کهگیلویه و بویراحمد در سال 99؛
سالی پر حادثه: از اپیدمی کرونا، رد اعتبارنامه تاجگردون، تا زلزله سی سخت
30 اسفند 1399 ساعت 10:43
بزرگواری تا قبل از سفر رضایی به استان علیه سفر قالیباف به جهت خطرات کرونا موضع گیری کرده بود ولی سفر رضایی را یک سفر بدون خطر کرونا عنوان میکرد. شاید پایان تعطیلات نوروز 1400 آغازی باشد برای شور و فعالیت بیشتر در رابطه با انتخابات ریاست جمهوری. گروههای اصلاح طلب در کل کشور کنش خاصی جز چند نشست هماهنگی نداشتهاند ولی اصولگرایان در کشور و استان کهگیلویه و بویراحمد فعال بودهاند
قبل از شروع بررسی و تحلیل اتفاقات در سالی که گذشت؛ یک توضیح کوتاه در مورد این مطلب لازم است و آن این که در بررسی حوادث و اتفاقات مهم سال 1399 نظم و ترتیب تقویمی مد نظر نیست و حوادث و اتفاقات بیشتر از جنبه تحلیلی و اثراتی که داشته است مرور خواهد شد. سال 1399 به عنوان سال پایانی قرن یکی از خاصترین سالهای قرن 14 هجری و شمسی بود سالی که البته قبلتر و در 1398 شاهد شیوع و گسترش ویروس خطرناک کرونا بود. ویروسی که در ابتدا منشأ آن در ووهان چین بود اما خیلی سریع تمام مرزهای جغرافیایی را در نوردید و همچنان و در حالی که وارد سال 1400 میشویم این ویروس در حال تبدیل شدن به بخشی از زندگی بشر امروزی است. این بیماری دشواریهای زیادی برای جامعه و گروههای مختلف در پی داشت. تاکنون کرونا قربانی زیادی در سطح جامعه داشته است و طی چند مرحله شاهد شکل گیری پیکهای مرگباری در کشور بودیم که با اعمال برخی سخت گیری و رعایت مردم تا حدودی کنترل شد. بار اصلی مبارزه با کرونا بر روی دوش مجموعه علوم پزشکی و بویژه کادر درمان بود. البته مدیریت و ستاد نیز در این میان فعال بودند هر چند در مواقعی اشکالات و انتقادات زیادی نسبت به عملکردها بویژه در معاونت توسعه منابع و به ویژه در موضوع ارسال یک سری آزمایش به شیراز و همچنین عزل و نصبهای زیاد در حین بحران پیش آمد و سبب حاشیههای زیادی شد. کرونا و فشارهای ناشی از آن هم چنین فرصتی شد تا در نهایت شورای انقلاب فرهنگی بعد از چندین مرحله مقاومت در مقابل امضای حکم ریاست پرویز یزدان پناه در نهایت حکم را صادر کند. در کنار زحمات مجموعه علوم پزشکی کرونا منشأ حرکتهای خودجوش مردم و گروههای مختلف بود. برخی دستگاهها با تمام وجود پای کار آمدند. نماینده ولی فقیه در استان کهگیلویه و بویراحمد، سپاه. بسیج، دستگاه قضایی، ائمه جمعه، نیروی انتظامی و پلیس به همراه نهادهایی همچون هلال احمر با تمام امکانات در کنار مردم بودند. کرونا البته بستری شد برای برخی خلاقیتها و حرکتهای ماندگار از سوی برخی دستگاهها و یا گروههای مختلف مردمی، اما در نقطه مقابل برخی دستگاهها به تعطیلی مطلق کشیده شدند. دستگاههای فرهنگی استان و در رأس آنها فرهنگ و ارشاد اسلامی استان یک دوره پر رخوت را سپری کردند تا جایی که صدای اعتراض رسانهها و ائمه جمعه نیز نسبت به عملکرد این دستگاهها و مدیریت محمدعلی پیرسبزی بر فرهنگ و ارشاد اسلامی استان بلند شده است وضعیتی که کماکان ادامه دارد و بین بودن و نبودن این دستگاهها تفاوتی وجود ندارد و گفته میشود معاونت سیاسی استاندار و خود وزارت خانه از