در گفتوگو با کارشناسان مطرح شد
ترامپ و ایران
17 آبان 1403 ساعت 14:37
ترامپ تا مدت کمی بعد ساکن کاخ سفید خواهد شد و عمده سیاستهای آمریکا در چهارسال پیش رو با تصمیمات ترامپ پیش خواهد رفت. در این بین، اما یک پرسش اصلی وجود دارد؛ اینکه رویکرد او در قبال ایران چه خواهد بود؟ پاسخ به این پرسش چندان آسان نیست، زیرا شرایط از زمانی که او کاخ سفید را ترک کرد دستخوش تغییرات مهمی شده است؛ از جنگ اوکراین گرفته تا جنگ غزه.
دونالد ترامپ بار دیگر روی کار آمد؛ آن هم با تحمیل شکستی سخت به دموکراتها. ترامپ توانست در این دور از انتخابات حتی به نسبت انتخابات ۲۰۱۶ هم بهتر عمل کند و هم آرای کالج الکترال را با اختلافی معنادار نصیب خود کند و هم آرای مردمی را به دست آورد؛ برخلاف سال ۲۰۱۶ که گرچه آرای مردمیاش از هیلاری کلینتون کمتر بود، اما به دلیل کسب اکثریت آرای الکترال کالج پیروز انتخابات شد.
به هر روی او تا مدت کمی بعد ساکن کاخ سفید خواهد شد و عمده سیاستهای آمریکا در چهارسال پیش رو با تصمیمات ترامپ پیش خواهد رفت. در این بین، اما یک پرسش اصلی وجود دارد؛ اینکه رویکرد او در قبال ایران چه خواهد بود؟ پاسخ به این پرسش چندان آسان نیست، زیرا شرایط از زمانی که او کاخ سفید را ترک کرد دستخوش تغییرات مهمی شده است؛ از جنگ اوکراین گرفته تا جنگ غزه، اما به باور برخی به هر حال ترامپ، ترامپ است و از جانب او نگرانی وجود دارد به خصوص وقتی به عملکرد او در قبال ایران در دوره ریاستجمهویاش بین سالهای ۲۰۱۶ تا ۲۰۲۰ نگاه میکنیم، اما چه اقداماتی؟
ممنوعیت ورود ایرانیان به آمریکا
فقط یک هفته از ادای سوگند ریاستجمهوری میگذشت که ترامپ ورود شهروندان هفت کشور مسلمان از جمله شهروندان ایران را به خاک آمریکا به مدت ۹۰ روز ممنوع کرد. ممنوعیت وضع شده حتی شامل افرادی میشد که قبل از دستور ترامپ ویزای آمریکا را گرفته بودند. صدور هر گونه ویزا برای ایرانیان متوقف شد حتی ویزاهای دانشجویی، تروریستی و کاری. اعتراضها بالا گرفت به قدری که کار به دادگاههای مختلف آمریکا و حتی دیوان عالی این کشور کشیده شد تا در نهایت دیوان عالی برخی از محدودیتهای وضع شده از سوی دولت ترامپ را پذیرفت که آن محدودیتها تا پایان دولت ترامپ ادامه داشت.
خروج از برجام
مهمترین اقدام ترامپ، اما خارجکردن آمریکا از برجام بود. او در زمان تبلیغات انتخاباتیاش در سال ۲۰۱۶ ادعا میکرد که یکی از خطاهای دولت اوباما و دموکراتها رضایت به پذیرش قرارداد برجام بود. او میگفت اگر رئیسجمهور شوم برجام را پاره میکنم و برجام را بدترین معامله تاریخ معرفی میکرد. ترامپ روی کار آمد و به موازات مستقر شدنش در کاخ سفید تندروهای داخلی هم از هیچ تلاشی برای حمله به برجام فروگذار نکردند. فضای تهران در موضوع برجام ملتهب بود و ترامپ هم از آن سو استمرار حضور آمریکا در برجام را منوط به مذاکرات مجدد درباره مسائل منطقهای و موشکی ایران میدانست.
تهران به هیچ به این خواسته تن نداد. ترامپ از این مقطع به بعد تصمیم خود را گرفته بود، اما خارجکردن آمریکا از برجام برای او به این راحتیها هم نبود، زیرا ایران به مفاد مندرج در برجام پایبند بود و محدودیتهایی که در این توافقنامه آمده بود را رعایت میکرد؛ تا حدی که کنگره آمریکا در اوایل سال ۹۶ اعلام کرد ایران از هیچیک از تعهداتش عدول نکرده است.
