کد QR مطلبدریافت لینک صفحه با کد QR

کبنا بررسی کرد

نقدی بر گفته‌های نمایندگان کهگیلویه وبویراحمد در جلسات رأی اعتماد به وزاری پیشنهادی

7 شهريور 1400 ساعت 12:20

بر اساس جملاتی که روشنفکر ایراد کرده، انتظار داریم که سخنان سنجیده و کمّی و قابل سنجشی در دفاع از وزیر پیشنهادی بگوید. در واقع زمانی که گفته می‌شود آینده‌ی کشور به نقد و دفاع نمایندگان مجلس وابسته است ما انتظار داریم نقدها و دفاعیه‌ها بسیار اساسی، اصولی و قابل سنجش باشند. اما در کمال ناباوری می‌بینیم که سخنان روشنفکر بیش از آن‌که قابلیت سنجش داشته باشند، پهلو به کلی‌گویی می‌زنند.


بر اساس جملاتی که روشنفکر ایراد کرده، انتظار داریم که سخنان سنجیده و کمّی و قابل سنجشی در دفاع از وزیر پیشنهادی بگوید. در واقع زمانی که گفته می‌شود آینده‌ی کشور به نقد و دفاع نمایندگان مجلس وابسته است ما انتظار داریم نقدها و دفاعیه‌ها بسیار اساسی، اصولی و قابل سنجش باشند. اما در کمال ناباوری می‌بینیم که سخنان روشنفکر بیش از آن‌که قابلیت سنجش داشته باشند، پهلو به کلی‌گویی می‌زنند.
به گزارش کبنا، چند روزی است که دولت سیزدهم تشکیل شده و وزاری پیشنهادی از مجلس رأی اعتماد گرفته‌اند. به‌جز وزیر پیشنهادیِ وزارت آموزش و پرورش، دیگر وزرا همگی توانستند از مجلس رأی اعتماد بگیرند. معمولاً در اغلب استان‌های کشور، یک یا دو نماینده و بعضاً هم بیشتر به ایراد سخنانی در موافقت یا مخالفت وزاری پیشنهادی پرداختند. در این میان در استان کهگیلویه و بویراحمد نیز دو تن از سه نماینده در تأیید وزرا نطق‌هایی داشتند. سید ناصر حسینی نماینده‌ مردم گچساران و باشت، بدون هیچ نطقی، از بحث و ابراز نظر پیرامون موافقت یا مخالفت با وزاری پیشنهادی گذر کرد. می‌توان این اقدام حسینی را کنشی استراتژیک و هدف‌مندانه در نظر گرفت. چرا که بسیاری از اوقات، کناره‌گیری فعالانه و هدفمند، تأثیر بیشتری نسبت به فعالیتی دارد که صرفاً از سر رفع تکلیف است. اقدامی که از دو نماینده‌ی دیگرِ استان در مجلس دیدیم.
اما مهدی روشنفکر نماینده‌ی بویراحمد و دنا و سید محمد موحد نماینده‌ی کهگیلویه، بهمئی، چرام و لنده در مجلس شورای اسلامی به بیان برخی مباحث پرداختند و که بحث در باب آن‌ها بسیار مهم است؛ چرا که معمولاً نمایندگان بر اساس بیانات و نطقی که در مواقع مهم در مجلس دارند، ارزیابی می‌شوند. حال می‌خواهیم ببینیم این دو تن چگونه در باب وزاری پیشنهادی، استدلال کردند.

