نگاهی به یک بررسی پژوهشی؛
همه مهاجران نخبه نیستند
1 بهمن 1401 ساعت 19:33
مهاجرت، دلایل و آمارهای مربوط به این پدیده زمانی بیشتر توجه ما را به خود جلب میکند که درباره سرمایههای کشور یا نخبگانش باشد. این در حالی است که گاه باید مهاجرت یک نخبه را از زوایه تمایل و دلایل یک فرد و نه نقش نخبگی او واکاوی کرد.
مهاجرت، دلایل و آمارهای مربوط به این پدیده زمانی بیشتر توجه ما را به خود جلب میکند که درباره سرمایههای کشور یا نخبگانش باشد. این در حالی است که گاه باید مهاجرت یک نخبه را از زوایه تمایل و دلایل یک فرد و نه نقش نخبگی او واکاوی کرد.
مهاجرت پدیدهای است که معمولا زمانی که در ارتباط با نخبگان، جوانان، پزشکان و ... از آن میشنویم و میخوانیم احتمالا به نشانه تاثر سری تکان داده و از آن متاسف میشویم و رسانهها نیز فارغ از گرایشات سیاسیشان درباره آن بسیار مینویسند.
مهاجرت نخبگان و جوانان؛ سوژه پرتکرار در گزارش رسانهها
در این زمینه، روزنامه «جوان» چند هفته پیش نوشت: آمار مهاجرت نخبگان رو به افزایش است؛ نخبگانی که سالها از خدمات کشور استفاده کردهاند و میلیونها تومان بودجه عمومی برایشان هزینه شدهاست.
به نوشته این روزنامه، براساس آمار، ظرف یکسال گذشته ۱۶۰ متخصص قلب مهاجرت کردهاند؛ در همین مدت ۳۰ هزار کادر درمان از دانشکدههای علوم پزشکی درخواست good standing یا «نداشتن سوءپیشینه» داشتهاند که مقصدشان عمان بودهاست؛ همچنین ظرف چهار سال گذشته ۱۶هزار پزشک عمومی از کشور مهاجرت کردهاند. بر اساس گزارش سازمان بینالمللی مهاجرت، میزان مهاجران ایرانی در سال ۲۰۲۲ حدود ۲ میلیون و ۸۰۰ هزار نفر بوده که نزدیک به ۳/ ۳ درصد از کل جمعیت کشور را شامل میشود. گزارش شورای عالی ایرانیان در سال ۱۳۹۹ میزان ایرانیان خارج از کشور را بیشتر از ۴ میلیون نفر ذکر میکند، اما وقتی پای نخبگان به میان میآید ماجرای مهاجرت حساستر میشود.
نباید چنین تصور شود که تصمیمات فردی و منافع محدود و شخصی افراد به تنهایی سبب ایجاد موج مهاجرت از کشورهای در حال توسعه و کمتر توسعه یافته به سمت دنیای پیشرفته میشود.
در همین خصوص، روزنامه «اعتماد» یک هفته پیش با اشاره به توقف برگزاری آزمون «آیلتس» در ایران به عنوان سومین مرحله اقدامات دولت سیزدهم برای جلوگیری از مهاجرت جوانان، دلایل این پدیده را چنین فهرست کرد: افزایش آمار فارغالتحصیلان بیکار و جویای شغل، مواجهه مستقیم تحصیلکردگان دانشگاهها با واقعیت بیپولی و نبود شغل، شدت گرفتن مشکلات معیشتی چه برای جوانان مجرد و چه برای زوجهای جوان تحصیلکرده، تنگنای ابراز آزادانه مطالبات اجتماعی و انسانی و سیاسی و اقتصادی و تهدیدهای جدی در مقابل هرگونه انتقاد از سیاستهای غلط و کمرشکن دولت، افت شدید کیفیت آموزشی دانشگاهها به گونهای که مجلس و مسوولان رصد تراز جهانی آموزش را هم به اعتراض واداشته، تنزل جایگاه اجتماعی و اقتصادی تمام اقشار که به از دست رفتن چشماندازهای روشن و امیدوارکننده منجر شده، از جمله فهرست طولانی دلایلی هستند که قصد مهاجرت جوانان را توجیه میکند.
در این میان، «رصدخانه مهاجرت ایران» نهادی پژوهشی است که ذیل پژوهشکده سیاستگذاری دانشگاه شریف و با همکاری معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری در سال ۱۳۹۷ تاسیس شده و آمارهایش درباره مهاجرت هر از چند گاه خبرساز میشود. یکی از آخرین این آمارها بر اساس نتایج پیمایشهای بررسی میل و تصمیم به مهاجرت در میان ایرانیان (در چارچوب سالنامه مهاجرتی ایران ۱۴۰۱) میگوید: تمایل به مهاجرت به غیر از گروه پزشکان و پرستاران، که تمایل به مهاجرتشان بیش از ۶۰ درصد بوده، در میان گروه «کارکنان»، «مدیران میانی» و همچنین «کارآفرینان و مدیران ارشد» از سایر گروهها بالاتر و در تراز ۷۰ درصد است. این میل برای گروههای «دانشجویان و فارغالتحصیلان» و «دانشجویان خارجی در ایران» ۶۶ درصد است.
