مبارزه برای خاک نه برای سیاست؛
لانه شیرها و گردان بالاتا؛ نسل جدید مبارزان فلسطینی بدون جناح سیاسی / ۳ نشانه از انفجار قریب الوقوعِ بحرانها در اراضی اشغالی
13 اسفند 1401 ساعت 12:19
طی یک سال گذشته در نابلس و جنین که سال هاست نقاط داغ و حساس مبارزانی بودهاند گروههای جدیدی مانند "لانه شیرها" و "گردان بالاتا" طرفدارانی را در خیابانها و رسانههای اجتماعی جمعآوری کردند. آنان در جریان حملات با نیروهای ارتش اسرائیل میجنگند و به سوی سربازان اسرائیلی درایستهای بازرسی تیراندازی میکنند. هم چنین، آنان به اسرائیلیها در شهرکهاییهودی نشین و داخل اسرائیل حمله میکنند.
مبارزانی مانند ابوذراع به یک حزب یا ایدئولوژی سیاسی وابسته نیستند. با این وجود، آنان به راحتی به اسلحه دسترسی دارند و متعهد به مبارزه هستند. آنان در سن جوانی خود زمانی که دست به اسلحه میبرند موضوعی که نشان دهنده نوع تازهای از تهدید نه تنها برای اسرائیل بلکه برای تشکیلات خودگردان فلسطینی است که امروز ضعیفتر از همیشه است و توسط مردانی در دهه هفتم و هشتم عمرشان اداره میشود.
به گزارش کبنا به نقل از واشنگتن پست؛ یک مبارز فلسطینی به نام "محمد ابوذراع" هفته گذشته با یک تفنگ بر دوش در حالی که گروهی از مردان جوان راه او را دنبال میکردند شجاعانه از خشنترین اردوگاه پناهندگان نابلس عبور کرد. ابوذراع یک روز پیش از آن در یک نبرد چند ساعته با سربازان اسرائیلی که به مرکز شهر نابلس حمله کردند شرکت کرده بود نبردی که یکی از مرگبارترین منازعات در سالیان اخیر در آن ناحیه قلمداد میشد.
مبارزانی مانند ابوذراع به یک حزب یا ایدئولوژی سیاسی وابسته نیستند. با این وجود، آنان به راحتی به اسلحه دسترسی دارند و متعهد به مبارزه هستند. آنان در سن جوانی خود زمانی که دست به اسلحه میبرند موضوعی که نشان دهنده نوع تازهای از تهدید نه تنها برای اسرائیل بلکه برای تشکیلات خودگردان فلسطینی است که امروز ضعیفتر از همیشه است و توسط مردانی در دهه هفتم و هشتم عمرشان اداره میشود.
در نسلهای قبلی مبارزان فلسطینی معمولاً این گروههای سیاسی فلسطینی بودند که گردانها را در جریان نبردهای خیابانی علیه اسرائیل هدایت و مدیریت میکردند.
اکنون، اما سلولهای متشکل از نوجوانان و مردان جوانی که در اوایل دهه دوم زندگیشان به سر میبرند. ابوذراع در مورد گردانهای مختلفی که در حمله ۲۲ فوریه در نابلس با او جنگیدند میگوید: "اسمها مهم نیستند. ما در برابر اشغالگری اسرائیل مقاومت میکنیم. تعلق خاطر سیاسی یک فرد مهم نیست. موضوع مهم آن است که آنان یک سرباز روی زمین هستند".
در طول یک سال گذشته ارتش اسرائیل حملات مرگبار و تقریباً روزانه فزایندهای را در سراسر کرانه باختری اشغالی انجام داده و شبه نظامیان فلسطینی را هدف قرار داده است گروههایی که اسرائیل میگوید مسئول حمله یا برنامهریزیکننده برای انجام حملات علیه اسرائیلیها هستند. اکنون که راستگراترین دولت تاریخ اسرائیل بر آن کشور حکمرانی میکند حملات تشدید شده و تلفات سنگینی را وارد ساخته است. چرخه نبردهای مسلحانه و تشییع جنازه در نابلس، جنین و جاهای دیگر الهام بخش حملات انتقام جویانه بوده و به جای مهار آن به ستیزه جویی فزایندهای دامنزده است.
