کبنا بررسی کرد
صواب و ناصواب سفر عباس عراقچی به افغانستان / دیپلماسی آب با طالبان؛ چه بر سر شرق کشور میآید؟
8 بهمن 1403 ساعت 13:20
با توجه به سفر روز یکشنبه عباس عراقچی، معاون وزیر امور خارجه ایران، به افغانستان برای پیگیری تعاملات بیشتر بین دو کشور، به نظر میرسد که موضوع حقآبه هیرمند و هامون همچنان یکی از مسائل اصلی و چالشبرانگیز روابط دو کشور است. این در حالی است که با وجود تلاشهای مستمر ایران، همچنان بحران آب در سیستان و بلوچستان به ویژه در بخشهای شمالی آن ادامه دارد و وعدههای داده شده برای دریافت حقآبه هیرمند، تاکنون نتایج ملموسی به همراه نداشته است.
عباس علیآبادی، وزیر نیرو، در اظهار نظری درباره حقآبههای مرزی گفته که ایران در تلاش است تا از طریق تعامل با همسایگان، حقآبههای مرزی خود را دریافت کند. اما در سال آبی گذشته تنها ۳۱۰ میلیون مترمکعب آب از رودخانه هیرمند از سوی افغانستان به سوی هیرمند رهاسازی شده است.
این در حالی است که افغانستان سال پربارشی را پشت سر گذاشته بود و مسئولان این کشور، ازعدم تمایل به رهاسازی آب به سمت هیرمند خبر داده بودند.
کارشناسان مسائل آب، در این خصوص میگویند «شمال استان سیستان و بلوچستان یکی از مناطق خشک و کمبارش کشور است و تأمین آب شرب و کشاورزی در این استان به شدت به حقآبههای هیرمند وابسته است. اگر افغانستان از رهاسازی حقآبهها خودداری کند، بخشهای زیادی از سیستان با بحران آب شرب روبهرو خواهند شد، چه برسد به امور کشاورزی و دیگر مصارف.»
تعامل بی نتیجه با افغانستان
رویداد 24 نوشت: چندی پیش میثم مهدی پور، مشاور امور رسانهای سفیر پیشین ایران در افغانستان، در توئیتی از کمکاری وزارت نیرو در سه سال گذشته انتقاد کرد و آن را به روزمرگی و بیعملی متهم نمود. وی گفته است که وزارت نیرو هیچ تصمیم جدی در این زمینه نگرفته و تنها به ادبیات کلیشهای در این خصوص متوسل شده است. از طرفی، گزارشها حکایت از آن دارد که افغانستان در حال ساخت سدهای جدید به دست چینیها است، در حالی که جالب است بدانیم مصالح مورد نیاز این پروژهها از ایران وارد میشود.
معاون وزیر نیرو اخیراً در سخنانی از وضعیت بحرانی ذخایر آبی کشور خبر داد و اعلام کرد که بارشها طی چهار ماه نخست سال آبی جاری، حدود ۴۰ درصد از شرایط متوسط بلندمدت ۵۵ ساله عقب است. به گفته وی، وضعیت آب در سراسر کشور نگرانکننده است، اما این بحران بهویژه در سیستان و بلوچستان وخیمتر خواهد بود.
میزان حقآبه دریافتی ایران
طبق گزارشها، ایران در سال آبی گذشته (۱۴۰۳-۱۴۰۲) تنها ۳۱۰ میلیون مترمکعب آب از رودخانه هیرمند دریافت کرده است. این مقدار آب در سه مرحله مختلف (اسفند ۱۴۰۲، فروردین ۱۴۰۳ و خرداد ۱۴۰۳) وارد چاهنیمههای سیستان شده است.
اقدامات دیپلماتیک و فنی ایران
ایران در راستای پیگیری مسائل مربوط به حقآبه هیرمند، اقدام به مکاتبات رسمی با وزارت امور خارجه افغانستان کرده است تا آمار ایستگاه آبسنجی دهراود را طبق مفاد قرارداد ۱۳۵۱ هیرمند دریافت کند. همچنین درخواستهایی برای برگزاری نشستهای مشترک با مقامات افغانستان صورت گرفته است. به عنوان مثال، درخواست برگزاری ۲۹ امین اجلاس کمیته مشترک کمیساران آب هیرمند در بهمن ۱۴۰۳ در تهران، بهمنظور بررسی وضعیت سال آبی و تحویل حقآبه هیرمند مطرح شده است.
بازدیدها و مذاکرات
در راستای پیگیریهای فنی، هیأت فنی وزارت نیرو در مرداد ۱۴۰۲ از حوضه رودخانه هیرمند و ایستگاه آبسنجی دهراود بازدید کرده است. همچنین، مذاکراتی بین مقامات ایرانی و افغان در تهران برای بررسی وضعیت سد کمالخان و اصلاحات آن در آبان ۱۴۰۲ انجام شده است.