جمهوریخواهان، اما دستبردار نبودند و در کنگره طرحی با عنوان «قانون مقابله با دشمنان آمریکا از طریق تحریمها» را تصویب کردند و ترامپ هم به سرعت امضایش کرد. بر اساس این طرح تحریمهایی تازه علیه ایران وضع شد و چنین اعلام شد که این تحریمها ربطی به برجام ندارد. ایران در مقابل گفت که چنین عملی نقض برجام است. کشمکش ادامه داشت تا در نهایت در میانه بهار ۹۶، آمریکا از برجام خارج شد با این استدلال که برجام به میزان کافی برنامههای هستهای ایران را محدود نمیکند.
تروریستی اعلامکردن سپاه
ترامپ میخواست فشاری حداکثری را به ایران وارد کند و به نوعی خروج از برجام را کافی نمیدانست به همین دلیل در اقدام مهم بعدیاش «سپاه پاسداران انقلاب اسلامی» را در فهرست سازمانهای تروریستی قرار داد. این اقدام بسیار نادر بود، زیرا قراردادن نیروی نظامی رسمی یک کشور در لیست گروههای تروریستی اقدامی غیرمعمول بود. آمریکا بر متحدان اروپاییاش هم فشار آورد تا آنها هم این اقدام را انجام دهند، اما به جز عربستان و امارات هیچ کشوری از تصمیم عجیب آمریکا حمایت نکرد؛ البته طبیعی بود که اسرائیل در کنار دو کشور مذکور به شدت از این تصمیم حمایت کردند.
تهدید مشتریان نفتی ایران
در همان سال ۹۸ ترامپ همه کشورهای دنیا را تهدید کرد که اگر از ایران نفتی خریداری کنید، رنگ دلار آمریکایی را نخواهید دید و با اقدامات «تنبیهی» یکجانبه شدید روبهرو میشوید. دولت آمریکا اعلام میکرد که با این اقدام میخواهد درآمد ایران را به شدت محدود کند تا طرح «فشار حداکثری» عملیاتی شود. دولت آمریکاب نظارت سختی را هم برقرار کرد تا ایران نتواند تحریمها را دور بزند که البته تا حد زیادی هم مؤثر بود در آن دوران فروش نفت ایران به حداقل خود رسید.
ارسال پیام از طریق ژاپن
خرداد سال ۹۸ بود که سخنگوی وزارت خارجه آمریکا هنگامی که شینزو آبه، نخستوزیر وقت ژاپن در تهران بود اعلام کرد که آبه و ترامپ با یکدیگر توافق و هماهنگی کامل در زمینه سیاست اعمالی در قبال ایران دارند. او گفت که از طریق آلمان و ژاپن پیامهایی را به ایران میرسانیم. نخستوزیر ژاپن بعد از این سخنان به دیدار رهبر انقلاب رفت و در آن دیدار پیام آمریکا را به صورت مکتوب با خود آورده بود که البته پیام را به رهبر انقلاب نداد، زیرا آیتالله خامنهای در آن دیدار گفتند: «ترامپ را شایسته مبادله پیام نمیدانم با آمریکا مذاکره نخواهیم کرد». ایشان با اشاره به سخنان نخست وزیر ژاپن مبنی بر اینکه آمریکا آماده مذاکرات صادقانه با ایران است، خطاب به آبه بیان کردند: «ما این حرف را اصلا باور نمیکنیم، زیرا مذاکرات صادقانه از جانب شخصی همچون ترامپ، صادر نمیشود».
تلاش برای مذاکره در نیویورک
وقتی محمدجواد ظریف در تیرماه سال ۹۸ به نیویورک رفته بود، پمپئو، وزیر خارجه وقت آمریکا، اعلام کرد که ترامپ حاضر است بدون قید و شرط با ایران پای میز مذاکره بنشیند. در مقابل ظریف مطرح کرد که اگر پیشنهاد ایران آن است که با مصوبه کنگره آمریکا تحریمهای بازگرداندهشده علیه ایران دوباره برداشته شوند، تا اِعمال دوباره آنها برای رئیس جمهور آمریکا دشوار شود و در این صوت ایران حاضر خواهد شد تا روند تصویب و پیوستن به پروتکل الحاقی آژانس بینالمللی انرژی اتمی را تسریع کند. او در آن سفر درباره احتمال مذاکره مستقیم حسن روحانی و دونالد ترامپ، مشابه آنچه بین ترامپ و رهبر کره شمالی انجام شد، گفت که اگر آمریکاییها به حرفهایشان متعهد باشند، دیگر نیازی نیست که رهبران برای عکس تبلیغاتی و یادگاری گرفتن ملاقات کنند.