این موضوع نگران و در پی چاره اندیشی هستند. کرونا کماکان ادامه دارد و مطابق پیش بینیها در تابستان امسال فرصت توزیع واکسن پیش خواهد آمد ولی بعد از آن نیز این بیماری با مردم خواهد بود. کادر درمان در این مسیر سختیهای زیادی متحمل شد و در آخرین ماه سال شهید زارعی یکی از پزشکان پرتلاش و دلسوز بخش کرونای بیمارستان شهید بهشتی به جمع شهدای سلامت کشور پیوست. سال 99 در عرصه سیاسی با ادامه فضای پسا انتخاباتی مجلس یازدهم شروع شد. در ابتدای اسفند 98 انتخابات مجلس شورای اسلامی در سه حوزه انتخابیه با حضور گسترده مردم بر خلاف سایر نقاط کشور برگزار و سه نماینده خود را پیدا کرد. ایام عید و کرونا فرصت فعالیت و دید و بازدیدها را از سه نماینده گرفت، با این وجود اما مهدی روشنفکر فعال بود و اقدام به حمایت و راه اندازی یک کارگاه ماسک کرد. وی و اندکی بعد سید محمد موحد دیدارها و ملاقاتهای درون استانی خود با مسئولین را شروع کردند و سپس عازم تهران شدند تا در ابتدا با کهگیلویه و بویراحمدیهای مدیر در سطح ملی دیدار کنند و سپس با رایزنی به دیدار برخی مسئولین میانی کشور روند. در حالی که روشنفکر مسرور از پیروزی و موحد خوشحال از جبران شکست دور قبل بودند اما تاجگردون در یک تعلیق قرار داشت. در ابتدا صحت انتخابات حوزه گچساران با تأخیر تأیید شد و بعد از آن که این موضوع به تأیید شورای نگهبان رسید وی به احتمال زیاد کار را تا حدودی تمام شده میدانست و یا هم نه شاید در پی جذب حامی برای اتفاقی بود که امیدوار بود نیفتد اما افتاد. تاجگردون بانی اصلی نشستی تحت عنوان "زاگرس نشینان" بود نشستی که با واکنش تند دیگران مواجه شد. موحد نیز از این نشست استقبال کرد ولی روشنفکر در نشست شرکت کرد اما صریحاً علیه آن موضع گرفت و آن را یک مرزبندی خطرناک برای کشور عنوان کرد. مجلس یازدهم کار خود را دقیقاً در روزهایی آغاز کرد که کوه خائیز در آتش میسوخت و این آتش سوزی آغاز سریال آتش سوزیهای رشته کوهها و مراتع استان بود. محمدباقر قالیباف به ریاست مجلس رسید. پروژه بعدی بررسی اعتبارنامه نمایندگان بود موضوعی که اگر چه در مجالس اول انقلاب مسبوق به سابقه بود اما در چند دوره آخر هیچ گاه چنین موضوعی مطرح نشد. با توجه به شدت نظارتها بر پروسه انتخابات که وجود داشت طبیعی بود که چنین ضرورتی پیش نیاید. اما اصولگرایان رادیکال این بار احساس ضرورت کردند و با تمام قوا به مبارزه با اعتبارنامه غلامرضا تاجگردون رفتند. اعتبارنامه از چندین مرحله به سلامت عبور کرد اما تفسیری که تاجگردون خود بعدها گفت رئیس و نائب رئیس آن را اشتباه خواندند سبب شد در نهایت اعتبارنامه تاجگردون در صحن به رأی گذاشته شود و تنها با اختلاف دو رأی این اعتبارنامه رد شود تا گچساران یک سال بدون نماینده را پشت سر بگذارد. مردم گچساران و باشت حالا منتظرند تا در سال جدید نماینده خود را انتخاب کنند. فضای گچساران همچنان انتخاباتی است به نظر میرسد در وضعیت فعلی ساسان تاجگردون برادر بزرگتر غلامرضا و سید قدرت حسینی دو رقیب اصلی انتخابات باشند. در این میان برخی چهرههای دیگر از جمله علی محمد جعفری نیز در حال فعالیت است و نامهای دیگری نیز شنیده میشود.