مخالفت با شایعات خرید آب
با وجود نگرانیها از سدسازی افغانستان، شایعاتی مبنی بر خرید آب از افغانستان مطرح شده بود که سخنگوی صنعت آب کشور به طور قاطعانه این شایعات را تکذیب کرد. وی تأکید کرد: ایران هیچگاه قصد خرید آب از کشورهای دیگر را نداشته و تأمین حقآبهها باید بر اساس معاهدات و حقوق بینالملل انجام شود.
وضعیت حقآبه ایران از افغانستان همچنان با چالشهایی همراه است. اقدامات دیپلماتیک و فنی ایران در راستای تأمین این حقآبه ادامه دارد، اما تاکنون به نتایج مثبتی نرسیده است. ایران همچنان بر رعایت حقوق بینالمللی و توافقات دوجانبه تأکید دارد و میکوشد تا از ایجاد تنشهای جدید در این خصوص جلوگیری کند.
صواب و ناصواب سفر عباس عراقچی به افغانستان
اگرچه هنوز روشن نیست در جریان این سفر به مسائل مهمی از جمله حق آبه چگونه پرداخته شده است، اما اسماعیل بقایی، سخنگوی وزارت امورخارجه، در صفحه خود در شبکه اجتماعی ایکس نوشت: «سفر آقای دکتر عراقچی به کابل در چارچوب سیاست همسایگی و در راستای مأموریت ذاتی وزارت امور خارجه برای پیگیری منافع ملی کشورمان از طریق تعامل و چارهاندیشی در مورد علایق و نگرانیهای مشترک است. این سفر میتواند نقطه عطفی در بهرهگیری از پیوندهای فراوان دو ملت برای تأمین منافع متقابل دو کشور باشد.» با این وجود این نوشته نتوانسته منتقدان نزدیک شدن به طالبان را راضی کند.
روزنامه جمهوری اسلامی در مطلبی انتقادی در این باره نوشته است: «وزیر امور خارجه کشورمان با گنجاندن عبارت «مباحث مورد علاقه یا نگرانی دو طرف» در خبر سفر خود به کابل لابد میخواهد بگوید در این سفر مشکلاتی مانند حقابه ایران، بیاعتنائی طالبان به حقوق اقوام و مذاهب، تجاوزات مرزی طالبان، قاچاق انسان به ایران، گرفتاریهائی که طالبان با سرازیر کردن سیل اتباع غیرمجاز افغانی به ایران ایجاد کرده، عدم پایبندی این گروه به آراء مردم افغانستان، حمایتی که از دهها گروه تروریست در داخل افغانستان میکند و... برطرف خواهند شد. این، فقط یک خیال و توهم است و آقای وزیر قطعاً با دست خالی از این سفر برخواهد گشت و چیزی غیر از خسران نصیب ایران نخواهد شد. آیا بهتر نیست در اصل این سفر تجدید نظر شود؟» با این وجود برخی تحلیلگران معتقدند نمیتوان کل این سفر را که در چارچوب روابط بین الملل انجام شده بی ارزش یا کم ارزش دانست و این نوع مناسبات فوایدی هم دارند.
دیر یا زود به مرحله باج دهی به افغانستان برای حق آبه میرسیدیم
با توجه به این موضوع، پرسشهایی درباره روابط اخیر ایران و افغانستان و لزوم به رسمیت شناختن یا مشروعیت دادن به طالبان از سوی ایران مطرح است. فرارو در گفتوگو با علی بیگدلی، کارشناس ارشد سیاست خارجی و تحلیلگر روابط بین الملل به بررسی این موضوعات پرداخته است و میگوید: «اگر تصمیم بگیریم در تاریخ، چندان عقب نرویم، میبینیم که در دوران محمدرضا شاه پهلوی، یک پیمان دوستی بین ایران و افغانستان برقرار شد و بر اساس آن قرار بود حکومت ایران، به افغانستان کمکهایی کند و افغانستان نیز سهم آب ایران را پرداخت کند و تا مدتها نیز این قرارداد رعایت میشد. سالها بعد و در سال ۱۴۰۰، محمداشرف غنی، رئیس جمهور وقت افغانستان، هنگام افتتاح یک سد اعلام کرد، ولایت نیمروز به انبار آب برای افغانستان و ایران تبدیل خواهد شد، ولی آب افغانستان از این پس به ازای دریافت نفت روانه ایران میشود. این اظهارات جسورانه اشرف غنی در همان دوره با جنجالهای زیادی همراه شد. سالها از آن دوران گذشت و اکنون طالبان شروع به سدسازی روی رودهایی کرده است که آب آنها طبق معاهدههای رسمی به ایران نیز تعلق دارد؛ بنابراین میزان آبی که از طریق هیرمند به سیستان و بلوچستان میرسید، بسیار کاهش پیدا کرده و ما، هم اکنون مشکل شدید آب در کشور داریم.»