بیشتر بخوانید:

روشنفکر در موافقت با وزیر پیشنهادی کار: «عبدالملکی» فساد ستیز است

موحد در موافقت با وزیر پیشنهادی کار: «عبدالملکی» می‌تواند به خوبی وزارت کار را مدیریت کند

موحد در دفاع از وزیر پیشنهادی فرهنگ: شبیخون فرهنگی، باورها و اعتقادات مردم نجیب این مرز و بوم را هدف قرار داده است


سخنان روشنفکر در موافقت با وزیر پیشنهادی تعاون، کار و رفاه اجتماعی بود. وی گفت: «برخی از وزرای پیشنهادی انسان‌های برجسته، کارنامه‌دار و برنامه‌داری هستند؛ مجلس وظیفه‌ی سنگینی را در خصوص آینده‌ی کشور و مردم طی 4 سال آینده بر عهده دارد و آینده‌ی مردم به نقدها و دفاع‌های مطرح‌شده توسط نمایندگان وابسته است.» بر اساس جملاتی که روشنفکر ایراد کرده، انتظار داریم که سخنان سنجیده و کمّی و قابل سنجشی در دفاع از وزیر پیشنهادی بگوید. در واقع زمانی که گفته می‌شود آینده‌ی کشور به نقد و دفاع نمایندگان مجلس وابسته است ما انتظار داریم نقدها و دفاعیه‌ها بسیار اساسی، اصولی و قابل سنجش باشند. اما در کمال ناباوری می‌بینیم که سخنان روشنفکر بیش از آن‌که قابلیت سنجش داشته باشند، پهلو به کلی‌گویی می‌زنند. او می‌گوید: «عبدالملکی روحیه‌ی مبارزه با فساد دارد و محافظه‌کار نیست.» این جملات را به افراد بسیاری می‌توان نسبت داد؛ در واقع تعداد افرادی که روحیه‌ی مبارزه با فساد دارند و محافظه‌کار هم نیستند آن‌قدر زیاد است که از دل آن نمی‌تواند وزیر بیرون بیاید. روشنفکر در ادامه می‌گوید: «هم جوان است و هم سابقه‌ی کافی دارد» که باز هم این به معنای آن نیست که بتوان وزیری که قرار است وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی را بر اساس همین چند جمله اصلح دانست.

واضح است که نقد ما در این‌جا نه بر توانایی‌های وزیر پیشنهادی، بلکه بر استدلال روشنفکر در دفاع از او است. نقد سخنان روشنفکر به معنای نقد وزیر پیشنهادی نیست.  روشنفکر ادامه می‌دهد: «اولین ویژگی آقای عبدالملکی باورمندی و اعتقاد به جمله «ما می ‌توانیم» است.» این جمله نیز قابلیت سنجش ندارد. بر چه اساسی می‌توان گفت افراد دیگری با توانایی‌های بالا وجود ندارند که به جمله‌ی ما می‌توانیم اعتقاد نداشته باشند. او در ادامه‌ی همین سخنان و با همین مضمون می‌گوید: «وزیر پیشنهادی دارای تخصص و توان مدیریتی است، هر فردی باید نسبت به محلی که برای آن پیشنهاد می‌شود تخصص و شناخت داشته باشد. درست است که از وزارت کار به عنوان یک ابروزارت یاد می‌شود اما وزیر پیشنهادی نیز یکی از نخبگان حوزه اقتصاد مقاومتی است». کاش توضیح می‌داد که منظورش از این گفته‌ها چیست. تمام مباحثی که روشنفکر می‌گوید بیش از آن‌که قابلیت سنجش داشته باشند، نوعی کلی‌گویی است که چیز چندانی از آن درنمی‌آید. در واقع روشنفکر بیش از آن‌که به سوابقِ ملموس، عینی و روشن وزیر پیشنهادی اشاره کند، بیشتر حول ویژگی‌های شخصیتیِ او صحبت می‌کند. این در حالی است که برای ارزیابیِ یک وزیر، ویژگی‌های شخصیتی تنها یکی از معیارهای مورد نیاز است؛ چه بسا در بسیاری از مواقع هم اهمیتن چندانی نداشته باشند. سوابق مدیریتیِ وزیر در این شرایط، مهم‌ترین معیار است که روشنفکر تنها با اشاره به این‌که «کمیته‌ی امداد امام خمینی (ره) موظف بود سالانه 70 هزار شغل ایجاد کند، اما در دوران حضور آقای عبدالملکی و طی 4 سال توسط این نهاد بیش از 2.5 برابر هدف تعیین شده اشتغال ایجاد شد»، کار را تمام می‌کند. گویی همین یک ویژگی کافی است تا به عنوان وزیر انتخاب شود. همان‌طور که گفته شد، بحث ما بیش از آن‌که به وزرای پیشنهادی مربوط باشد، به نحوه‌ی استدلال‌آوریِ روشنفکر مربوط است.
اما موحد در مجلس چه گفت؟ موحد نیز همچون روشنفکر از استراتژی کلی‌گویی و عبور از جزئیات استفاده می‌کند. او می‌گوید: «اگر کابینه‌ی پیشنهادی رئیسی را با کابینه‌ی پیشنهادی دولت‌های سابق مورد مقایسه قرار دهیم به این نتیجه می‌رسیم که وزرای پیشنهادی این دولت بسیار قوی و نخبه هستند.» اگر مقایسه کنیم شاید به این نتیجه برسیم و شاید هم نرسیم. پس قبل از اشاره به این بحث، باید کابینه‌ی رئیسی با تمامیِ کابینه‌های بعد از انقلاب مقایسه می‌شد. اما آیا موحد چنین کاری کرده است؟ سؤالی که باید موحد به دقت به آن پاسخ دهد این است که بر چه اساسی می‌گوید کابینه‌ی رئیسی از دیگر کابینه‌ها قوی‌تر است؟ ملاک و معیار او چیست؟ سؤالی که پاسخ آن برای مخاطب روشن نیست.

