بايا، شبکه فروش کالا و خدمات است، دهها نمونه ديگر آن در کشور درحال فعاليت هستند. اين مجموعه وابسته به هلدينگ توسکا زيرمجموعه صندوق بازنشستگي صداوسيما است
«بایا» کاسب و کار جدید صدا و سیما یا شرکتهای وابسته به «رسانه ملی» است که این روزها با تبلیغات بسیار گسترده در چندین شبکه تلویزیونی قصد دارد با اجرای سیامک انصاری به معرفی و واسط فروش محصولات شرکتها و خدمات آنها تبدیل شود و با برندسازی گسترده صدا و سیما کار خود ر ا شروع کرده است. طی چند وقت اخیر واکنشها آنقدر به تبلیغ پلتفرم «بایا» در شبکههای تلویزیونی صدا و سیما گسترده بوده که صدای همه را درآورده است. طی چند وقت اخیر شبکههای اجتماعی سرشار از ضد تبلیغ و واکنش مردم به این پلتفرم کسب و کار و خدماتی بوده و در روزهایی که صدا و سیما چهرهها و مجریهای محبوب را مانند عادل فردوسی یکی پس از دیگری حذف میکند، مردم استقبال خوبی از تبلیغات توسط سیامک انصاری ندارند. تبلیغ پلتفرم «بایا» همانند صدها پلتفرم و معرفی استارت آپهای معرفی خدمات و کالا، آنقدر در رسانه ملی- که بابت چند ثانیه تبلیغات میلیاردها تومان پول دریافت میکند- زیاد شده که مردم این روزها به شنیدن نام آن نیز حساس شدهاند و این موضوع را میتوان با گشتی در فضای شبکههای اجتماعی به وضوح مشاهده کرد.
بايا چيست؟ بايا، شبکه فروش کالا و خدمات است، دهها نمونه ديگر آن در کشور درحال فعاليت هستند. اين مجموعه وابسته به هلدينگ توسکا زيرمجموعه صندوق بازنشستگي صداوسيما است، همان هلدينگي که کنسرسيوم هاي تبليغات تلويزيون را در انحصار خود دارد. مجري تبليغات «بايا» يک شرکت تبليغاتي است که از اين نوع تبليغات گسترده طي چند وقت اخير در رسانه ملي انجام داده است و مراودات آن با صدا و سيما بر پايه درصدي از فروش و تبليغات در رسانه ملي است. سيامک انصاري به عنوان مجري تبليغ کننده بايا، هنرمندي است که براي هر بازي در سريالهاي 15 تا 20 قسمتي، کمتر از چند ميليارد تومان دستمزد نميگيرد و با توجه به سريال او که اين روزها در شبکه سوم سيما پخش ميشود اين شايعه بيش از هر زمان ديگري وجود دارد که آن شرکت تبليغاتي که تبليغات بايا را همراه با صدا و سيما انجام ميدهد، مقداري در بايا سهام دارد. اين شرکت تبليغات در صدا و سيما را بهصورت اسپانسري در اختيار ميگيرد و روي درصد سود حاصل از فروش محصولات درصدي از سود را به خود اختصاص ميدهد. وقتي درصد سودي که بايا از فروش محصولات شرکتهاي ديگر که 30 درصد اعلام شده را در نظر ميگيريم، اين شايعه بيشتر قوت ميگيرد، چون استارت آپها و پلتفرمهاي ديگر که در اين زمينه فعاليت دارند، درصد برداشت سودشان از فروش محصولات 8 تا 9 درصد قيمت روي بسته و جنس است. پس اين موضوع ميتواند دستاندرکاري چندين شرکت دولتي همچون دانش پارسيان، بازنشستگي صداوسيما، شرکت تبليغاتي مذکور را در تبليغات بزرگ بايا تقويت نمايد.