سفر ظریف به بیاریتز فرانسه
محمد جواد ظریف، وزیر امور خارجه وقت روز سوم شهریور همان سال پس از بازگشت از پاریس و گفت وگو با مکرون رئیس جمهور فرانسه بر سر طرح ابتکاری وی برای خروج برجام از بن بست، به طور ناگهانی بار دیگر تهران را به مقصد شهر کوچک بیاریتز در فرانسه که آن روزها محل برگزاری اجلاس گروه هفت بود، ترک کرد. ظاهرا همزمان با برگزاری اجلاس جی 7 در فرانسه، طرف های فرانسوی با تهران تماس می گیرند و این خبر را می دهند که ترامپ با کلیات طرح مکرون موافقت کرده است. بعد از آن بود که ژان ایو لودریان، وزیر امور خارجه فرانسه نیز با محمد جواد ظریف، وزیر امور خارجه ایران تماس می گیرد و از وی دعوت می کند تا به بیاریتز بیاید. البته لودریان این پیشنهاد را هم مطرح می کند که با حضور ظریف، منوچین وزیر خزانه داری آمریکا و خودش جلسه ای در بیاریتز تشکیل تا فرمولی برای اجرایی شدن طرح فرانسه تدوین شود. گویا مکرون تلاش کرد تا ترامپ را برای دیدار با ظریف به بیاریتز بکشاند که چنین اتفاقی رخ نداد. ترامپ بعدها تایید کرد که در جریان سفر ظریف به بیاریتز قرار داشته است.
تلاش مکرون برای دیدار روحانی و ترامپ
اوایل مهرماه همین سال و وقتی که روحانی برای شرکت در مجمع عمومی سازمان ملل به نیویورک سفر کرده بود با درخواست امانوئل ماکرون، رئیسجمهور فرانسه، مواجه شد؛ درخواستی مبنی بر دیدارش با دونالد ترامپ. ماکرون به روحانی گفته بود که وقت تنگ است. او گفته بود: «اگر او بدون ملاقات با ترامپ اینجا را ترک کنید، فرصت از دست خواهد رفت، چون تا چند ماه باز نخواهد گشت و رئیسجمهور ترامپ به تهران نخواهد رفت، پس باید همین حالا دیدار کنید». البته که این درخواست با موافقت ایران مواجه نشد.
انفجار نفتکشهای آرامکو و زمزمههای جنگ
در شهریور ۹۸ وقتی دو نفتکش شرکت عربستان با نام آرامکو نزدیک بندر فجیره در دریای عمان دچار آتشسوزی و انفجار شدند، آمریکا این اتفاق را منتسب به ایران کرد. دولت آمریکا اعلام کرد که اگر نیاز باشد ۱۲۰هزار نیروی بیشتر برای حفظ «امنیت خلیج فارس» به خاورمیانه اعزام خواهند کرد. ترامپ هم ایران را تهدید به وقوع جنگ کرد، اما در نهایت جنگی رخ نداد و ترامپ چندی بعد در توئیتی نوشت که دنبال جنگ با ایران نیست.
ترور سردار سلیمانی
اوج تنش میان ایران و آمریکا در دوره ترامپ را باید مربوط به زمانی بدانیم که ترامپ دستور ترور سردار قاسم سلیمانی، فرمانده سپاه قدس، را صادر کرد. در نیمه دوم سال ۹۸ بود که میان نیروهای ایران و آمریکا در عراق درگیریهایی وجود داشت؛ تا جایی که بار دیگر شائبه وقوع جنگی میان ایران و آمریکا میرفت. هشتم دی بود که آمریکاییها برخی مواضع گروههای مقاومت را بمباران کردند. دو روز بعد یعنی در روز دهم دی جمعیت بزرگی از عراقیها که در برابر سفارت آمریکا دست به اعتراض زدند و به سفارت این کشور در عراق حمله کردند. این وضعیت ادامه داشت تا روز ۱۳ دی ۱۳۹۸ که با دستور مستقیم ترامپ سردار سلیمانی و ابومهدی المهندس با دستور مستقیم ترامپ به شهادت رسیدند. ایران به سرعت شکایت خود را در شورای امنیت به ثبت رساند و اعلام کرد که حق دفاع مشروع را برای خود محفوظ میداند. مجلس ایران هم با تصویب طرحی ارتش آمریکا و تمام کارکنان وزار دفاع این کشور را تروریست دانستند. پنج روز بعد یعنی در ۱۸ دی، سپاه به پایگاه هوایی آمریکا به نام عینالاسد در نزدیکی اربیل حمله موشکی کرد. به گفته جان بولتن بعد از حمله ایران به پایگاه عینالاسد ترامپ دستور حمله به ایران را صادر کرد، اما در لحظه آخر از تصمیمش منصرف شد.
