تاریخ انتشار
چهارشنبه ۲۱ فروردين ۱۳۹۸ ساعت ۱۳:۱۴
کد مطلب : ۴۰۸۵۳۹
یادداشت|
همچو عباس زندهایم به عشق
سید علی عباس محدث
۰
مطلبی که می خوانید از سری یادداشت های مخاطبین کبنانیوز است و انتشار آن الزاما به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست. می توانید با ارسال یادداشت خود، این مطلب را تأیید یا نقد کنید.
کبنا ؛گاهی واژهها را نباید معنی کرد. چراکه در آن صورت شاید مفهوم واژه با خودش معنایی غیر ازآنچه انتظار داریم، داشته باشد. اگر بخواهیم مثالی داشته باشیم، باید کلمهی «جانباز» را نام برد. چنانچه بخواهیم واژهی «جان دادن» را بکار ببریم، در آن صورت کسی که خودکشی کرده هم جان خود را داده است. چنانچه «فدا شدن برای دیگری» را بکار ببریم، باز کسی که ناخواسته در مسیر تیر قرار میگیرد و بجای کس دیگری می میمرد، بهنوعی خود را فدای دیگری نموده است؛ بنابراین «جانباز» را درصورتیکه با تمام وجود بفهمیم، معنایی قابلدرک و تجسم و تصور دارد.
در نهضت عالمگیر عاشورا، «جانباز» به نحوی شکل گرفت که آن را در تمام ادبیات انسانی، فقط میتوانیم به نام «جانباز» معنی کرد. در نهضت بزرگ عاشورا، کسی نبود که «جانبازی» نکرده باشد. هر دو گروه به میدان رفتند و آنچه ماندگار شد، «جانبازی» بود. آنجا بود که در یک خانواده از کوچک تا بزرگ، پیر و جوان، زن و مرد و حتی منسوبین نسبیشان، تاریخ را منقلب کردند تا «جانباز» جاودانه بماند. پسازآن قیام، هفت امام معصوم و هزاران مورخ و مفسر و مرجع و عالم علوم دینی از «جانباز» گفتند و آن واقعه را تحلیل نمودند ولی هنوز هم «جانباز» مفهومِ نامفهوم تاریخ است.
معنی «جانباز» آنگاه به چالش میافتد که «جانباز» نتواند پاسدار «جانبازی» اش باشد. در نهضت عاشورا، کسانی مثل شمر و خیلی از سپاهیان لشکر عمر سعد، «جانباز» جنگهای نهروان و صفین و جمل بودند. در رکاب پیامبر و امام علی (ع) برای اسلام شمشیر زدند و لقب «جانباز» اسلام را داشتند. ولی در قیام عاشورا از اوج عزتِ «جانباز» به حضیض ذلتِ («فاسق»)، سقوط کردند.
«جانباز» کسی است که تمام خوبیها را در حق بشریت معنی میکند. فضائل اخلاقی را در اوج قدرتمندی بهجا میآورد. باوجود تسهیل شرایط برای استفاده از لذائذ دنیوی، معاد خود را فراموش نمیکند و به رستاخیز موعود ایمان دارد. «جانباز» کسی است که از پیمانی که با ولی خود بسته است، غافل نمیشود. از شدائد و مصائب نمیهراسد و ترس از نابخردان و ناکثان را باور ندارد. مسلک و اندیشهای فراتر از زمان را پذیرفته و برای ایدئولوژی خود هیچ معاملهای نمیکند.
«جانباز» مصداق عینی جان دادن برای تثبیت انسانیت است. جان دادن برای احقاق حقانیت است. جان بخشیدن در راه عدالت است. جان سپردن در مسیر ولایت است. جانفشانی کردن برای دفاع از ناموسِ عترت است. هدیه نمودن جان خود به دفاع از گفتمانی است که مشروعیت و مقبولیت تاریخ بوده است.