کمتر کسی حاضر شد از تاجگردون حمایت کند دو نماینده استان نه تنها موضعی در حمایت از تاجگردون نداشتند که در روز رأی گیری سید محمد موحد با بهانه کرونا در جلسه حاضر نشد. روشنفکر نیز هیچ گاه اعلام نکرد چه موضعی در قبال این قضیه داشته است. همین مخفی کاری بهانهای بود تا منتقدین روشنفکر صریحاً موضع قبل از انتخابات روشنفکر مبنی بر حمایت وی از شفافیت آراء را یادآور شوند و از او بخواهند که موضعش نسبت به اعتبارنامه تاجگردون و مسائل بعد از آن را به مردم شفاف اعلام کند. در درون استان علاوه بر اصولگرایان که برای حذف تاجگردون سنگ تمام گذاشتند، نزدیکان تاجگردون می گویند که احد جمالی به عنوان تصمیم گیرنده اصلی استان و حسین کلانتری استاندار نیز علیه تاجگردون بودند و تحرکات "پسا حذف تاجگردون" از سوی جمالی به خوبی نشان داد که آنها تاجگردون را یک مانع در مقابل خود میدیدند. دولتیها و اصلاح طلبان هیچ حمایتی از تاجگردون نداشتند و در نهایت نیز هیچ جایگاه و منصب دولتی نصیب وی نشد و تنها همین اواخر بود که تاجگردون یک مسئولیت بیمهای متوسط تحت عنوان مدیرعامل بیمه سرمد وابسته به بانک صادرات بدست آورد. این حد از بی توجهی دولت به تاجگردون سبب شد تا وی در همین هفته آخر سال در یک مصاحبه حمایت اصلاح طلبان از روحانی را اشتباه بخواند. تحلیلی که نشان داد باز هم تاجگردون پختگی لازم سیاسی را ندارد و بیش از حد تابع هیجانات رفتار میکند. وی در سال 96 در حالی که عضو هیئتهای اجرایی بود به بهانه فعالیت و تبلیغات برای حسن روحانی از آن هیئت استعفا داد و در یک سخنرانی کاملاً هیجانی و احساسی در خیابان سردار جنگل جنوبی در جلوی ستاد حسن روحانی آن جمله معروف و اشتباه خود را بیان کرد" که با رئیسی به بهشت هم نمیرود". تنها کسانی که از تاجگردون تمام قد حمایت کردند محمدعلی بزرگواری و چند سایت محلی و محمود منطقیان بود. روشنفکر اما یک سال موفق را پشت سر گذاشته است وی با وجود آن که کمتر اهل اظهار نظر، نطق، مصاحبه و موضع گیری سیاسی بوده است اما در چندین کمیسیون متوسط عضو شده است و نفوذ قابل قبولی در سطح دستگاههای استان دارد. وی در موضوع زلزله سی سخت توانست حضور و فعالیت خوبی از خود نشان دهد و با رایزنی بخش زیادی از مجلس را درگیر این حادثه کرد. روشنفکر از گذشته با قالیباف ارتباط داشته است و بسیار امیدوار است که رئیس جمهور آینده کشور قالیباف باشد تا قدرت نفوذ و اثرگذاری وی بیشتر و بیشتر شود. هر چند اصولگرایان رادیکال استان از وی بسیار پر کینه هستند و روی کار آمدن یک دولت اصولگرا میتواند بستری برای اوج گیری این اختلافات شدید باشد.