سربازان و شهرک نشینان اسرائیلی تاکنون بیش از ۶۰ فلسطینی را در سال ۲۰۲۳ میلادی کشتهاند که بالاترین میزان در سالیان اخیر است. ۱۴ اسرائیلی در جریان حملات فلسطینیان کشته شدهاند که هفت تن از آنان در جریان تیراندازی در خارج از کنیسهای در شرق بیت المقدس در ماه ژانویه کشته شدند.
نزدیک به دو دهه از آخرین انتفاضه فلسطین میگذرد. ناظران میگویند علیرغم آن که پویایی و روند تحولات و شرایط تغییر کرده اصول اساسی یکسان و بدون تغییر باقی مانده است: اشغال، ناامیدی و خشونت بیامان.
"طحانی مصطفی" کارشناس گروه بینالمللی بحران میگوید: "در سراسر کرانه باختری ناامیدی و ناامیدی گسترده عمومی وجود دارد. این موضوع باعث میشود قیام بعدی فلسطینیان خونینتر و بسیار پراکندهتر باشد".
در کوچههای رو به زوال نابلس و اردوگاههای آوارگان مجاور آن عزاداران هفته گذشته برای ستایش کشتهشدگان گردهم آمدند: شش مبارز که اکثر آن در دهه دوم زندگیشان بودند و دست کم چهار غیر نظامی از جمله یک پسر ۱۶ ساله.
ابوذراع میگوید: "ما راه خود را انتخاب کردهایم. راه برگشتی وجود ندارد". ابوذراع میگوید که گروههای مسلحی که در حال ظهور هستند به صورت غیر متمرکز عمل میکنند، اما زمانی که ارتش اسرائیل به نابلس حمله کردند جنگجویان جنین به کمک جنگجویان فلسطینی در نابلس آمدند. با آرام شدن اوضاع پس از حمله یک گردان جدید در طولکرم تأسیس خود را در تیک تاک و تلگرام اعلام کرد.
نیروهای دفاعی اسرائیل در بیانیهای اعلام کردند که "یک واقعیت عملیاتی پیچیده" در کرانه باختری در جریان است و هر روز با شورشهای خشونتآمیز و اقدامات تروریستی از جمله "دستگاههای انفجاری، کوکتل مولوتف و پرتاب سنگ" مواجه میشوند. در تمام این مدت یک بحران جانشینی بر سر این که چه کسی جایگزین "محمود عباس" رئیس ۸۷ ساله سالخورده و بیمار تشکیلات خودگردان فلسطینی میشود در حال شکلگیری بوده است.
مصطفی میگوید: "آن چه این گروههای منشعب را متحد میکند ناامیدی آنان از پایان اشغالگری اسرائیل و رهبری تقسیم شده و چند پاره فلسطینی است".
نسل جدید
طی یک سال گذشته در نابلس و جنین که سال هاست نقاط داغ و حساس مبارزه بودهاند گروههای جدیدی مانند "لانه شیرها" و "گردان بالاتا" طرفدارانی را در خیابانها و رسانههای اجتماعی جمعآوری کردند. آنان در جریان حملات با نیروهای ارتش اسرائیل میجنگند و به سوی سربازان اسرائیلی درایستهای بازرسی تیراندازی میکنند. هم چنین، آنان به اسرائیلیها در شهرکهاییهودی نشین و داخل اسرائیل حمله میکنند.
آنان الهام بخش سایر فلسطینیان هستند. در ماه ژانویه گذشته پنج دوست از اردوگاه آوارگان عقبه جبر در اریحا یک سلول مسلح تشکیل دادند شهری که معمولاً خواب آلود بوده و سنگر تشکیلات خودگردان فلسطین و جریان غالب ان یعنی فتح به شمار میرود.