تلاش برای تمدید تحریمهای تسلیحاتی
میرسیم به تیر ۱۳۹۹ و نزدیکشدن زمان پایان تحریمهای تسلیحاتی ایران طبق مفاد قطعنامه ۲۲۳۱. در این مقطع بود که آمریکا در قالب مذاکره با کشورهای مختلف تلاش زیادی به کار گرفت تا تحریمهای تسلیحاتی ایران ادامه یابد. آمریکا پیشنویس قطعنامه تمدید نامحدود تحریمهای تسلیحاتی علیه ایران را هم میان اعضای شورای امنیت سازمان ملل توزیع کرد و در نشست مجازی شورای امنیت، پمپئو وزیر خارجه آمریکا، خواهان تحریم نامحدود تسلیحاتی شد که این تلاشها به جایی نرسید، زیرا بر اساس مفاد برجام بعد از آن تاریخ ایران تحریمهای تسلیحاتی ایران برداشته میشد.
اصرار بر فعالکردن مکانیزم ماشه
وقتی آمریکا نتوانست تحریمهای تسلیحاتی علیه ایران را نامحدود کند، به سمت فعالکردن مکانیزم ماشه رفت تا از این طریق علاوه بر آنکه تحریمهای تسلیحاتی را بازگرداند، تمام تحریمهای پیشین شورای امنیت علیه ایران را هم احیا کند. بر اساس مکانیزم ماشیه هر یک از اعضای برجام اگر درمییافتند که یکی از اعضا تعهدات خود را اجرا نمیکند، میتوانست موضوع را به کمیسیون مشترک برجام ارجاع دهد. آمریکا میکوشید تا از این رهگذر ایران را با ادعاهایی که درباره نقض برجام از سوی ایران ارائه میداد محکوم کند تا شرایط را به قبل از انعقاد برجام برگرداند، اما یک مانع مهم بر سر راه آمریکا وجود داشت؛ آنکه آمریکا به دلیل آنکه از برجام خارج شده بود، حق درخواست فعالشدن مکانیزم ماشه را نداشت. آمریکا بعد از کشمکشهای فراوان فشار را بر اعضای اروپایی عضو برجام آورد تا درخواست فعالشدن مکانیزم ماشه از سوی آنها مطرح شود که این تلاشها هم به فرجام نرسید و هیچ یک از اعضای اروپایی برجام حاضر به این اقدام نشدند.
در مجموع چهارسال ریاستجمهوری ترامپ را باید دورانی به شدت پرتنش میان ایران و آمریکا دانست؛ دورانی که علاوه بر آنکه فشارهای بسیار اقتصادی بر ایران وارد شد، احتمال مناقشه نظامی میان دو کشور هم چند بار به شدت افزایش یافت. با این اوصاف میتوان از بابت انتخاب دوباره ترامپ نگران بود؛ به خصوص باتوجه به شرایط بحرانی منطقه؛ هرچند ممکن است ترامپِ این دوره نسبت به ترامپ سالهای ۹۵ تا ۹۹ سیاستهای منطقهای متفاوتی را در پیش بگیرد که باید منتظر ماند و دید.
سلیمی نمین: قطعا با ترامپ مذاکره نمی کنیم /اگر سلاح هسته ای نمی سازیم به خاطر ترس از غرب نیست
ترامپ رئیس جمهور آمریکا شد، فردی که پیش از این هم تجربه یک دوره چهار ساله در کاخ سفید را داشته و ایران هم با توجه به این سابقه کم و بیش با او و سیاست هایش آشنایی دارد و چه بسا خاطرات تلخی هم از دوران ریاست جمهوری او داشته باشد؛ از خروج یکجانبه از برجام تا ترور سردار سلیمانی.
اما بازگشت ترامپ به کاخ سفید چه تاثیری بر ایران خواهد گذاشت؟ عباس سلیمی نمین از جمله چهره های اصولگرا است که در پاسخ خبرآنلاین می گوید حضور مجدد ترامپ در کاخ سفید تاثیر به سزایی در فضای داخلی ایران ندارد چراکه او در نهایت یک تاجر است و به دنبال منافع کشور خود است.
