به داد سر آبتاوه برسید / دود سیاهی که هر روز روستا را در بر میگیرد / بوی فاضلاب کشتارگاه مردم را آزار میدهد / مسئولین پاسخگوی مطالبات آنها باشند ( + تصاویر )
مشکلات فقط به جادهی ورودی روستا محدود نمیشود. تمام خیابانها و کوچههای روستا خاکی است. میگویند در زمستان همهی این کوچه پر از گل و لای میشود و در بقیهی فصلها گرد و خاکِ آن ما را اذیت میکند. علاوه بر اینها تاکسی و آژانس به داخل روستا نمیآید. اهالی روستا میگویند تاکسیها به این خاطر به روستا نمیآیند که همه جا خاکی است. ازاینرو رفت و آمد برای کسانی که ماشین ندارند بسیار سخت است.
مشکلات فقط به جادهی ورودی روستا محدود نمیشود. تمام خیابانها و کوچههای روستا خاکی است. میگویند در زمستان همهی این کوچه پر از گل و لای میشود و در بقیهی فصلها گرد و خاکِ آن ما را اذیت میکند. علاوه بر اینها تاکسی و آژانس به داخل روستا نمیآید. اهالی روستا میگویند تاکسیها به این خاطر به روستا نمیآیند که همه جا خاکی است. ازاینرو رفت و آمد برای کسانی که ماشین ندارند بسیار سخت است.
به گزارش کبنا، از پلیس راه یاسوج - شیراز به سمت یاسوج که حرکت کنید، جاده خاکی وجود دارد که شما را به بخشی از روستای سرآبتاوه از توابع بخش مرکزی شهرستان بویراحمد در استان کهگیلویه و بویراحمد میبرد. «سرآبتاوه از لحاظ جغرافیایی در حوزهی سررود جنوبی و جنوب شهر یاسوج قرار دارد. این روستا محل تلاقی ورودی استانهای خوزستان، بوشهر و فارس به شهر یاسوج میباشد. اما با وجود چنین موقعیت مهمی، دچار نارسایی و کمبودهای بسیاری است.»
برای بررسی مشکلات این بخش از روستا به صورت حضوری به آنجا رفتیم تا مشکلاتشان را بررسی کنیم. در همان نقطهی ورود به روستا، جادهی خاکی روستا توجهمان را جلب کرد. از یکی از ساکنین دربارهی این جاده پرسیدیم. گفت: «جاده آنقدر پستی و بلندی دارد که حدود دو ماه پیش جلوبندی ماشینم را با دو میلیون تومان تعمیر کردم.» جاده را زیرسازی کردهاند ولی آسفالت آن را رها کردهاند. زیرسازی هم پس از مدتی از بین رفته و اگر قرار باشد آن را آسفالت کنند باید زیرسازی را دوباره تعمیر کنند. یکی از ساکنین دربارهی جاده میگوید: میخواستند جاده را آسفالت کنند ولی فقط در مواقع انتخابات. او میگوید: ما فقط در موقع انتخابات مسئولین را میبینیم.
اما مشکلات فقط به جادهی ورودی روستا محدود نمیشود. تمام خیابانها و کوچههای روستا خاکی است. میگویند در زمستان همهی این کوچه پر از گل و لای میشود و در بقیهی فصلها گرد و خاکِ آن ما را اذیت میکند. علاوه بر اینها تاکسی و آژانس به داخل روستا نمیآید. اهالی روستا میگویند تاکسیها به این خاطر به روستا نمیآیند که همه کوچهها و جاده روستا خاکی است. ازاینرو رفت و آمد برای کسانی که ماشین ندارند بسیار سخت است. وقتی فردی در این بخش از روستا دچار بیماری شود، باید مشکلات زیادی را متحمل شویم. تاکسی گیر نمیآید و وسیله حمل و نقل وجود ندارد و حتماً باید همسایهها را به زحمت بیندازیم.
بسیاری از جویهای آب تبدیل به فاضلاب شدهاند و بوی نامطبوع آن، داد اهالی را درآورده است. با همهی کسانی که صحبت کردیم از این فاضلاب گلایه داشتند. ب
هتر است مسئولین مربوطه فکری به حال این فاضلاب روستا کنند تا بیش از این اهالی روستای سرآبتاوه را آزار نداده است. اما بدتر از فاضلاب خود روستا، فاضلابی است که از کشتارگاه بالادستی روستا میآید و منظرهی بسیار نامطبوعی را به وجود آورده است. این فاضلاب که از خون و پسماند کشتار و ... تشکیل شده، بوی تعفن آن، کل روستا را دربرگرفته است. این فاضلاب شبیه به باتلاقی شده است که ممکن است هر چیزی را ببلعد.