این مردان جوان که چهار نفر از آنان با یکدیگر خویشاوند هستند و در دهه دوم عمرشان به سر میبرند و در ارتباط با حمله و تیراندازی نافرجام به سوی رستورانی در نزدیکی یکی از شهرکهاییهودینشین تحت تعقیب قرار گرفتند. اقوام آنان میگویند این پنج دوست اغلب در مورد "شهادت و مقاومت" در برابر اشغال صحبت میکردند.
اسرائیل طی یک تعقیب و گریز ۱۰ روزه برای یافتن آنان اریحا را در حالت قرنطینه قرار داد وایستهای بازرسی ایجاد کرد که باعث توقف رفت و آمد شد. ارتش اسرائیل در روز هشتم در تاریخ ۴ فوریه بزرگترین حمله در چند دهه اخیر را به آن اردوگاه انجام داد. ساکنان میگویند که در تاریکی شب سربازان به مردان دستور دادند که زیر باران برهنه شوند و دهها تن از اعضای خانوادههای بزرگ را بازداشت کردند.
مبارزان فرار کردند. این تهاجم مانند بسیاری از موارد پیش از آن مردم محلی را عصبانی کرد.
عقبه جبر یکی از ۱۹ اردوگاه آوارگان در کرانه باختری است که برای فلسطینیانی که در سال ۱۹۴۸ میلادی گریخته یا مجبور به ترک خانههای خود شده بودند ساخته شده است. با این وجود، نظرسنجیها نشان میدهند که بخش عمده آنان از راه حل تشکیل دو کشور ناامید شدهاند.
شهرکها و پاسگاههای کشاورزی اسرائیل که بر اساس قوانین بینالمللی غیرقانونی هستند اکنون بر بخش اعظم کرانه باختری تسلط دارند. فلسطینیان در آنجا تحت حاکمیت نظامی هستند و هیچ چاره سیاسیای پیش روی خود نمیبینند. تشکیلات خودگردان فلسطین در ۱۷ سال گذشته انتخاباتی برگزار نکرده در حالی که حماس گروه شبه نظامی اسلامگرای فلسطینی نوار غزه را کنترل میکند.
نیروهای اسرائیلی در نهایت در تاریخ ۶ فوریه بار دیگر به اریحا حمله کردند. آنان هر پنج مبارز فلسطینی که در یک کلبه پنهان شده بودند را کشتند. ساعاتی بعد پرچمهای حماس و فتح بر سر در خانه کشته شدگان به احتزاز درآمد. واقعیت آن است که بدون راه حل سیاسی هیچ نقطهای از فلسطین ساکت نخواهد ماند.
جدول زمانی
«جمال تیراوی» قانونگذار فلسطینی عضو فتح از اردوگاه آوارگان بالاتا میگوید که شناخته شدهترین گروه از گروههای تازه تأسیس "لانه شیرها" است که کار خود را در شهر قدیمی نابلس در میان مردان جوان ناراضی که بسیاری از اعضای خانوادههای آنان عضو فتح بودند آغاز کرد.
او میگوید: «پس از نماز جمعه مردم کمکهای خود را به رزمندگان تقدیم کردند. پس از مدتی جهاد اسلامی و حماس نیز حمایت مالی به آنان ارائه دادند.»
«مهدی شرقاوی» سخنگوی جهاد اسلامی در جنین میگوید: "لانه شیرها از چندین گروه پول میگیرد، اما در نهایت به هیچ سازمان سیاسیای تعلق خاطر ندارد." در طول سال گذشته اسرائیل اعضای کلیدی لانه شیرها را کشته است.
با این وجود، سلولهای جدید به شکلگیری ادامه میدهند و هنگامی که لانه شیرها در رسانههای اجتماعی برای اعتصاب یا تظاهرات فراخوان میدهند بسیاری از فلسطینیان از آنان پیروی میکنند.
شرقاوی میگوید صرف تمرکز آن گروه بر مبارزه با اسرائیل آن را برای جوانان فلسطینی کهایمان خود را به روندهای سیاسی از دست دادهاند جذاب میکند. فتح در اواخر انتفاضه دوم در اواسط دهه ۲۰۰۰ میلادی به طور رسمی شاخه مسلح خود گردانهای شهدای الاقصی را منحل کرد.