و در آن ده روزِ نهضت عاشورا، مردی از تبار علی (ع) و ذریه ی از مطهران آل فاطمه (س) «جانباز» را اینگونه معنی کرد. «جانباز» کسی است که وعدههای پُست و مقام، تهدیدهای مُزدور و منافق، نعرههای عیاشان و حرام خوران، قطع شدنِ دست و شکافتن سینه و باز شدن فرق سر و خُرد شدن دهان و دندان و نشستن دهها تیرِ جهل و کذب و کفر بر چشم و گلو و قلب، نمیتواند ارادهاش را سست کند.
آری، حضرت ابوالفضل العباس به تاریخ بشریت فهماند که نهضت عاشورا را بدون دست و سروزبان و چشم در افکار و اعماق وجودی آدمیان حک نموده است.
او که در روز تاسوعا بهاندازه شهدای تاریخِ انسانیت زخم برداشته بود، واژه «جانباز» را به ادبیات شجاعت و مردانگی تحمیل نمود. بدون شک، دستانی که قطع شدند تا فتوت از سفیهان قطع گردد و دهانی که به ضرب شمشیر نتوانست مَشک را حفظ کند تا کم شدن نور انسانیت در دل دنیاپرستان عیان شود، قیام آزادیخواهی حسین (ع) را تکمیل نمود تا کام رهروان حق و انصاف و انسانیت، از جام زرین «جانباز» شهد جوانمردی و آزادگی بنوشد و شیرین گردد.
پس از قرنها آزادیخواهی و عدالتجویی، استبدادگران و طمع ورزان به دنیا و مافیهایش، علیه ملتی تجمیع شدند که پس از سالها تحمل شقاوت و ستمگری، تجلی ایمان را تجربه نموده و معنای آزادی و آزاد زیستن را باور کرده بودند. هرگاه طمع و ریا و لاقیدی در وجود انسانها ریشه دوانید و فضائل انسانی را سیاه نمودند، تنها با «جانباز» ی است که میتوان موجودیت یافت و اثبات وجود نمود.
بنابراین ظهور انقلاب اسلامی ایران را با اندیشههای «جانباز» تجربه کردیم. از رهبر کبیر انقلاب تا محرومترین روستایی این مملکت برای تعالی و جهانیشدن گفتمان عاشورایی انقلابی اسلامی ایران، «جانباز» ی نمودند و اینک، مکتب «عباس ابن علی» در اعماق وجودی ملت ایران، نهادینهشده است.
ضمن اعلام وفاداری به سپاه پاسداران، بیست و یکم فروردین، روز فرخنده و میمون «جانباز» را به همه راستقامتان جراحتدیده از صحنههای مکر و جهل و ظلم، تبریک و تهنیت عرض میکنم.
«سید علی عباس محدث»
در نهضت عالمگیر عاشورا، «جانباز» به نحوی شکل گرفت که آن را در تمام ادبیات انسانی، فقط میتوانیم به نام «جانباز» معنی کرد. در نهضت بزرگ عاشورا، کسی نبود که «جانبازی» نکرده باشد. هر دو گروه به میدان رفتند و آنچه ماندگار شد، «جانبازی» بود. آنجا بود که در یک خانواده از کوچک تا بزرگ، پیر و جوان، زن و مرد و حتی منسوبین نسبیشان، تاریخ را منقلب کردند تا «جانباز» جاودانه بماند. پسازآن قیام، هفت امام معصوم و هزاران مورخ و مفسر و مرجع و عالم علوم دینی از «جانباز» گفتند و آن واقعه را تحلیل نمودند ولی هنوز هم «جانباز» مفهومِ نامفهوم تاریخ است.
معنی «جانباز» آنگاه به چالش میافتد که «جانباز» نتواند پاسدار «جانبازی» اش باشد. در نهضت عاشورا، کسانی مثل شمر و خیلی از سپاهیان لشکر عمر سعد، «جانباز» جنگهای نهروان و صفین و جمل بودند. در رکاب پیامبر و امام علی (ع) برای اسلام شمشیر زدند و لقب «جانباز» اسلام را داشتند. ولی در قیام عاشورا از اوج عزتِ «جانباز» به حضیض ذلتِ («فاسق»)، سقوط کردند.
