بخش چهارم) فراری دادن پیمانکاران، شیوهی مرسوم اداره کل راه و شهرسازی کهگیلویه و بویراحمد / وقتی سرمایههای عمرانی به راحتی از دست میروند / ناامیدی پیمانکاران از راه و شهرسازی
به نظر میرسد که رویه مرسوم ادارهکل راه و شهرسازی کهگیلویه و بویراحمد، فراری دادن سرمایهگذاران و پیمانکاران بخش خصوصی است. بارها شنیده شده که یک سرمایهگذار به دلیل عدم وصول اعتبارات از این اداره گلایه دارد. شیوهی رفتار مدیریت موجود با پیمانکاران در نهایت منجر به چند نتیجه شده است که همگی باعث فراری دادن آنها شده است.
به گزارش کبنا، ادارهکل راه و شهرسازی کهگیلویه و بویراحمد به عنوان یکی از دستگاههایی که در دوران مدیریت پژمان نیکاقبالی با اشکالاتِ مدیریتی و ساختاریِ بسیاری روبهرو بود، در بحث پروژهها و پیمانکاریهای آن حرف و حدیثهای بسیاری وجود دارد. در نحوه تعریف پروژهها، واگذاری، ادامه و ختم آنها و مهمتر از همه عدم اولویتبندی پروژهها، انتقادات بسیاری به عملکرد این اداره وارد است. برخی از پروژهها در این اداره، بدون دلیل کافی ختم شدهاند، برخی آنقدر ادامه یافتهاند که دیگر امیدی به ادامه آنها نیست. برخی هم اساساً بد تعریف شدهاند و با توجه به وضعیت موجود در اولویت نیستند. اما مهمتر از همه، عدم استفادهی درست و اصولیِ این ادارهکل از پیمانکاران و سرمایهگذاران و در نتیجه فراری دادن آنهاست.
گفته میشود در تعریف و تکمیل پروژهها دو بازوی اساسی وجود دارد که هر دو مکمل هم هستند؛ بخش دولتی و بخش خصوصی. بسیاری از کارشناسان اقتصادی معتقدند که اگر پروژهای تنها توسط یکی از این دو بازو انجام شود، نهایتاً دو نتیجه به دست میآید؛ اگر بخش دولتی به تنهایی کار کند، به دلیل مسئولیتپذیریِ پایین ای بخش، پروژه فرسایشی شده و ممکن است تکمیل آن سالها طول بکشد. اگر هم بخش خصوصی به تنهایی پروژه را بر عهده بگیرد ممکن است که پروژه با کیفیت نه چندان مطلوبی به پایان برسد. بنابراین بهترین پروژهها آنهایی هستند که در کنار بخش دولتی، بخش خصوصی نیز با نظارت دستگاههای دولتی در انجام پروژهها مشارکت دارد. بنابراین نمیتوان از کنار بخش خصوصی و همکاری و مشارکت آن به راحتی عبور کرد.
بیشتر بخوانید:
بخش سوم) اعتراض برخی از کارکنان راه و شهرسازی کهگیلویه و بویراحمد نسبت به تبعیض در پرداختیها / دلیل نبود نظارت کافی و عدم کیفیت احتمالی پروژهها چیست؟
اما متأسفانه به نظر میرسد که رویه مرسوم ادارهکل راه و شهرسازی کهگیلویه و بویراحمد، فراری دادن سرمایهگذاران و پیمانکاران بخش خصوصی است. بارها شنیده شده که یک سرمایهگذار به دلیل عدم وصول اعتبارات از این اداره گلایه دارد. شیوهی رفتار مدیریت موجود با پیمانکاران در نهایت منجر به چند نتیجه شده است که همگی باعث فراری دادن آنها شده است.
گاهی اوقات راه و شهرسازی با واگذاری پروژهای به یک پیمانکار، بخشی از مطالبات پیمانکار را پرداخت میکند و در ادامه از پرداخت کامل مطالبات سر باز میزند. پیامد این رفتار شکایت پیمانکار از این اداره و مسیر پر پیچ و خم قضایی است که در اغلب مواقع نیز مراجع قانونی رأی را به نفع پیمانکار صادر میکنند. اما پیمانکار به دلیل عدم رضایت از عملکرد این اداره، دیگر در سایر پروژهها همکاری نمیکند.