با این وجود، برخی از مبارزان سابق دوباره و به صورت مستقل از رهبری آن جریان اسلحه به دست گرفتهاند. "ابومجاهد" که نام مستعار یکی از آن مبارزان است میگوید: "اعضای نسلی که هر روز شاهد ارتکاب جنایت توسط اسرائیلیها هستند و هیچ محافظتی از فلسطینیان را نمیبینند به این نتیجه میرسند که باید دوباره قیام را آغاز کرد".
قیام بعدی
"محمد جبارین" ۵۴ ساله از اعضای فتح که اخیراً پسر ۲۶ سالهاش که از گردان جنین وابسته به جهاد اسلامی بود را در جریان تیراندازی اسرائیلیها از دست داده میگوید: "جنبشهای ملی پیشتر سیاسی بودند، اما امروز به مقاومت تبدیل شده اند".
او میگوید: "از نسل جوان امروز چه انتظاری دارید نسلی که از وقتی چشم باز کرد هجوم را دید. نیروهای ارتش اسرائیل وارد خانه میشدند و پدران و برادران این فرزندان را به شهادت میرساندند".
"مجد اویس" ۱۷ ساله دانشآموز است. در خانواده او را "دکتر" صدا میزنند؛ حرفه رویاییاش. با این وجود، او میداند رویاها در سرزمینهای اشغالی چه میشوند.
او میگویند: "اِشغال ما را از همه چیز باز میدارد". هنگام صحبتهایش صدای گلوله آمد. او تکان نخورد. او با اشاره به شبه نظامیانی که عملاً به محافظان اردوگاه تبدیل شدهاند گفت: "آموزش است". گشتهای شبانه روزی و زنگ خطر برای آمادگی در برابر تهاجم اسرائیلیها.
اویس بهعنوان یک فلسطینی معتقد است که وظیفه دارد مقاومت کند. او قصد دارد به تحصیلات خود ادامه دهد اگرچه برخی از همسالاناش پیشتر یا کشته شده یا بازداشت شدهاند. خانواده او در نزدیکی گورستانی که مبارزان در آن دفن شدهاند و کافهای که مبارزان در آن رفت و آمد میکنند مشغول زندگی هستند.
۳ نشانه از انفجار قریب الوقوعِ بحرانها در اراضی اشغالی
فرارو نوشت: دوما، چه نتانیاهو و چه افراطیون دولت وی خود از ظرفیتهایی بالایی جهت بحران زاییهای بیشتر در عرصه معادلات سیاسی و اجتماعی اراضی اشغالی برخوردار بوده و هستند. موضوعی که در همان نخستین روزهای تشکیل دولت جدید در اسرائیل با اقدامات تحریک کننده افراطیون حاضر در دولت نتانیاهو که کرسیهای مهم قدرت را نیز اشغال کردهاند (نظیر بزالل اسموتریچ و یا ایتامار بن گویر) خود را نشان داد.
در این راستا، جهان شاهد هتک حرمتهای مکرر مسجد الاقصی توسط نیروهای افراط گرای دولت نتانیاهو و متحدان سیاسی و اجتماعی آنها و همچنین پیگیری جدی دستورکار توسعه شهرک سازیهای غیرقانونی اسرائیل در اراضی اشغالی و درگیریهای گسترده با فلسطینیها بوده است. در کنار همه این ها، خودِ نتانیاهو نیز با طرح جنجالی اش که همان ایجاد تغییرات در نظام قضایی رژیم اسرائیل است، تظاهرات گسترده هفتگی شهروندان صهیونیست و اقدامات جریان اپوزیسیون اسرائیل علیه خود را تحریک کرده و عملا اسرائیل را در چهارچوب معادلات داخلی آن به حالت قفل و انفجار رسانده است.