یکی از نکتههایی که معمولا در گزارشهای مهاجرتی نادیده گرفته میشود میزان گرایش عمومی به مهاجرت است. به این معنا که علل مهاجرت اصناف، سرمایهها و نخبگان مورد بررسی قرار میگیرد اما به صورت عمومی ورای سن و صنف و جنسیت و نخبگی یا غیرنخبگی این پدیده کمتر واکاوی شده است.
مهاجرت ایرانیان و تاثیر عوامل جمعیتی زمینهای و ساختاری
مهاجرت بینالمللی یکی از مهمترین عوامل اثرگذار بر پویایی و تغییرات جمعیت مورد توجه پژوهشگران و سیاستگذاران قرار گرفته است. شناخت عواملی که زمینهساز تمایل مهاجرت به خارج از کشور هستند بر شناسایی تمایلات و جریانات مهاجرتی در آینده تاثیرگذار است.
این مساله باعث میشود تا پژوهشهایی در زمینه مهاجرت صورت بگیرد. یکی از اینها، مقالهای است با عنوان «تمایل به مهاجرت از ایران و عوامل موثر بر آن: نتایج تحلیل ثانویه پیمایش سرمایه اجتماعی در سال ۱۳۹۷»[۱] که «عادل عبدالهی» استادیار جامعهشناسی اقتصادی و توسعه موسسه تحقیقات جمعیت کشور و «مریم رضایی» دانشجوی دکتری جمعیتشناسی دانشگاه تهران به نگارش درآوردهاند.
هدف این مقاله، بررسی تمایلات ایرانیها به مهاجرت خارج از کشور و تاثیر عوامل جمعیتی زمینهای و ساختاری بر آن است. روش تحقیق مورد استفاده تحلیل ثانویه دادههای خرد پیمایش ملی سرمایه اجتماعی در سال ۱۳۹۷ است. تعداد نمونه در این تحقیق شامل ۱۷۰۷۸ نفر افراد ۱۸ سال به بالای ساکن در ۳۱ استان کشور بوده است.
بر اساس یافتههای مقاله، متغیرهای سن، وضعیت تعهد، سطح تحصیلات و محل سکونت رابطه معناداری با تمایل به مهاجرت به خارج از کشور داشتهاند. با افزایش سن تمایل به مهاجرت خارج از کشور کاهش مییابد. در خصوص متغیر وضعیت تعهد نیز مجردها نسبت به متاهلین تمایل بیشتری دارند که به خارج از کشور مهاجرت کنند.
بررسی متغیرهای جمعیتی و زمینهای مربوط به مهاجرت میگوید متقاضیان رفتن، افراد عمدتا مجرد در سنین جوانی و با تحصیلات دانشگاهی هستند. به علاوه تمایل به مهاجرت در میان افراد و طبقه متوسط اجتماعی بیشتر است
همچنین هرچه سطح تحصیلات افزایش یافته تمایل به مهاجرت خارج از کشور نیز افزایش پیدا کرده است و تمایل به مهاجرت به خارج از کشور در میان افراد ساکن در شهر بیشتر از افراد ساکن در روستا بوده است.
مهاجر کیست؟
اگرچه پدیده مهاجرت در همه جوامع و زمانها مطرح بوده است اما ماهیت، علل و آثار آن در جوامع مختلف یکسان نیست. پدیده مهاجرت خارج از کشور، فرآیندی پویا است که عوامل مختلفی میتوانند بر آن تاثیر داشته باشند و نباید چنین تصور شود که تصمیمات فردی و منافع محدود و شخصی افراد به تنهایی سبب ایجاد موج مهاجرت از کشورهای در حال توسعه و کمتر توسعه یافته به سمت دنیای پیشرفته میشود.
بنابراین شناخت علل و انگیزههای مهاجرت میتواند کشورهای مبداء و یا مقصد مهاجرت را در جهت سیاستگذاری برای مدیریت مهاجرت یاری دهد. تمایل به مهاجرت از مواردی است که در سالهای اخیر توجه زیادی را در ادبیات مهاجرت به خود جلب کرده است. در تعریف این اصطلاح، کسی دارای تمایل به مهاجرت است که مهاجرت را در مقایسه با ماندن در کشور مبداء ترجیح دهد.
آمارهایی درباره کشش به سمت مهاجرت
بین رضایت اجتماعی با تمایل به مهاجرت خارج از کشور رابطه معناداری وجود دارد. ۴۳ درصد افرادی که رضایت اجتماعی کمی داشتند تمایل به مهاجرت خارج از کشور داشتهاند. در مقابل تمایل به مهاجرت برای افرادی که رضایت اجتماعی آنها زیاد بوده ۴۰ درصد است.