گفتگوی ایران با یک تاجر بر سر رفع تحریم ها و یا همان مذاکرات هسته ای هم از نظر سلیمی نمین خنثی است. به این ترتیب که او بر پایه مذاکره مستقیم نداشتن ایران و آمریکا، تاکید می کند که این مذاکرات میان ایران و آمریکا در زمان ترامپ قطعا انجام نخواهد شد ولی مذاکرات برای روشن شدن موضع صلح آمیز ایران در مباحث هسته ای ادامه پیدا خواهد کرد.
از نظر سلیمی نمین بحث تغییر دکترین هسته ای هم به معنای ساخت سلاح هسته ای نیست، بلکه به معنای تاکید مجدد بر توان ایران و پایبندی این کشور به اصول خود است. بر همین اساس او نامه نمایندگان در مورد تغییر فتوای رهبری برای ساخت سلاح هسته ای را نمی پسندد و البته این قبیل اقدامات را مسبوق به سابقه می داند.
در ادامه گفتگوی عباس سلیمی نمین، فعال سیاسی اصولگرا را می خوانید:
********
عباس سلیمی نمین، فعال سیاسی اصولگرا در گفتگو با خبرگزاری خبرآنلاین پیرامون تاثیر نتایج انتخابات آمریکا و پیروزی ترامپ بر فضای داخلی ایران گفت: بعید می دانم در فضای داخلی ایران تاثیر جدی داشته باشد. در هر صورت ترامپ یک سرمایه دار و تاجر است، طبیعتاً به دنبال منافع خودشان هستند و در مسیری قرار نمی گیرند که منافعشان در خطر قرار بگیرد. ضمن اینکه یکی از انتقادات جدی ترامپ نسبت به دموکرات ها این است که آنها آمریکا را در خاورمیانه درگیر کردند و آن را دچار بحران کردند. لذا فکر نمی کنم بازی دموکرات ها و جمهوری خواهان در این عرصه خیلی تفاوت داشته باشد.
وی در واکنش به اینکه بنابراین با روی کار آمدن ترامپ شاهد حضور کمرنگ آمریکا درمنطقه خواهیم بود، افزود: این بحث را مطرح کرده اما اینکه تا چه اندازه بتواند با لابی صهیونیست در مسائل مختلف کنار بیاید را نمی دانم چراکه به عوامل دیگری هم بستگی دارد.
سلیمی نمین گریزی نیز به ترور مقامات نظامی ایرانی از جمله سردار سلیمانی و ترور یک مهمان (اسماعیل هنیه) در خاک ایران در دوران بایدن، زد و تصریح کرد: برخی از شخصیت ها در دوران دموکرات ها توسط صهیونیست ها ترور شدند که قطعا با هماهنگی میان آمریکا و اسرائیل این اتفاقات صورت گرفت. هم در زمان اوباما چنین مباحثی را داشتیم و هم در دولت های بعد از او. بنابراین قضیه ترور در مورد دانشمندان و شخصیت های برجسته قطعاً با هماهنگی میان صهیونیست ها و آمریکا صورت می گیرد. برای نمونه بریکمن می گوید بعد از اینکه عرفات خیلی به حرف ما گوش نمی کرد نخست وزیر اسرائیل به رئیس جمهور آمریکا گفت به آن محدودیتی که شما در مورد عرفات قائل شدید، پایبند نخواهیم بود و بعد هم عرفات ترور می شود.
مذاکره با ترامپ قطعا نخواهیم داشت
وی ادامه داد: در نتیجه هماهنگی وجود دارد و این هماهنگی ها در سطوح بالا نمی تواند وجود نداشته باشد. لذا در قضیه ترور فرقی نمی کند که جمهوری خواهان باشند یا دموکرات ها، سیاست اینها برای حذف شخصیت های برجسته ملت ها اعم از علمی و سیاسی، هماهنگ است. اصولا سیاست جهان سرمایه داری نسبت به کشورهای مصرف کننده کالاهای آنها، این است که آن کشورها را عقب نگه دارد که همواره مصرف کننده کالاهای غربی باقی بمانند مانند عربستان و سایر کشورها که پول دارند اما همیشه مصرف کننده کالاهای غربی هستند. امارات نه تنها مصرف کننده پایگاه توزیع کالاهای غربی است یعنی به گونه ای مرکزیتی برای توزیع کال های غربی هستند. در نتیجه برای عقب نگه داشتن سایر کشورها و مصرف کننده ماندن آنها باید شخصیت های برجسته فداکار و ارزشمند ترور شوند تا افراد نالایق سرجای آنها قرار بگیرند که نسبت به سیاست های تهاجمی جهان سرمایه داری واکنش قابل توجه نداشته باشند.