سید محمد موحد با وجود سن بالا از هر دوره دیگری پر بازدیدتر و رسانهایتر بوده است. یک حلقه منسجم رسانهای در اطراف وی حضور دارند که به خوبی برخی فعالیتهای وی را پوشش میدهند. اما مشکل موحد آن است که در عمل و در جایی که فکرش را نمیکرد با مانع مواجه شد. آن هم در درون خود مجلس بود. دو موضوع در عدم روی خوش مجلس به موحد تأثیر داشت اول سابقه تقریباً مبهم وی در موضع گیری سیاسی است و دوم همان حضور در نشست زاگرس نشینان بود. اولین ترکش ناشی از این دل پری از موحد در موضوع کمیسیونها خود را نشان داد و هیچ کمیسیونی حتی همان کمیسیون همیشگی یعنی اصل نود موحد را نپذیرفت. در نهایت و با تأخیر و اعضای کم، موحد در کمسیون به سختی تشکیل شده قضایی مجلس عضو شد. در حالی که به نظر میرسید رابطه نزدیکی بین وی و احد جمالی وجود دارد و مجوز چند مورد جابجایی مدیریتی بویژه در جهاد کشاورزی و راهداری کهگیلویه به موحد داده شد اما تصمیم وی در مورد امضای نامه استیضاح رئیس جمهور آنگونه که خود در مصاحبه با یکی از رسانهها مدعی شد سبب ایجاد فاصله میان موحد و حلقه تصمیم گیرنده استان شد و او حالا بیش از هر کسی منتظر پایان این دولت و بر روی کار آمدن دولتی است که وی را در مسیر شعاری که صحبت از عزت کهگیلویه میکرد یاری نماید. کهگیلویه کماکان جز روزمرگی سالها و دههها گذشته هیچ توفیقی در بخشهای مختلف نداشته است. "بلادشاپور" با وجود وعدههای بیشمار و بازدیدهای بسیار که در نهایت نیز موحد از آن بازدید داشت کماکان همان حال و روز ناخوش گذشته را دارد و در یک تصمیم مورد انتقاد به بخش خصوصی واگذار شد. آتش سوزی کوهها و مراتع یکی دیگر از اتفاقات تلخ سال 99 در استان بود در طول خرداد ماه و تابستان کمتر روزی بود که خبر یک آتش سوزی در نقطهای از استان شنیده نشود و تا پایان هم هیچ تدبیری برای این موضوع اندیشیده نشد و حالا باید استرس آتش را در سال 1400 نیز داشت. آتش سوزیهای ۹۹ یک تلفات جانی نیز در پی داشت و البرز زارعی جوان فعال محیط زیست در حین خاموش کردن آتش دچار سوختگی شد که بعد از چندین روز بستری در نهایت درگذشت. آتش سوزی کوه خائیز بیش از بقیه موارد سبب ایجاد واکنش عمومی شد و برخی رسانههای کشوری نیز به این موضوع ورود کردند. استاندار و معاون سیاسیاش در محل آتش سوزی حاضر شدند. سید محمد موحد نیامد اما با مکاتبات و نطق در صحن مجلس پیگیر حادثه بود. در پای کوه خائیز و زیر حرارت شعلههای آتش در ارتفاعات بود که فیلم یک مکالمه تلفنی از احد جمالی و فرد دیگری که هویتش معلوم نشد منشأ اتفاقات زیادی گردید. در آن مکالمه جنجالی، جمالی با ادبیاتی بسیار تند به وحید محمدی تبار مدیرکل وقت بحران استان حمله میکرد و از اینکه مدیرکل بحران در بزرگترین بحران استان حاضر نیست شدیداً گلایه مند بود و خواستار گرفتن "دم" وی و انداختنش به بیرون شد. وحید محمدی تبار در واکنش به این ادبیات یک عکس از خود به بیرون داد که بر روی تخت بیمارستان آن هم نه در یاسوج که در گچساران بستری است اما بستری از چه و با تجویز چه پزشکی هرگز روشن نشد. غلامرضا تاجگردون که همان روزها زیر فشار موضوع اعتبارنامهاش بود با ادبیات تندتر به جمالی تاخت و یقیناً اگر اجل اعتبارنامه امانش میداد امان مدیریتی جمالی را خیلی زود میبرید. ولی این تاجگردون سیاسی بود که به پایان رسید؛ پایانی تلخ هم برای خود و هم برای حوزه انتخابیهاش و هم برای نزدیکانش. مدیران منسوب به تاجگردون یکی بعد از دیگری مغضوب احد جمالی شدند که در یک