کد QR مطلبدریافت لینک صفحه با کد QR

بررسی موضوع کفالت مردم حوزه انتخابیه گچساران و باشت بعد از رد اعتبار نامه تاجگردون؛

سرنوشت تلخ گچساران؛ از الگوی توسعه تا گدایی کفالت

21 مرداد 1399 ساعت 9:34

دو نماینده‌ای که یکی به سختی و دیگری هم در روزهای آخر در کمیسیونی بدون تقاضا عضو شدند. دو نماینده‌ای که تاکنون یک‌موضع و یک اظهار نظر ملی در مجلس نداشته‌اند و صدای آنها بدرستی شنیده نشده است. حال چگونه با این بی صدایی می‌توان بار سنگین یک‌حوزه انتخابیه دیگر را نیز بر دوش کشید و صدای مردم آن حوزه شد.


خروج غلام رضا تاجگردون اندکی بعد از اعلام رسمی رد اعتبارنامه‌اش از جایگاه هیئت رئیسه مجلس یازدهم با پوشه‌ای در دست از گیت‌های ورودی صحن مجلس را باید خط پایان عصر طلایی گچساران و باشت دانست. عصری که البته با تأخیر طولانی تاریخی شروع شد. دیاری که سرشار از منابع نفت و گاز بود در طول دهه‌ها تنها سهمی که عایدش شد برخی امکانات محدود و تعدادی خانه‌ی سازمانی محاط در درختچه‌های مورد برای پرسنل آن مجموعه بود.
بعد از انقلاب چهار نماینده برای گچساران آمدند و رفتند ولی گچساران در معادلات کهگیلویه و بویراحمد به تعبیر غلام رضا تاجگردون نقشی در حد همان واو در میان دو نام کهگیلویه و " بویراحمد" داشت.
یک دوره قبل از غلام رضا تاجگردون و هم زمان با نمایندگی سید قدرت حسینی در حالی که ترکیب نمایندگان استان کاملاً اصولگرا و همسو با ترکیب مجلس و دولت وقت بود اندک سهمی که در حوزه مدیریتی استان به گچساران رسید مدیرکلی سازمان میراث فرهنگی و گردشگری بود که به یدالله مرادی یکی از حزبی‌های قدیم‌گچساران و از دوستان سید قدرت حسینی داده شده بود. اما همین نیز از مرادی گرفته شد و به یک مدیر غیر بومی از همدان داده شد. ناراحتی از این اتفاق در جلسه تودیع کاملاً مشخص بود. سید قدرت علیه این‌جابجایی حرف زد و در انتهای سالن تنها کسی که برای سید شعار حمایت سر داد یکی دیگر از برادران حسینی بحرینی بود.
حضور غلام رضا تاجگردون در مجلس و پیروزی حسن روحانی یک سال بعد از آن اما نوید بخش یک دوره جدید برای گچساران و باشت بود. در اولین گام حتی اگر موسی خادمی را گزینه تاجگردون ندانیم ولی همگان می‌دانند که غلام رضا تاجگردون عامل حذف گزینه‌های مدعی یعنی بهرام‌تاجگردون، سید باقر موسوی و علی اسماعیلی برای استانداری کهگیلویه و بویراحمد شد و یقیناً تأییدیه‌اش بر موسی خادمی به امضای حکمش کمک کرد. بعد از آن نیز خادمی بیش از هر نماینده‌ای دیگری با تاجگردون هماهنگ بود. در همان‌نیم سال دوم ۹۲ تاجگردون کاری که دهه‌ها گچسارانی‌ها در حسرتش بودند را با اقتدار عملیاتی کرد و مدیریت مهم‌ترین سازمان‌ها و ادارات کل استان را به گچسارانی‌ها داد.
حسن نوروزی، هادی زارع پور، جعفر گوهرگانی و چند سازمان دیگر و معاونت‌های مهم به گچسارانی‌ها و باشتی ها رسید. البته نفوذ تاجگردون تنها در این حوزه متمرکز نبود او یک سال بعد با نفوذ و اقتداری که از نزدیکی به دولت و علی لاریجانی به دست آورده بود به عنوان رئیس مهم‌ترین‌کمیسیون مجلس در مجلس کاملاً اصولگرای نهم انتخاب شد. ریاست این‌کمیسیون در آن سال و چهار سال بعد از آن یک نقطه عطف برای گچساران و باشت بود.
به گواه آمار و آغاز و اجرایی شدن بسیاری پروژه‌های عمرانی و زیرساختی گچساران و باشت به یک کارگاه بزرگ عمرانی تبدیل شد. گچساران در این سال‌ها شاهد اجرای طرح‌های بزرگ در حوزه‌ی جاده، کشاورزی، احیاء بافت‌های فرسوده، گازرسانی به تمام روستاها و ... بود. اگر چه یاسوج مرکز استان کهگیلویه و بویراحمد بود ولی مقصد اول وزرا و مقامات کشوری در سفر به استان گچساران بود و بعد اگر زمانی باقی می‌ماند آنها به یاسوج می‌آمدند و اگر احیاناً کسی نیز در یاسوج پیاده می‌شد مدام سراغ تاجگردون و گچساران را می‌گرفت. کمتر تغییر و تحولی در استان کهگیلویه و بویراحمد بدون از تأییدیه تاجگردون انجام می‌شد. این موارد سبب شد که در کل استان و هر جای دیگری که شناختی از تاجگردون و گچساران وجود داشت از این حوزه انتخابیه به عنوان یک الگوی موفق در امر توسعه یاد کنند و دورنمای روشنی برای این دیار متصور باشند. اما حالا ستاره بخت گچساران در میان بهت و ناباوری و با یک اتفاق غیرقابل پیش بینی افول کرده است. گچساران در طول یک "ماه تلخ" نماینده خود را از دست داد و حالا نه تنها دیگر حاج غلام گچسارانی در صحنه نیست که گچساران و باشت نماینده ندارد و غم انگیزتر آن که هر کسی از راه می‌رسد برای کفالت گچساران و باشت اعلام آمادگی می‌کند. همان روزهای اول روح الله نجابت نماینده شیراز در مجلس و علیرضا زاکانی کارگردان اصلی رد اعتبارنامه تاجگردون و رئیس در سایه مجلس یازدهم خود را نماینده گچساران خواندند و برای پیگیری امورات مردم اعلام آمادگی کردند. ولی کاملاً مشخص بود این ادعاها شعارهای توخالی است و آنها هنوز زحمت حضور در کوچکترین جمع گچسارانی را نیز به خود نداده‌اند و بعد از این نه‌گچساران و نه پروژه‌های گچساران برای آنها اولویتی نخواهد داشت.