سلیمی نمین در مورد اینکه شما به تاجر بودن ترامپ اشاره کردید آیا مذاکرات رفع تحریم با یک تاجر به نتیجه خواهد رسید، اظهار کرد: مذاکرات ما با آمریکا نیست بلکه با مجموعه کشورهایی در مورد استفاده صلح آمیز از انرژی هسته ای گفتگو می کنیم لذا اروپا، آمریکا، چین و روسیه در این مجموعه هستند، بنابراین در این مسئله مستقیماً با آمریکا مواجه نیستیم بلکه چه با حضور ترامپ چه بدون حضور او بحث مذاکرات خودمان را با این مجموعه دنبال می کنیم چراکه علی القاعده مذاکره اختصاصی با آمریکا نداریم و در دوران ترامپ قطعاً نخواهیم داشت. در مجموعه با مجموعه ای مواجه هستیم و قطعا سیاستمان ادامه خواهد داشت که مذاکرات برای روشن شدن افکار عمومی روشن شود، به این ترتیب که آنچه غربی ها در زمینه استفاده صلح آمیز از توان هسته ای بیان می کنند ، دروغ است و تحت تاثیرذ تبلیغات صهیونیست ها هستند.
وی همچنین ابراز کرد: بنابراین بحث ادعاهای دروغین درباره توان هسته ای را باید از طریق مذاکرات برای افکار عمومی روشن کنیم. البته علم به این داریم که اینها می دانند چگونه از انرژی هسته ای استفاده می کنیم اما با این وجود می خواهند فشار تبلیغاتی علیه ایران وارد کنند و خنثی کردن این فشار تبلیغاتی از طریق مذاکره حاصل می شود چراکه در دوران مذاکره نظر رسانه ها و افکار عمومی در مورد استدلال های ایران جلب می شود.
توان ساخت سلاح هسته ای را داریم اما این سیاست ما نیست
سلیمی نمین در واکنش به اینکه البته برخی در داخل از تغییر دکترین هسته ای و حتی تغییر فتوای رهبری درباره ساخت سلاح هسته ای می گویند، نگاه شما چیست؟، گفت: آنچه درباره تغییر دکترین هسته ای توسط خرازی مطرح شد این نیست که ما مسیر را عوض کنیم بلکه اعلان این نکته که ما توانش را کاملا داریم و به راحتی می توانیم چنین کاری کنیم، این نکته با اینکه در آینده می خواهیم چنین کاری کنیم، خیلی فرق می کند. ما امروز به سهولت این توان را داریم که به سوی تولید سلاح هسته ای برویم اما نمی رویم چراکه استراتژی ما در بحث مهار نژاد پرستان حرفه ای، استفاده از توان تسلیحاتی نیست بلکه اعلام کردیم سیاستی که در مورد صهیونیست ها دنبال می کنیم یک سیاست نرم است، این هم در دوران امام و هم در دوران کنونی دنبال می شود، علاوه بر این در سازمان ملل ثبت شده و ما صادقانه بر این پایبند بودیم یعنی اگر صهیونیست ها به ما تعرض نکنند ما بنای بر راه اندازی جنگ علیه صهیونیست ها نیستیم.
این چهره اصولگرا افزود: در اینجا دو مطلب مطرح است، یک مورد اینکه ما اعلام کردیم که سیاستمان برابر صهیونیست ها، بحث برگزاری انتخابات در فلسطین است، به این معنی که هر فلسطینی یک رای دارد و کسانی که در فلسطین متولد شدند هم یک رای دارند و فرق نمی کند چه دین و آئینی داشته باشد، اینها از طریق برگزاری انتخابات آینده کشور فلسطین را مشخص کنند. قطعا با برگزاری انتخابات بساط صهیونست های حاکم بر فلسطین اشغالی جمع می شود، وقتی چنین چیزی را نمی پذیرند به این معنی است که خواستار دفاع از نژادپرستی هستند و منافع خودشان را در این چارچوب پیگیری کنند.