مورد عزل ناگهانی خوان پایه فرماندار گچساران حواشی زیادی در پی داشت. پروژههای عمرانی گچساران وارد یک اغمای به احتمال زیاد طولانی مدت شدهاند و در طول یکسال گذشته بندرت گچساران میزبان مقامات کشوری بوده است. در چند مورد محدود سفر مسئولین به استان آنها یا ابتدا به یاسوج آمدند و یا در یک یا دو مورد از دهدشت سفر خود را آغاز کردند. موضوع همین سفرهای محدود نیز محل نزاع رسانهای میان طرفداران روشنفکر و موحد بوده است. رسانههای هر کدام، نماینده خود را بانی و دعوت گر سفر معرفی میکنند و در دو مورد نیز روشنفکر خود به موضوع ورود کرد و استاندار را عامل سفر خواند که این موضوع و تقلیل مسائل تا حد معرفی کننده بانی سفر از سوی روشنفکر با برخی انتقادات مواجه شد. سفر غلامرضا پناه و چند مدیرکل ستادی وزارت کار، تعاون و رفاه اجتماعی به استان با غلظت بالایی توسط رسانهها مورد بحث قرار گرفت و وعدههای زیادی در این سفر داده شد که اجرایی شدن آنها تنها در گذر زمان ثابت خواهد شد. تاجگردون البته با اهرم قانونی بررسی اعتبارنامه کنار گذاشته شد اتفاقی شبیه برخوردی که با اتکا به قانون با محمد علی افشانی شهردار سابق تهران شد. کهگیلویه و بویراحمد در سال 99 نه تنها یکی از بهترین سرمایههای سیاسی و پر نفوذ خود را از دست داد که این در سال یکی از بهترین مدیران کهگیلویه وبویراحمدی نیز قربانی توانمندی خود و نداشتن لابی سیاسی شد. خداداد غریب پور یکی از مدیران موفق در سطح ملی بود که از زمستان 97 و با حکم رحمانی وزیر سابق صمت از گروه بزرگ توسعه ملی به وزارت صنعت، معدن و تجارت آمد تا مدیریت مجموعه بزرگ ایمیدرو را عهده دار شود. غریب پور در طول مدت کوتاه مدیریت خود کارنامه بسیار موفقی از خود در حوزه معادن کشور و سرمایه گذاری در این بخش به یادگار گذاشت. در شش ماه اول سال 98 حداقل کارفرما و پیمانکار چهار افتتاحیه بزرگ با حضور رئیس جمهور، ایمیدروی تحت مدیریت غریب پور بود. بعد از عزل رحمانی از وزارت صمت که گفته میشود با اعمال نفوذ واعظی رئیس دفتر پر نفوذ رئیس جمهور اتفاق افتاد اگرچه مدرس خیابانی به عنوان سرپرست انتخاب شد و گمانهها همه حکایت از معرفی وی به عنوان وزیر داشت اما از غریب پور نیز به عنوان یک گزینه نام برده میشد. در نهایت مدرس معرفی شد ولی عدم حضور روحانی در جلسه معرفی و اختلافاتی که گفته میشود از شب قبل میان برخی نمایندگان با مدرس پیش آمده بود یک رأی بسیار پایین برای مدرس در پی داشت و صمت کما کمان بی وزیر ماند. این بار گمانهها قویاً از معرفی مدیر کهگیلویه و بویراحمدی میداد و حتی در حالی که گفته میشود تا آخرین روزها غریب پور گزینه شخص حسن روحانی بود اما لابی قدرتمند خراسانیها به رهبری قالیباف و کرمانیها به رهبری جهانگیری و ابراهیمی رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس سبب شد رزم حسینی معرفی و رأی لازم را نیز بدست بیاورد. رزم حسینی اما خیلی زود نشان داد که ایمیدرو برایش یک جای حیاتی است و تحمل رقیب دیروز و "وزیر بالقوه" را ندارد. وی در یک صبح شروع کار اداری بدون هماهنگی و خیلی سریع یکی از معاونین غریب پور را به جای غریب پور معرفی کرد. غریب پور یک ظرفیت خوب در حمایت از نیروی انسانی استان بود. با توجه به عملکرد غریب پور انتظار میرفت دولت از وی در یک مسئولیت جدید دعوت میکرد، اما در نهایت با حکم مدیرعامل بانک صادرات خداداد غریب پور به یک مجموعه قدرتمند اقتصادی کشور یعنی گروه «سپهر مالی صادرات» در قیطریه تهران رفت.