گاهی اوقات نیز راه و شهرسازی، در بودجهای که برای پروژهها در نظر میگیرد به تورم سالیانه توجهی نمیکند و صرفاً بر اساس سال جاری بودجه را تعریف میکند. این در حالی است که زمانی پروژه میخوابد تا دوباره شروع به کار کند، متناسب با تورم سالیانه، بودجه مورد نظر نیز باید تغییر کند. اما باز هم به دلیل سوءمدیریت، نارضایتی پیمانکار و انصراف از ادامه پروژه، نتیجه محتمل خواهد بود. در ادامه ادارهکل راه و شهرسازی باید دوباره اقدام به برگزاری مناقصه و مجدداً صرف هزینههای هنگفتِ کند.
شنیده شده است که این ادارهکل هنوز مطالبات برخی از پیمانکاران را بعد از سالها پرداخت نکرده است. به عنوان مثال مطالبات یکی از پروژهها که مربوط به سال 1394 است هنوز پرداخت نشده است.
جمیع این رفتارها که همگی ناشی از سوءمدیریت و عدم شناخت کافی از متغیرهای اقتصادی و در مواردی بیمسئولیتی در قبال توسعه استان و رفاه شهروندان آن است، منجر به فراری دادن سرمایهگذاران شده است. پیمانکاران به عنوان بازوهای عمرانی و اقتصادی هر منطقه، نقش بسیار اثرگذاری در رفاه عمومی و توسعه آنجا دارند. شنیده شده است که برخی از این پیمانکاران، علیرغم میل باطنی خود مجبور شدهاند سرمایه، ماشینآلات و تجهیزات خود را از استان خارج کرده و در استان دیگری از آنها استفاده کنند. این در حالی است که اگر ماشینآلات این سرمایهگذاران در استان باقی میماندند، در مواقع ضروری میشد از آنها استفاده کرد. مثلاً اخیراً که در یکی از مناطق استان با ریزش کوه مواجه بودیم، اگر یکی از ماشینآلات این افراد در دسترس نبود، چگونه میشد سنگ را از مسیر جاده برداشت؟ ولی متأسفانه با سوءمدیریتهای موجود در این ادارهکل، از این ظرفیت و سرمایه به درستی استفاده نشد. برخی از پیمانکاران، با وجود اینکه بخش زیادی از مطالبات خود را دریافت نکردهاند، هنوز با سرمایهی شخصی، پروژهها را ادامه میدهند. خود نیز دلیل این کار را احساس مسئولیت میدانند. اما متأسفانه برخی از مسئولین مربوطه بدون کمترین احساس تعهدی، به راحتی از کنار این مسائل عبور میکنند. گویی شهروندان این استان برای آنها اهمیتی ندارند. باید از مسئولین استانی پرسید، اگر نمیتوانید بودجه جذب کنید، چرا با سوءمدیریتها چنین سرمایهگذارانِ مسئولیتپذیری را فراری میدهید؟
گویی برخی از تصمیمگیران استانی از مسیر جذب اعتبارات آگاهی ندارند. گفتنی است مدیر کل مجموعه راه و شهرسازی استان کهگیلویه و بویراحمد پیش از حضور در این اداره کل، از کارمندان اداره زندانها بوده است و بدون تخصص مربوطه، مدیریت این اداره را بر عهده گرفته است. ضمن احترام به جایگاه پژمان نیکاقبالی، باید پرسید مگر در این اداره اشخاصی که بیش از دو دهه تجربه و سابقهی کار داشتهاند، شایسته نبودهاند که مدیر شوند؟ کسانی که از نزدیک با پیچ و خمهای کار در راه و شهرسازی آشنایی داشتهاند، چرا بعد از دو دهه فعالیت و خدمت نباید بتوانند مدیر شوند؟ با وجود این مسائل، در روزهای اخیر نیز شنیده شد که یکی از افراد مسئول در مجموعه اوقاف قرار است که مدیریت اداره راه و شهرسازی را بر عهده بگیرد. گویی باز هم پدیدهی نامرتبطها در این استان ادامه دارد و گویی پایانی برای آن نیست. اما با خبر رد مدیریت خورشیدیان از سوی استانداری، هنوز معلوم نیست که چه کسی قرار است مدیریت راه و شهرسازی را بر عهده بگیرد. بی در و پیکر بودن داستان انتصابات در کهگیلویه و بویراحمد، خود مثنوی هفتاد منی است که ممکن است ضربات اساسی به مسیر توسعهی استان بزند.