رابطه میزان امید و نشاط اجتماعی با میزان تمایل به مهاجرت خارج از کشور حکایت از یک رابطه منفی و معنادار دارد. ۴۲ درصد افرادی که امید و نشاط اجتماعی کمی داشتند تمایل به مهاجرت به خارج از کشور داشتهاند. در مقابل تمایل به مهاجرت برای افرادی که امید و نشاط اجتماعیشان زیاد بوده است ۳۸ درصد بوده است.
احساس امنیت اجتماعی نیز با تمایل به مهاجرت خارج از کشور رابطه منفی و معناداری دارد. ۴۳ درصد افرادی که احساس امنیت اجتماعی کمی در جامعه داشتهاند تمایل به مهاجرت خارج از کشور داشتهاند. تمایل به مهاجرت برای افرادی که احساس امنیت اجتماعی زیادی داشتهاند حدود ۴۱ درصد بوده است.
همچنین رابطه ارزیابی وضعیت آینده کشور با تمایل به مهاجرت خارج از کشور یک رابطه منفی و معنادار است. تقریباً ۴۳ درصد افرادی که عقیده داشتهاند وضعیت آینده کشور بدتر میشود تمایل به مهاجرت به خارج از کشور داشتهاند. در مقابل تمایل به مهاجرت برای افرادی که عقیده داشتند وضعیت آینده کشور بهتر میشود حدود ۳۹ درصد بوده است.
متغیرهایی نظیر رضایت اجتماعی، امید و نشاط اجتماعی، احساس امنیت اجتماعی و ارزیابی از وضعیت آینده کشور با تمایل به مهاجرت خارج از کشور رابطه منفی و معناداری دارند.
نتایج و پیشنهادات
بر اساس نتایج پژوهش، ۴۲ درصد از نمونه مورد بررسی تمایل به مهاجرت داشتهاند. در واقع تمایل به مهاجرت در کنار فراهم شدن موقعیتها و فرصتهای مهاجرتی تبدیل به رفتار مهاجرت میشود. به همین دلیل افرادی را که دارای تمایل مهاجرتی هستند، میتوان مهاجرین بالقوه قلمداد کرد.
در مقابل عدهای نیز که تمایل به مهاجرت به خارج از کشور دارند اما امکان و توانایی مهاجرت ندارند مجبور به ماندن در مبدا میشوند که میتوان آنها را غیرمهاجران اجباری قلمداد کرد. یافته مذکور همسویی با مفهوم تحلیلی مورد نظر کارلینگ است که عنوان میدارد همان قدر که در دنیای امروزی میتوان از عصر مهاجرت سخن گفت از عصر سکونت اجباری نیز باید سخن به میان آورد.
نتایج تحلیل دو متغیر رابطه بین متغیرهای جمعیتی و زمینهای با تمایل به مهاجرت به خارج از کشور نشان داد که این افراد عمدتاً مجرد در سنین جوانی و با تحصیلات دانشگاهی هستند به علاوه تمایل زیاد به مهاجرت خارج از کشور در میان افراد و طبقه متوسط اجتماعی بیشتر بوده است.
همچنین تمایل زیاد به مهاجرت در میان ساکنین شهرهای بزرگ بیشتر است. بیشترین تمایل مهاجرتی نیز مربوط به ساکنین استانهای تهران، قم و اصفهان است این یافتهها با مطالعات قبلی همخوانی دارد.
نتایج تحلیلهای دو متغیر در خصوص تاثیر عوامل ساختاری بر تمایل مهاجرت به خارج از کشور این طور نشان داد که تمامی ابعاد عوامل ساختاری از قبیل رضایت اجتماعی، امید و نشاط اجتماعی، احساس امنیت اجتماعی و ارزیابی از وضعیت آینده کشور با تمایل به مهاجرت خارج از کشور رابطه منفی و معناداری دارند.
بخشی دیگر از نتایج به دست آمده با استفاده از نظریه جهانی والرشتاین قابل تبیین است. براساس این رویکرد ناموزونی در انباشت سرمایه، درجه توسعه و تجمیع قابلیت فناوری، منجر به مهاجرت از کشورهای پیرامون به مرکز شروع میشود. در همین رابطه یافتههای پژوهش نشان داد که مهاجران معمولا جوانان و افراد تحصیل کرده و یا ماهر هستند که به دنبال زندگی بهتر و تحقق فرصتهای مهاجرت در هسته اصلی سرمایه و با محوریت کشورهای توسعه یافته هستند.
پیشنهاد میشود سیاستگذاران و برنامهریزان توجه ویژهای به نخبگان علمی به ویژه در زمینه فراهم کردن امکانات آموزشی و پژوهشی و فرصتهای شغلی داشته باشند. در این زمینه میتوان با برنامهریزی و تدوین سیاستهای بازگشتی و چرخش مهاجران و ارتباط با ایرانیان مهاجر در خارج از کشور زمینههای بازگشت نخبگان علمی و بهرهبرداری از تخصص آنها در کشور را فراهم کرد.
---------------------------------------------------------------------------
پینوشت
فصلنامه مطالعات میان رشتهای در علوم انسانی، سال چهاردهم شماره ۴ (پیاپی ۵۶، پاییز ۱۴۰۱)
کد مطلب: 457347