اکونومیست بررسی کرد
چگونه جنگ اوکراین بافت جمعیتی اروپا را تغییر خواهد داد؟
13 ارديبهشت 1401 ساعت 0:26
برخی کشورها ممکن است از هجوم مهاجران اوکراینی سود ببرند، اما منطقه احتمالا خاکستریتر خواهد شد.
پیش از این که «ولادیمیر پوتین» در تاریخ ۲۴ فوریه به اوکراین حمله کند بسیاری از اروپاییها نگران بودند که منطقه آنان در حال پیرتر شدن است و تعداد افرادی که میمیرند بیشتر از تعداد افراد متولد شده هستند. میانگین سنی ۴۳ سال اروپا تقریبا چهار سال بیشتر از آمریکای شمالی است که خاکستریترین منطقه بعدی از نظر جمعیتی محسوب میشود. انتظار میرود که جمعیت اتحادیه اروپا در چند سال آینده به ۴۵۰ میلیون نفر برسد و سپس تا سال ۲۰۷۰ به کمتر از ۴۲۴ میلیون نفر کاهش یابد.
به گزارش کبنا به نقل از اکونومیست، چشمانداز کاهش جمعیت بسیاری را میترساند. این امر به ویژه برای کشورهای پیشتر کمونیستی شرق اروپا ترسناکتر بوده جایی که مهاجرت تبعات نرخزاد و ولد کمتر از جایگزینی را تشدید کرده است. «آندری پلنکوویچ» نخست وزیر کرواسی کاهش جمعیت را «یک مشکل تقریبا وجودی برای برخی کشورها» خوانده است. «دوبراوکا سوئیکا» کمیسر دموکراسی و جمعیت اتحادیه اروپا منصبی که در سال ۲۰۱۹ میلادی ایجاد شد میگوید تغییر جمعیتی «سومین گذار کلیدی اروپا» در کنار تغییرات سبز و دیجیتال است.
در میان شوکهای فراوان، جنگ پوتین شوک خاصی را به جمعیتشناسان وارد کرده است افرادی که تمایل دارند پدیدهای را که مورد ارزیابی قرار میدهند به عنوان روندی آهسته و زمان بر مشاهده کنند. حدود ۵.۳ میلیون نفر که اکثر آنان زن و کودک هستند از زمان شروع جنگ از اوکراین فرار کردهاند که اکثریت قریب به اتفاق آنان به کشورهای هم مرز با اوکراین در غرب رفتهاند.
لهستان که تا همین اواخر بیشتر از آن چه مهاجر دریافت میکرد خود صادر کننده جمعیت بود بیش از نیمی از این افراد را پذیرفته است. جمعیت ورشو پایتخت آن کشور طی چندین هفته ۱۷ درصد افزایش یافته است. مجارستان که جمعیت آن از ۱۰.۷ میلیون نفر در اواسط دهه ۱۹۸۰ میلادی بود و به ۹.۸ میلیون نفر در سال ۲۰۲۰ کاهش یافت بیش از ۵۰۰ هزار اوکراینی را پذیرفته است.
میزان مهاجرتی به این بزرگی میتواند سرنوشت جمعیتی را تغییر دهد. «توماس سوبوتکا» از مرکز جمعیتشناسی و سرمایه انسانی جهانی ویتگنشتاین در وین میگوید: «برای کشورهایی مانند لهستان، جمهوری چک، اسلواکی، مجارستان و احتمالا کشورهای بالتیک این بحران یک نقطه عطف است و آنان را به سرعت به سمت تبدیل شدن به کشورهای مهاجرپذیر به جای کشورهای صادر کننده مهاجر تبدیل میکند».
اتحادیه اروپا یک پیشنهاد سخاوتمندانه منحصر به فرد به اوکراینیها ارائه کرده و به آنان حق زندگی، کار و تحصیل در کشور میزبان را به مدت سه سال داده است امتیازاتی که پناهندگان اغلب سالها برای دستیابی به آن تلاش میکنند. این موضوع نشان میدهد که اوکراینیها این شانس را خواهند داشت که به سرعت در جوامع جدید ادغام شوند.
