دهدشت و چرام؛ از چرای دامها در شهر تا مکانی برای رشد علفهای هرز / شهرداران پاسخگو باشند
مشارکت در امور شهری یکی از مؤلفههای مهم در مدیریت شهری است که حتماً باید از سمت شهردار و سایر مدیران شهری پیگیری شود. وقتی که شهردار دغدغهای حتی برای جلوگیری از روئیدن علفهای هرز و جمعآوری زباله ندارد، چطور میتوان از دیگر مؤلفههای شهری که بسیار زمانبر هستند، همچون جلب مشارکت مردم در امور شهری انتظار داشت
مشارکت در امور شهری یکی از مؤلفههای مهم در مدیریت شهری است که حتماً باید از سمت شهردار و سایر مدیران شهری پیگیری شود. وقتی که شهردار دغدغهای حتی برای جلوگیری از روئیدن علفهای هرز و جمعآوری زباله ندارد، چطور میتوان از دیگر مؤلفههای شهری که بسیار زمانبر هستند، همچون جلب مشارکت مردم در امور شهری انتظار داشت.
به گزارش کبنا، مدیریت شهرها از اصول خاصی برخوردار است. رعایت این اصول علاوه بر زیباسازی شهر، پیامدهای روانشناختی و جامعهشناختی بسیاری برای شهروندان و ساکنان شهری دارد. شهری که بر اساس اصول رعایت شود، هم احساس آرامش خاصی در بین شهروندان ایجاد میکند و هم از آسیبهای اجتماعی تا حد زیادی جلوگیری مینماید.
یکی از اصول اساسی در مدیریت شهری زیباسازی محیط شهری است. بر اساس مشاهدات میدانی که از برخی از مناطق شهر چرام و دهدشت (بخصوص ورودی هر دو شهر) داشتیم، معلوم شد که کمترین اصول زیباییشناختی در این دو شهر رعایت نشده است.
نگاهی به بلوارها نشان میدهد که شهرداران بدون هیچ توجهی از کنار آنها عبور میکنند. به گونهای که این بلوارها تبدیل به مکانی برای روئیدن علفهای هرز شده است. در محیطی که نام شهر را یدک میکشد، روئیدن علفهای هرز نشان دهنده عمق فاجعهای است که در مدیریت شهریِ آنجا وجود دارد. چرا که علفهای هرز در مناطقی همچون زمینهای بایر که بدون استفاده ماندهاند و در کوهها و چنین مناطقی که انسانها کمترین گذر را دارند رشد میکنند. نکته بدتر آن است که بدانیم هدف از ساخت این بلوارها علاوه بر جداسازی دو طرف جاده از یکدیگر، زیباسازی محیط شهری است. حال جایی که اساساً با هدف زیبا کردن شهر ساخته شده، اینگونه به حال خود رها شده است و این همان است که به آن میتوان فاجعه در مدیریت شهری گفت.
اما بدتر از این زبالههایی است که در گوشه و اطراف این دو شهر به حال خود رها شدهاند و کسی توجهی به آنها نمیکند. این مسائل علاوه بر اینکه مستقیماً به سوءمدیریت شهری و عملکرد نامناسب شهرداران برمیگردد، نشاندهنده این است که مشارکت شهروندان در امور شهری نیز در شهر دیده نمیشود. مشارکت در امور شهری نیز یکی از مؤلفههای مهم در مدیریت شهری است که حتماً باید از سمت شهردار و سایر مدیران شهری پیگیری شود. وقتی که شهردار دغدغهای حتی برای جلوگیری از روئیدن علفهای هرز و جمعآوری زباله ندارد، چطور میتوان از دیگر مؤلفههای شهری که بسیار زمانبر هستند، همچون جلب مشارکت مردم در امور شهری انتظار داشت.
در بازدیدی که از چرام به دهدشت داشتیم، حتی رنگ و روی بلوارهای این شهر از ظلمی که به این شهر میرود خبر میدادند. یکی از ورودیهای شهر به جای آنکه تابلوی خوشآمدگویی به شهر را داشته باشد، بنر تسلیت به جای آن نصب شده بود.
معلوم نیست بودجههای شهرداری در چه جاهای دیگری خرج میشوند که در دیدرسترین مناطق شهر، کمترین بویی از وجود شهردار استشمام نمیشود. گویی که این دو شهر شهردار ندارد و به طور کلی اثری از مدیریت شهری در آن دیده نمیشود.
اگر این وضعیت در زمانی غیر از این 13 روز تعطیلات مشاهده میشد، باز هم میشد با اغماض از آن گذر کرد. اما وقتی در مهمترین ایام سال که شهر مملو از بازدیدکنندگان و گردشگران میشود، باز هم چنین وضعیتی مشاهده میشود، واقعاً فرضیه «چرام و دهدشت شهرهایی بدون شهردار» تأیید میشود.