحش اشاره کرد که در پاسخ به تخریب زیست بوم و افزایش آلودگیهای ناشی از توسعه صنعتی شکل گرفتند و به اشکال مقابلهای (فعالیت مستقیم و اعتراض) و غیر مقابلهای (لابی گری و دادخواهی) در حال انجام فعالیتهای حفاظت از محیط زیست هستند. (مشیرزاده و هاشمی، 1392: 202-206)
از جمله مسائل دیگری که در عرصه اقتصاد سیاسی جدید توجه تحلیل گران را به خود معطوف داشته تجارت و محیط زیست است که متاسفانه در دستور کار اجلاس زمین در ریو سال 1992 قرار نداشت و به آن توجه نشده بود. لذا با توجه به اختلافات تجاری مربوط به محیط زیست و ارتباط بین سازمانهای تجاری همچون سازمان تجارت جهانی (W.T.O) و انجمن تجارت آزاد آمریکای شمالی (نفتا) پیوند بین تجارت/ محیط زیست/ توسعه مورد توجه قرار گرفت و اثرات زیست محیطی و اجتماعی زنجیرههای تولید بین المللی، و توسعه کشاورزی و صنعتی صادرات محور و ... مورد بررسی قرار گرفتند. از این حیث پژوهشها در زمینه تجارت، نوآوری، و محیط زیست مورد توجه قرار گرفته و افزایش یافت. بنابراین نحوه مواجهه شرکتها با مسائل زیست محیطی و اجتماعی از مسیر سبز کردن تولید به واسطه افزایش موارد بازده انرژی و کاهش تولید ضایعات و گازهای گلخانهای سمی و بازطراحی محصولات متمرکز شد و موضوعاتی مانند کارایی اکولوژیک، متابولیسم صنعتی، سبز کردن زنجیرههای تولید، و سرمایه داری طبیعی در دستور کار محققان شرکتها و دولتها در این زمینه قرار گرفت (پین، 1393: 93).
از همین رو بود که اجلاسهای تغییرات آب و هوایی و اقلیمی مانند اجلاس ریو طی سالهای آتی تکرار شد که در این زمینه میتوان به اجلاسهای کیوتو و کپنهاگ اشاره کرد اما اجلاسهای مذکور نتایج چندان مهمی در پی نداشتند. از این حیث شاید میبایست به اجلاس مربوط به تغییرات آب و هوایی یعنی اجلاس پاریس تاکید کرد که بیست و یکمین اجلاس اعضا متعاهد و یازدهمین جلسه متعهدین اجلاس کیوتو بود و از 30 نوامبر تا 11 دسامبر در شهر پاریس فرانسه برگزار شد که هدف آن رسیدن به اجماعی جهانی در خصوص مقابله با تغییرات اقلیمی و محدود کردن این تغییرات بود که در پایان این اجلاس توافقنامه پاریس تصویب و منتشر شد و حاوی نکاتی برای مقابله با تغییرات اقلیمی و باز شدن گره اقدامات علیه تغییرات اقلیمی و سرمایه گذاری در خصوص اقتصاد کم کربن، مقاوم، انعطاف پذیر و پایدار توسط 195 کشور بود. توافقنامه پاریس دارای یک چارچوب بسیار شفاف از اقدامات و حمایتها و مشخص کردن شرایط برای کشورهای کمتر توسعه یافته و جزایر کوچک بود (ساعی و همکاران، 1397: 147-148). اما شاید تاثیرگذارترین اجلاسها در زمینه محدود کردن تغییرات اقلیمی و محافظت از محیط زیست را باید اجلاس 2021 گلاسکو دانست که 31 اکتبر سال جاری در گلاسکو تشکیل شد و بیست و ششمین اجلاس در خصوص تغییرات آب و هوایی سازمان ملل با عنوان COP26 بود. موضوع اجلاس گلاسکو اجرای ملموس توافقنامه پاریس بود که بر اساس آن میبایست گرمایش زمین در حدود 5/1 درجه کاهش یابد در صورتی که مسیر گرمایشی زمین در مسیر 7/2 درجهای قرار دارد که بسیار خطرناک است[2]. اما اهمیت این اجلاس را باید در دو دلیل عمده جستجو کرد. دلیل اول این است که این اجلاس با تاخیری طولانی برگزار شد که دلیل آن پاندمی کرونا بود. دلیل دوم اینکه اجلاس گلاسکو اولین اجلاسی است که دستاوردها و اهداف مربوط به پیمان پاریس را مرور کرده و آن را به بحث و بررسی میگذارد و به بوته نقد میکشد. بر این اساس اجلاس حاضر اهدافی چون حذف تدریجی استفاده از ذغال سنگ، توقف جنگل زدایی، استفاده بیشتر از خودروهای الکتریکی و همچنین سرمایه گذاری در انرژیهای تجدید پذیر است[3] در این اجلاس کشورهای صنعتی متعهد شدند تا برای تسریع در کاهش تولید آلایندهها به کشورهای در حال توسعه کمک کنند و از دولتهای متبوع آنها خواسته شد تا یارانه سوختهای فسیلی را حذف کنند[4].
حال سؤال اینجاست که جایگاه و نقش روابط عمومی در عرصه محیط زیست گرایی و حفظ محیط زیست چیست؟ در پاسخ به این سؤال باید اذعان داشت که روابط عمومی نقش اصلی را در این عرصه بازی میکند چرا که روابط عمومی پل ارتباطی مابین مدیران دولتی و خصوصی و همچنین افکار عمومی و جنبشهای زیست محیطی و حتی محققان این عرصه هستند. مأموریت روابط عمومی افزایش سطح مشارکت مردم است که این امر در گرو سازوکارهایی همچون توزیع عادلانه اطلاعات، روشنگری افکارعمومی، مردم مداری و احترام به حقوق انسانها است که نمادهای توسعه علمی، فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی یک جامعه میباشند[5].
از سوی دیگر روابط عمومی با مدد جستن از دیپلماسی رسانهای میتواند نقش فعالی در حوزه حفظ محیط زیست داشته باشد به این معنی که روابط عمومی با استفاده از ابزار دیپلماسی رسانهای میتواند با افکار عمومی جهان ارتباط برقرار کرده و جدیدترین مطالبات، اطلاعات، نوآوریها و ظرفیتهای جهانی برای حفظ محیط زیست و فناوریهای جدید این عرصه را به دست آورد و به مدیران مربوط خود جهت برنامه ریزی در خصوص حفظ محیط زیست عرضه کند. از سوی دیگر روابط عمومی میتواند برنامهها و روشهای سبز دولت یا شرکت متبوع خود را به اطلاع افکار عمومی رسانده و در نتیجه از ظرفیت بسیار عظیم افکار عمومی در جهت دستیابی به اهداف سبز خود و اجرایی کردن آنها بهره جوید. بنابراین میتوان دریافت که نقش اصلی در خصوص حفاظت از محیط زیست و محدود کردن تغیرات اقلیمی بر دوش روابط عمومی است که نقشی بسیار فعال بوده و مبتنی بر مشارکت دولتها و شرکتها با عرصه اجتماعی و افکار عمومی و همچنین توسعه فناروی های سبز از این رهگذر است.
کد مطلب: 444801