در نهایت باید گفت که نباید از نظر دور داشت که اساسا نتانیاهو در دوران حضور خود در قدرت ثابت کرده که سیاستمداری پوپولیست است و از هر اقدامی جهت جلب توجهات و تحکیم پایگاه اجتماعی قدرت خود، ولو به بهای ایجاد چند دستگی و انشقاق در جامعه رژیم اسرائیل، دریغ نمیکند. موضوعی که پیشتر خود را در دوره ۱۲ ساله نخست وزیری نتانیاهو در اراضی اشغالی، به بهترین وجه ممکن نشان داده است.
مجموع این مساله، اکنون ماهیتی عینی به خود گرفته اند و شرایط پیچیدهای را در اراضی اشغالی ایجاد کردهاند. شرایطی که به زعم بسیاری از ناظران و تحلیلگران سیاسی و البته متخصصان مسائل امنیتی، میتوانند نویدبخش ایجاد بحرانها و انفجارهای به مراتب گسترده تری برای رژیم صهیونیستی و آینده سیاسی و اجتماعی آن باشند.
با این حال، جدا از روند جاری بحرانها در اراضی اشغالی، برخی تحلیلگران معتقدند که احتمال وقوع تحولات شوکه کننده که ابعاد گستردهای نیز داشته باشند، در اراضی اشغالی کم نیست. در این زمینه، به طور خاص ۳ سناریوی شوکه کننده که به زعم تحلیلگران، واقعیتر و محتملتر از هر زمان دیگری نیز در تاریخ رژیم اسرائیل به نظر میرسند، از شانس تحقق برخوردارند.
۱- ترور یک شخصیت بلندپایه رژیم صهیونیستی
یکی از سناریوهایی که در روزهای اخیر جریانها سیاسی و رسانهای مهم منطقه خاورمیانه، در امر تحلیل رویدادهای جاری اراضی اشغالی به آن توجه ویژهای نشان داده اند، شانس بالای وقوع یک ترور سیاسی پُر سر و صدا در اراضی اشغالی است. اتفاقی که همچون سال ۱۹۹۵ و ترور اسحاق رابین نخست وزیر سابق اسرائیل میتواند فصلی جدید را در مسائل کلان سیاسی و اجتماعی اراضی اشغالی آغاز کند.
از این رو، نشریه "میدل ایست مانیتور" به تازگی در گزارشی به نقل از منابع آگاه اعلام کرده است که سرویسهای امنیتی اسرائیل با توجه به تشدید روند تنشها و خصومتها در اراضی اشغالی، بر دامنه اقدامات حفاظتی خود از نخست وزیر اسرائیل (بنیامین نتانیاهو) و آریف لوین (وزیر دادگستری اسرائیل) افزوده اند. اقدامی که تا حد زیادی با استناد به این منطق صورت گرفته که اغلب افکار عمومی حاضر در اراضی اشغالی، نتانیاهو و طرح جنجالی وی مبنی بر اجرای تغییرات در نظام قضایی اسرائیل به نفع دولت و شخص نخست وزیر را، عامل اصلی اوج گیری بحرانها در اراضی اشغالی ارزیابی میکنند و از این رو، وی هدفِ اصلی هرگونه حادثه ترور خواهد بود.
در این فضا، جالب است که بسیاری از شهروندان عادی اسرائیلی و حتی برخی افراد شناختهشده در اراضی اشغالی، با توصیف طرح نتانیاهو به عنوان مقدمهای از سوی او و همفکرانش جهت برقراری دیکتاتوری در اراضی اشغالی، به طور خاص از آمادگی خود جهت جنگ با آنها و حتی کشتنشان خبر داده اند. این مساله مخصوصا در شرایطی که جریان مقاومت فلسطین نیز در مدت اخیر در پاسخ به تجاوز گریهای اسرائیل و تندروهای وابسته به آن علیه فلسطینیها توانسته چند عملیات شهادت طلبانه موفقیت آمیز را در عمق اراضی اشغالی و به طور خاص شهر قدس انجام دهد، از ابعاد جدیتر و خطرناک تری نیز برای رژیم صهیونیستی برخودار میشود.
