یادداشت سیاسی|
چرایی اعتراضات عراق و لبنان
محمد علی وکیلی
11 آبان 1398 ساعت 10:13
مسئله لبنان نیز در پارهای موارد، شبیه مسئله عراق است. البته هوشمندی حزبالله و رهبر آن، نگذاشت به اندازه عراق از این اعتراضات علیه ایران و شیعیان سوءاستفاده شود. در لبنان نیز راه حلی جز توافق وجود ندارد. در این دو کشور چون هیچ گروهی اکثریت مطلق را ندارد، نه توان حذف یک گروه وجود دارد و نه راه حلهایی که متضمن براندازی نهادهای موجودند راه به جایی میبرد. چراکه با این فرض، هر گروه دیگری که قدرت را به دست بگیرد، گروه بعدی میتواند مانند امروز به خیابان بیاید و خواستار براندازی دیگری شود و اینچنین سنگ روی سنگ بند نمیشود.
قصه اعتراضات عراق و لبنان دراز شده است. هفتههای گذشته راهپیماییهایی در اعتراض به وضعیت بد اقتصادی، کیفیت پایین خدمات و فساد مسئولان در این کشورها آغاز شد. اعتراضهایی که بعضاً به خشونت کشیده شد و حتی با وعده حکومت مبنی بر اصلاحات اقتصادی و بهبود خدمات هم پایان نیافت. مطالبات معترضان کاملاً بحق بود چراکه واقعاً وضعیت اقتصادی و سطح فساد در این کشورها قابل دفاع نیست. در این میان در جاهایی این اعتراضات به آشوب هم کشیده شد و البته آش این آشوب هم بعضاً تند شد! گذشته از دخالت خارجیها به قصد سوءاستفاده از این اعتراضات (امری که در هر راهپیمایی اعتراضی ممکن است رخ دهد؛ خاصه در کشوری مانند عراق که ضریب نفوذ در آن بسیار بالا است)، مطالبات معترضان نشان میدهد که آنان در نامطلوب بودنِ وضعِ فعلی توافق دارند اما در راه حل سیاسی توافق ندارند. پارهای از معترضان خواهان استعفای دولت و پاره دیگر خواستار انحلال پارلمان عراق هستند. پاره دیگر هم هستند که معتقدند در شرایط کنونی لزومی به براندازی دولت یا مجلس وجود ندارد بلکه میتوان با توافق سیاسی، دست به اصلاحات جدی در شیوه حکمرانی زد. این تشتت را میتوان در نامه مقتدی صدر به هادی العامری هم دید. صدر پیشنهاد برکناری نخست وزیر را داد اما العامری به عنوان رهبر ائتلاف الفتح پیشنهاد او را نپذیرفت و معتقد بود که باید انتخابات در زمان خودش انجام شود.
اربیل هم با پیشنهاد صدر همدلی نشان نداد. در هر حال مطالبات بحق مردم عراق تنها با «توافق سیاسی» قابل پیگیری است. البته معتقدم زمینه توافق سیاسی، یک توافق اجتماعی است. حکومتهای مرتجع منطقه و آمریکا و اسرائیل قصد دارند با تبلیغات مسموم، مردم عراق را مقابل یکدیگر قرار دهند. آنها قصد دارند با ساخت اخبار جعلی و تحریک مردم، جریانهای مختلف را علیه هم بشورانند. این در حالی است که در جامعه کنونی عراق، هیچ گروهی قابل حذف نیست و تلاش برای حذف یک گروه، تنها گره موجود را کورتر میکند. به نظر میآید عراق نیازمند یک «توافق اجتماعی» است. توافقی که در آن همه بپذیرند که اولاً نمیتوانند و نباید یکدیگر را حذف کنند و ثانیاً اگر امنیت کنونی به جای اینکه تقویت شود از کف برود، دیگر عراقی باقی نخواهد ماند که بر سرِ آن بخواهند دعوا کنند. با این توافق اجتماعی، اراده برای توافق سیاسی ایجاد میشود. نزدیک به دو دهه جنگ و ناامنی در عراق و ضعف قدرت مرکزی، نهادهای اجتماعی عراق را ضعیف و بعضاً متلاشی کرده است. این جامعه اگر با یک توافق اجتماعی خود را بازسازی نکند، به روزهای آینده عراق و منطقه نمیتوان خوشبین بود. لذا تنها راه حل بحران کنونی عراق، «توافق» است.
مسئله لبنان نیز در پارهای موارد، شبیه مسئله عراق است. البته هوشمندی حزبالله و رهبر آن، نگذاشت به اندازه عراق از این اعتراضات علیه ایران و شیعیان سوءاستفاده شود. در لبنان نیز راه حلی جز توافق وجود ندارد. در این دو کشور چون هیچ گروهی اکثریت مطلق را ندارد، نه توان حذف یک گروه وجود دارد و نه راه حلهایی که متضمن براندازی نهادهای موجودند راه به جایی میبرد. چراکه با این فرض، هر گروه دیگری که قدرت را به دست بگیرد، گروه بعدی میتواند مانند امروز به خیابان بیاید و خواستار براندازی دیگری شود و اینچنین سنگ روی سنگ بند نمیشود. تنها باید توافق سیاسی کرد و فقط به قانون و صندوق رای قانونی در زمان قانونی خودش جهت انتقال احتمالی قدرت رجوع کرد. در غیر این صورت، راه حلهای براندازانه درنهایت به تضعیف و خلاء قدرت و نهاد سیاسی خواهد انجامید و امنیت موجود از کف خواهد رفت.
کد مطلب: 414394