خروج تاجگردون از مجلس شورای اسلامی بعد از رد اعتبار نامه
با این وجود به نظر می‌رسد در قانون تکلیف کفالت بر عهده نماینده نزدیکترین حوزه انتخابیه به گچساران خواهد بود و در این بین هم‌روشنفکر و هم موحد برای کفالت این‌حوزه انتخابیه اعلام آمادگی کرده‌اند. موضوعی که با واکنش تند بخش‌هایی از مردم این حوزه انتخابیه مواجه شد و در یک واکنش تند رئیس دفتر تاجگردون با ادبیاتی صریح و تهاجمی به موحد تاخت و از وی خواست که به همان مشکلات انباشت شده حوزه انتخابیه‌اش رسیدگی کند و پروژه‌های به جا مانده از دوره عدل هاشمی پور را به سرانجام برساند.
نگاهی به عملکرد دو نماینده دیگر استان کهگیلویه و بویراحمد نیز نشان‌می دهد که باید هم مردم‌گچساران نسبت به کفالت احتمالی آنها نگران و معترض باشند. دو نماینده‌ای که یکی به سختی و دیگری هم در روزهای آخر در کمیسیونی بدون تقاضا عضو شدند. دو نماینده‌ای که تاکنون یک موضع و یا یک اظهار نظر ملی در مجلس نداشته‌اند و صدای آنها بدرستی شنیده نشده است. حال چگونه با این بی صدایی می‌توان بار سنگین یک‌حوزه انتخابیه دیگر را نیز بر دوش کشید و صدای مردم آن حوزه شد.
تمام شهرستان‌های دو حوزه انتخابیه موحد و روشنفکر از انبوه مشکلات رنج می‌برند و اگر این دو بتوانند اندکی از این مشکلات بکاهند کار بزرگی انجام داده‌اند تا چه رسد به آنکه پیگیر مسائل حوزه‌ای شوند که یک‌نمونه موفق از توسعه و پیشرفت بوده است.
سرنوشت تلخ گچساران می‌تواند عبرت آموز باشد حوزه‌ای که احتمالاً پروژه‌های عمرانی و بودجه‌ای‌اش قربانی تقابلات سیاسی شد و نماینده پیگیر خود را بسادگی از دست داد تا حالا جنگ و رقابت سیاسی بر سر کفالت آن در جریان باشد و اصولگرایان سنتی برای آنکه این فرصت نصیب خصم اصلی‌شان روشنفکر نشود آن را به موحد تعارف می‌کنند بدون از آنکه رأی و نظر مردم‌خواسته شود.
به نظر می‌رسد مردم گچساران بی نمایندگی را بر داشتن کفیل‌هایی از این دست ترجیح دهند.
 


کد مطلب: 424237

آدرس مطلب :
https://www.kebnanews.ir/report/424237/سرنوشت-تلخ-گچساران-الگوی-توسعه-گدایی-کفالت

کبنانیوز
  https://www.kebnanews.ir

1