در این فضا، بی توجهیهای گسترده نتانیاهو و طیف سیاسی افراط گرای همراه با وی به اعتراضات عمومی در اسرائیل و در عین حال گستردهتر شدن دامنه خشم و نفرت شهروندان صهیونیست علیه دولت جدید اسرائیل، زمینههای مناسبی را برای یک ترور سیاسی پر سر و سدا در اراضی اشغالی فراهم ساخته است. مسالهای که عملا زنگ خطرها را برای سرویسهای امنیتی رژیم صهیونیستی نیز به صدا درآورده است.
در این میان نباید فراموش کرد که پیشتر در زمان نخست وزیری نفتالی بنت نیز در جریان یک تجمع سیاسی، فردی پاکتی را به دست همسرش داد که در آن یک گلوله و متنی قرار داشت که بر اساس آن تاکید میشد اگر بنت از سمت خود کناره گیری و استعفا نکند، بدون تردید شلیک یک گلوله، به دوره مسوولیت او خاتمه میدهد. مسالهای که البته در زمان خود مخفی ماند و بعدها افشاگریهای گستردهای در مورد آن انجام شد.
در وهله اول "نتانیاهو" و پس از وی، "آریف لوین" وزیر دادگستری اسرائیل از جمله مهمترین چهرههایی هستند که امکان دارد هدفِ یک حمله ترور قرار گیرند و در نتیجه یکچنین حمله ای، شوکی قابل توجه به اسرائیل وارد خواهد شد.
۲- آغاز جنگ داخلی در اراضی اشغالی
یکی دیگر از سناریوهایی که ناظران و تحلیلگران و البته جریانهای سیاسی و رسانهای که روند تحولات در اراضی اشغالی را دنبال میکنند به آن اشاره داشته اند، احتمال بالای وقوع جنگ داخلی در اسرائیل است. در واقع، به زعم حامیان این ایده، به قدری منازعات و اختلافات و تنشها در اراضی اشغالی میان طیفهای مختلف سیاسی و اجتماعی افزایش یافته و گسترده شده که وقوع پدیده جنگ داخلی، یک بروندادِ کاملا طبیعی برای یکچنین وضعیتی قلمداد میشود.
در این راستا، "اسحاق هرتزوگ" رئیس جمهور رژیم اسرائیل و "بنی گانتس" وزیر جنگ سابق این رژیم نیز پیشتر در موضع گیریهایی نسبت به شانس بالای تحقق یکچنین سناریویی که آنها از آن به مثابه "برادرکشی یهودیان" یاد کرده اند، هشدار داده اند. باید توجه داشت که شمار قابل توجهی از به ویژه شهرکنشینان صهیونیست مسلح هستند و البته جو امنیتی سالهای اخیر در اراضی اشغالی سبب شده تا بسیاری از شهروندان اسرائیل به جای حساب کردن روی امنیت اسرائیل، برخی امکانات نظامی را جهت استفاده در مواقع ضروری برای خودشان مهیا سازند.
حال در شرایط کنونی با تشدید فضای التهاب سیاسی و اجتماعی در اراضی اشغالی و البته روی کار بودن افراطیون و سیاستمدارِ پوپولیستی همچون نتانیاهو، تمام زمینههای لازم جهت انفجار یک جنگ داخلی در اراضی اشغالی فراهم است و کوچکترین حرکت در این زمینه میتواند تحولات غیرقابل کنترلی را برای رژیم اسرائیل به بار آورد.
در این میان، تحلیلگران سیاسی به طور خاص به این مساله تاکید کردند که اگر نخبگان سیاسی و اجتماعی و همچنین افکار عمومی در اراضی اشغالی نتوانند پلتفرم و راهکاری را برای مخاطب قرار دادن اختلافات و تضادهایشان بیابند، اینکه یک بحران قابل توجه در اراضی اشغالی نظیر جنگ داخلی روی دهد، به هیچ عنوان پدیدهای غیرعادی نیست. حداقل تا به اینجای کار که نشانهای از وجود اراده جدی مبنی بر تغییر شرایط در اراضی اشغالی به چشم نمیخورد.