در همین کشاکش رفت و آمد گزینههای وزارت صمت زمانی که رحمانی عزل و مدرس جانشین وی در سرپرستی وزارت خانه شد مدرس صدرالله دولت یک کهگیلویه وبویراحمدی دیگر را به عنوان معاون پارلمانی خود معرفی کرد ولی بدون آن که کسی خبردار شود بعدها اعلام شد زیر فشار هسته تصمیم گیرنده دولت عذر دولت بواسطه پیشینه اصولگرایانه اش خواسته شد. بعد از یک دوره درخشان از حضور هم استانیها در سطوح مدیریتی میانی در سطح ملی حالا تنها سید کامل تقوی نژاد در مقام معاونت وزارت بهداشت حضور دارد که البته از نفوذ و کارایی خوبی برخوردار است و هم چنین غلامرضا پناه که البته بیشتر یک حوزه اداری و سازمانی است همچنان به عنوان معاون وزیر مشغول به کار است. در 99 از سوی رئیس سازمان بنیاد شهید کشور عدل هاشمی پور به عنوان رئیس هیئت مدیره بنیاد اقتصادی کوثر معرفی شد اما خیلی زود این حکم از وی گرفته شد و حالا هاشمی پور تنها عضو هیئت مدیره است. ساسان تاجگردون که در یک مدت کوتاه در مقام معاونت وزارت میراث فرهنگی حضور داشت در موعد استعفای مدیران برای شرکت در انتخابات میان دورهای مجلس نیز از سمت خود استعفا داد. در سطح استان نیز به مانند همیشه شاهد عزل و نصبهای زیاد در حوزههای مختلف بودیم. با توجه به نزدیک شدن به پایان عمر دولت انتظار میرفت این عزل و نصبها به حداقل برسد اما نه تنها خبری از کم شدن عزل و نصبها نبود که بیش از هر زمان دیگر شاهد تشدید این اتفاق بویژه در سطح فرمانداران بودیم اتفاقی که البته یک نکته آن از چشم رسانهها مغفول ماند و آن هم معرفی ابتدایی میرمحمدی به عنوان فرماندار بویراحمد بود که در نهایت واکنش جزیی چند رسانه سبب انصراف جمالی شد و وی هیچ حمایتی از میرمحمدی نداشت. معرفی کیومرث حاجی زاده به عنوان معاون عمرانی استاندار آن هم بدون از هر گونه رزومه و تخصص که در طول حضور در استان نیز بسیار ضعیف و غیر تخصصی نشان داده است با انتقادات زیادی مواجه شد. در این سال سردار انصاری از فرماندهی نیروی انتظامی استان رفت و اسفندیار برخه شهردار سابق دهدشت با یک کارنامه ناموفق از این شهر رفت اما در اتفاقاتی عجیب در آخرین روزهای سال به عنوان سرپرست آب و فاضلاب پر بحران معرفی شد. تغییر مهم دیگر پایان کار سلحشوری از برنامه و بودجه بود فردی که با نفوذ تاجگردون جایگزین نوروزی دیگر نیروی تاجگردون شده بود اما در نهایت در نبود تاجگردون اندکی از نفوذ وی برای آن سازمان مهم کاسته شد و علی شهابی رئیس سازمان مدیریت و برنامه ریزی استان شد. اتفاقات در حوزههای مربوط به روحانیت و ائمه جمعه نیز در استان زیاد بود. شیخ صفدر پناهی رئیس حوزههای علمیه استان شد و حجت الاسلام عبودی که زمانی تا ریاست حوزههای علمیه استان پیش رفته بود در مناسبات جدید جانشین شیخ صفدر پناهی در شورای سیاستگذاری ائمه جمعه استان شد.
