نظر عباس عبدی در باره تجمع نوجوانان شیراز
5 تير 1401 ساعت 12:30
بهتر است از برگزاركنندگان تشكر كنيد كه چشمها را به اين واقعيتها آشنا كردند. جلوگيري از برگزاري چنين برنامههايي فقط آنها را پنهان ميكند. اگر نميترسيد باب گفتوگو با اين نسل را در صدا و سيما باز كنيد. ايستادن در برابر آنان نتيجهاي ندارد.
عباس عبدی در روزنامه اعتماد نوشت: ماجراي جمع شدن تعدادي جوان و نوجوان شيرازي در روز جهاني اسكيت در زمين اسكيتبازي و انتشار فيلم آن اتفاق جالبي است كه واكنشها به آن، نسبت به اصل ماجرا از اهميت بيشتري برخوردار است. اگر خوب دقت كنيم، احتمالا اين افراد پس از شنيدن بازتابهاي اين رويداد تعجب كرده و از خود خواهند پرسيد، مگر ما چه كردهايم كه اين همه براي رسانهها و حكومت مهم شده است؟ ما جز رفتار روزانه خود مرتكب چه عمل خلافي شدهايم؟ اين پرسش نقطه محوري است. اينكه بخش قابل توجهي از مردم و نسل جديد زندگي عادي خود را ميكنند، و در عين حال اين سبك زندگي براي ديگران بسيار عجيب و غيرمنتظره است. در حقيقت آنان سالها است كه در حوزه خصوصي يا عرصه عمومي خود اينگونه زندگي ميكنند، در همين مراسم نيز به صورت فردي يا دو، سه نفري حضور دارند، هيچكدام به ديگران توجه چنداني ندارند، جمعي هستند كه افرادش جدا از يكديگرند، چنين وضعي را همه ما در خيابان و پارك و بازار ميبينيم. همچنين از وجود اين سبك از زندگي در محيطهاي خانوادگي اطلاع داريم و از نظر آن جوانان، اينها جزيي طبيعي و روزانه از زندگي آنان است. به همين علت هم در نگاهشان و رفتارشان هيچ چيزي جز طبيعي بودن اين رفتار ديده نميشود ولي هنگامي كه اين گروههاي جدا از يكديگر در يك محيط عمومي يا حتي خصوصي جمع شوند و فيلم آن تهيه و سپس منتشر شود، از نظر حكومت و برخي از عناصر اجتماعي و سياسي بار معنايي ديگري پيدا ميكند؛ باري كه اصلا در نگاه آن نوجوانان وجود ندارد. اين وضع محصول تعارض اين دو نگاه است. اين وضعيتي است كه سياستهاي رسمي ايجاد كرده است. چگونه؟ از يك سو تاكيد ميكند كه كاري به داخل خانه شما نداريم ولي در عرصه عمومي بايد چنين و چنان باشيد و فلان رفتار را رعايت كنيد. از سوي ديگر جامعه را به نحوي سياستزدايي كرده و در نتيجه رابطه جوان و نوجوان را با حكومت و مقررات آن قطع كرده است. برخلاف اغلب جوانان دهه هفتاد و هشتاد كه خود را در ارتباط با امر عمومي و سياست، هويتيابي و تعريف ميكردند، جوانان و نوجوانان دهه ۱۳۹۰ و اين دهه، به كلي با اين امر قطع رابطه كردهاند و نميداند كه ارزشهاي رسمي چيست كه حتي بخواهد آن را رعايت كند. آنان با نهادهاي اصلي جامعه قطع رابطه كرده و در خود فرو رفتهاند. و بالاخره كار حكومت شده ناديده گرفتن و حتي تكذيب اين سبك از زندگي يا ارتباط دادن آن به توطئههاي ديگران. نتيجه اين عوامل، بياطلاعي حكومت از آن چيزي است كه در بطن جامعه رخ داده يا در حال رخ دادن است.
گمان ميكنيم كه واقعيت جامعه همان است كه ما آن را توصيف ميكنيم. علت اين ناآگاهي از درون جامعه، سياست نادرست حاكم بر رسانههاي رسمي كشور است. اين بخش از مردم و جامعه در صداوسيماي كشور و رسانههاي رسمي جايگاهي ندارند و زندگي و علايق آنان در رسانه رسمي بازتاب پيدا نميكند و اين رسانهها فقط زندگي نوع خاصي از گروهها را به رسميت شناخته و بازتاب ميدهند، لذا كساني كه فقط از رسانه رسمي استفاده ميكنند، دنيا را با يك چشم بسيار بسته و محدود ميبينند. البته در نقطه مقابل هم كسان ديگري هستند كه دنيا را فقط از برخي رسانههاي مخالف ميبينند. آنان نيز به نحو ديگري سوگيري پيدا ميكنند. در هر صورت هنگامي كه چنين فيلمي منتشر ميشود دنياي رسانهاي گروه اول، يعني طرفداران رسانههاي رسمي فرو ميريزد، به همين علت به جاي آنكه آن را يك امر عادي و ناشي از بياطلاعي خود تلقي كنند، دنبال «سرتيم» ميگردند و درصدد سياسي و امنيتي كردن ماجرا برميآيند. اگر از اين فيلمها از زندگي خصوصي اين نسل در خانههايشان پخش شود نيز همين اندازه بازتاب دارد، زيرا كار فيلم همين است كه اين تضادها را نشان دهد. تضادهايي كه محصول زندگي رياكارانه است. هنگامي كه ميگوييم كاري به زندگي شما در خانه نداريم، فقط در فضاي عمومي چنين و چنان باشيد، آنهم به اين علت كه ما چنين ميخواهيم، رياكاري را نهادينه كردهايم. نسلهاي قبلي با اين رياكاري زندگي كردهاند ولي نسل جديد صادقتر از آن است كه چنين رياكاري را سرلوحه رفتارش قرار دهد. يك بار ديگر فيلم را ببينيد تا متوجه طبيعي بودن بيش از حد رفتار اين نوجوانان دهه هشتادي شويد. بهتر است از برگزاركنندگان تشكر كنيد كه چشمها را به اين واقعيتها آشنا كردند. جلوگيري از برگزاري چنين برنامههايي فقط آنها را پنهان ميكند. اگر نميترسيد باب گفتوگو با اين نسل را در صدا و سيما باز كنيد. ايستادن در برابر آنان نتيجهاي ندارد.
کد مطلب: 449570