«جانباز» کسی است که تمام خوبیها را در حق بشریت معنی میکند. فضائل اخلاقی را در اوج قدرتمندی بهجا میآورد. باوجود تسهیل شرایط برای استفاده از لذائذ دنیوی، معاد خود را فراموش نمیکند و به رستاخیز موعود ایمان دارد. «جانباز» کسی است که از پیمانی که با ولی خود بسته است، غافل نمیشود. از شدائد و مصائب نمیهراسد و ترس از نابخردان و ناکثان را باور ندارد. مسلک و اندیشهای فراتر از زمان را پذیرفته و برای ایدئولوژی خود هیچ معاملهای نمیکند.
«جانباز» مصداق عینی جان دادن برای تثبیت انسانیت است. جان دادن برای احقاق حقانیت است. جان بخشیدن در راه عدالت است. جان سپردن در مسیر ولایت است. جانفشانی کردن برای دفاع از ناموسِ عترت است. هدیه نمودن جان خود به دفاع از گفتمانی است که مشروعیت و مقبولیت تاریخ بوده است.
و در آن ده روزِ نهضت عاشورا، مردی از تبار علی (ع) و ذریه ی از مطهران آل فاطمه (س) «جانباز» را اینگونه معنی کرد. «جانباز» کسی است که وعدههای پُست و مقام، تهدیدهای مُزدور و منافق، نعرههای عیاشان و حرام خوران، قطع شدنِ دست و شکافتن سینه و باز شدن فرق سر و خُرد شدن دهان و دندان و نشستن دهها تیرِ جهل و کذب و کفر بر چشم و گلو و قلب، نمیتواند ارادهاش را سست کند.
آری، حضرت ابوالفضل العباس به تاریخ بشریت فهماند که نهضت عاشورا را بدون دست و سروزبان و چشم در افکار و اعماق وجودی آدمیان حک نموده است.
او که در روز تاسوعا بهاندازه شهدای تاریخِ انسانیت زخم برداشته بود، واژه «جانباز» را به ادبیات شجاعت و مردانگی تحمیل نمود. بدون شک، دستانی که قطع شدند تا فتوت از سفیهان قطع گردد و دهانی که به ضرب شمشیر نتوانست مَشک را حفظ کند تا کم شدن نور انسانیت در دل دنیاپرستان عیان شود، قیام آزادیخواهی حسین (ع) را تکمیل نمود تا کام رهروان حق و انصاف و انسانیت، از جام زرین «جانباز» شهد جوانمردی و آزادگی بنوشد و شیرین گردد.
پس از قرنها آزادیخواهی و عدالتجویی، استبدادگران و طمع ورزان به دنیا و مافیهایش، علیه ملتی تجمیع شدند که پس از سالها تحمل شقاوت و ستمگری، تجلی ایمان را تجربه نموده و معنای آزادی و آزاد زیستن را باور کرده بودند. هرگاه طمع و ریا و لاقیدی در وجود انسانها ریشه دوانید و فضائل انسانی را سیاه نمودند، تنها با «جانباز» ی است که میتوان موجودیت یافت و اثبات وجود نمود.
بنابراین ظهور انقلاب اسلامی ایران را با اندیشههای «جانباز» تجربه کردیم. از رهبر کبیر انقلاب تا محرومترین روستایی این مملکت برای تعالی و جهانیشدن گفتمان عاشورایی انقلابی اسلامی ایران، «جانباز» ی نمودند و اینک، مکتب «عباس ابن علی» در اعماق وجودی ملت ایران، نهادینهشده است.
ضمن اعلام وفاداری به سپاه پاسداران، بیست و یکم فروردین، روز فرخنده و میمون «جانباز» را به همه راستقامتان جراحتدیده از صحنههای مکر و جهل و ظلم، تبریک و تهنیت عرض میکنم.
«سید علی عباس محدث»