۳- انجام یک ماجراجویی نظامی خارجی از سوی رژیم صهیونیستی
در نهایت باید گفت که سناریوی شوکه کننده دیگری که امکان دارد رژیم صهیونیستی با آن رو به رو شود، کلید زدن پروژه انجام یک ماجراجویی نظامی گسترده در خارج از مرزهای این رژیم است. این سناریو تا حد زیادی دنبالهرویِ این سناریوی قدیمی در عالم سیاست است که تاکید دارد گاه برای حل بحرانهای داخلی، باید به ایجاد عامدانه بحرانهای خارجی روی آورد و به نوعی، انسجام داخلی را از این طریق ایجاد کرد.
به بیان دیگر به جای مواجهه با بحران داخلی، باید آن را به خارج صادر کرد. در چهارچوب این سناریو، شاید محتملترین گزینه برای صهیونیستها جهت انجام ماجراجویی خارجی که البته در مدت اخیر نیز چه نتانیاهو چه طیف سیاسی متحد وی بارها از آن صحبت کرده اند، ایران و هدف قرار دادن تاسیسات اتمی این کشور است.
در این رابطه نباید فراموش کرد که نتانیاهو در سالهای حضور خود در قدرت در اراضی اشغالی تلاشهای زیادی را انجام داده تا این گونه وانمود کند که وی ناجی امنیت اسرائیلیها است و تنها این خودِ اوست که میتواند فضایی امن را برای شهروندان صهیونیست فراهم سازد. درست به همین دلیل هم است که متحدان نتانیاهو به وی لقب "آقای امنیت" را داده اند و خودِ نتانیاهو بارها از بلیطِ این لقب خود جهت پیروزی در انتخابات پارلمانی اراضی اشغالی استفاده کرده است.
در این فضا، با توجه به بن بست خوردن مذاکرات احیای برجام و پیشرفتهای قابل توجه کشورمان در زمینه انرژی هستهای، اسرائیل فضای مساعدی را جهت طرح ادعاهای مختلف مبنی بر قریب الوقوع بودن دستیابی ایران به تسلیحات اتمی یافته است و درست به همین دلیل است که شاهد بوده ایم میزان موضع گیریهای نتانیاهو و اعضای تیم امنیتی و نظامی دولت وی در این رابطه در مدت اخیر افزایش قابل ملاحظهای داشته است. ماجراجویی نظامی علیه ایران هم میتواند در دشمنی این رژیم با ایران و مخالفت آن با پیشرفتهای اتمی ایران معنا داشته باشد و هم جو داخلی در اراضی اشغالی را تا حد به نفع نتانیاهو ساکت و البته منسجم کند.
با این حال، تحقق این سناریو نیز با چالشهای جدی مواجه است، زیرا اولا، ایران کشور دست بستهای در برابر اقدامات نظامی احتمالی اسرائیل نیست. دوما، پراکندگی تاسیسات اتمی ایران و سطح بالای حفاظتی آن ها، شانس موفقیت صد در صدی هرگونه حمله نظامی به تاسیسات اتمی کشورمان را تا حد زیادی کاهش میدهد و در نهایت باید گفت که اساسا رژیم صهیونیستی به صورت انفرادی قادر به انجام ماجراجویی نظامی گسترده علیه ایران نیست.
دلیل اصلی این موضوع نیز این است که این رژیم تجهیزات هوایی لازم جهت انجام یکچنین عملیاتی به ویژه از حیث دارا بودن هواپیماهای سوخت رسان را در اختیار ندارد و البته که از حیث سیاسی و نظامی نیز وجود متحدی همچون آمریکا را برای خود کاملا الزامی و راهبردی ارزیابی میکند.
با این همه، رسیدن اسرائیل به نقطه بحرانی میتواند تا حد زیادی محاسبات هزینه و فایده آن را دچار تغییرات بنیادین کند و با توجه به شرایط حساس کشورمان در عرصه منطقهای و بین المللی نیز، تحریککننده رخدادِ تحولاتی تازه باشد. تحولاتی که میتوانند خود را در قالب سناریوهای شوکه کننده از سوی رژیم صهیونیستی بروز داده و نشان دهند.
کد مطلب: 459287