اگر پناهندگان در کشورهای اروپایی باقی بمانند میانگین سنی کشورهای میزبان خود را کاهش خواهند داد، نیروی کار نسبتا ماهر مورد نیاز را فراهم خواهند کرد و نسبت جنسیتی به سمت و به نفع زنان متمایل خواهد شد.
این تحولات ممکن است مانند خط نقرهای برای یک تراژدی وحشتناک به نظر برسند، اما آینده این اختلال جمعیتی غیرقابل پیش بینی است. احتمالا زنان و کودکان به سرعت به اوکراین باز میگردند تا با شوهران و پدرانی که مانند همه مردان اوکراینی بین ۱۸ تا ۶۰ سال سن دارند در آن کشور باقی بمانند.
هر گونه سود جمعیتی در صورت وجود به طور نابرابر بین کشورهای اروپایی توزیع میشود و احتمالا با کاهش تولد نوزاد در نتیجهعدم اطمینان اقتصادی ناشی از جنگ کاهش خواهد یافت. پیش از جنگ اوکراین، اروپاییها به طور میانگین با تنها ۱.۶ نوزاد به ازای هر زن در زمره بیمیلترین افراد جهان برایزاد و ولد بودند.
برای اوکراین، جنگ یک فاجعه جمعیتی محسوب میشود. طی سالیان اخیر جمعیت آن کشور به دلیل مهاجرت وزاد و ولد اندک به شدت کاهش یافته بود اگرچه پیش از جنگ روند بازگشت به اوکراین با بهبود تدریجی وضعیت اقتصادی اندکی شتاب گرفته بود.
از ماه فوریه بیش از یک چهارم جمعیت اوکراین مجبور به جابجایی شدهاند و ۷.۷ میلیون نفر در داخل کشور آواره شدهاند. نرخزاد و ولد هم چنان بیشتر کاهش مییابد. سوبوتکا میگوید امید به زندگی احتمالا به شدت کاهش خواهد یافت. او خاطرنشان میسازد که جنگ کوتاه مدت بین جمهوری آذربایجان و ارمنستان در سال ۲۰۲۰ میلادی تا حد زیادی عامل کاهش امید به زندگی در بین مردان به میزان سه تا چهار سال بوده است.
روسیه نیز قطعا آسیب خواهد دید. هزاران روس تحصیل کرده کشوری را ترک کردهاند که اکنون معتقدند آیندهای برای آنان در آنجا وجود ندارد. تعداد کمتری از مهاجران ممکن است از کشورهای اقمار سابق اتحاد جماهیر شوروی به روسیه بروند تا مشاغلی را برعهده گیرند که به مهارتهای کمی نیاز دارند.
برای اولین بار در چند دهه گذشته ممکن است تراز مهاجرت روسیه منفی شود. باید با ابراز تاسف برای پوتین بگوییم که احتمالازاد و ولد روسها کاهش خواهد یافت! پوتین همانند «ویکتور اوربان» دوستش در مجارستان برای تشویق زنان به بچه دار شدن پول نقد خرج کرده است. در سال ۲۰۲۰ میلادی او یک بار پرداخت «سرمایه مادری» به ارزش ۷۶۰۰ دلار به خانوادههایی که اولین نوزاد خود را به دنیا میآورند تمدید کرد.
این مبلغ پیش از آن تنها به مادرانی تخصیص مییافت که پیشتر دارای فرزند بودند. پوتین امیدوار بود که نرخ باروری را از ۱.۵ به ۱.۷ افزایش دهد. هیاهوی ناشی از جنگ او احتمالا وضعیت را در جهت مخالف خواسته او سوق خواهد داد.