اما یک تفاوت مهم که موحد با روشنفکر دارد این است که موحد به موارد جزئی‌تری نیز استناد کرده است؛ همچون « ۴۰ برنامه عملیاتی نوآورانه در راستای تحول بنیادین» که به برخی از آن‌ها نیز اشاره کرده است. موحد درباره‌ی وزیر پیشنهادی فرهنگ و ارشاد اسلامی می‌گوید: «اسماعیلی آمده تا تمام توان و ظرفیت‌های خود را برای حمایت از اصحاب فرهنگ، هنر و رسانه به کار ببندد و اوضاع آنها را سامان ببخشد.» جمله‌ای که بارها و بارها از زبان افراد مختلف آن را شنیده‌ایم و بر اساس آن نمی‌توان قضاوت کرد؛ چرا که به کارگیری تمام ظرفیت‌ها و توان خود به این معنا نیست که فرد حتماً توانمند است. او در ادامه می‌گوید: «ما در موقعیت خطیری قرار داریم، از یک طرف شرایط سخت روی کار آمدن دولت و از طرفی ما نمایندگان تا پای جان دل در گرو نظام داریم و مصمم هستیم که در کنار مردم شرایط را تغییر دهیم.» اولاً با این جمله، موحد خواسته یا ناخواسته به وجود شرایط اضطراری دامن می‌زند که پیامد آن می‌تواند تعلیق برخی از قوانین، سازوکارها و فرایندهای اجتماعی باشد. جامعه‌ای که در شرایط خطیر بازنمایی می‌شود، نمی‌تواند یک جامعه‌ی نرمال در نظر گرفته شود. بنابراین موحد با بیان چنین جملاتی شرایط اضطراری و عدم ثبات را برای مخاطب و اعضای جامعه به تصویر می‌کشد.
موحد در بخشی دیگر از سخنانش اشاره می‌کند: «امیدوارم برنامه‌های ایشان در جهت ارتقاء نقش و جایگاه فرهنگ و هنر و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در تصمیم‌گیری‌ها وتصمیم‌سازی‌ها در کشور به ویژه هیأت دولت، افزایش بودجه‌ی فرهنگ و هنر و توجه جدی به حمایت از اصحاب فرهنگ، هنر و رسانه به ویژه مناطق محروم و کم‌برخوردار، تولید و حمایت از محصولات فرهنگی و هنری مبتنی بر فرهنگ و هویت ایرانی اسلامی، حمایت مادی و معنوی از اصحاب قلم، فرهنگ، هنر و رسانه و تولیدات آنها جهت عرضه در جامعه جهانی، همچنین ایشان مصمم است تا موضوع بیمه تامین اجتماعی، بیمه تکمیلی و بیمه بیکاری که دغدغه‌ی جدی کانون‌های مساجد، هنرمندان و اصحاب فرهنگ ورسانه بوده است و یک بار برای همیشه به سرانجام برسد.» در این جملات هیچ اشاره‌ای به فرهنگ در دوره‌ی جدید که بیش از آن‌که عینی باشد، مجازی است، نشده است. مگر می‌شود جهان فرهنگیِ امروز را بدون فضای مجازی در نظر گرفت و هیچ بحثی در مورد آن نداشت. علاوه بر این موارد، تلقی موحد از فرهنگ، یک امر مادی است. این در حالی است که مباحث و مسائلِ فرهنگیِ جدید بسیار پیچیده‌تر هستند.