شاید بتوان همین عزل و نصبها را کل خروجی مدیریتی دولتی در استان کهگیلویه و بویراحمد دانست. هیچ افتتاحیه کوچک چه در دهه فجر و یا هفته دولت استان کهگیلویه و بویراحمد نداشت و در مجموع در حدود شصت مراسم بزرگ افتتاحیه پنج شنبههای جهش تولید توسط رئیس جمهور در کل کشور سهم خاصی به استان کهگیلویه و بویراحمد نرسید و تنها افتتاح مسکن مهر پر ایراد دهدشت و متعلق به گذشته و چند مدرسه کل دست آورد مدیران سالهای اخیر در استان بود. وضعیت آسیبهای اجتماعی نیز کماکان نگران کننده است ولی معاون سیاسی تنها اظهار نظری که در حوزه دیشموک داشت متهم کردن رسانهها در موضوع خودکشی و البته یک اظهار نظر نسنجیده در مورد یک تشییع جنازه در این حوزه بود. دستگاههای حوزه اجتماعی و در رأس آنها دفتر امور اجتماعی استانداری و سازمان بهزیستی استان در یک رکود و تعطیلی ادامه دار به سر میبرند و تنها اخبار آسیبهای اجتماعی همچون اتفاقات دیشموک را از طریق رسانهها دنبال میکنند.
به گزارش کبنا، کلانتری نیز هر چند در زلزله سی سخت حضور شبانه روزی داشته است ولی در سایر حوزهها دست آوردش را باید یک "هیچ" بزرگ دانست. سال اما با چند حادثه مهم و بزرگ به سمت پایان پیش رفت. در آخرین شب بهمن ماه و در سالروز حادثه دلخراش سقوط هواپیما بر فراز کوه دنا این بار یک زلزله سبب ایجاد خسارات زیادی در این شهر توریستی و زیبا شد. زلزله تلفات جانی نداشت اما آسیب زیادی به خانههای مردم در سی سخت و بعضی روستاها وارد کرد. حضور مسئولین استانی و کشوری و همچنین امداد رسانی با وجود برخی انتقادات در سطح خوبی بوده است و البته بخش اصلی کار بعد از این خواهد بود. روشنفکر به عنوان نماینده مردم از فعالترین افراد در کنار استاندار کهگیلویه و بویراحمد در این حادثه بودند. سپاه و هلال احمر به همراه سایر دستگاههای امدادی نیز در طول این مدت شبانه روز پای کار بودند و عملکرد قبال قبولی ارائه دادند. با وجود زلزله اما طبق پیش بینیهای قبلی حجت الاسلام رئیسی طی یک سفر یک روزه از استان دیدار کرد. همزمان با سفر رئیس قوه قضائیه پلمپ کارخانه قند بعد از سالها شکسته شد ولی هنوز برخی مشکلات مانع از راه اندازی کارخانه شده است. معضل تولید نه مختص کارخانه قند که وضعیت بسیار دردناک کل استان است و سازمان صنعت، معدن و تجارت و مدیریت آن جز ارائه آمارهای تکراری و وعدههای آن چنانی هیچ کار خاصی دیگری انجام نداده است و مدام درگیر کاغذ بازی و کارگروههای بی اثر تولید است. سفر حجه الاسلام رئیسی با یک حاشیه نیز همراه بود و آن هم عدم دعوت فعالین اصولگرا از روشنفکر برای نشست نخبگان با رئیسی بود که این موضوع با انتقاد شدید بزرگواری مواجه شد و نشان داد