150 هزار تومان بابت بررسي مدارک
پلتفرم بايا، هنوز شروع بهکار نکرده، اما در فرآينده ثبت نام بسيار پيچيده آن، ضمانت اجرائي يا وجه التزام، ضمانتنامه بانکي، اعتبارات اسنادي، اجاره نامه ملکي و... طلب ميشود. نکته جالب زماني است که از توليدکننده و کسب و کارها که ميخواهند در بايا فعاليت کنند، مبلغ 300 هزار تومان (البته با تخفيف 50 درصد به مبلغ 150 هزار تومان) بابت بررسي اوليه اسناد و مدارک در همان ابتداي نام نويسي طلب ميکند. اقدامي عجيب که در هيچ يک از پلتفرمهاي مشابه سابقه ندارد. ضمن اينکه براي هريک از فروشهايي که در اين شبکه انجام ميدهيد، بسته به نوع خدمت بايد بين يک تا شش درصد پورسانت به بايا بدهيد. اين درحالي است که بسياري از کارشناسان براين باورند که اعتماد به رسانه ملي و جايگاه ملي آن در ميان مردم، نبايد خدشهدار شود و با دريافت وجهي براي افرادي که ميخواهند چند مدرک را راستي آزمايي کنند، به ضرر مردم و کسب و کارهايي که اين رسانه اعتماد ميکنند، قدم بردارد. روابط عمومي ديجي کالا، از اين موضوع که آيا ميتوان در ابتدا مبلغي را کسب و کارها گرفت، ابراز بياطلاعي کرد و معتقد است که اين نوع گرفتن هزينه براي بررسي مدارک غيرمعمول است و فعلا تا زمانيکه اين پلتفرم رسما شروع به کار نکند، نميتوان درباره آن اظهار نظر کرد.
واکنش مردم به تبليغات بايا
نکته بعدي که براي بسياري از مردم جاي سوال دارد، نقش سيامک انصاري در اين تبليغات رسانهاي است. همين چند وقت پيش يکي از سوپر استارهاي تلويزيون که آب ميوهاي را تبليغ ميکرد، براي يک سال تبليغ آن، گفته شده مبلغ 10 ميليارد تومان پول از شرکت تبليغاتي گرفته بود و بدون ترديد قيمت انصاري که سريالش همزمان با تبليغات گسترده بايا در حال پخش از صدا و سيماست، حدود همين ارقام است. طي ماههاي گذشته کاربران شبکههاي اجتماعي واکنش گستردهاي به اين تبليغ داشتند. يکي از کاربران در توئيتر نوشت: «گروه بايا عزيز لطفا اگه خيلي پولداريد به ما هم پول بدهيد چون اين حجم از تبليغ تلويزيوني پشت سرهم واقعا از نظر فني الکيه» يک کاربر ديگر نوشت: «يکي بياد اين تلويزيون ما را از دست اين تبليغ بايا نجات بده!»، «به شدتي که ما با بايا آشنا شديم خودش آشنا نشده»، «هر جور حساب ميکنم اينهمه تبليغ بايا فقط يک دليل ميتونه داشته باشه: رکورد تن تاک را از چنگش دربياره!»، يک کاربر ديگر در توئيتر با انتشار عکسي قديمي از يک نفر چاقو بهدست نوشت: «چرا نصفش کردي؟! ميخواست بايا رو معرفي کنه!»، «از يه طرف نت آنقدر ضعيفه که تا يک فيلم دانلود بشه، يک دهه از عمرت گذشته؛ از اين طرف تلويزيون رو روشن ميکني، از شبکه يک تا شبکه آي فيلم، هر کدوم ميزني سيامک انصاري رو ميبيني که ميگه: شبکه هوشمند بايا، بري بيرون هم کرونا بگيري بهتر از اينه که مدام بايا بشنوي!»، «سطح تبليغ بايا به حدي رسيده که به جاي تاثيرگذاري در ناخودآگاه مخاطب رسما خودآگاه بيننده رو خسته ميکنه...»، « جوري داره تبليغاتش پيش ميره فک کنم از هفته آينده در حياط رو که باز کنيم، بگه سلام من سيامک انصاري هستم. بفرما بايا» و صدها توئيت ديگر به همين شکل.
تجربههاي ناموفق صداوسيما
در اين بين نکته مجهول بايا در سياستها و سازو کار گنگ و نامفهوم توليد تا عرضه محصول بهعنوان اصل تجارت استارت آپها است، اين پلتفرم که هنوز شروع به کار نکرده، هنوز توضيحي براي فرايند لجستيکي آن نداده است، اما از کسبوکارهايي که قرار است در آن نام نويسي کنند، مبلغي را ميگيرد و هنوز معلوم نيست که سياست اين پلتفرم از توليد تا به دست مشتري رساندن محصولات چيست. بهنظر ميرسد صداوسيما پس از روبيکا و يک سايت ورزشي در سالهاي نه چندان دور، اين بار مديران صداوسيما به دنبال تجربه جديدي است که متاسفانه هزينههاي آن را مستقيما از جيب کسب وکارها برداشت ميکند. همين چند سال پيش بود که مدير وقت شبکه سه سيما، يک سايت ورزشي را قبل از شروع مسابقات فوتبال تبليغ ميکرد و حتي مجريان آن برنامه، اين پايگاه خبري را پايگاه رسمي ورزشي شبکه سوم سيما معرفي ميکردند، اما با برکناري اين مدير، حالا آن سايت ورزشي يکي از پرمخاطبترين پايگاههاي خبري ورزشي در کشور است و اين به واسطه تبليغاتي است که آن زمان رسما در شبکه سه سيما صورت ميگرفت.