موحد طوری از فرهنگ صحبت می‌کند که گویی ما یک تافته‌ی جدابافته هستیم و هیچ نیازی به ارتباط بین‌فرهنگی نداریم. در حالی که امروز ناشناخته‌ترین فرهنگ‌ها هم در جامعه‌ی جهانی ابراز وجود می‌کنند و دور نیست که جهانی آکنده از تنوعات فرهنگی ببینیم. اما جهانی‌شدن و فشردگی زمان و مکان و در نهایت درهم‌تنیدگی فرهنگِ جهانی هیچ جایگاهی در نظر موحد ندارند. چرا که اگر داشت باید هر چند کوتاه مورد اشاره قرار می‌گرفت. مسائل فرهنگیِ بین‌نسلی که در حال حاضر بدل به یکی از شکاف‌های اصلیِ جامعه‌ی ایرانی شده است را موحد چگونه می‌بیند؟ آیا آن را مسأله‌ای فرهنگی می‌داند؟ اگر فرهنگی می‌داند پس چرا به آن گریزی نزده است؟ اما در پایان به صورت کاملاً جزئی و گذرا، اعمال سلایق شخصی در صدور مجوز را به یکی از دغدغه‌های همیشگی اصحاب سینما، تئاتر، موسیقی، تجسمی و رسانه در نظر می‌گیرد و می‌گوید: «برای رفع این معضل اسماعیلی تلاش خواهد کرد  تا صاحبان این حرفه‌ها به راحتی و آسودگی با کمترین استرس به خلق اثر بپردازند.» اقدامی که فعالان حوزه‌ی هنر به آن سخت نیازمند هستند. اما به‌طور کلی، فرهنگ و حوزه‌ی فرهنگی محدود به این موارد نیست و این تنها بخش کوچکی از ساحتی است که آن را فرهنگ می‌نامیم.
نطق نمایندها در مجلس به‌ویژه در چنین مواقعی بسیار ضروری است. اما چگونگی استدلال‌آوری مهم‌تر از نفس نطق است. در واقع، هر چند نطق اهمیت به‌سزایی دارد، اما این به آن معنا نیست که به هر صورت باید نطق کرد. چرا که برخی مواقع سکوت بهتر از بیان پاره‌ای از سخنان است. کاری که سید ناصر حسینی نماینده‌ی مردم گچساران و باشت انجام داد.


کد مطلب: 438372

آدرس مطلب :
https://www.kebnanews.ir/report/438372/نقدی-گفته-های-نمایندگان-کهگیلویه-وبویراحمد-جلسات-رأی-اعتماد-وزاری-پیشنهادی

کبنانیوز
  https://www.kebnanews.ir

1