که اختلافات عمیقی میان روشنفکر و اصولگرایان وجود دارد. سال 99 در آخرین روزهای خود شاهد ثبت نام نامزدهای انتخابات ششمین دوره شورای های اسلامی شهرو روستا در سطح استان بود. استقبال از این دوره شورا به صورت عددی تفاوت چندانی با دورههای گذشته نداشت اما یک سردی بر فضای استان حاکم بود که شاید بخشی از آن نتیجه وضعیت کرونایی استان باشد. چهره خاصی در شورا ثبت نام نکرد حضور بانوان بسیار کمرنگ بود و متخصصین حوزه شهری نیز ترجیح دادند در این فضا نباشند. سال تا ساعتی دیگر به پایان میرسد و سال آینده باز هم با استرس کرونا و اندک شوری برای برخیها در حوزه انتخابات شورا آغاز خواهد شد. ولی بدون شک نقطه اوج سال 1400 موضوع انتخابات ریاست جمهوری در سطح کشور خواهد بود و گچساران نیز یک انتخابات مهم را در پیش دارد. سال 1400 دیگر فرصت آزمون و خطا نخواهد بود و انتظار بیشتری از نمایندگان مجلس بعد از یک سال تجربه میرود، البته آنها بیش از دیگران منتظر اتفاقات انتخابات ریاست جمهوری هستند و رئیس جمهور آینده بر اعتبار بخشی به نمایندگان نیز تأثیر مستقیم خواهد داشت. فضای کهگیلویه و بویراحمد در استقبال از انتخاباتهای پیش رو و بویژه ریاست جمهوری به مانند سایر نقاط کشور هنوز آن شور و هیجان لازم را ندارد تنها اتفاق انتخاباتی که در استان رخ داده است همان سفر محسن رضایی به استان بود که با توجه به محدودیتهای ناشی از کرونا در سطح محدودی انجام شد. آن سفر البته مورد انتقاد نرم رئیس دانشگاه علوم پزشکی قرار گرفت ولی محمدعلی بزرگواری این بار در مورد این سفر تمام قد به دفاع پرداخت. بزرگواری تا قبل از سفر رضایی به استان علیه سفر قالیباف به جهت خطرات کرونا موضع گیری کرده بود ولی سفر رضایی را یک سفر بدون خطر کرونا عنوان میکرد. شاید پایان تعطیلات نوروز 1400 آغازی باشد برای شور و فعالیت بیشتر در رابطه با انتخابات ریاست جمهوری. گروههای اصلاح طلب در کل کشور کنش خاصی جز چند نشست هماهنگی نداشتهاند ولی اصولگرایان در کشور و استان کهگیلویه و بویراحمد فعال بودهاند که آخرین فعالیت آنها به بیانیه اعتراضی علیه چینش اعضای هیات های اجرایی در سه شهرستان بویراحمد، دنا و مارگون بر میگردد. آنها معتقدند مجید احمدی فرماندار جدید بویراحمد کل کارتهای هیئتهای اجرایی را به گونهای مدیریت کرد که به نام نزدیکان مهدی روشنفکر صادر شود.
99 با همه فراز و فرودها و سختیهای کم سابقهاش بواسطه کرونا و شرایط سخت اقتصادی در حال تمام شدن است و امید میرود با همت و اراده مردم و مسئولین سال پیش رو که یک نقطه عطف تقویمی در هر قرن میباشد سالی نیکو و پر خیر و برکت برای ایران و کهگیلویه و بویراحمد باشد.
کد مطلب: 432233