شراکت بدون شفافيت پايدار نيست
در اين ميان خبرنگار«آرمان ملي» با مديرعامل شرکت دانش پارسيان و موسس بايا تماسگرفت، اما پاسخگو تلفن نبودند. مديرعامل شرکت دانش پارسيان به عنوان موسس بايا شناخته شده است، او در گفتوگويي که با تابناک انجام داده به اين موضوع اشاره کرده است که شراکت بدون شفافيت پايدار نيست، او همچنين معتقد است «ما تأمينکنندهها را شريک تجاري خودمان ميدانيم. شراکت بدون شفافيت پايدار نخواهد بود. پس بايد روشن و شفاف و با تعامل پيش برويم. اين شراکت درازمدت خواهد بود. پس همه فرايندها، درآمدها، هزينهها، امتيازبنديها و همه مواردي که در يک شراکت تجاري شکل ميگيرد، بايد شفاف باشد.» از اين تجارب و تجربههاي ديگر ايده راهاندازي «بايا» در سال 1394 شکل گرفت و اکنون در سال 1399 به مرحلهي اجرائي رسيده است. ابراهيم باي در اين باره توضيح ميدهد: « پروژه بايا نسبت به ديگر پروژههايي که در دست اجراست، بهلحاظ حجم فني و پيچيدگيهاي کاري پايينتر ولي در حوزه تعداد مشتريان گستردهتر است.»
فرق بايا با ديگران
بايا همچنين رقباي قدرتمند خود را که سالها در اين زمينه فعاليت دارند، ناديده گرفته و در ادامه افزود: «بازار تا اشباع شدن راه زيادي در پيش دارد. بعد از بايا هم پلتفرمهاي ديگري بايد بيايند. حجم تجارت الکترونيکي در کشور متأسفانه کم است و با توجه به زيرساختهاي مناسبي که وجود دارد، بايد حجمش را زياد کنيم. حداقل پنج تا شش شرکت بزرگ ديگر در اين حوزه بايد وارد شوند. بنابراين هنوز بازار اشباع نشده است که در پي آن پلتفرمها باهم رقابت کنند.»
پشتوانه مالي
«هيچ کار بزرگي بدون اطلاعرسانيِ خوب موفق نميشود.» اين را مديرعامل بايا ميگويد و در توضيح پشتوانههاي مالي شرکت متبوعش ميگويد: «بخشي از هزينههاي پلتفرمي و نيروي انساني و هزينه شعبي که در سراسر کشور داشتيم از محل اجراي پروژههاي پيشين تأمين شده. هزينه تبليغات هم بر اساس داشتههايمان و البته خطرپذيري که انجام داديم تأمين شده که البته آن را براي آينده در نظر گرفتهايم. مشارکتي هم با شرکاي تجاري و تبليغاتيمان کردهايم.» او درباره حجم گسترده تبليغات هم اينچنين توضيح ميدهد: «براي يک شرکت بزرگ و 18 ساله در حوزه فناوري که در حال حاضر از شتاب توسعهي بالايي برخوردار است، ما بايد خطرپذير باشيم چراکه مبناي کار جديد و بزرگ خطرپذيري است. حجم زيادي از توان و بودجه را براي همين کار گذاشتهايم که اميدواريم موفق شويم.»
نکته
در پايان لازم به ذکر است که بيشتر اطلاعات اين گزارش در گفتوگو با مديران استارتآپهاي مشابه «بايا» که در حال فعاليت هستند و نظر مردمي گرفته شده و «آرمان ملي» در راستاي رسالت و عدالت رسانهاي، اين فرصت را به مديران بايا ميدهد که در اين زمينه بيشتر شفافسازي نمايند.