مهاجرت اوکراینیها به برخی از کشورها به ویژه مولداوی کوچک فشار وارد میکند. مولداوی بیش از ۴۰۰ هزار پناهجوی اوکراینی را پذیرفته که معادل ۱۵ درصد کل جمعیت آن کشور است. برای لهستان، جایی که حدود ۱.۴ میلیون اوکراینی در سال ۲۰۲۰ زندگی و کار میکردند ورود میلیونها نفر دیگر ساعت جمعیتی را به پیش از دوره جنگ جهانی دوم بازمی گرداند زمانی که آن کشور دارای اقلیت اوکراینی بزرگی بود. خصومت بین قومیتی میان آنان که با جابجایی و تبادل اجباری جمعیت بین لهستان و اتحاد جماهیر شوروی پس از جنگ به اوج خود رسید اکنون کاهش یافته است.
از لحاظ نظری تازه واردها باید به لهستان رونق بدهند. حزب حاکم قانون و عدالت مشتاق افزایش تعداد لهستانیها بوده است. د ر سال ۲۰۱۶ میلادی، دولت لهستان به دنبال افزایش نرخزاد و ولد با اعطای ۵۰۰ زلوتی (۱۱۵ دلار) به خانوادهها برای به دنیا آوردن هر فرزند برای اولین بار بود. این تاثیر عمدتا تشویق زنانی بود که پیشتر قصد داشتند بچه دار شوند تا زودتر برای بچه دار شدن اقدام کنند تا مبادا این مزایا لغو شوند.
تعداد زاد و ولد در دو سال نخست اجرای این طرح افزایش یافت، اما در سال ۲۰۲۰ میلادی به پایینترین سطح از سال ۲۰۰۳ میلادی کاهش یافت. جنگ اوکراین دست کم به طور موقت بیش از یک میلیون کودک به جمعیت لهستان افزوده است.
سایر کشورهای اروپایی به ویژه کشورهایی که مهاجران اوکراینی زیادی دارند از این وضعیت سود خواهند برد. براساس برآورد «گیلیان تریگز» مشاور دبیرکل کمیساریای عالی سازمان ملل متحد در امور پناهندگان شاید ۱.۵ میلیون پناهجو به کشورهای دورتر از غرب از جمله آلمان، ایتالیا و فرانسه نقل مکان کرده باشند.
پیش از جنگ اوکراین، حدود ۲۵۰ هزار اوکراینی در ایتالیا زندگی و کار میکردند جایی که میانگین سنی آن چهار سال بیشتر از اروپا است و نرخ باروری در میان پایین ترینها است. در سه ماه نخست سال جاری جمعیت اتریش با نیم درصد افزایش به بیش از ۹ میلیون نفر رسید. ۸۳ درصد از این رشد ناشی از مهاجرت اوکراینیها بود.
برای منطقهای که نگران کاهش جمعیت است تزریق جوانی از اوکراین میتواند مانند یک موهبت به نظر برسد. کسب و کارها از کمبود نیروی کار خبر میدهند. بر اساس نظرسنجی کمیسیون اروپا در ژانویه کمبود کارگران باعث محدود شدن تولید در یک چهارم شرکتهای تولیدی و خدماتی در منطقه پولی یورو شد.
دولتهای اروپایی از این که نیروی کار رو به کاهش است و باید تعداد بیشتری از بازنشستگان را حمایت کند ابراز تاسف میکنند. انتظار میرود تا سال ۲۰۷۰ میلادی نسبت اروپاییهای در سن کار (۲۰ تا ۶۴ سال) به افراد بالای ۶۵ سال از سه به یک به کمتر از دو به یک کاهش یابد. این مشکلی است که با ورود اوکراینیهای دارای توانایی جسمانی و ذهنی بهتر و جوانتر میتواند تا حدودی کاهش یابد.
با این وجود، این وضعیت تا چه زمانی پایدار خواهد ماند و آیا اعضای مرد خانواده این زنان و کودکان به آنان ملحق خواهند شد؟ پاسخ به این پرسش به این بستگی دارد که جنگ اوکراین تا چه زمانی به طول انجامد و چه میزان خسارتی بر اوکراین وارد سازد.
در جنگ کوزوو در سال ۱۹۹۹ میلادی زمانی که ناتو یوگسلاوی را بمباران کرد تا از وحشیگری قومیت آلبانیایی تبار که اکثریت کوزوو را تشکیل میدهند جلوگیری کند صدها هزار نفر به آلبانی و مقدونیه در همسایگی کوزوو فرار کردند یا به زور جابجا شدند. با این وجود، این دوره از جنگ ۷۸ روز به طول انجامید و پس از آن کوزووییها به سرعت به کوزوو بازگشتند.