«ضایعاتی» هم که در اول روستا قرار دارد، مشکلاتی برای ساکنین سرآبتاوه ایجاد کرده است.
به گفتهی یکی از ساکنین: آنها لاستیکهای ماشین را در تعداد زیاد آتش میزنند برای اینکه سیم فلزی درون لاستیکها را جدا کنند. نتیجهی این کار، دود سیاهی است که کل روستا را در بر میگیرد.
مشکل اینترنت هم ساکنین روستای سرآبتاوه را حسابی آزار میدهد. بارها از زبان مسئولین شنیده شده است که اغلب روستاها به اینترنت مجهز هستند، مگر روستاهای خیلی دور از شهر. اما سرآبتاوه که به شهر بسیار نزدیک است در آن آنتندهی خیلی ضعیف است.
یکی از ساکنین گفت: آنتندهی در اینجا خیلی ضعیف است؛ باید از خانه بیرون بیایم و مسیر زیادی از خانه دور شوم تا بتوانم از اینترنت استفاده کنم. این در حالی است که استفاده از اینترنت حق طبیعی هر انسان ایرانی است.
در جایجای روستا، جاهایی وجود داشت که نشان میداد که در آنجا چیزی آتش گرفته است. این پدیده آنقدر زیاد بود که دربارهی آن از اهالی روستا سؤال پرسیدیم.
متوجه شدیم که ساکنین روستا برای جلوگیری از انباشته شدن زبالهها مجبور میشوند آنها را بسوزانند. چرا که ماشین حمل زباله فقط هفتهای یک بار به روستای سرابتاوه میرود.
بعضی از اهالی هم گفتند برخی اوقات دو و یا سه هفته هم شده که ماشین حمل زباله به روستا نیامده است. یکی از اهالی سرابتاوه گفت: ما فراموش شدهایم.
در بعضی از جاهای روستا هم که زبالهها روی هم انباشته شدهاند، باعث شده مردم از دیگر روستاها و حتی از شهر یاسوج فکر کنند که اینجا محل تخلیهی زباله است و زبالههایشان را بیاورند و در روستای سرابتاوه بریزند.
یکی از اهالی گفت: روستای سرابتاوه خیلی بزرگ است؛ اندازهی شهری است. اما هیچ امکاناتی ندارد. حتی پارکی برای بازی بچهها ندارد. اکثر خیابانها را بنبست کردهاند. جدولها را کسی نیست تمیز کند. او خطاب به دهیاری میگوید: این همه بودجهای که برای دهیاری میآید چه میشود؟
یکی دیگر از اهالی سرابتاوه نسبت به قطعی و ناپایداری برق در روستا گلایه دارد و میگوید که ناپایداری برق باعث شده ماشین لباسشویی ما بسوزد و کسی هم نیست که جوابگوی ما باشد.
اهالی روستا میگویند: زیرسازی خیابان از جیب خودمان بوده، لولهی آب و گاز هم از جیب خودمان بوده است. پس دهیاری چه وظیفهای در برابر این روستا دارد. بخشی از مردم روستا از دهیاری گلایه دارند و بهتر است دهیار روستا نسبت به این انتقادات و مطالبات پاسخگو باشد.
به گزارش کبنا،
اما درد آورتر از همه این مشکلات، سرنوشت غمانگیز رودخانهای بود که از کنار این بخش از روستا عبور میکرد. برداشت بیرویه منفعتطلب از کف رودخانه نگران کننده بود. رودخانه خشک شده بود و متأسفانه فاضلاب کشتارگاهی که بالا دست این رودخانه هست و زبالههای رها شده نیز جایگزین آب رودخانه شده است.
روستای سرابتاوه که یکی از روستاهای پرجمعیت و دارای موقعیت مهم است چرا باید از این حجم از مشکلات رنج ببرد. مشکلات مربوط به فاضلاب، زباله، جادهها و خیابانها، قطعی اینترنت، نبود امکانات تفریحی و فرهنگی و آموزشی و قطعی و ناپایداری برق، اهالی روستای سرآبتاوه را بسیار آزار میدهند. مسئولین و بهویژه دهیاری باید در این زمینه پاسخگوی مطالبات آنها باشند.