گفت و گو با شبکه سعودی؛
چند گرفتی از بنسلمان که بگویی سینماگران ما فساد جنسی دارند؟!
1 دی 1401 ساعت 15:05
حمید فرخنژاد برگ جدیدی است که در قمار اپوزیسیون آشوبگر به دست آنان افتاده است، و چه برگ زرد از شاخهسقوطکردهای!
حمید فرخنژاد برگ جدیدی است که در قمار اپوزیسیون آشوبگر به دست آنان افتاده است، و چه برگ زرد از شاخهسقوطکردهای!
به گزارش کبنا روزنامه جوان نوشت: حمید فرخنژاد برگ جدیدی است که در قمار اپوزیسیون آشوبگر به دست آنان افتاده است، و چه برگ زرد از شاخهسقوطکردهای! و چقدر جای دلسوزی دارند فریبخوردگان این آشوب که از آنانی که یکی، یکی به امریکا فرار میکنند، انتظارات براندازی و تغییر دارند! فرخنژاد معلوم نیست اینبار خودش را در قبال چه رقمی به رسانه ارهبرقی فروخته است تا در توهینی آشکار به سینماگران ایرانی آنان را گرفتار فساد جنسی معرفی کند. واضح است که سینماگران هم مثل ورزشکاران و پزشکان و بازاریان و هر قشر و صنف دیگری، زیست خوب و بد دارند، اما در کشوری با سابقه فرهنگی و دینی ایران، اقشار و اصناف عموماً زندگی اخلاقی و اصولی و ستودنی دارند. حالا فرخنژاد حرف مجری رسانه ارهبرقی را که میگوید: «من میدونم، تو هم میدونی که بسیاری از هنرمندان ما مشروب میخوردند، برخیها روابط جنسی خارج از ازدواج دارند و چقدر فکر میکنی چنین آتوهایی ازشون دارند...» بلافاصله قطع میکند و میگوید: «خب هست! مطمئنم هست!»
درواقع مجری میخواهد با ادعای شربخمر و روابط جنسی خارج از ازدواج، دلیلی برای سکوت و همراهینکردن فرهیختگان جامعه هنری و فرهنگی ایران با آشوب بتراشد، و فرخنژاد که باید از همکاران خود در صنف سینما دفاع کند، برعکس، این ادعای توهینآمیز را تأیید میکند! البته از او که وطنفروش و انسانفروش درجه یکی است تا آنجا که میگوید «میخواهم ۸۰ میلیون ایرانی نباشد، اگر خم به ابروی پسرم بیاید» دور از انتظار نبود که همکارفروش و صنففروش هم بشود، اما آخر به چه قیمتی؟! چه مزهای دارد پول بنسلمان قاتل خاشقچی و قاتل دهها هزار کودک یمنی و دهها هزار جوان عراقی و سوری و شهدای ایرانی دفع داعش که اینچنین ناانسانهایی به این ارزانی خود را به آن میفروشند؟
به این بخش از پرسش و پاسخ مجری با فرخنژاد که با دقت از روی نوار پیاده شده توجه کنید تا عمق فهم و شعور و سواد وطن فروشی که حالا میخواهد پدر اپوزیسیون باشد، معلوم شود. حقاً که خوب به هم میآیند این پدران و فرزندان! مجری: «انتقادی که از شما هست اینه که چرا وقتی در ایران بودی، اینقدر رسا حرف نمیزدی، اما حالا که از ایران خارج شدی...» فرخنژاد: «خیلی جالبه. آره، اینا، اینا درواقع... من... نزدیک دو ماه ممنوعالخروج بودم اونجا... خب اینا چرا، چرا، ... بعد اینا... من میگم... این بحث تخریبییه... که چنان.... درواقع... تو رو.. خب اونا که به سؤال تو جواب.... آقا من اصلاً هرآنچه شما بگویی... من بدتر از اون چیزی که... چه ربطی به سؤالم داره....»
جامعه هنری فرهیخته و اصیل ایرانی حتی اگر به این سخنان واکنش و اهمیتی نشان ندهند، قطعاً در برابر مردمی که نه روابط خارج از قواعد اخلاقی دارند و نه روزگار به مستی میگذرانند و نه این سبک زندگی را برای هنرمندان خود میپسندند، شرمنده این نسبتی هستند که در شبکه امالفسادهای قرن به آنان داده میشود، آن هم بهعنوان عادیبودن و رایجبودن.
این آشوب با این لیدرهای مست لایعقل، نقطه قوتی برای نظام دینی و فرهنگی ایران شد که جمعی از بزرگترین متفکران تاریخ آن را معماری کردند و با جان و مال صدها هزار از خالصترین جوانان ایرانی به اینجا رسید. بیشباد که شما نشان دادید در امورات پایینتنه گرفتارید و از عقل و شعور و ادراک، بیبهره.
کد مطلب: 455986