در مقابل، جنگ بوسنی که از سال ۱۹۹۲ تا ۱۹۹۵ میلادی ادامه داشت حدود ۷۰۰ هزار پناهجو را به غرب اروپا و فراتر از آن فراری داد و تعداد بسیار کمی از آنان به کشور خود بازگشتند. این یکی از دلایلی است که امروزه تصور میشود جمعیت ۳.۲ میلیون نفری یا کمتر در بوسنی حضور دارند. پیش از وقوع جنگ این میزان ۴ میلیون نفر بود.
در حال حاضر، اوکراینیها مشتاق بازگشت به خانه هستند. در واقع، در چند روز اخیر تعداد افراد بازگشته به اوکراین از مرز لهستان احتمالا به مناطق نسبتا امنی مانند کی یف پایتخت اوکراین بیشتر از میزان بازگشت به نقاط دیگر بوده است. برخی از صنایع با بازگشت مردان جوان اوکراینی به خانه برای مبارزه با مهاجمان روسی کارگران خود را از دست داده اند. برای مثال، رشد بخش ساخت و ساز اسلواکی به دلیل مهاجرت کارگران اوکراینی تضعیف شده است.
با این وجود، اگر جنگ به طول انجامد و کودکان مهاجر اوکراینی به مدارس تازه خود عادت کنند مادران اوکراینی ممکن است تمایلی به بازگشت به خانههای پیشین خود در اوکراین را نداشته باشند.
اگر اقتصاد اوکراین بهبود نیابد این امر صادقتر خواهد بود و مردان را تشویق میکند که به غرب بروند و برخی دوباره به همسرانشان بپیوندند. در آن صورت، اضافه شدن ناخواسته به جمعیت اروپا در ممکن است طولانی مدت شود و اگر دولتها در تشویق تازه واردان به یافتن مشاغلی که متناسب با مهارت هایشان باشد موفق باشند به رفاه میزبانان خود کمک خواهند کرد.
بسیاری از کشورها این فرصت را از دست خواهند داد. کرواسی که بر اساس آخرین سرشماری از سال ۱۹۹۱ میلادی با ۶۰۰ هزار نفر کاهش ۳.۹ میلیون نفر جمعیت دارد بعید است که بسیاری از اوکراینیها را جذب کند. صربستان روسوفیل که جمعیت آن از اواسط دهه ۱۹۹۰ میلادی یک دهم کاهش یافته و به ۶.۹ میلیون نفر رسیده بعید است که تعداد زیادی از اوکراینیها را جذب کند.
سود حاصل از سیل مهاجران در جایی که رخ میدهد ممکن است طولانی مدت نباشد. تاثیرگذارترین عامل بر تمایل خانوادهها به بچه دار شدن اعتماد آنان به اقتصاد است. زاد و ولد در اروپا پس از شروع کرونا کاهش یافت، اما با لغو قرنطینه توسط دولتها و تزریق پول به اقتصادشان این روند بهبود یافت. تجاوز پوتین به اوکراین که به افزایش نرخ تورم دامن زده ضربه جدیدی به اعتماد مردم وارد کرده است.
بر اساس گزارش کمیسیون اروپا در ماه مارسعدم اطمینان اقتصادی در میان مصرف کنندگان به بالاترین سطح خود در تاریخ رسید. تعداد کمی از مردم ممکن است تمایل به افزایش تعداد اعضای خانواده خود داشته باشند. در این میان، بیشتر زنان اوکراینی که نرخزاد و ولد در میانشان پایین بود از شوهرانشان دور افتاده و از خانههای خود رانده شدهاند. جنگهای بالکان برخی از بهترین و درخشانترین نسلها و فرزندان را از آن منطقه ربودند. اوکراین نیز ممکن است با سرنوشت مشابهی روبرو شود.
کد مطلب: 447589