سلیمی نمین ادامه داد: اما بحث دیگری هم مطرح است. ضمن اینکه معتقد به این امر هستیم در عین حال بر این باور هستیم که باید از کسانی که هر روز خانه و کاشانه آنها تخریب و به جای آن شهرک سازی می شود، جلوگیری کرد. طبیعتاً در این مدتی که این نژادپرستان حاکم شدند، مرتب جامعه فلسطینی کم شده و کشته شدند و به جای آن شهرک سازی برای مهاجرین صهیونیست افزایش پیدا کرد. آیا حق داریم از کسانی که هر روز کشته می شوند و خانه های آنها تخریب می شود، حمایت کنیم؟ بله این یک مسئله پذیرفته شده توسط همه وجدان بشری است که ما از یک مظلومی حمایت و دفاع کنیم و این مقوله ای است که در همه ملت ها قابل بحث و دفاع است.
وی همچنین اظهار کرد: وقتی صهیونیست ها لبنان را اشغال کردند و حدود ۲۰ سال این کشور را تحت فشار قرار دادند که بتوانند این کشور را به خودشان ملحق کنند، طبیعی است که ما کمک کردیم و حزب الله در این دوران شکل گرفت و راه اندازی شد تا بتوانند از سرزمین خودشان دفاع کنند و خوشبختانه این کار را انجام دادند و در نهایت صهیونیست ها از لبنان بیرون رانده شدند.
سلیمی نمین تصریح کرد: در مجموع دو سیاست است، اول اینکه ما به عنوان دولت دنبال برگزاری انتخابات در سرزمین های اشغالی هستیم اما همزمان یک سیاست دیگر در مورد کسانی که خانه و کاشانه آنها اشغال شده و هر روز به بهانه های مختلف کشته و قتل عام می شوند و به نوعی پاکسازی قومی صورت می گیرد، ما قائل هستیم که هر کمکی از دستمان بر می آید را باید انجام دهیم تا ملت هایی که دراین قضیه مظلوم واقع شدند، بتوانند از مظلومیت خودشان دفاع شایسته ای داشته باشند.
اگر سلاح هسته ای نمی سازیم به خاطر ترس از غرب نیست
این چهره اصولگرا در واکنش به اینکه البته نمایندگان مجلس براساس تغییر دکترین هسته ای نامه ای در مورد تغییر فتوای رهبری درباره ساخت سلاح هسته ای تهیه کردند، گفت: برخی چنین بحث هایی را مطرح می کنند البته مربوط به الان نیست، در گذشته هم این بحث مطرح شده هم سیاست امام در این قضیه دفاع از ساخت سلاح های کشتار جمعی نیست و هم تدبیر رهبری. سلاح هایی مانند سلاح هسته ای همه چیز یعنی حیات را از بین می برند و نسل های آینده را هم دچار مخاطرات جدی می کند. طبیعتا به عنوان یک مسلمان نمی توانیم از سلاح های کشتار جمعی دفاع کنیم. البته جهان سرمایه داری که مدافع حقوق بشر است، بالاترین سلاح کشتار جمعی را دارد و از آن هم استفاده کرده و حتی در این قضیه تهدید می کند، بنابراین در مورد سلاح هسته ای نباید تحت تاثیر آنها قرار بگیریم. اما بیان این مطلب که ما توان این کار را داریم اما انجام نمی دهیم، خیلی فرق می کند.
سلیمی نمین خاطرنشان کرد: در حقیقت اعلام اینکه می توانیم سلاح کشتار جمعی تولید کنیم اما انجام نمی دهیم، پیام دیگری دارد که قطعا مخاطب هم می تواند این پیام را درک کند که ما توان های مختلفی داریم اما به یکسری اصول و مبانی پایبند هستیم لذا این کار را تا حالا نکردیم کما اینکه زمان امام حکم فقهی در این زمینه مطرح شده است. البته من درخواست نمایندگان مجلس را قابل دفاع نمی دانم و فکر می کنم شاید پیام را دقیق نگرفتند. لذا اعلام تغییر دکترین قدرت و صلابت ما را روشن می کند اما در عین حال پایبندی به اصول ما را هم در معرض قضاوت ملت ها قرار می دهد.به این معنی که اگر سلاح هسته ای نمی سازیم به خاطر ترس از غرب نیست، بلکه به دلیل پایبندی به اصول و اعتقاداتمان این کار را انجام نمی دهیم.