وی افزود: «بر اساس اصول دیپلماسی، در چنین شرایطی، باید هرچه سریعتر مذاکراتی انجام شود و حتی اگر باج لازم است بر اساس منطق داده شود. بر مبنای سخنان تیم وزارت امور خارجه و شخص آقای عراقچی، محور سفر اخیر به افغانستان، مسائل اقتصادی و فرهنگی و حل نگرانی ها است، اما اگر قرار است درباره مشکلات مرتبط با حق آبه و تنشهای اخیر بین ایران و افغانستان صحبت شود، بهتر بود این سفر در این مقطع انجام نشود. اصلا لزومی نداشت وزیر امور خارجه ایران برای چنین مسئله یا مسائل مشابه به این سفر میرفت. بهترین کار در عرصه دیپلماسی این بود که تقاضا میشد یک هیئت بلندپایه از سوی افغانستانیها به ایران سفر میکرد و راجع به این موضوع صحبت میشد. درواقع این موضوع با سفرهای هیئتهای افغانستانی به ایران و مذاکرات قابل حل بود. حتی معتقدم اگر لازم بود، میتوانستیم تا حد معقول باج دهیم. باید بپذیریم که منبع آب در افغانستان است و انتظار افغانستانی هم به لحاظ اقتصادی، چندان دور از ذهن نبود و دیر یا زود به این مرحله میرسیدیم.»
نمیتوانیم روابطمان با طالبان را قطع کنیم
این تحلیلگر ارشد سیاست خارجی تاکید کرد: «این بسیار مهم است که مراقب باشیم در برابر امتیازاتی که میدهیم، چه امتیازاتی میگیریم. درواقع شرایط باید منطقی و برابر باشد. همچنین اگر قرار است با افغانستان در عرصه آب به توافقی برسیم باید سفت و محکم باشد و از سوی هر ۲ طرف امضا شده و ترجیحا در مجمع عمومی سازمان ملل، آرشیو شود که جنبه جهانی هم پیدا کند. اما با این وجود سفر آقای عراقچی را به افغانستان با توجه به مسائل اخیر، چندان درست نمیبینم و معتقدم بهتر بود برای حل مسائل ابتدا افغانستانیها به ایران سفر کرده و به توافق میرسیدیم. با همه اینها و با وجود نقدی که به این سفر دارم باید به این نکته هم توجه کنیم که ما به اندازه کافی دشمن داریم و نمیتوانیم باز هم برای خودمان دشمن بتراشیم. اگرچه لزومی ندارد ما هم طالبان را به رسمیت بشناسیم، اما همین روابط حداقلی که بین ما و افغانستان وجود دارد را نمیتوانیم قطع کنیم. ما میلیونها مهاجر افغانستانی در کشور داریم، همچنین لشکر فاطمیون و زینبیون را داریم که در جریان جنگ سوریه از سوی ما به سوریه اعزام شد. همچنین تعداد زیادی کارگر افغانستانی در کشور ما حضور دارند.»
وی افزود: «یک مشکل رایج در عرصه سیاست خارجی ما که در تقابل با همسایگانمان داریم این است که از یک سیاست واحد در قبال همسایگانمان برخوردار نیستیم. ما یک استراتژی منسجم و تدوین شده برای روابطمان با دیگر همسایگان برخوردار نیستیم. به همین دلیل در عرصه روابط با همسایگانمان هر بادی که میوزد مجبوریم همان لحظه با بحرانهای ناشی از آن رو به رو شویم. اتفاقا لازم است از همین افغانستان شروع کنیم و با برنامه ریزی دقیق مشخص کنیم از این پس در قبال طالبان و دیگر همسایگانمان چه برنامهای داریم. این استدلال برخی رسانهها هم که به اصطلاح غیر رسمی میگویند «ما نباید به طالبان رو بدهیم» هم سرتاسر غلط است. در عرصه دیپلماسی که نمیشود اینطور پیش برویم. سیاست که بازی نیست. سیاست مثل شطرنج و مثل اقتصاد پر از بده و بستان است. آن چه مهم است این است که ما دقت کنیم دربرابر آن چه میدهیم، دریافتی مناسبی داریم یا نه و البته باید تلاش کنیم با دریافت حق آبه، استان سیستان بلوچستان را به سمت آبادی و آبادانی پیش برده و اشتغال این استان را بهبود ببخشیم.»
کد مطلب: 495364