وی در پایان یادآور شد: آنچه که بنده از صحبت دقیق آقای خرازی برداشت می کنم که اتفاقا موضع نظام است، این است که قدرت و اراده ایران را به رخ می کشد و این در افکار عمومی تاثیری دارد که به نظر من این تاثیر جزو سرمایه های ما محسوب می شود. در این شرایط است که صداقت کشورها توسط ملت ها محک می خورد و رصد می شود. تا کنون تعارض در سیاست های ایران وجود ندارد. البته اگر در آینده اتفاقات دیگری بیافتد همان موقع می توان بحث کرد. که آن وقت ما نیستیم که تغییر سیاست دادیم. امروز فقط اعلام کردیم که این توان را داریم اما بر اصول خود پایبند هستیم.
پزشکیان مخالفین را برای گفتگو با ترامپ قانع کند/ با هدف برداشتن تحریمها وارد گفتگو شویم
ترامپ چه سیاستی را در قبال تهران در پیش خواهد گرفت؟ او در مدتی که خود را برای ماراتن انتخابات آماده میکرد، مواضع خود را در قبال ایران اعلام کرد. برخی از مواضع نشان میدادند که ترامپ احتمالا و اگر بشود به حرفهایش اعتماد کرد دنبال آوردن تهران بر سر میز مذاکره است. از آن سو اقدامات او در از بین بردن توافق برجام و اعتقادش به توافقی که حداکثر سود را برای ایالات متحده در نظر بگیرد و عملکردش در خصوص ترور سردار سلیمانی نشان میدهد که حتی اگر کاخ سفید همه برنامهها را بر روی مذاکره با ایران تنظیم کند، تصمیم نهایی در دست ایران خواهد بود.
عبدالرضا فرجی راد کارشناس مسائل بین الملل در واکنش به انتخاب ترامپ بهعنوان رئیسجمهور آمریکا میگوید: شرایط به این بستگی دارد که ایران چه تصمیمی بگیرد. اگر هریس پیروز میشد مثل گذشته زمینه مذاکرات فراهم میشد و قرار بر این بود که دو کشور با هم گفتگو کنند. هر چند که گفتگو با دموکراتها با توجه به تحولات یک سال گذشته خاورمیانه؛ مثل مذاکرات برجامی نخواهد بود.
در دوره قبل که ترامپ رئیسجمهور بود، جمهوری اسلامی ایران آمادگی نداشت که با ترامپ گفتگو کند. به دو دلیل یکی اینکه ترامپ از برجام خارج شده بود و دو اینکه اطرافیان او حرفهایی در رابطه با برخورد با جمهوریاسلامی میزدند. بعد از آن هم ترور شهید سلیمانی پیش آمد و دیگر ایران به هیچوجه حاضر نبود با ترامپ گفتگو کند. اگر جمهوریاسلامی سیاست عدم گفتگو با ترامپ را پیش ببرد، ما شاهد گفتگویی نخواهیم بود. اما اینکه آقای پزشکیان رئیسجمهور است و یک سیاست تعادل در سیاستخارجی را در نظر گرفته بتواند کل مجموعه جمهوریاسلامی را قانع کند که میشود با ترامپ هم گفتگو کرد، میتوان با او هم به گفتگو پرداخت.
فرجیراد توضیح داد: هیچکس نمیتواند الان پیشبینی کند اگر ترامپ رئیسجمهور شود ما چه رفتاری کنیم. ایا سیاست جدیدی در پیش میگیریم یا سیاست قبلی را اتخاذ خواهیم کرد. اینکه آیا ما میخواهیم با توجه به سیاست جدید تحریمها را برداریم یا نه. اگر هدف ما برداشتن تحریمها باشد با ترامپ هم وارد گفتگو خواهیم شد. او هم در یکی دو تا از رالیهای انتخاباتی نظرات عجیبی داد. او یکبار گفت من تحریمهای ایران را میخواهم بردارم و باز هم تکرار کرده که میخواهم با ایران به نتیجه برسم و دعوایی با تهران ندارم.
من پیش بینی نمیکنم که ترامپ بخواهد در ماههای اول با ایران برخورد کند. دو تا سه ماه مانده تا زمانی که او به کاخ سفید برسد. در این مدت او تلاش میکند پیامهای مستقیم و غیرمستقیم به جمهوری اسلامی بدهد و زمینهاش در این دو سه ماه تعیین می شود. اگر پیامهای مثبتی بگیرد وقتی وارد کاخ سفید شود؛ طبیعتا او هم پیامهای مثبت میگیرد و اگر در این مدت پیامهای منفی بگیرد؛ پیامهای منفی خواهد داد.
کد مطلب: 492605